تبیان، دستیار زندگی

برخورد عجیب تلویزیون با مهم‌ترین اتفاق هفته

حادثه اهواز بحران نبود؟!

روز شنبه 31 شهریور 1397 در حافظه تاریخی ملت ما ثبت شد؛ روزی که بار دیگر موردحمله تروریستی قرار گرفتیم و این بار نام اهواز به واژه «ترور» پیوند خورد. مرور واکنش تلویزیون در ساعت‌های ابتدایی حادثه نشان می‌دهد، همچنان این رسانه از فضای مجازی عقب است و نمی‌تواند خود را به‌عنوان مرجع اصلی اثبات کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ترور اهواز

اصل ماجرا

برای این‌که بدانیم تلویزیون حادثه تروریستی اهواز را چگونه بازتاب داده است، کنداکتور شبکه خبر در روز شنبه را مرور می‌کنیم. ساعت 9:27 دقیقه، خبر وارد سایت‌ها و کانال‌ها شد. کمتر از 5 دقیقه بعد، شبکه خبر حادثه تروریستی را به شکل «فوری» زیرنویس کرد. گوینده خبر بامدادی ساعت 9 صبح نیز، با گزارشگر صداوسیما در اهواز به شکل زنده مصاحبه انجام داد. نکته ویژه در مواجهه شبکه خبر با حادثه تروریستی این بود که از «شنیده‌ها» پرهیز می‌کرد و اطلاعاتش در وقوع ترور و تلفات احتمالی بود. شبکه خبر اما در فاصله ساعت 9:30 تا 10 تغییر موضع داد. به‌این‌ترتیب که علامت «فوری» برداشته شد و خبر اهواز در لابلای خبرهای دیگر قرار گرفت.

اخبار ساعت 10 که در 15 دقیقه خبرهای مهم را مرور می‌کند هم به‌سرعت از آن عبور کرد. گوینده ابتدا خبر رژه سراسری و رونمایی از دستاوردهای جدید دفاعی را اطلاع‌رسانی کرد. خبرهای بعدی به ترتیب اختصاص داشت به سخنرانی رئیس‌جمهور، سخنرانی رئیس مجلس و تصاویر زنده از رژه. در پنجمین خبر گوینده اعلام کرد: «چند تروریست تلاش کردند عظمت این حادثه (رژه نیروهای مسلح) را تحت‌الشعاع قرار دهند و شماری زخمی شدند.»

 نمی‌دانیم کدام تفکر است که می‌گوید در چنین مواقعی تلویزیون نباید واکنش فوری داشته باشد؟ احتمالاً استدلال این است که به خاطر مصلحت امنیتی و نیز عدم متشنج کردن جو روانی جامعه، همان بهتر که تلویزیون «بحران» را به روی خود نیاورد. شبکه خبر نیز پیرو چنین تفکر احتمالی، پا پس کشید و رسالت حرفه‌ای خود را به سرانجام نرساند؟

شبکه خبر این‌گونه یک اتفاق مهم را ناچیز جلوه داد و حتی از دادن آمار تلفات و خبرهای دیگر در زیرنویس خودداری کرد. هم‌زمان تصاویر حادثه تروریستی در سایت‌ها منتشر می‌شد و خبرهای جدیدی به دست می‌رسید. شبکه خبر اما برنامه‌های روتین را روانه آنتن می‌کرد؛ مثل «روی خط خبر» با موضوع بررسی نرخ بلیت در پروازهای اربعین، بازپخش «نبض» و چند مستند.

بخش خبری ساعت 14 شبکه یک، بسته‌ای کامل برای حادثه تروریستی آماده کرد اما اعلام خبر اولویت نداشت. حادثه اهواز بعد از خبر رژه نیروهای مسلح و رونمایی از ادوات جدید نظامی، سخنان رئیس‌جمهور و سخنرانی رئیس مجلس روی آنتن رفت.

رفتار دوگانه

همان‌طور که اشاره کردیم و احتمالاً صبح روز شنبه به شبکه خبر مراجعه کرده‌اید، این شبکه کارش را «حرفه‌ای» شروع کرد. ابتدا خبر زیرنویس شد و بلافاصله خبرنگار صداوسیما در اهواز روی خط آمد. کمی بعد اما گویی هیچ اتفاقی رخ نداده و زیرنویس شبکه خبر شکل عادی گرفت. تازه از ساعت 16 به بعد و درحالی‌که همه خبرها دست‌به‌دست شده بودند، شبکه خبر بار دیگر وارد شد و واکنش‌های مختلفی به حادثه نشان داد. چرا این شبکه به‌یک‌باره از موضع ابتدایی عقب نشست و سعی کرد اوضاع را آرام نشان دهد؟

حرفه‌ای نبود

نمی‌دانیم کدام تفکر است که می‌گوید در چنین مواقعی تلویزیون نباید واکنش فوری داشته باشد؟ احتمالاً استدلال این است که به خاطر مصلحت امنیتی و نیز عدم متشنج کردن جو روانی جامعه، همان بهتر که تلویزیون «بحران» را به روی خود نیاورد. شبکه خبر نیز پیرو چنین تفکر احتمالی، پا پس کشید و رسالت حرفه‌ای خود را به سرانجام نرساند؟ اگر پاسخ مثبت است، پس چرا بعد از پایان بحران، تا مدت‌ها درباره‌اش سند رو می‌کند و ابعادش را نشان می‌دهد؟

رسالت حرفه‌ای

اگر بیننده شبکه‌های خبری معتبر دنیا باشید، خیلی وقت‌ها می‌بینید که یک خبر با آرم «فوری» زیرنویس می‌شود و محور اول شبکه قرار می‌گیرد. این اتفاق در شبکه‌های محلی و گاه غیر خبری هم رخ می‌دهد؛ احتمالاً نمونه‌هایش را توی فیلم و سریال‌های خارجی دیده‌اید. دلیل این اتفاق چیست؟ صرفاً تزریق هیجان؟ ماجراجویی؟ نه؛ این شبکه‌ها یک رسالت بر عهده‌دارند و آن اطلاع‌رسانی درست و فوری است. به همین خاطر اصل صورت‌مسئله را پاک نمی‌کنند و بجای آن مردم را در جریان قرار می‌دهند.

بدیهی‌ترین حسن چنین شیوه اطلاع‌رسانی این است که خبرهای موثق به دست مردم می‌رسد و بازار شایعه شکل نمی‌گیرد. در زمانه‌ای که خبرها توسط پیام‌رسان‌های متعدد، در کسری از ثانیه عمومی می‌شوند، وظیفه تلویزیون خطیرتر هم هست. پیام‌رسان‌ها که هویت برخی از آن‌ها مجهول است، عامل اصلی شایعه‌پراکنی هستند و این تلویزیون است که می‌تواند خبرهای دقیق به مردم بدهد. در ماجرای اهواز، هر مصاحبه یا خبری که از شبکه خبر پخش می‌شد، مورداستفاده کانال‌ها و خبرگزاری‌ها قرار می‌گرفت. این نشان می‌دهد تلویزیون در «بحران» مطمئن‌ترین مرجع است.

فرصتی که از دست رفت

خیلی از کاربران فضای مجازی، دلخور بودند که شبکه خبر حادثه تروریستی اهواز را به روی خود نیاورده. حتی معتقد بودند شبکه خبر فقط «کپی پیست» کرده و نتوانسته پوششی مناسب به خبر داشته باشد. انتقاد به کاهلی شبکه خبر وارد است اما درباره اعتراض دوم: خیلی‌ها نمی‌دانند شبکه خبر با انجام یکی دو گفت‌وگو در همان ساعت‌های اولیه جریان ساز شد. بازنشر این دست خبرها نشان می‌دهد تلویزیون چه نقش تأثیرگذاری در مواقع بحران دارد ولی نمی‌دانیم چرا این ظرفیت قدر دانسته نمی‌شود؟ وقتی شبکه خبر اصولی و حرفه‌ای کار خود را استارت می‌زند چرا باید گرفتار انفعال شود؟

عملکرد تلویزیون در بحران‌های اخیر

متأسفانه کشور ما در یک سال اخیر بحران کم نداشته. عملکرد تلویزیون اما در برابر هرکدام متفاوت بوده است. در ماجرای تروریستی تهران، تلویزیون سعی کرد «آرام» از کنار خبر عبور کند و تازه بعد از پایان ماجرا بود که ابعاد تازه‌ای از این حادثه را رو کرد. در شبکه‌های مجازی فضا ملتهب بود و مردم نگران اما شبکه خبر برنامه پزشکی روی آنتن داشت. تلویزیون که رفتاری این‌گونه سرد با حادثه داشت، بعد از چند روز مستندی پخش کرد (شبکه افق) که نشان می‌داد چه عملیات مهیبی از سر گذرانده‌ایم.

در حادثه زلزله کرمانشاه اما تلویزیون خیلی زود به خود آمد و گزارشگران آن به وسط بحران رفتند. البته نقدهایی به رویه شبکه خبر و گزارشگران آن وارد بود که در ساعت‌های اولیه تلاش می‌کردند بگویند اتفاقی رخ نداده.

در حادثه سانچی تلویزیون به رسالت خود عمل نکرد و حتی اعتراض خانواده‌های قربانیان را به همراه داشت. آن‌ها معتقد بودند، تلویزیون خبر را دیر مخابره کرد و افکار عمومی جهان متوجه مشکلات کشتی نشد. در مقابل، دوربین تلویزیون در فاجعه پلاسکو در محل حاضر بود و فروریختن ساختمان به شکل زنده پخش شد. پس‌ازآن نیز همه اتفاقات در کادر کوچکی که گوشه قاب شبکه خبر تعبیه شد، روی آنتن می‌رفت. چنین تمهیدی را در فاجعه معدن یورت نیز شاهد بودیم.

در مثال‌هایی که بیان شد، یک نکته بارز وجود دارد تلویزیون اگر بخواهد، قادر است در «بحران» موفق عمل کند. شاید در لحظات ابتدایی از رقبای مجازی عقب بیفتد اما به‌واسطه وجاهت و نیز همه‌گیر بودن این رسانه می‌تواند تبدیل به مرجع اصلی شود و جریان ساز باشد.