تبیان، دستیار زندگی

بررسی طلاق عاطفی از دیدگاه تئوری انتخاب (11)

همسران چگونه بدون خشونت باهم ارتباط بگیرند

دو انسان هر چقدر به یکدیگر نزدیک و از هم شناخت داشته باشند تا زمانی که لب به سخن باز نکنند و خواسته هایشان را برای هم شرح ندهند نمی توانند انتظار داشته باشند تا دیگری بدون گفتن نیاز، آن را برطرف سازد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت و گوی همسران
در مقالات قبل، ضرورت ایجاد یک رابطه سالم میان همسران و مراحل اصلی و کلیدی زبان زندگی مورد بررسی قرار گرفت. زن و شوهر باید بتوانند نیازهای اساسی خود را بیان کنند و در جهت رسیدن به آرامش و احساس رضایت هم بکوشند.

توانایی ارتباط مؤثر و یادگیری زبان زندگی، ضروری‌ترین ارکان یک رابطهٔ زناشویی است. متاسفانه برخی همسران نیازهای خود را بیان نمی‌کنند چون شیوهٔ ابراز آنرا نمی‌دانند و اغلب صحبت‌هایشان به مشاجره ختم می‌شود درحالیکه یکدیگر را در دریایی از سوءتفاهم‌ها تنها می‌گذارند و هرکس، از ظن خود یار دیگری می‌شود، نه از سر واقعیت و ویژگی‌های واقعی طرف مقابل. در این صورت است که زوجین تصمیمی به مراتب بدتر از طلاق قانونی می‌گیرند و رسماً وارد طلاق عاطفی می‌شوند.

در چنین شرایطی همسران یا نیازهای خود را بیان نمی‌کنند ، یا ترجیح می‌دهند با شخصی دیگر در یک رابطهٔ موازی از نیازهایشان بگویند. در این صورت است که خیانت ، وارد حریم خانواده‌ها می‌شود و چون سمی مهلک ، شخصیت تمام اعضای خانواده را برای تمام عمر مسموم می‌نماید .

حال در این مقاله، به بررسی سه حالتی می‌پردازیم که در آن، از زبان زندگی و ارتباط بدون خشونت استفاده می‌نماییم:

1- بیان صادقانه خود

بسیاری از انسانها از اینکه خود و ویژگی‌های واقعی خود را به صورت جرات مند، ولی صادقانه ابراز نمایند واهمه دارند. علتش این است که این افراد، مدام نگران این هستند که اگر خود را همانگونه که هستند بیان نمایند، شاید طرد شوند و از طرف دیگران پس زده شوند.

اگر همسران، به تمام نکات گفته شده در مقالات گذشته دقت نمایند و به تمام مراحل آن، با همان ترتیبی که اشاره شد عمل نمایند، بی شک در بیان صادقانهٔ خود نیز موفق خواهند شد. زدن نقاب بر روی شخصیت و در واقع نقش بازی کردن برای همسر، شرایطی غیرقابل پیش بینی و فضایی مه آلود و غبارگرفته ایجاد می‌نماید که قطعاً در بهبود روابط زوجین مؤثر نیست. زن و شوهر وقتی نقاب از چهره برمی دارند، به خود حقیقی خویش نزدیک می‌شوند و نیازهای اساسی خود را بیان می‌نمایند.

احتمال کمی وجود دارد که شما خودرا صادقانه بیان نمایید و با مقاومت همسرتان روبرو شوید. زمانی مقاومت و مشاجره ایجاد می‌شود که افراد، از رفتارهای مخربی چون مقایسه و توهین و سرزنش (و دیگر رفتارهای اشاره شده در مقالات قبل) استفاده می‌نمایند.

2- دریافت همدلانه

دریافت همدلانه یعنی افراد، توانایی این را داشته باشند که دریچه‌های قلب خود را به سمت همسرشان بگشایند تا بتوانند حرف او را، نیاز او را و هرآنچه قصد دارد به ما بفهماند را متوجه شویم. دریافت همدلانه یعنی بتوانیم از دریچه نگاه همسرمان به مشکل بنگریم و دیدگاه‌های او را نیز مدنظر قرار دهیم.

دریافت همدلانه اصلاً به این معنا نیست که او را تأیید می‌کنیم، بلکه بدین معناست که سعی می‌کنیم احساس و فکر او را درک نماییم و سعی می‌کنیم خواسته‌هایش را متوجه شویم. اینکه الان همسر ما چه فکر و نیتی دارد و بر اساس کدام نیازش این کار را انجام می‌دهد، می‌تواند در نوع برخورد و رابطهٔ ما بسیار مؤثر باشد.

تا وقتی همسران نتوانند دریافت پذیرش همدلانه داشته باشند، یا به قطع رابطه و طلاق عاطفی می‌رسند، یا زندگی‌شان را به میدان جنگ و منازعه تبدیل خواهند کرد.

با توجه به مورد اول و دوم که دراین مقاله اشاره شد، رابطهٔ مسالمت آمیز زمانی ایجاد می‌شود که همسران هم بتوانند خود را صادقانه بیان کنند، هم در مقابل بیان صادقانهٔ همسر، پذیرش همدلانه داشته باشند و سعی در درک و پذیرش همراه با همدلی داشته باشند. در مقالات قبل، چگونگی بیان همدلانه و هرآنچه مانع همدلی است را مورد بررسی قرار دادیم.

3-همدلی با خود

سومین عاملی که زوجین را به سمت رابطهٔ مسالمت آمیز هدایت می‌کند، همدلی کردن با خود است؛ یعنی شفقت ورزی و مهربانی با خود؛ رفاقت با احساسات خود. جنگیدن با احساسات درونی و داشتن احساس گناه، هیچگاه زوجین را به سمت رابطهٔ بهتر هدایت نخواهد کرد. احساسات، هیچ گاه بوی خوشی ندارند و ممکن است حالت خوبی برای ما ایجاد نکنند؛ مثل ترس، خشم، اضطراب، غم، احساس توهین و تحقیر و غیره؛ طبیعی است که آنها را نپذیریم ولی آنچه به ما کمک می‌کند این است که احساسات دوست ما هستند و هر کدام جهت رساندن ما به زندگی بهتر تلاش می‌کنند.

اگر احساسی در ما هست که به ما هشدار می‌دهد تا کاری برای بهتر شدن زندگی‌مان انجام دهیم، باید آن صدای درونی را به رسمیت شناخت و با همدلی آنرا پذیرفت.

  در مقالات قبل مفصلاً 4 مرحلهٔ ارتباط مؤثر را توضیح دادیم: 1- بیان روشن موقعیت 2- بیان احساس 3- بیان نیاز 4- بیان درخواست. واینکه ترتیب این مراحل حتماً باید رعایت شود. حال در انتهای بحث رابطهٔ مؤثر زوجین در سلسله مقالات طلاق عاطفی مبتنی بر تئوری انتخاب، به یکی از مهمترین اصول ارتباط سالم می‌پردازیم.

همانطور که ذکر شد بیان درخواست، آخرین مرحلهٔ ارتباط مؤثر است. ولی اینکه این درخواست چگونه بیان شود، از خود درخواست مهمتر است.

ویژگی‌های بیان درخواست:

1- بیان روشن، واضح و عینی درخواست
اینکه از همسرتان بخواهید با شما مهربان‌تر باشد، یعنی چی؟ اینکه شمارا در آغوش بگیرد و ببوسد مدنظر شماست؟ اینکه بعد از اتمام کارتان به دنبال شما بیاید منظور شماست؟ اینکه در مقابل دیگران با لحنی آرام‌تر و با کلامی مهرآمیز صحبت کند مدنظر شماست؟ بیان روشن درخواست، یعنی دقیقاً بگویید منظور و خواستهٔ شما چیست و از همسرتان چه انتظاری دارید.

2- درخواست‌تان امکان‌پذیر باشد
توجه به اینکه چه درخواستی از همسرتان دارید و اینکه آیا برآوردن آن برای همسرتان امکان‌پذیر است و آیا توانایی ارضای آن را دارد، مهم است. اینکه همسر شما با خواسته‌ای از طرف شما روبرو شود که نشدنی است، تمام سه مرحلهٔ ارتباط مؤثر که قبل از بیان درخواست بیان نموده بودید تخریب می‌شود و مسیر مشاجره و دوری هموار می‌گردد.

3- مربوط به زمان حال باشد
نه آنچه شما قرار است در آینده اتفاق بیفتد، نه آنچه درگذشته اتفاق افتاده است، هیچ‌کدام برای حال شما سودمندی ندارد. وقتی شما عادت می‌کنید که در زمان حال زندگی کنید، می‌توانید با درخواست‌هایی روشن و واضح، آینده‌ای بهتر را برای خانوادهٔ خود رقم بزنید.
با توجه به بررسی کامل ارتباط مؤثر میان زوجین و اینکه استفاده از زبان زندگی می‌تواند راهگشا و کلید اصلی روابط مطلوب باشد و اتمام این مبحث، در ادامه سلسله مقالات طلاق عاطفی مبتنی بر تئوری انتخاب، به موضوع رابطهٔ جنسی و اهمیت بی‌بدیل آن در روابط زوجین خواهیم پرداخت.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.