تبیان، دستیار زندگی

همیشه وقتی برای فی البداهه گویی هست

یکی از فیلم های خبرساز و موفق امسال جشنواره ونیز کار تازه مایک لی بریتانیایی به نام «پیترلو» بوده است، فیلمی با تم تاریخی و براساس رویدادی واقعی که لی ۷۵ ساله را از دنیای فیلم های معمولی وی که راجع به مرارت ها و دشواری های زندگی طبقه های کارگر و متوسط در بریتانیای سالهای معاصر است، جدا می کند و همانند «آقای ترنر» فیلم چهار سال پیش وی یک اتفاق و آدم های حقیقی و گذشته ای دور را مبنای کار خود قرار می دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مایک لی

تحت هر شرایطی و با هر نگاهی «پیترلو» اولین فیلم بلندی است که درباره واقعه ای تلخ و تأثیرگذار با همین نام در بریتانیای عصر ویکتوریان ساخته و عرضه شده و می توان گفت بزرگترین و پرهزینه ترین فیلم طی عمر هنری ۵۰ ساله مایک لی به حساب می آید که با ساخت اولین فیلم بلند او در سال ۱۹۷۱ شروع شد و به درخشش فزاینده وی در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ و بسط یافتن این ماجرا به دهه ۲۰۰۰ منجر گشت. اگر بخواهید از واقعه ناگوار سیاسی- نظامی به تصویر کشیده شده در بطن فیلم «پیترلو» بیشتر مطلع شوید، باید تذکر بدهیم که در روز ۱۶ آگوست سال ۱۸۱۹ سربازان دولت مرکزی لندن به روی حدود ۶۰ هزار تظاهر کننده و معترض که در میدان سنت پیتر در شهر منچستر گرد آمده بودند و خواستار برگزاری انتخابات پارلمانی و جدی تر گرفته شدن روند دموکراسی در کشور انگلیس شده بودند، آتش گشودند و حداقل ۱۵ تن را به هلاکت رساندند و صدها نفر را هم مجروح ساختند. شاید پی آمد سریع و صریح آن ماجرا محکم تر شدن زنجیره حکومت دولتمردان وقت بریتانیا و سرکوب ناراضیان بوده باشد، اما همان رویداد سبب شد سنگ بنای مخالفت با جدی تر دولت لندن گذاشته شود و در نهایت رفرم ها و تغییراتی در سال های بعدی شکل گیرد که روند حکومتی در بریتانیا را از آنچه که پیشتر وجود داشت، کاملاً جدا و تفکیک می کرد.
مایک لی البته دوست داشت «پیترلو» نیز مثل اکثر کارهای وی ابتدا در جشنواره کن فرانسه که مهمترین فستیوال دنیا و یک پله بالاتر از ونیز و برلین است، اکران شود اما مدیران کن آن را رد کردند و لی فیلمش را به ایتالیا آورده تا از مدعیان جدی فتح شیر طلایی موسترا (نام دیگری برای فستیوال ونیز) باشد. جایزه ای که پیشتر با فیلم دراماتیک و اجتماعی «ورا دریک» نیز به سمت «لی» میل کرده است. همه اینها می طلبد تا ببینیم مایک لی طی کنفرانس مطبوعاتی روز یکشنبه (۱۱ شهریور) خود در ونیز به چه چیزهایی اشاره کرده است.
آقای لی، «پیترلو» به وضوح بزرگترین و پرهزینه ترین فیلم شما بوده است. آیا شما همیشه حس می کردید که ساخت این فیلم یک دوری کامل از فضای فیلم های سابق تان را برای شما به تصویر کشیده است؟
– البته این فیلمی است که هر چیز و هر واقعه آن روشن است و معمولاً نمی توان تاریخ را تغییر داد. در عین حال مثل تمام فیلم های قبلی من این فیلم نیز درباره شخصیت های ویژه و اتفاقاتی است که برای جامعه بریتانیا روی داده است و در نتیجه من آن را فرآیندی کاملاً تازه نمی دانم.
طبعاً به خاطر عظمت موضوع و وسعت افق، ساختن این فیلم بسیار سخت تر از کارهای قبلی تان بوده است.
– بدیهی است که نوع و شکل عملیات به خاطر فراگیرتر بودن موضوع و آدمها فرق می کند اما این عادت و وظیفه یک فیلمساز است که خودش را با شرایط موجود وفق بدهد و همسو با آن به سمت جلو برود.
شما همیشه شهره به کارهای لحظه ای و فی البداهه گویی ها و دادن آزادی لازم به بازیگران فیلم هایتان در این راه بوده اید اما بعید می دانیم این روش برای «پیترلو» که کاری تاریخی و جدی است، کاربرد داشته باشد.
– بخشی از دیالوگ ها را نمی توان عوض کرد و آنها حرف هایی هستند که آدم های مشهور و سیاستمداران در یک زمان مشخص بر زبان جاری ساخته اند اما در سایر موارد می توان روند فی البداهه گویی و تغییر نسبی محاوره ها را حفظ و اجرا کرد و این در مورد فیلم جدید من نیز صدق می کند.
آیا توقع داشتید آمازون که یک کمپانی زود بازده و در پی درآمدهای سریع است، وارد وادی ساخت فیلم جدیدتان شود؟
– معمولاً اینگونه اتفاقات غیرقابل پیش بینی است و من و وکیلم نیز فقط پس از رفتن به فستیوال کن از اضافه شدن آمازون به روند تولید فیلم مان مطلع شدیم. حسن ماجرا این بود که آنها به رغم سرمایه گذاری روی این فیلم هرگز به خود حق دخالت در سوژه و تعیین روند اتفاقات را ندادند و همه چیزها را به خود ما سپردند.
اما این جای تعجب دارد فیلمی که در اصل راجع به حقوق مردم و تلاش آنها برای رسیدن به حق رأی در ترسیم شرایط جامعه شان است، توسط کمپانی ای تهیه و حمایت شود که مالکان آن از ثروتمندترین آدمهای کره خاکی اند.
– من مدتها فیلم های تبلیغاتی و تیزرهای اقتصادی و بستن بر سودجویی صاحبان کالاها نمی ساختم و می گفتم نه اعتقادی به آن روند دارم و نه نیازی و آنها می گفتند ببین کن لوچ که کارهایش شبیه به تو و آدمی از تبار تو است، از این فیلم های تبلیغاتی هم تهیه می کند. جواب من این بود که اگر لوچ از جیب این کاپیتالیست ها پولی را بیرون نکشد، دیگران خواهند کشید و در نتیجه بگذار کارش را بکند. من نیز راه خودم را رفتم، بدون اینکه مخالفان با روندهای کاری خودم را نفی کنم.
چرا مدیران فستیوال کن «پیترلو» را رد کردند؟
– گفتند به این فیلم احترام می گذارند ولی فیلم را مناسب حال خود و جشنواره امسال نمی دانند.
اما این فیلم در صورت شرکت در کن از شانس داران تصاحب نخل طلایی بود.
– دفعه اول نبود که اتفاق می افتاد. در سال ۱۹۹۶ بر سر «ورا دریک» نیز همین ماجرا را داشتیم ولی آن فیلم را هم به ونیز آوردم و آنجا شیر طلایی را ربود.
بنابراین شما برخلاف آنچه تصور می شود کن را همیشه ارجح بر سایر فستیوال ها ندانسته اید.
– نمی دانم. گاهی مایل نیستید با کسی که تحویل تان نمی گیرد مراوده ای داشته باشید و زمانی نیز همچنان به دنبال او می روید. من با فیلم های «رازها و دروغ ها» و «عریان» هم در کن به جوایزی دست یافته ام و هرگز در پی قطع ارتباط با سران این فستیوال نبوده ام.

منبع:بانی فیلم به نقل از  Hollywood Reporter