تبیان، دستیار زندگی

روابط بین المللی ایران بعد از انقلاب سال 1357

روزهای سیاه و سفید انقلاب

روابط بین المللی ایران از جمله وظایف مربوط به سیاست خارجه ی دولت هاست که فراخور تصمیم گیری ها و نوع حکومت های مختلف ایران در تاریخ معاصر همواره دستخوش تغییر بوده است. روابط بین المللی در تاریخ معاصر ایران همواره تفاوت هایی بنیادین در دوران قاجار، پهلوی و حتی در دولت های بعد از انقلاب ایران در سال 1357 داشته است...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
استقلال ایران
با پیروزی انقلاب و سه شعار دیوارچین آن روزها که استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود بنای روابط بین المللی ایران بر روابطی در چهارچوب این اشعار بسته شد. با تسخیر سفارت آمریکا در ایران دولت آن روز آمریکا روابطش را با ایران قطع کرد و مرحوم امام برای این قطع ارتباط بسیار ابراز خوشنودی کردند و به دنبال این قطع ارتباط اروپاییان هم به حمایت از همپای آمریکاییشان در جبهه ی مقابل ایران قرار گرفتند.

در دوران جنگ هشت ساله ی ایران و عراق تمام جوامع بین المللی با مشاهدات جنایات حزب بعث تمام قد به دفاع از آن حزب برآمدند تا ایران انقلابی از مواضعش کوتاه بیاید اما ایران هم چنان یکه به استقلالش ادامه داد.

قطع ارتباط ایران و آمریکا در دوران بعد از انقلاب

حمایت آمریکا در دفاع از نظام نامشروع پهلوی خشم بسیار زیادی را از جانب مردم ایران نسبت به سیاست های آمریکا به وجود آورده بود و حمایت های مالی و سیاسی آمریکا و مهم تر از همه نقشه کشی های بسیار آمریکا برای به دست گرفتن تمام و کمال ایران نتیجه ای جز قطع این ارتباط را به همراه نداشت و اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام خمینی در ایران آغازگر قطع این روابط بود. دول خارجی و داخلی بعد از انقلاب باب روابطی را گشودند اما بی نتیجه ماند.

به دنبال تسخیر لانه جاسوسی در ایران تعدادی از دیپلمات های آمریکایی در ایران به گروگان گرفته شده بودند و از طرفی آمریکایی ها هم در اواخر سلطنت پهلوی سلاح ها و ابزارهایی را به ایران فروخته بودند که پول آنها را تحویل گرفته بودند اما خریدها را تحویل ایران نمی دادند از طرفی سرمایه هایی که برای ایران بود اما حساب هایشان بلوکه شده بود و در اختیار دولت ایران قرار نمی گرفت. 

با بالا رفتن این تنش ها آمریکا درصدد کودتا بر آمد و با نقشه ای بسیار دقیق و کار شده حمله نظامی به طبس را ترتیب داد اما این کودتا با شکست بسیار بدی برای آمریکا رقم خورد و آمریکا چاره ای جز یک رابطه دیپلماتیک سیاسی با ایران را نداشت. در ایران نیز در آن زمان تعدادی از سیاسیون موافق با با تفاهم نامه هایی با آمریکا بودند که قراردادهایی بسته شود تا ایران بتواند ثروت های بلوکه شده اش را به کشور بر گرداند و بسیاری از انقلابیون مخالف این ارتباط و توافق نامه ها بودند.

اولین توافق نامه ی ایران که بعد از انقلاب با آمریکا بسته شد عهدنامه ۱۹۸۱ الجزایر بود، این قرارداد شامل دو بند مهم بود که ایران گروگان های امریکایی را آزاد کند و آمریکا هم در مقابل ثروت های بلوکه شده ی ایران و سلاح هایی که نگه داشته بود را تحویل دهد. این قرارداد با میانجی گری کشور الجزایر بسته شد.

امام خمینی(ره) ماجرای آزادی گروگان های آمریکایی را به عهده ی نمایندگان مجلس گذاشت که تصمیم گیری برای این ماجرای مهم سیاسی به صورت کاملا دموکراتیک و با نظر نمایندگان انتخاب شده توسط خود مردم برگزار شود. مجلس در خرداد سال 1359 نامه ی امام را تحویل گرفت و مورد بررسی قرار داد.

با توجه به قطع رابطه سیاسی بین دو کشور از سوی آمریکا، دولت الجزایر به عنوان حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران واسطه رسیدن به تفاهم نهایی بود، در آن زمان آقای بهزاد نبوی به عنوان معاون نخست وزیر که شهید رجایی بودند به عنوان مسوول تیم مذاکره کننده، رهبری این تیم را به عهده داشت. در نهایت این قرارداد بسته شد و به دنبال بسته شدن این تفاهم نامه بند هایی در نظر گرفته شد که به شرح زیر است:
- ایران گروگان‌های آمریکایی را آزاد کند.
- آمریکا در امور داخلی ایران (چه از لحاظ سیاسی و چه نظامی) مداخله ننماید.
- آمریکا مجازات‌های تجاری و اقتصادی را لغو و دارایی‌های مسدود شدهٔ ایران را آزاد کند.
- هر دو کشور متعهد شوند که تا زمان انعقاد کامل بیانیه‌ها از رسیدگی به دعاوی اتباع و دولت‌ها علیه یک‌دیگر، خودداری کنند و آن‌ها را به داوری مرضی‌الطرفین (اختصاصاً دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا) ارجاع دهند.
- آمریکا می‌بایست اطمینان دهد که هر گونه تصمیمات دادگاه ایالتی در رابطه با انتقال هر گونه دارایی حکومت پیشین، مستقل از اصل مصونیت پادشاه اجرا خواهد کرد.
- قروض ایران به نهادهای آمریکایی پرداخت شود.

این تفاهم‌نامه با شروط مذکور منعقد شد، اما در آزادی گروگان‌ها توسط ایران که بازی سیاسی رقبای سیاسی آن روز آمریکا بود به درازا انجامید که نهایتا رویاهای کارتر محقق نشد و نمایندگان جوان مجلس با خروجشان از مجلس به آزادی زودهنگام گروگان ها رای ندادند و جمهوری خواه ها دولت آمریکا را در دست گرفتند و این توافق بی‌نتیجه ماند.  

قطعنامه ۵۹۸ و آغاز روابط ایران و اروپاییان

ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت و آتش بس شکل گرفت، برخی این پذیرش را سرآغاز روابط ایران و غرب خواندن اما خیلی زود روابط با انتشار کتاب سلمان رشدی و حکم امام خمینی مبنی بر قتل سلمان رشدی مورد چالش قرار گرفت.

یکی از گام‌های ارتباطی ایران با غرب از زلزله ی منجیل آغاز گشت، زلزله ی شدید منجیل جوامع غربی را بر آن داشت تا به زلزله زده ها کمک کنند و به این طریق دست دوستی شان را به سمت ایران دراز کنند، رییس جمهور وقت مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی این پیشنهاد را پذیرفت و این روابط را سازنده خواند.

از جمله روابطی که در دوران دولت آقای هاشمی از سر گرفته شد رابطه با عربستان سعودی بود، عربستان سعودی یکی از مهمترین هم پیمانان آمریکا و غربیون در منطقه بوده و است. سعودی ها که به علت جنایاتشان در کشتار ایرانیان در سال 1366 دیگر ارتباط و دیپلماسی با ایران نداشتند با سیاست های دولت سازندگی این ارتباطات دوباره از سر گرفته شد و ادامه داشت اما نهایتا بی نتیجه ماند.

ایران در ارتباط با جزایر سه گانه و درگیری هایی که با دولت آمریکایی امارات، دولت غربی بحرین،  مهم تر از همه دخالت های نظامی سعودی در یمن و حمایت همه جانبه اش از داعش و جنایت هایی از این قبیل که نهایتا با کشتار ایرانیان در حج سال 1394 در منا انجام داد، روابطش با این رژیم زورگوی سلطنتی سعودی را قطع کرد. 

در دولت های آقای هاشمی رفسنجانی با وجود تمایل ایشان به سرگیری ارتباط با اروپا ، اتفاقاتی پیشامد می کرد که روابطی خصمانه بین ایران و اروپاییان در نهایت رخ می داد. از جمله گفت و گوهای موجود بین مقامات سیاسی و اقتصادی ایران و اتحادیه اروپایی در تهران، کپنهاگ، بن، پاریس و مادرید ادامه یافت ونتایج مثبتی نیز به بار آورد اما نتایج واحدی را در بر نداشت.

با پررنگ شدن بحث انرژی هسته ای در ایران و توانمندی ایران در این زمینه چالش ایران با غرب بسیار عمیق تر شد اما با روی کار آمدن دولت اصلاحات مبنای سیاست خارجه بر اصل تنش زدایی با کشورها بود که گامی بلند تر برای ارتباط با غربیون بر داشته شد و تا حدودی نتایجی را هم در بر داشت.

سیاست ایران در دوران اصلاحات در روابط بین المللی طرحی سازش کارانه بود که با استقبال شدید غرب مواجه شد، گفت و گوهایی مبنی بر صلح صورت گرفت و سفرای اروپایی که به دنبال رای دادگاه میکونوس از ایران خارج شده بودند یک به یک به ایران بازگشتند.

در سال ۲۰۰۳ سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان با پیش‌قدم شدن در برقراری رابطه، اقدام به فرستادن نمایندگان خود به ایران و بحث پیرامون برنامه اتمی این کشور اقدام نمودند.

بعد از این اقدام، کشورهای این اتحادیه خاویر سولانا را به عنوان مذاکره‌کننده اصلی بین ایران و اتحادیه اروپا انتخاب کردند.



سفرای این کشورها پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را با ایران امضا کرده و خواستار بابی جدید برای روابط عمیق ایران و غرب شدند در این رابطه همواره ایران تاکید بر حق مسلم خودش که حق مشروع غنی سازی اورانیوم بود، را داشت اما اروپاییان همواره نسبت به ایرانیان تردید داشته و خواهان توقف کامل برنامه ی هسته ای ایران بودند که این مذاکرات نهایتا با روی کار آمدن دولت جدید بی نتیجه ماند!

با روی کار آمدن احمدی نژاد و با انکار جنجال برانگیز هولوکاست، شوکی بزرگ به روابط خارجه ی ایران با دول غربی وارد شد و نهایتا با سخنان و رفتارهای جنجالی رییس جمهور در زمینه های مختلف پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شد و ایران با تحریم های بزرگ مواجه شد. 

"در پی تشدید تحریم‌های علیه ایران به منظور توقف فعالیت‌های هسته‌ای‌اش، اعضای اتحادیه اروپا در روز ۲۳ ژانویه ۲۰۱۲ اقدام به تصویب قانون تحریم تدریجی صنعت نفت ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران کردند."(2)

بر اساس این قانون اعضای این اتحادیه نه تنها از واردات نفت ایران منع می‌شوند، بلکه شرکت‌های این کشورها از ترابری، خرید و بیمه محموله‌های نفتی ایران به هر مقصدی در جهان منع شده‌ اند.

با انتخاب دکتر روحانی در سال 1392 مذاکرات با غرب دوباره از سر گرفته شد. مذاکرات با گروه موسوم به ۱+۵ دوباره آغاز شد و نتیجه اش با مذاکرات بسیار طولانی و سخت نتیجه ای به نام برجام را در بر داشت.

برجام توافقی برنامه جامع اقدام مشترک در راستای توافق جامع بر سر برنامه هسته‌ای ایران و به دنبال تفاهم هسته‌ای لوزان، در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، پادشاهی متحد بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد.

با برجام قول روابطی سازنده برای ایران و دنیا بود اما آمریکاییان بار دیگر بدعهدی خود را به ایران ثابت کرده و عملا اقدامی را برای مساعد شدن شرایط ایران انجام ندادند. نهایتا هم دولت ترامپ با کارشکنی‌هایی که داشت، این معاهده‌ی سخت را به بازی گرفت و مشکلات عدیده ای را برای ایرانیان به بار آورد.

پی نوشت:
1- روزنامه همشهری
2- اتحادیه اروپا نفت ایران و بانک مرکزی را تحریم کرد، العربیه