تبیان، دستیار زندگی

نگارش به زبان جهانی علم

دانشجویان و معضلی به نام آی اس آی/ مجلات علمی پژوهشی؛ خلاقیت کشی یا ملاک سنجش علمی؟

مجله علوم انسانی زاویه در این برنامه، با حضور آقایان فاضلی و آیت اللهی، به بررسی یکی از چالش‌های مهم فضای آکادمیک کشور، یعنی "اعتبار ملاک مجلات آی اس آی برای سنجش علمیت" پرداخت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
زاویه

یکی از چالش‌های فضای علمی دانشگاه‌ها، اعتبارسنجی وضعیت علمی دانشجو‌ها به وسیله مجلات علمی-پژوهشی یا همان آی اس آی است. گرچه وزارت علوم این فرم را پذیرفت است، اما بسیاری از کارشناسان بر این عقیده‌اند که این سیستم؛ سیستمی کامل و کارآمد برای سنجش علم نیست.

یکی از اولین کسانی که به این فرم واکنش نشان داد، دکتر داوری اردکانی بود. او در مقاله‌ای با عنوان «توهم توسعه علمی از طریق افزایش تعداد مقالات در فهرست ISI» به نقد آی اس آی پرداخت.

در بخشی از این مقاله آمده است: «از ابتدا تلقی صحیحی از ISI نداشتیم و چون تازه وارد راه علم سنجی شده بودیم و ملاک و میزان نداشتیم، ناگزیر ISI را ملاک مطلق علم و جهل فرض کردیم و به کسی که مقالاتش در فهرست ISI درج نشده است، نمره صفر دادیم و او را در علم بی صلاحیت دانستیم. این یک ظلم ساده نیست بلکه می‌تواند اقدامی در جهت سست کردن رشته ارتباط علم با جامعه علمی کشور و فراهم ساختن مجال برای ظاهرسازی و مقاله پردازی باشد.»

مجله علوم انسانی زاویه در برنامه اخیر خود که در تاریخ 11 مهر پخش شد، به بازخوانی وضعیت مقاله‌نویسی در نشریه‌های بین المللی پرداخت و به سوالاتی در این زمینه پاسخ داد.

در این برنامه دکتر نعمت‌الله فاضلی، انسان‌شناس و دانشیار پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی و دکتر حمیدرضا آیت‌اللهی، پژوهشگر حوزه فلسفه و استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به بحث و گفت‌و‌گو پرداختند.

مخالفین isi: سنجش علم با مقاله، خلاقیت کش است

فاضلی به عنوان مخالف فرم سنجش علمیت توسط مجلات علمی-پژوهشی، مناظره را آغاز کرد و از همان ابتدا با مقاله نویسی به عنوان واحد اصلی نشر علم مخالفت کرد. فاضلی اعتقاد خود در این‌باره را در قالب چند نکته تبیین کرد:

1. مقاله نویسی در ریاضات کاربرد دارد و آن هم به جهت زبان انتزاعی، فشرده و محدود آن است، اما در علوم انسانی رسانه اصلی کتاب است؛ موضوع این نیست که مقاله نباید باشد، بلکه ژانر اصلی علوم انسانی و اجتماعی نیست.

با کالایی کردن علوم انسانی، ما خلاقیت کشی کرده‌ایم و اجازه نداده‌ایم آن کیفیتی که در درون محققان و دانشگاه‌ها است بیرون بیاید.

2. نکته دیگر اینکه در ایران از سال 1380 به بعد مقاله به معیار اصلی سازماندهی علم در همه رشته‌ها بدل شد که این موضوع چالش‌ها و مشکلاتی را ایجاد کرد؛ با توجه به این مشکلات من معتقدم این سیاست درستی نبود، به خصوص آنجا که تمایز بین علوم تجربی و انسانی نادیده گرفته شد.

3. اگر وزارت علوم می‌خواهد یک سیاست علمی داشته باشد اشکالی ندارد، اما تقلیل دادن مفهوم توسعه و تولید علم به مقالات بین المللی از جمله آی اس آی نادرست است.

4. من معتقدم کل علم‌سنجی، گفتمان ناکارآمدی است برای توضیح کیفیت علوم انسانی در ایران و در همه جای دنیا. وضعیت علوم را نمی‌سنجند، وضعیت علوم را تفسیر و تحلیل می‌کنند؛ اگر بخواهیم علم را بسنجیم، در واقع آن را سرکوب و تحقیر کرده‌ایم.

5. با کالایی کردن علوم انسانی، ما خلاقیت‌کشی کرده‌ایم و اجازه نداده‌ایم آن کیفیتی که در درون محققان و دانشگاه‌ها است بیرون بیاید.

6. علوم انسانی کارکرد دارند و این کارکردها به رشد و بالندگی انسان در جامعه مربوطند؛ سیطره پژوهش، علوم انسانی را از مسیر اصلی خودش که قرار بود کاری کند تا گفت‌و‌گو در جامعه صورت بگیرد، تا آدم‌ها به عنوان انسان بتوانند بالنده شوند خارج کرد. سیطره پژوهش هم ناشی از خواست بازار و ایدئولوژی بوده است.


موافقین isi: بدون فرم واحد به آنارشیسم علمی مبتلا می‌شویم

آیت اللهی اما در سوی دیگر مناظره با دو قطبی کردن فضای موافقین و مخالفین مقاله‌نویسی به صحبت‌های فاضلی واکنش نشان داد.

از نظر آیت اللهی یک قطب اصلی این موضوع فرمالیسم است. این نگاه در ارتقاء، امتیاز دهی و... در قالب یکسان قرار دادن علوم انسانی و غیر انسانی است. کسانی آمدند این را مورد نقد قرار دادند و متاسفانه به آنارشیسم علمی رسیدند.

باید علم را در معرض داوری کسانی قرار دهیم که قبلاً با این علم سر و کار داشته‌اند و این قضاوت همان چیزی است که معمولاً در مقالات علمی پژوهشی شاهد هستیم.

مشکل اصلی آنارشیسم این است که ملاکی برای ارزشگذاری علمی ندارد. سؤال اصلی این است که چگونه می‌توانیم بفهمیم چه چیزی علم است؟

یکی از مسائل مهم علم، مقبولیت است؛ به این معنا که علم باید در مقام تبادل قرار بگیرد. علم وقتی می‌تواند خودش را نشان دهد که بتواند فرصتی پیدا کند تا علمای دیگر هم آن را مورد توجه قرار دهند و هر کسی بتواند آن را ارزیابی کند.

اگر بخواهیم چنین کاری کنیم، مجبوریم یک نوعی از فرمالیسم را بپذیریم. بالاخره راهی باید وجود داشته باشد که بتوان فهمید اعضای هیات علمی یا اساتید دانشگاهی فرهیخته هستند یا نه؟

باید مراقب باشیم از این طرف که اشکال فرمالیسم را می‌گیریم، گرفتار آنارشیسم نشویم. بنابر این، باید علم را در معرض داوری کسانی قرار دهیم که قبلاً با این علم سر و کار داشته‌اند و این قضاوت همان چیزی است که معمولاً در مقالات علمی پژوهشی شاهد هستیم.

فاضلی: سنجش علم با استدلال است نه با فرم و قالب

فاضلی اما در نقد گفته‌های آیت اللهی گفت که معیار اعتبار علم را فرم و قالب ارائه آن تعیین نمی‌کند، بلکه استدلال و روش تعیین می‌کند.

او در ادامه اعتبار سنجی علم توسط جامعه علمی گفت که من با این موافقم که اعتبار علم را اجتماع علمی باید تعیین کند، اما اجتماع علمی ساز‌و‌کار موجود نیست. اجتماع علمی این کار که در پشت درهای بسته در مجلات علمی پژوهشی و با داوران ناشناخته مطرح می‌شود نیست.

در سال 2015، 93 درصد مقالات علم اقتصاد که در آمریکا منتشر شد، فاقد هرگونه کارآیی و ارزش معرفتی بود. در حوزه‌های دیگر هم همین طور است.

چه راهکاری برای از بین بردن این فرمالیسم وجود دارد؟

تب مناظره با اشکال آیت اللهی داغ‌تر شد؛ او دوباره به این سؤال پرداخت که چه روش جایگزینی برای ساز و کار موجود ارائه می‌دهید؟ به اعتقاد آیت اللهی گرچه خیلی از این مجلات دچار اشکالاتی از جمله پارتی بازی هستند و همچنین چاپ مقاله در این مجلات دال بر ارزش علمی نیست، اما دال بر ارزش مبادله است؛ حالا اگر کسی این را نپذیرد باید بگوید چه راهکاری برای از بین بردن این فرمالیسم وجود دارد؟

ما یا باید تن به فرمالیسم تکنولوژی آموزشی دانشگاه بدهیم و یا از این فرمالیسم فاصله بگیریم و خارج از چارچوب دانشگاه همانگونه که دلخواهمان است فعالیت کنیم.

فاضلی ضمن اینکه پذیرفت نمی‌شود مجلات را کنار گذاشت، اما با اصالت بخشیدن به اینکه داوران مجلات علمی-پژوهشی تعیین کننده باشند مخالفت کرد.

به عقیده او علم حیات طبیعی دارد و حیات مکانیکی ندارد. ظلمی که به جامعه ایران می‌کنند این است که اجازه نمی‌دهند انقلاب علمی صورت گیرد. داستان بروکراتیزه شدن، علم را در ایران ناکارآمد می‌کند؛ چراکه بروکراسی می‌خواهد سیطره خود را به عنوان نیروی تعیین کننده در فرایند اندیشیدن تحمیل کند.

فاضلی برای برون رفت از این جریان، سه راهکار پیشنهاد کرد: 1. افزایش آزادی‌های علمی و تضمین اعتبار و شغل در قبال آن. 2. افزایش استقلال علمی و رقابتی شدن سازمان علم بر اساس سرمایه‌های معرفتی و نه سرمایه‌های ایدئولوژیک 3. مبادله‌ای کردن محیط علمی.

در نهایت آیت اللهی مخالفین فرم موجود را کسانی توصیف کرد که فقط الفاظ زیبا و پر طمطراق به کار می‌برند و راهکار قطعی و مطمئنی برای سنجش علم ندارند. به اعتقاد او ما یا باید تن به فرمالیسم تکنولوژی آموزشی دانشگاه بدهیم و یا از این فرمالیسم فاصله بگیریم و خارج از چارچوب دانشگاه همانگونه که دلخواهمان است فعالیت کنیم.

 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.