تبیان، دستیار زندگی

موسیقی محرم ، سنت و تجدد و رابطه های جهانی

چالش های یک نوای مانا

موسیقی محرم چه نسبتی با مفهوم جهانی شدن دارد؟ موسیقی محرم آیا با بهره مندی از نگاه های متجدد و نوگرا، تبدیل به احسنت خواهد شد؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تعزیه

رابطه های جهانی

سید اصغر نوربخش : آقای آنیسیوس مانیلوس سِوِرینوس بوئتیوس فیلسوف قرن پنجم میلادی اهل رم، معتقد است: «موسیقی آنچنان به طور طبیعی با ما یگانه است که حتی اگر بخواهیم نمی توانیم از آن رهایی یابیم.» (موسیقی و ذهن، آنتونی استور، غلامحسین معتمدی، نشر مرکز، 1388) این حکم، برای همه جا امری قطعی است؛ همه جای زمین و همه فرهنگ ها. شواهد تاریخی و اجتماعی و جغرافیایی، همین را می گویند و کاملا قابل اثبات است. «مارکسیست ها هم موسیقی را «فریادکار» نامیده اند و معتقدند که موسیقی پس از اعلان ها در بخش کار، نمایان شده است و استدلال می کنند که انسان ها به هنگام کار و فعالیت با ضرباهنگ مشخص و منظمی مشغول به کار می شوند.» (موسیقی بر ضربآهنگ فقه و قانون، منصوره فصیح رامندی، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1397)

اما موسیقی محرم، علاوه بر همه کارکردهای فرهنگی و آیینی، از اهمیت اجتماعی فراوانی برخوردار است. فرهنگ عاشورا و محرم، آنچنان برای شیعیان اهمیت دارد که گویی خود واقعه، همین تازگی ها روی داده است. کمتر کسی در جهان است که با این رویداد آشنایی نداشته باشد و آنکه به تازگی آشنا شده است، تصور بر این دارد که موضوع تازه ای است و چهره اش زمانی دیدنی می شود که پس از فهمیدن زمان رویداد واقعه، تعجبی عمیق در رخسارش نمایان شده است.

شکی نیست که این زنده بودن فرهنگ و آیین محرم و عاشورا، وام و دین بزرگی به موسیقی دارد. موسیقی ارزشمند و عمیق و غنی ایرانی، آنچه در توان داشته صرف خدمت به این فرهنگ کرده است و حاصلش هم درخشان و ماندگار است. شیعیان در همه نقاط ساکن، تلاش بر این داشته اند که مکتب و ایدئولوژی شان را به شکلی خواستنی و دوست داشتنی، به جهان ارائه می کنند. موسیقی نقش عمده ای در این میان بازی کرده و بارزه اش هم آیین ارجمند «شبیه خوانی» است.

آنچه که در این میان و در زمان حاضر، اهمیتی دوچندان می یابد، انتقال تجربه ها و تبادلات فرهنگی شیعیان با بهره مندی از هنر موسیقی است. اگر مردمان جهان از ظرافت و لطافت و عظمت فرهنگ موسیقایی شیعیان، آگاه شوند، آنگاه علاوه بر جذب نگاه آنان، می توان باب گفت وگوهای تازه ای را باز کرد که آخرش، مهربانی و دوستی و همدلی است. و چه چیزی بهتر از این برای امت شیعه؟

 شیعیان در همه نقاط ساکن، تلاش بر این داشته اند که مکتب و ایدئولوژی شان را به شکلی خواستنی و دوست داشتنی، به جهان ارائه می کنند. موسیقی نقش عمده ای در این میان بازی کرده و بارزه اش هم آیین ارجمند «شبیه خوانی» است.



همانطور که آقای بوئتیوس بر آن تاکید کرده است، موسیقی جزئی از زندگی همه مردمان روزگار است. ما حالا، می توانیم از داشته های بسیارمان در این عرصه استفاده کنیم. ایجاد تعاملات موسیقایی بین ملل مختلف آن هم با مایه های مذهبی، خدمت بزرگی به فرهنگ شیعه خواهد بود. دنیا می تواند زیبایی های اسلام شیعه را بهتر و بیشتر بشناسد، اگر موسیقی محرم و عاشورا که سرآمد هنرهای شیعیان است، درست به جهانیان شناسانده شود. این هنر والا به سادگی به تفکر «فریادکاری» موسیقی نفوذ خواهد کرد و در کار و بار مردمان پرشماری راه خواهد یافت. ترویج فرهنگ موسیقایی مسلمانان شیعه، بهترین و سریع ترین و کم هزینه ترین راه ها برای نمایش تفکر والای پویندگان راه تشیع است.

جدال میان سنت و تجدد

لازم است کمی تعارف را کنار بگذاریم و اوضاع را واقعی تر ببینیم. دنیا به سرعت در حال پیشرفت است و ما هم جزئی از این کل هستیم و اعتبارمان به آن. همانطور که هژمونی و استیلای نظامی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی غرب بر بسیاری از کشورها، همچنان برقرار است، موسیقی و ادوات غربی آن هم که بخشی از فرهنگ آنان محسوب می شود، در سراسر جهان به وفور یافت می شود و حضوری جدی دارد.

 انواع و اقسام آثار موسیقایی که در این کشورها تولید می شود، به سرعت بالا و مدد رسانه ها و شبکه های اجتماعی، در جای جای کره زمین توزیع می شود و شنوندگان بسیاری را با خود همراه می کند. در بسیاری از کشورهای مغلوب و مصلوب، می شود نمونه دست دوم و کپی اش را هم بلافاصله مشاهده کرد و از رنجی که می برند تا به نمونه برسند و نمی رسند،مشاهد کرد.

در ایران، ما هر قدر هم در عرصه تجدد و مدرنیته، مقهور تکنیک ها و صنایع و اقتصاد آنان باشیم، در عرصه فرهنگ همچنان، خزانه مان پربار است و اعتبارمان بالا. ادا در آوردن ها و کپی کاری ها، به سرعت لو می روند و منکوب می شوند. اما آنچه که ما را از وادی خطر غرب زدگی دور کرده و به وادی خطیر دیگری انداخته، بحث جا زدن ها و تکرار ملال آور و ضعیف شده خودمان است. در این میان، یکی از راه هایی که می شود، راه رهایی از این شبیه بن بست را یافت، بهره مندی از حال و هوای روز و روزآمدی و نوآورانه های علمی و فناورانه است.

 در دنیای امروز از فرم موسیقایی مذهبی همچنان در ارکسترهای بزرگ و پرهزینه شان استفاده می شود و علاوه بر آن، با اقتباس هوشمندانه و دقیق و با بهره منده از ادوات جدیدتر، اشکال متعددی از نغمه های دلنشین و روحانی را هنرمندان غربی به جامعه شان عرضه می کنند. اما موسیقی محرم و آنچه که داریم، آیا با بهره مندی از نگاه های متجدد و نوگرا، تبدیل به احسنت خواهد شد



موسیقی محرم، اهمیت ثابت شده ای در عرصه فرهنگ عمومی برایمان دارد. وانگهی هنر و علم، در این حوزه رنگ و بوی غلیظ و کارسازی دارند. هر گاه هر یک از این دو، بر دیگری چیره شده، ملال به همراه آورده است. در عرصه کلام نیز، همین طور است. کلام از آنجا که حساس است، ضربه پذیر هم هست و لطمات اش دردناک.

«پیشرفت های شگفت آور در رشته های نشانه شناسی و علم تاویل نشان داده که مفاهیم زبان شناسی را نمی توان از طریق تنها نمونه های آزمونی و تجربی یا فرضیه های رفتارباورانه شناخت و واقعیت های انکارناپذیر را تنها در جهان حسی و در معرفت تجربه پذیر نمی توان جست وجو کرد. قلمرو درون، خود شامل ذخایر عظیمی از ساختارها، طرح ها، معرفت ها، ارزش ها و مضامینی است که شناخت و کاربرد آنها بیرون از قلمرو علم حسی-تجربی و ابزارهای شناختاری آن است.» (وداع با تجدد، حمید صاحب جمعی، نشر ثالث، 1385)

علم و شناخت نسبت به دیگران، می تواند ارزش های ما را صیقلی و تازه تر کنند. نگاه به راه های رفته دیگران، در عرصه موسیقی و البته موسیقی محرم لازم و ضروری است. اروپایی ها در عرصه موسیقی کلاسیک شان، قطعات ماندگاری دارند تحت عنوان «مَس». مَس فرمی از آهنگسازی روحانی و مقدس است که به صورت جمع خوانی یا کُرال اجرا می شود. اکثر مَس‌ها بر روی مناجات‌های لاتینی؛ زبان مقدس مناجات‌های کلیسای کاتولیک روم تنظیم شده‌اند.

با این حال، در دنیای امروز غرب که زوال دینداری کاملا قابل مشاهده است، از این فرم موسیقایی همچنان در ارکسترهای بزرگ و پرهزینه شان اجرا می شود و علاوه بر آن، با اقتباس هوشمندانه و دقیق و با بهره منده از ادوات جدیدتر، اشکال متعددی از نغمه های دلنشین و روحانی را هنرمندان غربی به جامعه شان عرضه می کنند.

اما موسیقی محرم و آنچه که داریم، آیا با بهره مندی از نگاه های متجدد و نوگرا، تبدیل به احسنت خواهد شد؟ اجازه دهید این بحث را با نکته هایی از مرحوم داریوش شایگان به پایان برسانیم که بخشی از پاسخ در آن نهفته است: «امکان انتخاب نداریم چون آنچه بر ما تحمیل می شود جزئی از چیزی نیست که ما بتوانیم آن را تجزیه کنیم و از آن میان عناصر مناسب با حال خود را برگزینیم. به دنبال این تحمیل، ما نیز شروع کرده ایم در مفاهیم تاریخی بینیدیشیم. بنابراین از پیشرفت و عقب ماندگی کشورهای در حال رشد و از درآمد سرانه مردم می گوییم، برنامه ریزی می کنیم، مجذوب کامپیوترها می شویم، مسحور تکنولوژی حیرت انگیز جهان پیشرفته می گردیم، قدرت می طلبیم، به بازاریابی می پردازیم. از یک سو مردم را با سواد می کنیم و از سوی دیگر با پر کردن انبان سواد آنها از علوفه روزنامه های مبتذل عقل مردم را زایل می سازیم. فراموش می کنیم که شاید بهتر و درست تر باشد که اول فضلا و به اصطلاح چیزدان های خود را از نو تربیت کنیم... و هنر چه وضعی دارد؟ آیا اساسا می توان از هنر به عنوان پدیده ای که هیچ گونه رابطه ای با دیگر تجلیات معنوی نداشته باشد، سخن گفت؟ مسلم است که نه.» (بت های ذهنی و خاطره ازلی، داریوش شایگان، انتشارات امیرکبیر، 1393)

طبعا همه پاسخ این نیست ولی شرایطی که بر موسیقی حکمفرمایی می کند فعلا نتیجه ای جز ساکن بودن موسیقی محرم و عدم پیشرفت آن نمی دهد.
بیشتر بخوانید

نگاهی به آثار شنیدنی موسیقی عاشورایی