ادبیات عاشورایی امروزه چه شرایطی دارد؟
در آرزوی رمان عاشورایی
عاشورا حقیقتی فراموش ناشدنی است و قصه امام حسین علیهالسلام ویارانش واجد شرایط خلقِ داستانهایی خواندنی، آگاهیبخش و تأثیرگذار برای مخاطبی که در پی درکِ حقیقت است. اما دریغ و صد افسوس که جایِ رمان عاشورایی در گنجینه ادبیات فارسی خالی است.
«او کیست، چه میخواهد، چرا میخواهد و چه موانعی پیش روی اوست». این ها پرسشهایی اساسی در خلق یک رمان. پاسخ این پرسشها، قصه را میسازد، شکل میدهد، پیچوتاب میگیرد و یک رمان خواندنی را خلق میکند.
امام حسین علیهالسلام، ماجرای عاشورا، وقایع کربلا و ... جزیی از مضامین و سوژههایی است که میتوانند دستمایه خلق یک رمان عاشورایی قرار گیرند. ظرفیت عاشورا بهعنوان یک واقعه تاریخی، باشخصیتهای فاخر دینی در کنار موقعیت زمانی و مکانی، مجموعهای از عناصر داستانی و روایی است که یک نویسنده خلاق برای خلق یک رمان خواندنی به آن نیاز دارد.
اما آنچه در ادوار گذشته، پیش روی مخاطب داستان و رمان عاشورایی قرار گفته، متأسفانه حکایت از کمتوجهی نویسندگان و رمان نویسان کشورمان نسبت به ظرفیت عظیم و تأثیرگذار عاشوراست. برخلاف رمان و داستان بلند، تولید آثار ادبی با مضمون عاشورا همچون شعر از اقبال بیشتری برخوردار بوده و گوی سبقت را از ادبیات داستانی ربوده است. اتفاقی که تنها محدود به دوران معاصر نمیشود و اصولاً رمان عاشورایی در ادبیات دینی در اقلیت آثار قرار دارد.
سارا عرفانی نویسنده رمانهای پرمخاطب لبخند مسیح، پنجشنبه فیروزهای و دختر ماه، درباره انگشتشمار بودن آثار داستانی درباره عاشورا معتقد است: «داستان و رمان، سختتر از شعر شکل میگیرد. شاعران شاید بتوانند دریکی دو نشست، شعری دراینباره بگویند اما نگارش و خلق یک رمان، معمولاً بیش از یک سال طول میکشد. از طرفی نوشتن رمان دینی و تاریخی، یک سختی مضاعفی دارد.این عوامل دستبهدست هم میدهند تا نویسندگان کمتر سراغ موضوعات مرتبط با عاشورا بروند. درنتیجه کتابهایی که در این زمینه وجود دارد، بسیار انگشتشمار هستند.»
عاشورا، موضوعی سخت و حساس
در حوزه رمان و داستان دینی، آثار متفاوت و پرشماری منتشرشده که بسیاری از آنها در زمره آثار فاخر و مشهور ادبیات معاصر قرارگرفتهاند. درواقع وزنِ ادبیات دینی از این لحاظ با دیگر حوزههای ادبی یکی و شاید سنگینتر هم باشد.اما وقتی به موضوع عاشورا و شخصیت امام حسن علیهالسلام میرسیم، گویی به مضمونی سخت و دشوار برخورد کردهایم که روایت سوژه را در قالب رمان و داستان بلند ناممکن میسازد.
هرچند مواجهه باشخصیت امام معصوم و پرداختن به آن در قالب رمان حساسیتبرانگیز است و نویسنده ملزم به رعایت برخی خط قرمزهاست اما وقایع عاشورا بهتنهایی میتواند بستر خلق یک رمان پر کشش و خواندنی باشد. برخی عقیده دارند از آنجاییکه عاشورا واقعهای تاریخی است، رمان و داستان قالب مناسبی برای بیان رویدادهای و شخصیتهای دینی نیست. اما برخلاف این نظر و با نگاهی سهل گیرانه تر خواهیم دید که اتفاقاً رویدادهای دینی و واقعیتهای تاریخی بارها در قالب داستانی به رشته تحریر درآمده است. حتی در قرآن کریم نیز قصههای حضرت یوسف (ع) و حضرت مریم (ع) با همه عناصر داستانی که امروزه میشناسیم، نقلشده است.
داستان پیامبران، یکی از اولین نمونههای ادبیات داستانی با مضمون دین است که نهفقط در ادبیات معاصر بلکه در قصههای شفاهی نسلهای گذشته هم وجود داشته و سینهبهسینه روایتشده است. همین داستانها در دنیای تصویر نیز تبدیل به فیلمنامه های سینمایی و تلویزیونی فاخر و پرمخاطبی تبدیلشدهاند.
بر همین اساس میتوان نتیجه گرفت هرچند روایت عاشورا به شکل یک رمان شاید کاری مشکل باشد اما شدنی است. درواقع با توجه به تجربههای مشابه در مورد سایر شخصیتهای دینی و تاریخی، این بار توپ در زمین نویسندههایی است که به هر دلیلی از نوشتن رمان عاشورایی سرباز میزنند.
نویسندههای عاشورایی
کم رغبتی و بیمیلی نویسندگان ایرانی برای پرداختن به موضوع عاشورا، فقط در حوزه رمان و داستان بلند به چشم میخورد. همانطور که اشاره شد آثار فاخر و خواندنی بسیاری در حوزه داستان کوتاه عاشورایی از نویسندگان نامی و حتی جویای نام وجود دارد. مجموعه داستانهای کوتاه یا روایتهای جداگانه ولی پیوسته که در سالهای اخیر منتشرشدهاند، حکایت از توجه نویسندگان و استقبال مخاطب از داستانهایی درباره عاشوراست.
سید مهدی شجاعی با «آفتاب در حجاب» و «پدر، عشق، پسر»، داوود غفار زادگان با «فراموشان»، کامران شرف شاهی با «عطر عطش» و نویسندگانی چون محمدرضا بایرامی، فریدون عموزاده خلیلی، میثاق امیر فجر، مجید شاهحسینی، سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، سید محمد سادات اخوی و حتی قیصر امین پور آثار کوتاه عاشورایی در قالب داستان دارند.
بااینحال وقتی از صاحبنظران و اهالی ادبیات سراغ رمان عاشورایی را میگیریم تنها به دو نویسنده و دو اثر معروف و محبوبشان برمیخوریم. «نامیرا» ی صادق کرمیار، و «شماس شامی» نوشته مجید قیصری. نویسندگانی که بر اساس علائق شخصی و احتمالاً علقه دینی وارد فضای نفسگیر رمان شدهاند و برای خلق داستانهایی بلند انرژی صرف کردهاند. همانطور که دیگران درزمینهٔ داستان کوتاه همت گماشتهاند.
بههرحال نوشتن داستانهای دینی علاوه بر اینکه نیازمند یک جوهرِ ذاتی است، به فهم و درک متناسب با عمقِ یک موضوع واقعی هم نیاز دارد. ضمن اینکه نویسنده باید از اهداف نهضت حسینی، مردمشناسی و وضعیت تاریخی و اجتماعی آن دوره هم آگاهی کافی داشته باشد. در کنار اینها باید بر الزامات و عناصر داستان بلند نیز مسلط باشد تا بتواند تولید محتوایی مناسب و شایسته مقام معصوم (ع) و عظمت واقعه عاشورا داشته باشد.
تأثیر قصه بر مطالعه و آگاهی بخشی
ادبیات نقش بسیار مهمی در حفظ وزنده نگهداشتن یادِ شخصیتها و رویدادهای تاریخی، سبک زندگی، اهداف و آرمانهایشان داشته و دارد. به عبارت بهتر هرگاه ادبیات و صاحبان قلم نقش و سهم خود را بهمثابه یک رسانه تأثیرگذار در دورههای مختلف بهخوبی ایفا کردهاند، آگاهی و درکِ مردم از موضوعات دینی و اعتقادی به همان اندازه بیشتر شده است و هرگاه کوتاهی و غفلت شده است، جعل، تحریف و ... براثر ناآگاهی رواج یافته است.ادبیات عاشورایی نیز همانند سایر حوزهها چنین نقش و تأثیری دارد. اگر آنچه از امام حسین (ع)، سیره و روش زندگی، اهداف و نتایج قیام و اتفاقات حزنانگیز کربلا در قالبهای شعر یا داستان به مخاطب عرضه شود، قطعاً نتیجهای جز آگاهی بخشی نخواهد داشت.
چهبسا در ایامی که شور و حال حسینی جامعه شیعی و حتی غیر شیعی را فراگرفته است، وجود آثار مناسب بتواند ولع و اشتیاق مخاطب مشتاق و تشنه حقیقت را سیراب کند. رمانهای «نامیرا» و «شماس شامی» دو اثر خواندنی و توصیهشده در حوزه رمان عاشورایی هستند که برای مطالعه در این ایام، خصوصاً تعطیلات آخرین ماه تابستان پیشنهاد میشوند.
نامیرا که کتاب برگزیده جایزه جلال و کتاب سال هم هست، درباره دختر و پسری جوان از اهالی کوفه است که برخلاف بدعهدی و دنیادوستی مردم شهرشان، در جستجوی حقیقت هستند. آنها گرفتار و مردد شاهد رفتارهای دوگانه بزرگان و سرداران کوفه هستند تا بین حمایت از امام حسین (ع) و یا وفاداری به یزید یکی را انتخاب کنند.
شماس شامی روایت خادم جالوت سفیر روم در شام است. سفیر روم در دربار شام، طی اتفاقات بعد از ماجرای کربلا ناپدید میشود، و کل کتابنامههای خدمتگزار او (شماس) به مأمور امپراتوری روم است که برای پیگیری این قضیه به شام آمده. شماس واقعه را از زمانی که زمزمههای شورش علیه خلیفه در شام پیچیده بود، تا ورود اسرا به دربار یزید و کمی بعدازآن نقل میکند.
امام حسین علیهالسلام، ماجرای عاشورا، وقایع کربلا و ... جزیی از مضامین و سوژههایی است که میتوانند دستمایه خلق یک رمان عاشورایی قرار گیرند. ظرفیت عاشورا بهعنوان یک واقعه تاریخی، باشخصیتهای فاخر دینی در کنار موقعیت زمانی و مکانی، مجموعهای از عناصر داستانی و روایی است که یک نویسنده خلاق برای خلق یک رمان خواندنی به آن نیاز دارد.
اما آنچه در ادوار گذشته، پیش روی مخاطب داستان و رمان عاشورایی قرار گفته، متأسفانه حکایت از کمتوجهی نویسندگان و رمان نویسان کشورمان نسبت به ظرفیت عظیم و تأثیرگذار عاشوراست. برخلاف رمان و داستان بلند، تولید آثار ادبی با مضمون عاشورا همچون شعر از اقبال بیشتری برخوردار بوده و گوی سبقت را از ادبیات داستانی ربوده است. اتفاقی که تنها محدود به دوران معاصر نمیشود و اصولاً رمان عاشورایی در ادبیات دینی در اقلیت آثار قرار دارد.
سارا عرفانی نویسنده رمانهای پرمخاطب لبخند مسیح، پنجشنبه فیروزهای و دختر ماه، درباره انگشتشمار بودن آثار داستانی درباره عاشورا معتقد است: «داستان و رمان، سختتر از شعر شکل میگیرد. شاعران شاید بتوانند دریکی دو نشست، شعری دراینباره بگویند اما نگارش و خلق یک رمان، معمولاً بیش از یک سال طول میکشد. از طرفی نوشتن رمان دینی و تاریخی، یک سختی مضاعفی دارد.این عوامل دستبهدست هم میدهند تا نویسندگان کمتر سراغ موضوعات مرتبط با عاشورا بروند. درنتیجه کتابهایی که در این زمینه وجود دارد، بسیار انگشتشمار هستند.»
عاشورا، موضوعی سخت و حساس
در حوزه رمان و داستان دینی، آثار متفاوت و پرشماری منتشرشده که بسیاری از آنها در زمره آثار فاخر و مشهور ادبیات معاصر قرارگرفتهاند. درواقع وزنِ ادبیات دینی از این لحاظ با دیگر حوزههای ادبی یکی و شاید سنگینتر هم باشد.اما وقتی به موضوع عاشورا و شخصیت امام حسن علیهالسلام میرسیم، گویی به مضمونی سخت و دشوار برخورد کردهایم که روایت سوژه را در قالب رمان و داستان بلند ناممکن میسازد.هرچند مواجهه باشخصیت امام معصوم و پرداختن به آن در قالب رمان حساسیتبرانگیز است و نویسنده ملزم به رعایت برخی خط قرمزهاست اما وقایع عاشورا بهتنهایی میتواند بستر خلق یک رمان پر کشش و خواندنی باشد. برخی عقیده دارند از آنجاییکه عاشورا واقعهای تاریخی است، رمان و داستان قالب مناسبی برای بیان رویدادهای و شخصیتهای دینی نیست. اما برخلاف این نظر و با نگاهی سهل گیرانه تر خواهیم دید که اتفاقاً رویدادهای دینی و واقعیتهای تاریخی بارها در قالب داستانی به رشته تحریر درآمده است. حتی در قرآن کریم نیز قصههای حضرت یوسف (ع) و حضرت مریم (ع) با همه عناصر داستانی که امروزه میشناسیم، نقلشده است.
نوشتن داستانهای دینی علاوه بر اینکه نیازمند یک جوهرِ ذاتی است، به فهم و درک متناسب با عمقِ یک موضوع واقعی هم نیاز دارد. ضمن اینکه نویسنده باید از اهداف نهضت حسینی، مردمشناسی و وضعیت تاریخی و اجتماعی آن دوره هم آگاهی کافی داشته باشد. در کنار اینها باید بر الزامات و عناصر داستان بلند نیز مسلط باشد
داستان پیامبران، یکی از اولین نمونههای ادبیات داستانی با مضمون دین است که نهفقط در ادبیات معاصر بلکه در قصههای شفاهی نسلهای گذشته هم وجود داشته و سینهبهسینه روایتشده است. همین داستانها در دنیای تصویر نیز تبدیل به فیلمنامه های سینمایی و تلویزیونی فاخر و پرمخاطبی تبدیلشدهاند.
بر همین اساس میتوان نتیجه گرفت هرچند روایت عاشورا به شکل یک رمان شاید کاری مشکل باشد اما شدنی است. درواقع با توجه به تجربههای مشابه در مورد سایر شخصیتهای دینی و تاریخی، این بار توپ در زمین نویسندههایی است که به هر دلیلی از نوشتن رمان عاشورایی سرباز میزنند.
نویسندههای عاشورایی
کم رغبتی و بیمیلی نویسندگان ایرانی برای پرداختن به موضوع عاشورا، فقط در حوزه رمان و داستان بلند به چشم میخورد. همانطور که اشاره شد آثار فاخر و خواندنی بسیاری در حوزه داستان کوتاه عاشورایی از نویسندگان نامی و حتی جویای نام وجود دارد. مجموعه داستانهای کوتاه یا روایتهای جداگانه ولی پیوسته که در سالهای اخیر منتشرشدهاند، حکایت از توجه نویسندگان و استقبال مخاطب از داستانهایی درباره عاشوراست.سید مهدی شجاعی با «آفتاب در حجاب» و «پدر، عشق، پسر»، داوود غفار زادگان با «فراموشان»، کامران شرف شاهی با «عطر عطش» و نویسندگانی چون محمدرضا بایرامی، فریدون عموزاده خلیلی، میثاق امیر فجر، مجید شاهحسینی، سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، سید محمد سادات اخوی و حتی قیصر امین پور آثار کوتاه عاشورایی در قالب داستان دارند.
بااینحال وقتی از صاحبنظران و اهالی ادبیات سراغ رمان عاشورایی را میگیریم تنها به دو نویسنده و دو اثر معروف و محبوبشان برمیخوریم. «نامیرا» ی صادق کرمیار، و «شماس شامی» نوشته مجید قیصری. نویسندگانی که بر اساس علائق شخصی و احتمالاً علقه دینی وارد فضای نفسگیر رمان شدهاند و برای خلق داستانهایی بلند انرژی صرف کردهاند. همانطور که دیگران درزمینهٔ داستان کوتاه همت گماشتهاند.
بههرحال نوشتن داستانهای دینی علاوه بر اینکه نیازمند یک جوهرِ ذاتی است، به فهم و درک متناسب با عمقِ یک موضوع واقعی هم نیاز دارد. ضمن اینکه نویسنده باید از اهداف نهضت حسینی، مردمشناسی و وضعیت تاریخی و اجتماعی آن دوره هم آگاهی کافی داشته باشد. در کنار اینها باید بر الزامات و عناصر داستان بلند نیز مسلط باشد تا بتواند تولید محتوایی مناسب و شایسته مقام معصوم (ع) و عظمت واقعه عاشورا داشته باشد.
تأثیر قصه بر مطالعه و آگاهی بخشی
ادبیات نقش بسیار مهمی در حفظ وزنده نگهداشتن یادِ شخصیتها و رویدادهای تاریخی، سبک زندگی، اهداف و آرمانهایشان داشته و دارد. به عبارت بهتر هرگاه ادبیات و صاحبان قلم نقش و سهم خود را بهمثابه یک رسانه تأثیرگذار در دورههای مختلف بهخوبی ایفا کردهاند، آگاهی و درکِ مردم از موضوعات دینی و اعتقادی به همان اندازه بیشتر شده است و هرگاه کوتاهی و غفلت شده است، جعل، تحریف و ... براثر ناآگاهی رواج یافته است.ادبیات عاشورایی نیز همانند سایر حوزهها چنین نقش و تأثیری دارد. اگر آنچه از امام حسین (ع)، سیره و روش زندگی، اهداف و نتایج قیام و اتفاقات حزنانگیز کربلا در قالبهای شعر یا داستان به مخاطب عرضه شود، قطعاً نتیجهای جز آگاهی بخشی نخواهد داشت.چهبسا در ایامی که شور و حال حسینی جامعه شیعی و حتی غیر شیعی را فراگرفته است، وجود آثار مناسب بتواند ولع و اشتیاق مخاطب مشتاق و تشنه حقیقت را سیراب کند. رمانهای «نامیرا» و «شماس شامی» دو اثر خواندنی و توصیهشده در حوزه رمان عاشورایی هستند که برای مطالعه در این ایام، خصوصاً تعطیلات آخرین ماه تابستان پیشنهاد میشوند.
نامیرا که کتاب برگزیده جایزه جلال و کتاب سال هم هست، درباره دختر و پسری جوان از اهالی کوفه است که برخلاف بدعهدی و دنیادوستی مردم شهرشان، در جستجوی حقیقت هستند. آنها گرفتار و مردد شاهد رفتارهای دوگانه بزرگان و سرداران کوفه هستند تا بین حمایت از امام حسین (ع) و یا وفاداری به یزید یکی را انتخاب کنند.
شماس شامی روایت خادم جالوت سفیر روم در شام است. سفیر روم در دربار شام، طی اتفاقات بعد از ماجرای کربلا ناپدید میشود، و کل کتابنامههای خدمتگزار او (شماس) به مأمور امپراتوری روم است که برای پیگیری این قضیه به شام آمده. شماس واقعه را از زمانی که زمزمههای شورش علیه خلیفه در شام پیچیده بود، تا ورود اسرا به دربار یزید و کمی بعدازآن نقل میکند.
بیشتر بخوانید
بررسی رمان «نامیرا»