تبیان، دستیار زندگی

عوامل محدود کننده خلاقیت کودکان در مدارس

مدرسه یکی از کانون های شکوفایی خلاقیت می باشد.اما گاهی جو حاکم بر آن به عنوان مانع اساسی در راستای پرورش خلاقیت محسوب می شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
عوامل محدود کننده خلاقیت کودکان در مدارس
خلاقیت، توانایی ای است که تمامی انسان ها از آن برخوردارند. لیکن گاهی افراد می توانند آن را شکوفا سازند و گاه این بستر فراهم نمی شود. بهتر است که بستر شکوفایی خلاقیت در سنین کودکی فراهم گردد. همان طور که می دانیم دو فضای تاثیر گذار بر شکوفایی خلاقیت کودکان خانه و مدرسه می باشد. اما متاسفانه این دو فضا هستند که خلاقیت کودکان را گاها تحت شعاع قرار داده و مانع بروز آن می شوند. در مقاله گذشته به موانعی موجود در خانه که والدین زمینه ساز آن بودند، اشاره شد. در این مقاله نیز به محدودیت هایی که مدارس و نظام آموزشی بر سر راه خلاقیت ایجاد می کنند. اشاره می شود. امید است که آگاهی ما از این موانع، بینش صحیحی در راستای پرورش خلاقیت کودکان برایمان فراهم آورد.

موانع خلاقیت در نظام آموزشی و مدارس
پرجمعیت بودن کلاس ها: در کشور ما کمبود مدارس، سبب متمرکز و پر جمعیت شدن کلاس ها می شود. کلاس استاندارد باید بین 20 تا22 دانش آموز داشته باشد. اما در برخی مدارس ما، جمعیت به 40 نفر هم می رسد. این جمعیت زیاد فرصت ابراز عقیده را تنها برای برخی از دانش آموزان فراهم می سازد. زمانی که دانش آموزان ما نتوانند اندوخته های علمی خود را ابراز کنند، از خلاقیت به دور می مانند.

در نظرگرفتن قوانین خشک و انعطاف ناپذیر در مدارس: در اکثریت مدارس ما، متاسفانه از روز اول مهرماه که شروع ترم تحصیلی می باشد، مدیر و معلمان مدرسه قوانین خشکی را با توجه به صلاحدید و سلایق خود در نظر می گیرند و به کودکان تحمیل می کنند. این امر سبب می شود که کودکان از ابتدای ورود به مدرسه خود را در یک چارچوب خشک احساس کنند و نتوانند ایده های خلاقانه خود را ابراز نمایند.

دلسرد کردن دانش آموز: یکی از عوامل روانی که نقش موثری در نا امیدی کودکان دارد، دلسرد کردن می باشد. کودکی که ناامید باشد، دیگر رغبتی به ادامه فعالیت آموزشی خود ندارند و اگر ایده ای هم به ذهنش رسید، تمایلی به ابراز آن ندارد، چرا که این فکر را در سر می پروراند که ایده اش از سوی معلم و همکلاسی هایش محکوم و حقیر شمرده می شود. چنین کودکی دچار ضعف اعتماد به نفس شده و نمی تواند پیشرفتی داشته باشد.

تحقیر و سرزنش کودکان خلاق: گاه معلمان با تحقیر و سرزنش، ایده های خلاق را در نطفه خفه می کنند. این عامل می تواند به این دلیل باشدکه برخی معلمان سال ها این ذهنیت را با خود حمل نموده که شاگردان شان باید انتظارات، توانایی ها و نگرش تقریبا یکسان داشته باشند. این دسته معلمان از تفاوت های فردی غافل می باشند. گاهی این عامل از ترس معلم نیز نشات می گیرد. چنان چه معلم از سطح علمی پایین برخوردار بوده یا به توانایی های خود ایمان نداشته باشد به سرکوب ایده های متفاوت می پردازد.

نمره محوری نظام آموزشی: درکشور ما اغلب مدیران و معلمان، نمره بالا را مقیاس هوش و استعداد دانش آموزان می دانند و بر اساس این نمره، دانش آموزان را دسته بندی می کنند. این در حالی است که امتحانات آن ها اغلب سطحی بوده و تنها قادر است که آموخته های حفظی را بسنجد. از این رو دانش آموزی که چندان خلاق نیست و مطالب کتاب را حفظ می کند. نمره بالایی می گیرد و نظام آموزشی ما برای او برچسب باهوش و خلاق را در نظر می گیرد. در مقابل دانش آموزی که خلاق است اما نمره پایین گرفته، مورد بی اعتنایی قرار می گیرد و این بی اعتنایی سرانجام او را به رکود می رساند.

تنبیه نابجای کودکان: بر اساس تحقیقات صورت گرفته، اغلب افراد خلاق در کودکی جزء افراد شلوغ و متفاوت در کلاس بودند، لیکن شرایط موجود به آن ها اجازه ابراز وجود را می داد و با تلاش خود می توانستند خلاقیت خود را شکوفا سازند، اما متاسفانه در برخی از نظام های آموزشی به ویژه نظام های آموزشی کشورهای در حال توسعه که ما نیز در این طبقه جای می گیریم، اغلب کودکان خلاق بخاطر سر و صدای زیاد و ایجاد ناهماهنگی مورد تنبیه و بی اعتنایی قرار می گیرند و دیگر عزت نفسی برای ابراز نظر و ایده خود ندارند. این در حالی است که معلمان می توانند با سپردن مسئولیت در کلاس به آن ها و برانگیختن شان به فعالیت های مفید به کلاس خود نظم بخشیده و کودکان را در مسیر خلاقیت رهنمون سازند.

محتوا محور بودن نظام آموزشی: در کشور ما نظام آموزشی به شدت محتوا محور بوده و در سال های اخیر کمی به سوی فعالیت محوری حرکت کرده است. منظور از محتوا محوری این است که نظام آموزش و پرورش کتاب هایی را تدوین و آن ها را به معلم سپرده و از معلم می خواهد که آن ها را به طور کامل به دانش آموزان آموزش داده و در پایان سال تحصیلی از آن ها امتحان به عمل آورد. این امر سبب می شود که معلم ما در این سیستم، اگر نگرش خلاقانه ای نیز داشته باشد، دیگر مجال و زمانی برای ترغیب شاگردان خود به فعالیت های خلاقانه ندارد.

مطالب مرتبط:
شکوفایی خلاقیت دانش آموز نابینا
آموزش خلاقیت با سوالات واگرا
پرورش خلاقیت در دانش آموزان ابتدایی

نویسنده: اعظم پیکانی