تبیان، دستیار زندگی

حمیدرضا شکارسری از برترین شعرهای عاشورایی می‌گوید

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید

حمیدرضا شکارسری از سرشناس‌ترین منتقدان حوزه ادبیات کشورمان به شمار می‌رود، مردی که در کنار سرودن بیش از 10 جلد کتاب در نقد و بررسی ادبیات معاصر دارد و در اغلب رویدادهای ادبی کشور به‌عنوان داور آثار جوانان را مورد قضاوت و نظر قرار داده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حمیدرضا شکارسری

شکارسری درباره شعر عاشورایی گفت: اگر بخواهیم به سنت ادبی نگاه کنیم بی‌تردید شعر عاشورایی فارسی یک سنت است که تاریخ آن درازدامن است و در آثار نام‌آوران بزرگی همچون کسایی مروزی، سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، محتشم کاشانی و عمان سامانی باید ریشه‌های آن را جستجو کرد. سنتی که در شعر امروز هم میراث ارزشمندی است.

او به ابعاد شعر عاشورایی اشاره کرد و افزود: سه محور در حوزه شعر عاشورایی به شکل سرفصل مشترک موردتوجه شاعران بوده است، سوگ، حماسه و تغزل (عرفان) نگرش‌های موضوعی بوده است که ما در این زمینه با آن مواجه هستیم بگذاریم مثالی بزنم رویکرد عمان سامانی در قرن‌ها پیش را با مرحوم محمود شاهرخی در مثنوی مقایسه کنید و شباهت‌های آن را دریابید.

از این منتقد خواستم که به نمونه‌های درخشان شعر عاشورایی در روزگار ما اشاره کند، او توضیح داد: علی معلم دامغانی با آن زبان و بیان خاص و حماسی، مثنوی بسیار مشهوری دارد،‌ من به‌عنوان نخستین اثر آن را نام می‌برم:

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید
شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گویی خواب دیدم ...

این شاعر کشورمان ادامه داد: «خط خون» نام آشنایی است، زبان و مضامین شگرف و شگفت استاد علی موسوی گرما رودی در قالب نو کم‌نظیر است:

درختان را دوست دارم / که به احترام تو قیام کرده‌اند / و آب را / که مهر مادر توست / خون تو شرف را سرخگون کرده است / شفق، آینه‌دار نجابتت / و فلق / که تو در آن / نماز صبح شهادت گزارده‌ای ...
سومین شعری که شکارسری به آن اشاره کرد، شعر مشهور روانشاد سید حسن حسینی است، او تأکید دارد: مجموعه «گنجشک و جبرییل» سروده حسن حسینی جزء آثاری است که با رویکردی متفاوت و از پنجره‌ای نو به عاشورا می‌نگرد و مفاهیم اجتماعی و سیاسی را در کالبد این‌گونه می‌دمد:

به گونه‌ی ماه / نامت زبانزد آسمان‌ها بود / و پیمان برادری‌ات / با جبل نور / چون آیه‌های جهاد / محکم / تو آن راز رشیدی / که روزی فرات / بر لبت آورد ...

به تعبیر شکارسری در برخی نمونه‌های شعر عاشورایی شاعران کشورمان لحن و بیان مسئولانه نیز قابل رصد است مثل کاری که قادر طهماسبی سروده است و ورد زبان بسیاری است:

سر نی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعدازآن توفان رنگ
پشت ابری از ریا می‌ماند اگر زینب نبود

نکته بعدی که شکارسری به آن اشاره درستی دارد، حضور پررنگ شاعران جوان در این حوزه است، نسلی که با خلاقیت و توان بالا و با استفاده از تجربه بزرگان پا به میدان شعر انقلابی و ادبیات متعهد گذاشته است، او در این رابطه گفت: ما در یک دهه اخیر و در زمینه شعر و ادبیات عاشورایی شاهد حضور شاعران جوانی هستیم که نه‌تنها پرچم این سنت ادبی را در دست گرفتند، بلکه با دمیدن بیان و زبان تازه بر کالبد گنجینه و تاریخچه شعر عاشورایی ایران جانی دوباره بخشیدند، مثل این شعر حمیدرضا برقعی:

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه‌ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه‌های مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جداشده است
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است
منبع: جام جم