تبیان، دستیار زندگی

نگاهی به فقدان سریال های تلویزیونی با محوریت نابینایان

سهم ناچیز تلویزیون از عصای سفید!

۱۵ اکتبر مصادف با ۲۳ مهر روز جهانی عصای سفید است. روزی که به احترام نابینایان نامگذاری شده اما در آثار نمایشی چندان توجهی به این قشر از جامعه نشده است. این در حالی است که در کشورهای دیگر توجه بیشتری به این افراد در آثار نمایشی شده است و فیلم ها و سریال های بسیاری را می توان نام برد که قهرمان آن یک فرد نابینا بوده و با محوریت چنین افرادی فیلم و سریال ساخته شده که تا حدودی مورد توجه هم قرار گرفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیلم

 اما وقتی صحبت از ارتباط نابینایان با هنر سینما به میان می آید، تنها گزینه ای که به ذهن هر کسی در آثار نمایشی می رسد، فیلم سینمایی «گلهای داودی» است. فیلمی به کارگردانی رسول صدرعاملی که اوایل دهه ۶۰ ساخته شد و بیژن امکانیان توانست با بازی خوبش در این فیلم بدرخشد و در خاطر مردم بماند. از این رو می توان به جرات گفت که سینما در این زمینه توجه بیشتری نسبت به تلویزیون به این مقوله داشته است. فیلم های «ایستگاه بهشت»، «از کرخه تا راین»، «رنگ خدا»، «بید مجنون» و «دلشدگان» از جمله فیلم هایی بودند که در این زمینه ساخته شدند و قهرمان داستان خود را به فرد نابینایی اختصاص دادند و تماشاگر با بخشی از مشکلات این عزیزان در این فیلم ها روبرو می شد. اما سهم تلویزیون در این ماجرا چقدر است؟
از آنجایی که آثار نمایشی می توانند تاثیرات بیشتر و گسترده تری روی مردم در زمینه های مختلف داشته باشند و با ساخت فیلم و سریال های متعدد می توان نگاه و توجه مردم را به این افراد بیشتر کرد، اما تلویزیون در طول این سال ها فقط دو سریال داشته که قهرمان قصه اش فرد نابینایی بوده است. سریال های «سفر سبز» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و «هزاران چشم» به کارگردانی کیانوش عیاری. شاید یکی از دلایل این امر تجربه های ناموفقی است که در این زمینه داشتیم و نتوانستیم آنطور که باید جذابیت بیشتری به کار بیفزاییم تا مورد توجه مخاطبان بیشتری قرار بگیرد.
در «سفر سبز» با دختر مسیحی روبرو هستیم که لادن مستوفی ایفاگر آن است و یا دختر مسلمانی با بازی سارا خوئینی ها دوستی و رفاقتی دارد که البته موضوع اصلی سریال نابینایی نیست. تنها قهرمان داستان درگیر این مشکل است و محوریت داستان نابینایی نیست.
اما در «هزاران چشم» با مهدی هاشمی روبرو هستیم که نقش دبیر تحریریه یک مجله به نام راوندی را بازی می کند که نابیناست. گرچه ویژگی این سریال در آن است که این مرد با خواندن نامه هایی که برایش ارسال شده، خودش را در آن فضای ترسیم شده می بیند. اما این روند ادامه پیدا نکرد و ما در هیچ سریال دیگری قهرمانی را سراغ نداریم که با مشکل نابینایی روبرو باشد، ولی توانمندی های دیگری داشته باشد. گرچه در سریال های «ستایش»، «دلنوازان» و «با من بمان» با افرادی در داستان روبرو هستیم که نابینا هستند، اما محوریت هیچ سریالی این موضوع نبوده است. این در حالی است که بخش قابل توجهی از جامعه ما را چنین افرادی تشکیل می دهند که به خاطر همین مشکل با موانع و مصائب بسیاری در کار و زندگی شان و به طور کلی در جامعه روبرو هستند. به طوری که ممکن است نابینایی شان باعث گوشه گیری و انزوا و افسردگی برخی از آنان شده باشد. بنابراین با ساخت چنین آثاری در سینما و تلویزیون و توجهی که به آنها می شود، می توان تاثیرات مثبتی روی چنین افرادی داشت و باپرداختن به مشکلات آنان بتوان راه های بسیاری را برایشان هموار کرد. از این رو در چنین روزی جا دارد که توجه ویژه ای به این عزیزان داشت و از فیلمسازان و هنرمندان خواست تا به این قشر از جامعه توجه ویژه تری داشته باشند تا شاهد ساخت و پخش سریال های بیشتری در این زمینه باشیم.


منبع: بانی فیلم