نگاه شاعران امروز به واقعه عظیم چگونه است؟
شعری به سپیدی عاشورا
شعر عاشورایی فقط مایه گریستن نیست، بلکه ما را به درست نگریستن هم دعوت میکند. شعر سپید عاشورایی در کنار غزل و مثنوی با زبانی نو و بدیع بخشی از این دعوت به تفکر و تعمق درباره حماسه عاشوراست.
گستره شعر آیینی ازآنجهت که مضمونی دینی و اعتقادی دارد، نامحدود و بیهمتاست. قرآن، حدیث، مدح و منقبت، مرثیه و عارفانهها و هر آنچه از نگاه دینی شاعر برخاسته باشد، در مجموعه شعر آیینی قرار میگیرد.
در این قلمرو توجه ویژه شاعران و سرایندگان به امامان معصوم (ع) و حیات طیبه آنان، زمینهساز به وجود آمدن زیرمجموعههایی چون شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر رضوی و شعر مهدوی شده است که در شعر معاصر پررنگتر و ملموستر از ادوار گذشته به چشم میخورد.
در این میان شعر عاشورایی به دلیل اهمیت واقعهای که برای امام حسین (ع) و یاران باوفایش در صحرای کربلا روی داد و همچنین گرهای عاطفی و اعتقادی که برای شیعیان ایجاد کرده است، موردتوجه بیشتری قرار دارد. شعری که متأثر از شهادت امام حسین (ع) و وقایع عاشورا در قالبهای مختلف سروده شده است و هر شاعری با سبک و سیاق خویش و نگاه و درک معرفتی که به حماسه عاشورا دارد به آن میپردازد.
گروهی بهطور مستقیم به ماجرای عاشورا و گروهی دیگر با نگاهی تحلیلی و معرفتی به سرایش شعر عاشورایی پرداختهاند. در طول سدههای مختلف قالبهای شعری غزل و مثنوی بسیار موردتوجه شاعران آیینی قرار داشته است و فاخرترین آثار این حوزه غزلها و مثنویهایی است که ماندگار شده است.از طرفی در دوران معاصر و با ظهور شاعرانی که در جستجوی قالبهای نو و بدیع برای ارائه سرودههای عاشورایی بودند، با شعر سپید و نیمایی، سبک و سیاقی نو در حوزه شعر عاشورا به وجود آوردند.
همانطور که گفته شد، شعر وابستگی شدید به ذوق و احساس شاعر دارد و آنچه از فکر و ذهن او تراوش میکند تنها عرض ارادتی به آستان و بارگاه سیدالشهداست، ازاینرو نمیتوان شعر عاشورایی را منحصر به غزل و مثنوی یا سپید و نیمایی کرد.
چرا سپید عاشورایی
اگر به این نظر و نقد صریح از سوی بزرگان شعر ایراد گرفته نشود، به جرأت میتوان گفت اشعاری که در قالب غزل و مثنوی سروده شده، به اشباع رسیده است و اشعار سپید و آیینی به دلیل پراکندگی در میان شعر کلاسیک کمتر به چشم میآیند. به قولی همین ناپیدایی و پراکندگی باعث شده است، بسیاری از مضامین و سوژههای بکر عاشورایی در شعر سپید عاشورایی، مورداستفاده قرار نگیرد.
شعر سپید هرچند ظاهری بیوزن و قافیه دارد، اما یک موسیقی و وزن درونی در آن وجود دارد که باعث میشود موردتوجه مخاطب قرار گیرد. درواقع همین عامل موسیقایی است که نقطه اتصال شعر و شنونده به یکدیگر است.
اگر از سروده «خط خون» علی موسوی گرمارودی بگذریم، سید حسن حسینی را میتوان آغازگر سرودن اشعار عاشورایی در قالب شعر نو و سپید دانست. اشعاری که در مجموعه «گنجشک و جبرئیل» منتشر شد، کلامی تازه و نو را فارغ از ادبیات حماسی و مرسوم در این حوزه وارد کرد.
خرق عادت سید حسن حسینی و ارائه مضامین عاشورای به زبان شعر سپید و نیمایی باعث شد، تصور نادرستی که اینگونه شعری را متضاد با ادبیات عاشورایی میدانست، از اذهان شاعران جوان و مخاطبان بزداید. همانطور که غزل کمکم جای محکمی میان مثنوی و ترکیببند برای خود باز کرد، شعر سپید نیز در حوزه شعر عاشورایی موردتوجه قرار گرفت و در کنار غزل و مثنوی بهعنوان یکی از قالبهای نو پذیرفته شد.
از طرفی ورود و حضور شعر سپید در ادبیات عاشورایی باعث شد که شعر آیینی از انحصار بیرون آمده و چهرههای جدیدی خصوصاً در دوره پس از پیروزی انقلاب به جامعه شعر و ادب معرفی شوند که تا امروز ادامه یافته است.
دو مجموعه یکتا در شعر سپید عاشورایی
در سالهای اخیر دو مجموعه شعر عاشورایی در قالب شعر سپید و نیمایی منتشرشده است که موردتوجه و استقبال مخاطبان و اهالی شعر و ادب قرارگرفته است. یکی «چند مجلس از دهه اول» سروده سید اکبر میرجعفری و دیگری «هوای ماریه ابری است» به قلم محمدمهدی رسولی است.
در «چند مجلس از دهه اول»، میرجعفری با نگاهی اجتماعی و روحانی، اشعاری را سروده که به فضای تأثیرگذار فرهنگ عاشورا بر سبک زندگی و جنبههای اجتماعی و حتی سیاسی این واقعه عظیم اشاره دارد. زبان شعری این مجموعه به محاوره نزدیک شده است و وزن موسیقی در آن به چشم میخورد.
«چند مجلس از دهه اول»، از مقدمه، اشعار و متن تشکیلشده که مقدمه آن مثنوی است. مقدمهای که لحظاتی از صبح روز دهم را به زبان شعر بیان میکند:
«امروز، روز آخر دنیاست
یا صبحِ صبحِ محشر کبراست
فوارههای تشنه معنا
اینجا چه میکنند، خدایا!
در باغ میوههای رسیده
سرهای از قفا نبریده
پس کم میرسد به دست همینها
کم کم خبر به عالم بالا»
به نظر میرسد آغاز یک مجموعه سپید عاشورایی با یک مثنوی، درواقع ادای دِین و کسبِ رخصت برای این نوع قالب شعری باشد.
نانوشتهها
«اما مقاتل همهچیز را ننوشتهاند
در هیچ مقتلی نخواندهام
کاروانت رسیده بود
هفتاد منزل پیش از آن که را
راه بیفتد
در هیچ مقتلی نخواندهام
کدام کلمه در گلویت به پایان رسید؟
کدام کلمه با حلقومت بریده شد؟
و خونت بهجای کدام کلمه جاری شد؟»
محمدمهدی رسولی نویسنده، نقاش و شاعری است که در «هوای ماریه ابری است»، 72 شعر سپید کوتاه و بلند عاشورایی خود را به مخاطب ارائه کرده است. اشعار سپید رسولی الهام گرفته از عاشوراست و فضای مفهومی دارد. سادگی و روانخوانی سپیدهای عاشورایی رسولی در هوای ماریه ابری است، باعث میشود خواننده بهراحتی با آن ارتباط برقرار کند و البته او را به تعمق و تفکر وادارد.
در این مجموعه، شاعر هم اشاراتی مستقیم به واقعه عاشورا دارد و هم از تشبیهات مناسب برای ترسیم حوادث عاشورا استفاده کرده است.
آب خوانی
«به احترام همه عاشقان
یک غمزه آهو
فروزش آه نجیب
که ریخته از شانههای سپید.
سلام به عادتِ اوج
که دیرکِ خیمهگاه زمین
بنا بهرسم عارفانه سرو است
...
سلام بر آستین خالی عباس
که آب، میخواند
سلام به شکل غربتِ آه
که تشنه
قدر آه میداند.»
سهم ما
«کوفه!
آهنگرت را از کدام مادر زادی
که هرچه اسب میدود
نعلهایش بوی تن حسین را آه میکشد
حسین
گوی خدا شد در چوگان عشق
و سهم تو آهن بود»
در این قلمرو توجه ویژه شاعران و سرایندگان به امامان معصوم (ع) و حیات طیبه آنان، زمینهساز به وجود آمدن زیرمجموعههایی چون شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر رضوی و شعر مهدوی شده است که در شعر معاصر پررنگتر و ملموستر از ادوار گذشته به چشم میخورد.
در این میان شعر عاشورایی به دلیل اهمیت واقعهای که برای امام حسین (ع) و یاران باوفایش در صحرای کربلا روی داد و همچنین گرهای عاطفی و اعتقادی که برای شیعیان ایجاد کرده است، موردتوجه بیشتری قرار دارد. شعری که متأثر از شهادت امام حسین (ع) و وقایع عاشورا در قالبهای مختلف سروده شده است و هر شاعری با سبک و سیاق خویش و نگاه و درک معرفتی که به حماسه عاشورا دارد به آن میپردازد.
گروهی بهطور مستقیم به ماجرای عاشورا و گروهی دیگر با نگاهی تحلیلی و معرفتی به سرایش شعر عاشورایی پرداختهاند. در طول سدههای مختلف قالبهای شعری غزل و مثنوی بسیار موردتوجه شاعران آیینی قرار داشته است و فاخرترین آثار این حوزه غزلها و مثنویهایی است که ماندگار شده است.از طرفی در دوران معاصر و با ظهور شاعرانی که در جستجوی قالبهای نو و بدیع برای ارائه سرودههای عاشورایی بودند، با شعر سپید و نیمایی، سبک و سیاقی نو در حوزه شعر عاشورا به وجود آوردند.
همانطور که گفته شد، شعر وابستگی شدید به ذوق و احساس شاعر دارد و آنچه از فکر و ذهن او تراوش میکند تنها عرض ارادتی به آستان و بارگاه سیدالشهداست، ازاینرو نمیتوان شعر عاشورایی را منحصر به غزل و مثنوی یا سپید و نیمایی کرد.
چرا سپید عاشورایی
اگر به این نظر و نقد صریح از سوی بزرگان شعر ایراد گرفته نشود، به جرأت میتوان گفت اشعاری که در قالب غزل و مثنوی سروده شده، به اشباع رسیده است و اشعار سپید و آیینی به دلیل پراکندگی در میان شعر کلاسیک کمتر به چشم میآیند. به قولی همین ناپیدایی و پراکندگی باعث شده است، بسیاری از مضامین و سوژههای بکر عاشورایی در شعر سپید عاشورایی، مورداستفاده قرار نگیرد.شعر سپید هرچند ظاهری بیوزن و قافیه دارد، اما یک موسیقی و وزن درونی در آن وجود دارد که باعث میشود موردتوجه مخاطب قرار گیرد. درواقع همین عامل موسیقایی است که نقطه اتصال شعر و شنونده به یکدیگر است.
اگر از سروده «خط خون» علی موسوی گرمارودی بگذریم، سید حسن حسینی را میتوان آغازگر سرودن اشعار عاشورایی در قالب شعر نو و سپید دانست. اشعاری که در مجموعه «گنجشک و جبرئیل» منتشر شد، کلامی تازه و نو را فارغ از ادبیات حماسی و مرسوم در این حوزه وارد کرد.
خرق عادت سید حسن حسینی و ارائه مضامین عاشورای به زبان شعر سپید و نیمایی باعث شد، تصور نادرستی که اینگونه شعری را متضاد با ادبیات عاشورایی میدانست، از اذهان شاعران جوان و مخاطبان بزداید. همانطور که غزل کمکم جای محکمی میان مثنوی و ترکیببند برای خود باز کرد، شعر سپید نیز در حوزه شعر عاشورایی موردتوجه قرار گرفت و در کنار غزل و مثنوی بهعنوان یکی از قالبهای نو پذیرفته شد.
از طرفی ورود و حضور شعر سپید در ادبیات عاشورایی باعث شد که شعر آیینی از انحصار بیرون آمده و چهرههای جدیدی خصوصاً در دوره پس از پیروزی انقلاب به جامعه شعر و ادب معرفی شوند که تا امروز ادامه یافته است.
دو مجموعه یکتا در شعر سپید عاشورایی
در سالهای اخیر دو مجموعه شعر عاشورایی در قالب شعر سپید و نیمایی منتشرشده است که موردتوجه و استقبال مخاطبان و اهالی شعر و ادب قرارگرفته است. یکی «چند مجلس از دهه اول» سروده سید اکبر میرجعفری و دیگری «هوای ماریه ابری است» به قلم محمدمهدی رسولی است.در «چند مجلس از دهه اول»، میرجعفری با نگاهی اجتماعی و روحانی، اشعاری را سروده که به فضای تأثیرگذار فرهنگ عاشورا بر سبک زندگی و جنبههای اجتماعی و حتی سیاسی این واقعه عظیم اشاره دارد. زبان شعری این مجموعه به محاوره نزدیک شده است و وزن موسیقی در آن به چشم میخورد.
«چند مجلس از دهه اول»، از مقدمه، اشعار و متن تشکیلشده که مقدمه آن مثنوی است. مقدمهای که لحظاتی از صبح روز دهم را به زبان شعر بیان میکند:
«امروز، روز آخر دنیاست
یا صبحِ صبحِ محشر کبراست
فوارههای تشنه معنا
اینجا چه میکنند، خدایا!
در باغ میوههای رسیده
سرهای از قفا نبریده
پس کم میرسد به دست همینها
کم کم خبر به عالم بالا»
به نظر میرسد آغاز یک مجموعه سپید عاشورایی با یک مثنوی، درواقع ادای دِین و کسبِ رخصت برای این نوع قالب شعری باشد.
نانوشتهها
«اما مقاتل همهچیز را ننوشتهاند
در هیچ مقتلی نخواندهام
کاروانت رسیده بود
هفتاد منزل پیش از آن که را
راه بیفتد
در هیچ مقتلی نخواندهام
کدام کلمه در گلویت به پایان رسید؟
کدام کلمه با حلقومت بریده شد؟
و خونت بهجای کدام کلمه جاری شد؟»
محمدمهدی رسولی نویسنده، نقاش و شاعری است که در «هوای ماریه ابری است»، 72 شعر سپید کوتاه و بلند عاشورایی خود را به مخاطب ارائه کرده است. اشعار سپید رسولی الهام گرفته از عاشوراست و فضای مفهومی دارد. سادگی و روانخوانی سپیدهای عاشورایی رسولی در هوای ماریه ابری است، باعث میشود خواننده بهراحتی با آن ارتباط برقرار کند و البته او را به تعمق و تفکر وادارد.
در این مجموعه، شاعر هم اشاراتی مستقیم به واقعه عاشورا دارد و هم از تشبیهات مناسب برای ترسیم حوادث عاشورا استفاده کرده است.
آب خوانی
«به احترام همه عاشقان
یک غمزه آهو
فروزش آه نجیب
که ریخته از شانههای سپید.
سلام به عادتِ اوج
که دیرکِ خیمهگاه زمین
بنا بهرسم عارفانه سرو است
...
سلام بر آستین خالی عباس
که آب، میخواند
سلام به شکل غربتِ آه
که تشنه
قدر آه میداند.»
سهم ما
«کوفه!
آهنگرت را از کدام مادر زادی
که هرچه اسب میدود
نعلهایش بوی تن حسین را آه میکشد
حسین
گوی خدا شد در چوگان عشق
و سهم تو آهن بود»