"نگهبان حیات وحش تانزانیا"
اتاق معاینه او به وسعت کشور کوچکی است. شیرها، فیلها، زرافهها و ... از بیماران او هستند.
یک قدم اشتباه، گورخر را گرفتار دامی کرد که بومیان در پشت بوتهای بسته بودند. از آن تلههایی که حیوان را در هوا آویزان میکند و هر چه حیوان بیشتر تقلا میکند، بیشتر گرفتار میشود.
محیط بانانی که حیوان را پیدا کردند سریع به دکتر «تیتوس ملنگیا» خبر دادند. او با کمک محیط بانان، گورخر مجروح را پایین آوردند و طنابها را با احتیاط از دور بدنش باز کردند و بالاخره زخمش را شستند.
.
آنها هر روز جانوارانی را که در این منطقه دچار حادثه میشوند، نجات میدهند. بیشتر حادثه دیدهها، آهوها و غزالها هستند. فقط وقتی شیرها، گورخرها، زرافهها و یا دیگر جانوران بزرگ دچار حادثه میشوند، دکتر" ملنگیا " را خبر میکنند. او سرپرست گروه دامپزشکی پارک ملی " سرنگتی "است. این مرد 48 ساله، 20 سال است که تمام زندگیاش را وقف کمک به حیات وحش تانزانیا کرده است. او به خاطر شغلش، دائم در سفر است.
او هنگامی که از صدمه دیدن و زخمی شدن حیوانی آگاه میشود، یا وقتی گزارشی از حیوان بیماری به دستش میرسد فوری سوار جیپش میشود و با سرعت در علفزارهای سبز و زرد منطقه به راه میافتد.
گاهی برای رسیدن به یک حیوان بیمار، باید سرعتها در صحرا رانندگی کند، چون حیوانها وقتی بیمار یا زخمی میشوند، با پای خودشان پیش دامپزشک نمیآیند و "تیتوس" مجبور است آنها را به عبارتی شکار کند؛ البته با تفنگی که حاوی سرنگهای ماده بیهوشی است. او و همکارانش گاهی برای یافتن حیوان مجروح یا بیمار، ساعتها باید کنار رودخانهها و برکه های منطقه بگردند.
وقتی خوب به حیوان نزدیک میشوند، گلوله دارای آمپول بیهوشی را به طرف او شلیک میکنند. معاینه فقط در حالت بیهوشی حیوان امکان پذیر است.
دکتر تیتوس ملنگیا میگوید: «خیلی از مردم فکر میکنند که بیهوش کردن شیر، سختترین کار دامپزشک است، اما این طور نیست. بیهوش کردن زرافه به مراتب دشوارتر است!»
این جانوران گردن دراز معمولاً بر اثر مواد بیهوش کننده، رفتارهایی غیرقابل پیشبینی دارند. دکتر میگوید: «بعضی از آنها بلافاصله زمین میافتند، اما بعضیهای دیگر شروع به دویدن بین درختان میکنند یا حتی به طرف ما می دوند و اگر به سرعت از سر راهشان کنار نرویم، اگر زرافه باشند،زیر پاهای قوی شان له میشویم.»
به همین دلیل، دکتر برای معاینه و معالجه یک زرافه به نیروهای کمکی زیادی احتیاج دارد:
«وقتی زرافه بیهوش میشود، ما او را محکم با طناب میبندیم. من باید بلافاصله داروی ضد بیهوشی به او تزریق کنم؛ در غیر این صورت، زرافه دچار مشکلات تنفسی میشود.» یک تفاوت بزرگ بین کار دکتر" ملنگیا " و بقیه دامپزشکان وجود دارد: او بیمارانش را معاینه میکند، اما همه آنها را درمان نمیکند. او فقط یک گونههایی که نسلشان در حال انقراض است دارو میدهد یا آنها را جراحی میکند.
بقیه جانوران باید خود به خود به حالت طبیعی مداوا شوند، چون در پارک "سرنگتی "قانون، قانون طبیعت است و بیماری و مرگ بخشی از زندگی طبیعی جانوران این پارک است.
مثلاً یک بار در سال 1994 میلادی، زمانی که ناگهان صدها قلاده شیر دچار تب شدید، ریزش مو و لرزش و آبریزش بینی شدند، دامپزشک پارک متوجه نوع بیماری شیرها شد؛ نوعی بیماری مسری که از سگها یا گربهها به شیرها منتقل میشود. آن سال از سه هزار شیر این منطقه، حدود هزارتایشان مردند. اما چه طور این بیماری در منطقه شیوع پیدا کرده بود؟دکتر "ملنگیا" و همکارانش در زندگی و سلامتی ساکنان بومی منطقه" سرنگتی" نقش مهمی دارند.
اگر فعالیتهای گروه پزشکی نبود، انواع بیماریهای مسری در منطقه پارک و اطرافش شیوع پیدا میکرد. به محض مشاهده یک مورد بیماری خاص در بین جانوران، دکتر "ملنگیا" و همکارانش مثل یک گروه کارآگاه شروع به تحقیق و بررسی میکنند و تا یافتن و کنترل عامل بیماریزا دست از تلاش برنمیدارند. زندگی گونههای نادر جانوران، مدیون تلاشهای دکتر" ملنگیا" و گروهش برای کنترل بیماریهای جانوران در این منطقه زیبای جهان است.
منبع:
ویژه نامه دوچرخه.شماره 404 . ترجمه: مهرزاد فتوحی