خودم شاهد بودم که عده ای از بیماران لاعلاج بعد از نماز در مسجد گوهرشاد به دور وی گرد آمده و از او خواستند تا برای آنها از خدا شفا بخواهد. آن عالم وارسته دست مبارک خود را بر سر هر مریضی که میکشید، بدنش عرق میکرد و شفا مییافت
امروز، رواقها بوی غم گرفتهاند. کاینات، هم صدا با صحن، سینه میزنند.
مفاتیحها، غربتْ خوان نگاهی از ضریح توانَد.
زخمها از جلوی چشمان تاریخ میگذرند.
به خاطراتِ زهرآگین شب نفرین! به دست های آلوده شورش لعنت! امروز، تقویمها با دیدههای پرسوگ، برای د
عرض تسلیت شهادت حضرت رضا علیهالسلام به خواهر داغدارش حضرت معصومه علیهاالسلام داغ غربت طوس، به حریم قم میآوریم، بار اندوه شهادت «رضا» را، در حریم «معصومه» بر زمین مینهیم،و به همدردی با«بی بی» میرویم:
ای دختر امامت!
ای عصمت آل رضا!
ای حرمت،
خوشه انگور بر زمین میافتد؛ دانهها یکی یکی بر زمین میغلتند. بوی انگورهای مست، تمام خراسان را پر میکند. مشهد شهید میشود، زمین گریه را شروع میکند؛ آن قدر بی اختیار میگرید که شانه هایش شروع به لرزیدن میکند.
زمین میلرزد؛ از بلخ تا مشهد، از نیشابور
امشب، کوچه هاى خراسان، از عبور تو خالى مى شوند و داستان غریبى تو با پر زدنت، به پایان مى رسد، ولى دستان روشنت اى چراغ هشتم طریق عرفان! هر روز، بلوغ ماه را به هنگام اذان بر گلدسته هاى حرم و بر آسمان قلب عاشقانت به تماشا مى گذارد.
سلام بر تو ای عصمت هشتم! کوچههای توس، هنوز بوی عطرآگین تو را میدهد و آوای غریب ملایک هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش میرسند.
نسیمی که از سمت ضریح تو میآید، زخم های ما را التیام میبخشد و جوانههای شکفته در زمین را نوازش میکند.
مولا! موج دری
اى دل، تو هم بیا به زیارتِ فرشته هاى اشکى که به پابوسِ کفشدارى هاى متبرک آمده اند!
بیا و ببین که چگونه بغض هاى ملتمسِ زائران، در رکعات «بالاسر» فرو مى چکد.
ببین چگونه از هر «السلام علیک»، شعله هاى اشتیاق برخاسته است.
اى دل، بیا به درگاه صبح جاود
کبوترانی در شقیقهام بی تاب و آهوانی در گلویم تشنهاند.
خواب قبیله را میآشوبم و در تنهایی این برهوت، به صدایی فکر میکنم که در شب گلدستهها روشن است. صدایت را میشناسم ای شمس؛ شعشعه غریبت را و غرور تیپا خورده کاینات را که در شانه هایت شکست.
از آن ا
خراسان در خراسان نور در جان تو میچرخد
ببین خورشید در مشرق به فرمان تو میچرخد
خراسان مُهر دریا میشود با گامهای تو
به دست ابرها تسبیح باران تو میچرخد
اي پاکمرد يثربى، در توس خوابيده!
من تو را بيدار مى دانم.
زنده تر، روشنتر از خورشيد عالم تاب
از فروغ و فرّ و شور زندگى سرشار مىدانم
گر چه پندارند ديرى هست، همچون قطرهها در خاک
اندوه چشمهای سیاهش را، پاشید سمت فاصلهها آهو
ای کاش با خودش برساند باد، این قصه را به گوش خدا، آهو
در دام مانده، راه مفری نیست، صیاد هم که رحم ندارد هیچ
تنها تو ماندهای و برآورده است، تا آسمان دو دست دعا آهو
امام رضا علیهالسلام فرمود: من وقتی که به پیکر خود مینگرم، نمیتوانم در طول و عرض آن چیزی بکاهم یا بیفزایم، زیانها و بدیهایش را از آن دور سازم و سودش را به آن برسانم؛ از همین موضوع تعیین کردم که این ساختمان دارای سازندهای است؛ ازاینرو به وجود صانع و سا
امروزه اهمیت اطلاع رسانی و فعالیت در حوزه اینترنت بر هیچ کس پوشیده نیست. میلیونها سایت با موضوعات گوناگون، در دنیای مجازی اینترنت فعالیت میکنند و افکار خود را با انواع و اقسام مدلها و برای سنین مختلف، به شیوههای گوناگون عرضه مینمایند.
وصف یاران ایرانی امام رضا و حتی آوردن نام همهی آنان در یک نوشتار دشوار است. از این رو در این نوشته به معرفی آن دسته از یاران ایرانی حضرت امام رضا علیه السلام که آغاز نامشان با حرف الف باشد، به گونهای کوتاه بسنده میشود.
با توجه به جایگاه و نقش ممتاز «مادر» در شکلگیری شخصیت و عملکرد انسان، بایسته است سیمای تابناک مادران آسمانی نیز در زندگی معصومان به تصویر کشیده شود. این نوشتار، به معرّفی بانویی از خاندان عصمت و طهارت میپردازد.