آنچه بر سر مسلمانان میآید
وضعیت مسلمانان آسیای میانه
حمله به برجهای دوقلو در تاریخ 11 سپتامبر 2001 در آمریکا که با موج رسانهای عظیمی همراه شد، زمینه را برای سرکوب بیشتر اسلامگراها در آسیای مرکزی را فراهم کرد.
فروپاشی اتحاد شوروی در دسامبر 1991 نه تنها به تأسیس پنج کشور مستقل در آسیای مرکزی انجامید، به احیای دین اسلام نیز در سراسر منطقه کمک نمود. درواقع هرچند در طول حاکمیت نظام کمونیستی در آسیای مرکزی هویت اسلامی مردم منطقه با ابزارهای گوناگون هدف قرار گرفت ولی تحقق بخشیدن به هویت (شورویایی) بینتیجه ماند.
بررسیهای انجام شده در سالهای 1992-1993 نشان میدهد در حدود نیمی از مردم قزاقستان و ازبکستان و 80 درصد مردم جمهوری قرقیز نسبت به اسلام ابراز تمایل میکردند ولی فقط 20 درصد ازبکها و قرقیزها دربارهی عمل به آداب و احکام اسلامی تعهد نشان میدادند.
تمام قوانین اساسی کشورهای آسیای مرکزی صراحتاً میگوید حکومت این کشورها سکولار است. گروههای اسلامگرا اولین بار در جمهوری تاجیکستان شوروی به نفوذ سیاسی دست یافتند، اما چیزی نگذشت که این گروهها در جمهوریهای همجوار نیز سر برآوردند، بنابراین جوامع آسیای مرکزی از ابتدای دههی 1990 با چالشهای اسلامگرایانهای مواجه شدند که به دنبال ایجاد مقطعی جدید در منطقه، از طریق سرنگون کردن رژیمهای پس از شوروی بودند.
فروپاشی اتحاد شوروی و پایان برنامههای نوسازی کمونیستی شرایط را برای فعالیت بنیادگرایان بهبود بخشید. رهبران بازمانده از دوران کمونیسم که در پرتو تحولات جدید میکوشیدند قدرت خود را بهعنوان رهبران حکومتهای ملی حفظ کنند اسلام سیاسی را مهمترین رقیب خود یافتند. در پی تلاشهای طولانی ولی ناکام رهبران شوروی برای جدا کردن مردم آسیای مرکزی از هویت اسلامی خود، بهزودی روشن شد اسلام هم چنان بخشی از هویت منطقه را تشکیل میدهد.
تداوم توجه به سنتهای اسلامی و دینی در اشکال گوناگون بهخوبی این ظرفیت را روشن ساخت. همین مسئله موجب افزایش فشار به مسلمانان این کشورها توسط حکومتهایی شد که اسلام سیاسی را مهمترین رقیب خود میدیدند.
حمله به برجهای دوقلو در تاریخ 11 سپتامبر 2001 در آمریکا که با موج رسانهای عظیمی همراه شد، زمینه را برای سرکوب بیشتر اسلامگراها در آسیای مرکزی را فراهم کرد. در این بین تصمیم ایالاتمتحده برای حمله به منطقهی تحت سلطهی طالبان در افغانستان و درخواست همکاری از کشورهای آسیای مرکزی و بهویژه درخواست برای استفاده از حریم هوایی آنان فرصت مناسبی را برای سرکوب بیشتر مردم در اختیار رهبران این رژیم قرار داد. ایالاتمتحده و ائتلافش در جریان این درگیری توانستند از پایگاههای خانآباد در ازبکستان، ماناس در نزدیکی بیشکک قرقیزستان و بنا بر نقل برخی منابع از پایگاه کولاب در تاجیکستان استفاده کنند.
همچنین رهبران این سه کشور که اتفاقاً درهی فرغانه بهعنوان کانون فعالیت اسلامگراها در کشور آنان قرارگرفته صدها تن از فعالان مسلمان را دستگیر کرده و سرکوب گرایشهای اسلامی را وارد فاز جدیدی کرد.
رهبران آسیای مرکزی امید بسیار داشتند که بتوانند از راه همکاری نظامی با آمریکا کمکهای اقتصادی بیشتری دریافت کنند و مشکلات اقتصادی را که عامل اساسی ناامنیهای سیاسی و اجتماعی در کشورشان بود، از میان بردارند، همچنین از آنجایی که این کشورها نظامی غیر دموکراتیک دارند، رهبران آن امیدوار بودند در سایه پشتیبانی آمریکا از شدت انتقادهای بینالمللی درباره وضع حقوق بشر در آن کشور کاسته شود.
درواقع در اثر ایجاد فضای مناسب علیه مسلمانان در این کشورها به اسم مبارزه با تروریسم شدیدترین محدودیتها بر سر فعالیتهای ساده دینی صورت گرفت تا جایی که حتی در کشوری مانند تاجیکستان که بر اساس توافق بعد از جنگ داخلی حضور اعضای حزب نهضت اسلامی در دولت تضمین شده بود بهیکباره با غیرقانونی اعلام کردن این حزب و دستگیری بسیاری از اعضای آن هجمه گستردهای علیه آن ایجاد شد.
یکی دیگر از مواردی که سرکوب گرایشهای سادهی اسلامی مردم منطقه از آن استنباط میشود قانون سال 2009 این کشور است که بر طبق آن جوانان زیر 18 سال و بانوان حق حضور در مساجد را نداشتند درحالیکه به لحاظ تعلیمات اسلامی شخصیت انسان بین 7 تا 14 سالگی شکل میگیرد و این بحث میتواند لطمات جبرانناپذیری داشته باشد زیرا بدون شکلگیری تربیت صحیح اسلامی فرد بیشتر در معرض تفسیرهای ناصحیح و خشن از اسلام قرار میگیرد.
درواقع روند شکلگرفته در این پنج جمهوری مسلمان باقیمانده از اتحاد شوروی یعنی ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ترکمنستان نهتنها به لحاظ انسانی و حقوق اولیه مسلمانان این کشورها نامشروع است بلکه آینده خود این دولتها را با چالش جدی مواجه میکند زیرا با ممنوعیت فعالیتهای سالم اسلامی مسلمانان این کشور با عدم آگاهی بیشتر در معرض تفسیرهای رادیکال از دین قرار میگیرند این همان نکتهای است که رهبر انقلاب نیز در دیدار با رئیسجمهور ترکمنستان قربان قلی بردی محمداف در سال 94 به وی گوشزد کردند.
«در تقابل با وحشیگری و تروریسم خشن داعش و گروههای تکفیری نظیر آنکه به نام اسلام این جنایات را انجام میدهند باید به مردم مجال فعالیتهای اسلامی صحیح داده شود و بهترین راه خنثی کردن نفوذ این جریانها تقویت حرکتهای فکری اسلامی معتدل و عقلانی است.»(1)
پینوشت:
1. دیدار رئیس جمهوری ترکمنستان با رهبر انقلاب، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
بررسیهای انجام شده در سالهای 1992-1993 نشان میدهد در حدود نیمی از مردم قزاقستان و ازبکستان و 80 درصد مردم جمهوری قرقیز نسبت به اسلام ابراز تمایل میکردند ولی فقط 20 درصد ازبکها و قرقیزها دربارهی عمل به آداب و احکام اسلامی تعهد نشان میدادند.
تمام قوانین اساسی کشورهای آسیای مرکزی صراحتاً میگوید حکومت این کشورها سکولار است. گروههای اسلامگرا اولین بار در جمهوری تاجیکستان شوروی به نفوذ سیاسی دست یافتند، اما چیزی نگذشت که این گروهها در جمهوریهای همجوار نیز سر برآوردند، بنابراین جوامع آسیای مرکزی از ابتدای دههی 1990 با چالشهای اسلامگرایانهای مواجه شدند که به دنبال ایجاد مقطعی جدید در منطقه، از طریق سرنگون کردن رژیمهای پس از شوروی بودند.
فروپاشی اتحاد شوروی و پایان برنامههای نوسازی کمونیستی شرایط را برای فعالیت بنیادگرایان بهبود بخشید. رهبران بازمانده از دوران کمونیسم که در پرتو تحولات جدید میکوشیدند قدرت خود را بهعنوان رهبران حکومتهای ملی حفظ کنند اسلام سیاسی را مهمترین رقیب خود یافتند. در پی تلاشهای طولانی ولی ناکام رهبران شوروی برای جدا کردن مردم آسیای مرکزی از هویت اسلامی خود، بهزودی روشن شد اسلام هم چنان بخشی از هویت منطقه را تشکیل میدهد.
رهبران آسیای مرکزی امید بسیار داشتند که بتوانند از راه همکاری نظامی با آمریکا کمکهای اقتصادی بیشتری دریافت کنند و مشکلات اقتصادی را که عامل اساسی ناامنیهای سیاسی و اجتماعی در کشورشان بود، از میان بردارند.
تداوم توجه به سنتهای اسلامی و دینی در اشکال گوناگون بهخوبی این ظرفیت را روشن ساخت. همین مسئله موجب افزایش فشار به مسلمانان این کشورها توسط حکومتهایی شد که اسلام سیاسی را مهمترین رقیب خود میدیدند.
حمله به برجهای دوقلو در تاریخ 11 سپتامبر 2001 در آمریکا که با موج رسانهای عظیمی همراه شد، زمینه را برای سرکوب بیشتر اسلامگراها در آسیای مرکزی را فراهم کرد. در این بین تصمیم ایالاتمتحده برای حمله به منطقهی تحت سلطهی طالبان در افغانستان و درخواست همکاری از کشورهای آسیای مرکزی و بهویژه درخواست برای استفاده از حریم هوایی آنان فرصت مناسبی را برای سرکوب بیشتر مردم در اختیار رهبران این رژیم قرار داد. ایالاتمتحده و ائتلافش در جریان این درگیری توانستند از پایگاههای خانآباد در ازبکستان، ماناس در نزدیکی بیشکک قرقیزستان و بنا بر نقل برخی منابع از پایگاه کولاب در تاجیکستان استفاده کنند.
همچنین رهبران این سه کشور که اتفاقاً درهی فرغانه بهعنوان کانون فعالیت اسلامگراها در کشور آنان قرارگرفته صدها تن از فعالان مسلمان را دستگیر کرده و سرکوب گرایشهای اسلامی را وارد فاز جدیدی کرد.
رهبران آسیای مرکزی امید بسیار داشتند که بتوانند از راه همکاری نظامی با آمریکا کمکهای اقتصادی بیشتری دریافت کنند و مشکلات اقتصادی را که عامل اساسی ناامنیهای سیاسی و اجتماعی در کشورشان بود، از میان بردارند، همچنین از آنجایی که این کشورها نظامی غیر دموکراتیک دارند، رهبران آن امیدوار بودند در سایه پشتیبانی آمریکا از شدت انتقادهای بینالمللی درباره وضع حقوق بشر در آن کشور کاسته شود.
درواقع در اثر ایجاد فضای مناسب علیه مسلمانان در این کشورها به اسم مبارزه با تروریسم شدیدترین محدودیتها بر سر فعالیتهای ساده دینی صورت گرفت تا جایی که حتی در کشوری مانند تاجیکستان که بر اساس توافق بعد از جنگ داخلی حضور اعضای حزب نهضت اسلامی در دولت تضمین شده بود بهیکباره با غیرقانونی اعلام کردن این حزب و دستگیری بسیاری از اعضای آن هجمه گستردهای علیه آن ایجاد شد.
یکی دیگر از مواردی که سرکوب گرایشهای سادهی اسلامی مردم منطقه از آن استنباط میشود قانون سال 2009 این کشور است که بر طبق آن جوانان زیر 18 سال و بانوان حق حضور در مساجد را نداشتند درحالیکه به لحاظ تعلیمات اسلامی شخصیت انسان بین 7 تا 14 سالگی شکل میگیرد و این بحث میتواند لطمات جبرانناپذیری داشته باشد زیرا بدون شکلگیری تربیت صحیح اسلامی فرد بیشتر در معرض تفسیرهای ناصحیح و خشن از اسلام قرار میگیرد.
درواقع روند شکلگرفته در این پنج جمهوری مسلمان باقیمانده از اتحاد شوروی یعنی ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ترکمنستان نهتنها به لحاظ انسانی و حقوق اولیه مسلمانان این کشورها نامشروع است بلکه آینده خود این دولتها را با چالش جدی مواجه میکند زیرا با ممنوعیت فعالیتهای سالم اسلامی مسلمانان این کشور با عدم آگاهی بیشتر در معرض تفسیرهای رادیکال از دین قرار میگیرند این همان نکتهای است که رهبر انقلاب نیز در دیدار با رئیسجمهور ترکمنستان قربان قلی بردی محمداف در سال 94 به وی گوشزد کردند.
«در تقابل با وحشیگری و تروریسم خشن داعش و گروههای تکفیری نظیر آنکه به نام اسلام این جنایات را انجام میدهند باید به مردم مجال فعالیتهای اسلامی صحیح داده شود و بهترین راه خنثی کردن نفوذ این جریانها تقویت حرکتهای فکری اسلامی معتدل و عقلانی است.»(1)
پینوشت:
1. دیدار رئیس جمهوری ترکمنستان با رهبر انقلاب، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری