ضرورت تامین امنیت روانی کلاس اولی ها
کودک شش هفت ساله چه ویژگی هایی دارد؟ در دنیای ذهنی او چه می گذرد؟ او دنیای پیرامون خود را چگونه تفسیر می کند؟ به عنوان آموزگار، اولیاء، ناظم و مدیر چقدر او را می شناسیم و با او چگونه می خواهیم در محیط مدرسه، کلاس و منزل برخورد کنیم؟ ... و حال برای او که قرار است چند روز دیگر پا به مدرسه بگذارد چه برنامه ای داریم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/07/18 ساعت 14:26
محبوبه همت-مرکز یادگیری تبیان
این معصوم مشتاق متوهم، قرار است برای اولین بار از آغوش گرم و صمیمی خانواده، جدا شود و پا به جهانی ناشناخته و غریب به نام مدرسه بگذارد، جایی که در آن، از حضور مهربان پدر، مادر، مادر بزرگ، پدر بزرگ، خواهر و برادر خبری نیست و ممکن است بغض غریبگی، دلتنگی و اضطراب، او را در این فضای نا آشنا به تنگ آورد.
بسیاری از این کودکان از پله ی تجربه های جمعی مانند مهد کودک، کودکستان و پیش دبستانی ها عبور نکرده اند و اگر هم گذر کرده باشند، حضوری متعهد، مسئولانه و مکلف به انجام مشق و درس، نداشته اند، موضوعی که یکی از عوامل مهم دلهره و اضطراب آن هاست.
تصور ذهنی او از مدرسه چیست؟ آدم های آن شبیه به چه کسانی هستند؟ پدر، مادر، دایی، عمو، مادر بزرگ مهربان ... یا بر پایه ی پیش داوری های منفی او، آدم هایی بد اخلاق، اخمو و ترسناک متصور می شوند؟ بدترین نوع ورود به این سرزمین وهم، این است که بی هیچ پیش زمینه ی مثبتی قدم به آن بگذارند.
ما خود چگونه در هفت سالگی پا به مدرسه گذاشتیم؟ از آن روز، چه تصوری در ذهن و خاطره خود داریم؟ آن روز بر ما چه گذشت؟ با ما چگونه رفتار کردند؟ این خاطره ها هر چه باشد، خوب یا بد، تا پایان عمر با ما همراه است، چرا که اولین تجربه ی اجتماعی ما پس از خانواده است وبخشی از شخصیت و روان ما را می سازد.
مطالب مرتبط:
موارد مهم قبل از آغاز تحصیلی سال جدید
درپی ایجاد مدرسه ای هستیم که دانش آموزان در آن باهم زیستن را یاد بگیرند.
این معصوم مشتاق متوهم، قرار است برای اولین بار از آغوش گرم و صمیمی خانواده، جدا شود و پا به جهانی ناشناخته و غریب به نام مدرسه بگذارد، جایی که در آن، از حضور مهربان پدر، مادر، مادر بزرگ، پدر بزرگ، خواهر و برادر خبری نیست و ممکن است بغض غریبگی، دلتنگی و اضطراب، او را در این فضای نا آشنا به تنگ آورد.
بسیاری از این کودکان از پله ی تجربه های جمعی مانند مهد کودک، کودکستان و پیش دبستانی ها عبور نکرده اند و اگر هم گذر کرده باشند، حضوری متعهد، مسئولانه و مکلف به انجام مشق و درس، نداشته اند، موضوعی که یکی از عوامل مهم دلهره و اضطراب آن هاست.
تصور ذهنی او از مدرسه چیست؟ آدم های آن شبیه به چه کسانی هستند؟ پدر، مادر، دایی، عمو، مادر بزرگ مهربان ... یا بر پایه ی پیش داوری های منفی او، آدم هایی بد اخلاق، اخمو و ترسناک متصور می شوند؟ بدترین نوع ورود به این سرزمین وهم، این است که بی هیچ پیش زمینه ی مثبتی قدم به آن بگذارند.
ما خود چگونه در هفت سالگی پا به مدرسه گذاشتیم؟ از آن روز، چه تصوری در ذهن و خاطره خود داریم؟ آن روز بر ما چه گذشت؟ با ما چگونه رفتار کردند؟ این خاطره ها هر چه باشد، خوب یا بد، تا پایان عمر با ما همراه است، چرا که اولین تجربه ی اجتماعی ما پس از خانواده است وبخشی از شخصیت و روان ما را می سازد.
مطالب مرتبط:
موارد مهم قبل از آغاز تحصیلی سال جدید
درپی ایجاد مدرسه ای هستیم که دانش آموزان در آن باهم زیستن را یاد بگیرند.