تبیان فیلم «ارتباط ایرانی» را نقد میکند
وبسایت فرهنگی اطلاعرسانی تبیان وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، در مقاله ای تحلیلی به نقد فیلم «ارتباط ایرانی» پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1397/07/16 ساعت 08:44
به گزارش روابط عمومی، بخش فیلم و تلویزیون موسسه فرهنگی اطلاعرسانی تبیان این مقاله را با عنوان «شلیک هالیوود به بالسرخ شیعیان» تهیه و منتشر کرده است.
لیلا شعبانی در نقد این فیلم می نویسد:«فیلم ضد ایرانی «ارتباط ایرانی» با ترجمه صحیحتر «ساقی ایرانی» را رضاسیکسو صفایی بر اساس دریافتی انتزاعی از برخورد و آشنایی یکشبهاش با «فرانسیس فورد کاپولا» به نگارش درآورده است. صفایی در یک میهمانی مجلل سینمایی هالیوودی با کاپولا آشنا میشود و سازنده پدرخوانده متوجه میشود که «سیکسو» ایرانی است. آشنایی در آن میهمانی به یک شام خصوصی دونفره برای گفتگو درباره فرهنگ ایرانی میانجامد و کاپولا خود را برای دانستن فرهنگ ایرانی مشتاق نشان میدهد، البته ذکر این نکته بسیار مهم است که بخش اعظمی از فرهنگ ایرانی تحت تأثیر تعالیم دینی و مذهبی است. سیکسوی هیجانزده تحت تأثیر کاپولا قرار میگیرد و هوس میکند فیلمی مافیایی - گنگستری بسازد، اما فراموش میکند کاپولا سازنده سهگانه جاویدان پدرخوانده ضمن ساختن فیلمی درباره ایتالیاییهای مهاجر به آمریکا که قدرت مافیایی دارند، ارزشهای ایتالیایی را در سهگانهاش احیا میکند. سیکسو فیلمنامهای را درباره مافیای ایرانی مینویسد با این تفاوت که ارزشهای ایرانی را بهعنوان ابزاری برای تخریب هویت و موجودیت ایرانیان قرار دارد، تا فیلم خوشآیند مدیران سیاسی پرده نشین هالیوود باشد.سیکسو برای اینکه فیلمنامهاش تقلیدی است و مزیت ویژهای در درونمایه اثر نیست، فرهنگ ایرانی را بهصورت جعلی، به همان صورتی که خواست روح آمریکایی در میان سیاستمداران این کشوراست، به تصویر میکشد. به همین دلیل برای فیلم «ارتباط ایرانی»، مثل سایر آثار ضد ایرانی هالیوودی، نباید تنها به صفت ضد ایرانی بسنده کرد. «ارتباط ایرانی»، از مرزهای ضد ایرانی بودن عبور میکند و به فیلمی ضد اسلامی، ضد مذهبی و کاملاً موهن بدل میشود. فیلم در همان صحنه ابتدایی به شکل نفرتانگیزی دروغ میسازد و میپراکند. نخست در تیتراژ ابتدایی، دروغهایی در مورد اعزام اجباری نوجوانان به جبهه منتشر میکند، تا قهرمان خود را بهصورت غیرواقعی بسیجی نوجوانی در جبهه نشان دهد. این جوان بسیجی در رجعت به آمریکا، آنقدر پتانسیل بروز خشونت دارد که وارد گروههای مافیایی میشود.»
متن کامل این مقاله در اینجا قابل مشاهده است.
لیلا شعبانی در نقد این فیلم می نویسد:«فیلم ضد ایرانی «ارتباط ایرانی» با ترجمه صحیحتر «ساقی ایرانی» را رضاسیکسو صفایی بر اساس دریافتی انتزاعی از برخورد و آشنایی یکشبهاش با «فرانسیس فورد کاپولا» به نگارش درآورده است. صفایی در یک میهمانی مجلل سینمایی هالیوودی با کاپولا آشنا میشود و سازنده پدرخوانده متوجه میشود که «سیکسو» ایرانی است. آشنایی در آن میهمانی به یک شام خصوصی دونفره برای گفتگو درباره فرهنگ ایرانی میانجامد و کاپولا خود را برای دانستن فرهنگ ایرانی مشتاق نشان میدهد، البته ذکر این نکته بسیار مهم است که بخش اعظمی از فرهنگ ایرانی تحت تأثیر تعالیم دینی و مذهبی است. سیکسوی هیجانزده تحت تأثیر کاپولا قرار میگیرد و هوس میکند فیلمی مافیایی - گنگستری بسازد، اما فراموش میکند کاپولا سازنده سهگانه جاویدان پدرخوانده ضمن ساختن فیلمی درباره ایتالیاییهای مهاجر به آمریکا که قدرت مافیایی دارند، ارزشهای ایتالیایی را در سهگانهاش احیا میکند. سیکسو فیلمنامهای را درباره مافیای ایرانی مینویسد با این تفاوت که ارزشهای ایرانی را بهعنوان ابزاری برای تخریب هویت و موجودیت ایرانیان قرار دارد، تا فیلم خوشآیند مدیران سیاسی پرده نشین هالیوود باشد.سیکسو برای اینکه فیلمنامهاش تقلیدی است و مزیت ویژهای در درونمایه اثر نیست، فرهنگ ایرانی را بهصورت جعلی، به همان صورتی که خواست روح آمریکایی در میان سیاستمداران این کشوراست، به تصویر میکشد. به همین دلیل برای فیلم «ارتباط ایرانی»، مثل سایر آثار ضد ایرانی هالیوودی، نباید تنها به صفت ضد ایرانی بسنده کرد. «ارتباط ایرانی»، از مرزهای ضد ایرانی بودن عبور میکند و به فیلمی ضد اسلامی، ضد مذهبی و کاملاً موهن بدل میشود. فیلم در همان صحنه ابتدایی به شکل نفرتانگیزی دروغ میسازد و میپراکند. نخست در تیتراژ ابتدایی، دروغهایی در مورد اعزام اجباری نوجوانان به جبهه منتشر میکند، تا قهرمان خود را بهصورت غیرواقعی بسیجی نوجوانی در جبهه نشان دهد. این جوان بسیجی در رجعت به آمریکا، آنقدر پتانسیل بروز خشونت دارد که وارد گروههای مافیایی میشود.»
متن کامل این مقاله در اینجا قابل مشاهده است.