تبیان، دستیار زندگی

روایت نوید عظیمی سجادی از نمایشگاه "ایسِجسیس" در ساختمان کندوان

اثر هنری و آخرالزمان

نوید عظیمی سجادی گفت: نمایشگاه "ایسِجسیس" وضعیتی مشابه با هنرهای نمایشی دارد و از تکینیک‌های تئاتریکال استفاده کردم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 نمایشگاه

 نوید عظیمی سجادی در نمایشگاه اخیر خود با عنوان "ایسِجسیس" در ساختمان کندوان به بیان تجربه­‌های خود از  مرگ می­‌پردازد او در توضیح نحوه شکل‌گیری ایده این نمایشگاه گفت: "ایسجسیس" پرو‍ژه­‌ای است که دو سال برای پردازش آن زمان گذاشته­‌ام، شروع پروژه با یک اتفاق همراه بود و در حقیقت آغاز این پروژه یک رخداد اتوبیوگرافیک بود و در پی تجربه­‌های زیسته من در رابطه با مرگ بود. وقتی وارد مرحله تولید اثر شدم تغییر مسیر دادم و به متون مذهبی ورود کردم. آیین­‌های مختلف، کتاب­‌های مقدس و متون فلسفی که اشاره­‌هایی به شرایط آخرالزمانی داشتند را مورد بررسی قرار دادم و از نشانه­‌هایی که نمایاننده و نشانگر سمبولیک و استعاری از روایت­‌های آخرالزمانی یا آپولَپتیکال و ابدیت بودند، استفاده کردم.

پس از شروع پروژه،‌ من شروع کردم به بازخوانی آرشیو بزرگ تصویری که در این سال­‌ها عکس گرفته بودم و یا طراحی کرده بودم، آرشیو تاریخ هنر و سمبول­‌های آیینی و غیره. به نوعی به بازنگری و بازتولید نشانه­‌ها پرداختم و تلاش کردم تصویری به بیننده ارائه بدهم که روایتی غیر مستقیم اما معاصر از شرایط آخرالزمانی باشد.
 نمایشگاه

تعریف "ایسِجسیس"؛ فرآیند تفسیر یک متن یا بخشی از متن را به طریقی که فرایند پیش فرض­‌ها، برنامه­‌ها، و یا تعصبات خود را به متن و بر روی آن معرفی می­‌کند است؛ عظیمی در این باره گفت: ایسجسیس کلمه­‌ای است که با کلمه اکسجسیس معنا پیدا می­‌کند. ایسجسیس یعنی تفسیر به رأی و اساساً در مورد متن اتفاق می­‌افتد. در واقع یک تفسیر آکادمیک و مشخصی از یک متن، تصویر یا پدیده وجود دارد و برای خواندن درست یک متن از این تصویر نباید تخطی کرد و نباید بدعتی در آن بیاوریم. اما ایسجسیس تفسیر به رأی است و مخاطب با توجه به بحران­‌های شخصیتی، اقلیم و تجربه شخصی به نحوی با پدیده روبرو می­‌شود و آن را دوباره در ذهن باز تفسیر و بازخوانی می­‌کند.

نوید عظیمی در طراحی ایده اثرش جریانی را دنبال می­‌کند و ترجیح می­‌‌دهد جریان ایجاد شده در ذهنش را به چند بخش تقسیم کند و در مراحل متناوب به تفصیل به آن بپردازد. او در این مورد توضیح داد: این پرو‍ژه را به چند بخش تقسیم کردم و هر بار گروهی از طرح­های‌‌ام را اجرا می­‌کنم و به نمایش می­‌گذارم. برای هر دوره از کارهایم وا‍ژه کنش (Act) را انتخاب کردم. اکت واژه­‌ای است که در مورد کارهای نمایشی به کار می­‌رود، در اصل آثار من به نوعی وضعیت تئاتری دارد. مثل این­که پرده باز می­‌شود و مخاطبان با روایتی چند پرده­‌ای مواجه هستند و روایت من یک روایت تصویری است و در پایان هر کنش (اکت) پرده بسته می­‌شود و مخاطب باید در انتظار پرده بعدی باشد. دیدن اکت­‌های قبلی موجب می­‌شود مخاطب دریافت بهتری از نمایشگاه حاضر داشته باشد. در استرات‍ژی تولید کار، بیننده با یک جمله­‌ای مواجه می­‌شود که هر واژه این جمله بیش از سه یا چهار معنی دارد. در حقیقت واژه­‌ها با توجه به فرهنگ­‌ها، آیین­‌های مختلف و فرهنگ­‌های تصویری گوناگون، تفسیر متفاوتی خواهند داشت و انسان­‌ها با توجه به بستر زیست خود برداشت­‌های متفاوتی از این واژه­‌ها دارند.
 نمایشگاه

در این نمایشگاه حجم­‌ها و چیدمان ایسِجسیس در کنار هم قرار گرفته‌اند و با هم یک جریان را می­‌سازند. صحنه­‌ای که از کنار هم قرار گرفتن این آثار به وجود آمده است فضایی ساکن از نشان­ه‌ای مذهبی در ادیان مختلف را ایجاد کرده است. عظیمی دراین باره توضیح داد: آثار حجمی به نمایش درآمده در این نمایشگاه در کنار هم به شکلی چیدمان شده­‌اند که صحنه­‌ای از یک تئاتر را روایت می­‌کنند. متریال­‌های مختلفی در این آثار به ­کار گرفته شده­‌اند. یکی از مجسمه­‌های این نمایشگاه از چوب ساخته شده است و برگرفته از بال­‌های دو فرشته در بنای ایاصوفیه است. من بارها طراحی این احجام را اتود زدم، ماکت ساختم و تغییر دادم. شکل به­ کارگیری متریال­‌ها در این نمایشگاه برای من بسیار مهم بود. این بال‌های فرشتگان بر روی یک سنگ بتونی قرار گرفته که خود این سنگ فرم همان صخره­‌ای است که در قبه‌الصخره در اورشلیم قرار دارد و از آن معراج اتفاق افتاده است و ارجاعاتی به داستان­‌های معراج و ارداویراف‌­نامه دارد. یک‌سری متون و فرهنگ مکاشفه­‌ای وجود دارد که ارجاعات این اثر به این متون است.

آثار این نمایشگاه که با هم در ارتباط هستند و دو اثر از آثار برگرفته از کتاب هفت شیپور مکاشفات یوحنی است. از سویی دیگر در کنار این آثار حجمی، صدایی در نمایشگاه طنین‌انداز است که به مانند زمزمه­‌ای مقدس و گاه هراسناک مخاطب را تحت تأثیر قرار می­‌دهد. عظیمی سجادی در این­‌باره گفت: صدایی که در نمایشگاه شنیده می‌شود، یک نویز طراحی شده است متشکل از نویزهایی که دیالوگی را بیان می­‌کند. این دیالوگ میان دو نفر رخ می­‌دهد، دیالوگی به شکل دکلمه یک متن که در درون یکدیگر تداخل پیدا می­‌کنند. این افرادی که جملاتی را برگرفته از متون مختلف دکلمه می­‌کنند به شکلی تئاترال با هم گفت­‌وگو دارند. تمام این دیالوگ­‌ها در بدنه صدا باقی می­‌مانند و فقط فرکانس­‌ها تغییر می­‌کند. ایده اصلی من برای طراحی این نویزها متوجه بادهایی است که در گذشته در معابد اولیه یونانی می­‌وزید و اصواتی را از گفت­‌وگوی میان افراد ایجاد می­‌کرد و یک زمزمه آیینی در آن فضا شکل می­‌گیرد و من به دنبال ایجاد این فضا در نمایشگاه ایسجسیس بودم. از لحاظ تکنیکی این اصوات در پی همکاری با امید بهاروند شکل گرفت و امید کار کامپوز تکنیکال آن را انجام داد.
 نمایشگاه

رشته­‌های متصل در متریال به­ کار گرفته شده در آثار این نمایشگاه، همچون حلقه­‌های زنجیر متصل به دیوار و رشته­‌های پیوسته ستاره پنج پَر همان تفاسیر لغات هستند که به شکلی پیوسته در ذهن مخاطبان متن یکی در پی دیگری می­‌آید. عظیمی در این باره تصریح کرد: در بخش دیگر نمایشگاه دو ستارۀ پنج پَر بر روی دیوار قرار گرفته که این دو بر اساس برداشت مستقیم من از گنبد مسجد جامع اصفهان است. هر یک از آثار نمایشگاه ایسجسیس برگرفته از یک مکان یا رویداد مذهبی در ادیان متفاوت است.

در بخش دیگر نمایشگاه واقع در "اتاق برق" با یک اثر حجمی و یک نقاشی مواجه می­‌شویم. در طبقه پایین ساختمان کندوان، یک سطحی از بلوک‌های سیمانی کم ارزش و ارزان قیمت سیمانی وجود دارد که بر روی آن یک هرم درخشان و پُر تلألو قرار گرفته است. یک بافت روی هرم قرار دارد که این بافت پتینه شده، نشان دهنده قدیمی بودن این حجم است. بر روی این نور تجسد یافته، متصاعد شده از این هرم درخشان، چهار سردیس به رنگ سیاه قرار گرفته است. این اجسام به شکلی سیاه هستند که نور را جذب می‌­کنند و جاذب و نگهدارنده انرژی هستند. به نوعی نماد جسمی هستند که متعلق به ظلمات هستند. در اندیشه­‌های شرقی به ویژه اعتقاد به ثنویت، همیشه روشنایی و تاریکی در کنار هم می­‌آیند و همیشه حرکت از سمت تاریکی به روشنایی صورت می­‌پذیرد.

هر کدام از این سردیس­‌ها یک ارجاعاتی دارند. آنها ارجاع داده شده­‌اند به بت­‌ها، الاهه­‌ها و صنم­‌های قدیمی. اما آنها صورت­‌های گچی هستند و نماینده انسان معاصر هستند. کاسه سر این مجسمه­‌ها شبیه به گلدانی هستند که از میان آن شاخه­‌هایی بیرون آمده که آنها مهر گیاه هستند که به نوعی در فرهنگ ایرانی نشانه نوزایی و ابدیت است.

در تنها اثر نقاشی شده در این نمایشگاه ققنوسی ترسیم شده است که سر آن متشکل از تعدادی شیپور است که نشان از ابزار نواختن سور اسرافیل و فرارسیدن آخرالزمانی است و ققنوس در دامی از سیم­‌‌های خاردار گرفتار شده است.

در مجموع استراتژی این پروژه بازآفرینی فضای چندگانه است. ایسجسیس به چندلایه بودن معانی اشاره دارد و همزمان پدیده­‌ها خودشان را از معانی­ که مخاطب تصور می­‌کند پر و خالی می­‌کند.

لازم به یادآوری است؛ نمایشگاه نوید عظیمی سجادی با عنوان "ایسِجسیس" تا 27 مهر در ساختمان کندوان ادامه دارد. ساختمان کندوان در خیابان حافظ، خیابان غزالی، شماره 17 قرار دارد.

منبع: هنر آنلاین