تبیان، دستیار زندگی

بررسی ضربات و آسیب هایی که نفوذی ها به ایران وارد کردند

نفوذی ها

در اخبار سیاسی این روزها موضوعی رسانه ها به این خبر جذب کرد: یکی از سمت های مهم سیاسی رژیم اسراییل نفوذی ایران بوده که توسط رژیم اسراییل شناسایی شده، این خبر جدای از صحت و سقمش تحلیل های بسیاری را به همراه داشت اما آیا می توان آن فرد را نفوذی خواند؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نفوذی
نفوذی از لغت نفوذ می آید طبق فرهنگنامه ی معین نفوذ واژه ای عربیست که معنای اثر کردن در چیزی یا داخل شدن در چیزی را دارد. نفوذی به فردی می گویند که در محیطی گذاشته می شود که به طور پنهان اطلاعاتی را کسب کند و تاثیراتی هم راستا با اهداف گروه خودش که از طرف آنها گماشته شده بر گروه بگذارد... نفوذی ذر حزب، گروه و حاکمیت همیشه ترفندی بوده است که در طول تاریخ معاصر نمی شود از تاثیراتش چشم پوشی کرد. در این مطلب قصد داریم نگاهی کوتاه بر تاثیرات نفوذی ها در تاریخ معاصر ایران و قدرت آنها بر روند حاکمیت ایران را بررسی کنیم.

در تاریخ معاصر ایران با مشاهده ی وقایع مهم و نقاط عطف تاریخ به این نکته قابل توجه می رسیم که همواره و در هر دوره ای افرادی بودند که در شاه راه های تاریخی ایران قرار بگیرند که تصمیماتی خلاف بر مصالح جمعی را اتخاذ کنند، البته برای هر قدرتی این راه وجود دارد که برای دسترسی به اطلاعات دشمنان و رقبایش بر اساس توانایی هایش راهی را پیدا کند اما اینکه تا چه اندازه دسترسی پیدا کند و یا اینکه در این راه ضعف گروه و دربار متوجه حضور نشود جای بحث و گفت و گو دارد.

از دوران ناصرالدین شاه در می یابیم که نفوذی هایی از شوروی و انگلستان در دربار حضور داشتند. آنها  دربار را تضعیف کرده و مصالح کشور خود را بر ملت و مردم ایران ترجیح داده و قجرزاده های ضعیف و زودباور را برای مصالح خان زادگی شان فریب دادند تا بیشتر از قبل بتوانند از ایران بدزدند و ببرند.

در دوران 130 ساله ی حکومت قاجاریان کم نبودند نفوذی های بیگانه که در بزنگاه های تاریخی به جای ملت ایران تصمیم گرفتند و بیشتر از پیش ایران را به سراشیبی فقر و ندانستن ها کشاندند.

اما در دوران پهلوی ها: در دوره ی اول پهلوی، رضاخان قدرت زیادی داشت و امکان نفوذ کردن در دربار او به ظاهر دشوار به نظر می آمد اما نقل شده است که در دربار رضاشاه نفوذی ها هم از جانب آلمانی ها بودند و هم نظام بریتانیای استعمار گر و روس خبیث جولان می دادند. به همین دلیل بود که از اطلاعات مهم رقبا در جنگ آگاه شدند و  ایران را به میدان جنگی برای خود تبدیل کرده و در این بین مردم ایران قربانی این سیاست ها و بازیچه ی نفوذی ها قرار گرفتند.

ساواک، نفوذی های بعد از کودتا!

با آغاز دوره ی پهلوی دوم و آزاد شدن فضای سیاسی، دسترسی به اطلاعات درباره ی نظام سیاسی ایران راحت تر بود و تا حدی از حضور نفوذی و یا به تعبیری جاسوس برای دسترسی به اطلاعات کمتر شده بود اما بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 و خفقان به وجود آمده به دنبال این کودتا نفوذ ارگان هایی چون ساواک آغاز شد...

ساواک و درباریان تا جایی که امکان داشت از نیروهای خود برای دسترسی و پیدا کردن اطلاعات از گروه ها و نظام های مخالف دربار شاهنشاهی استفاده می کردند به طوریکه "نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده در خاطراتش نوشت: «نفوذ ساواک هم در سازمان انقلابی (حزب توده) و هم در مجموعه کنفدراسیون حتمی و مسلم بوده است. به عنوان مثال، تا آنجا که من شنیده‌ام، یکی از بنیانگذاران سازمان انقلابی فیروز فولادی است که پس از مدتی ارتباط او با ساواک علنی شد.»" (1)

اما کاربرد دیگر نفوذی استفاده ی ابزاری برای دولت مردان پهلوی بود، آنها هر اتفاقی و حادثه ای که از نهاد مردم هم برخواسته بود را آشوب فتنه گران نفوذی تعبیر می کردند و این دست آویز آن روزها شده بود تا هر اعتراضی را در نطفه خاموش کنند.

اما نتیجه ای که از این اتفاقات تاریخی می توان به دست آورد این است که در تعریف نفوذی باید به این نکته توجه داشت که برخی این لفظ را برای زندانی مجبور به اعتراف در نظر می گیرند به عبارتی در دهان آن زندانی و یا مبارز سیاسی گذاشته می شود که زیر شکنجه اعتراف به نفوذی بودن کند.

از جمله افرادی که از آنها به عنوان نفوذی های بعد از انقلاب نام برده می شود، آقایان :بنی صدر، اکبر گنجی،سید مهدی هاشمی، صادق قطب زاده، عباس امیر انتظام، اسفندیار رحیم مشایی، دری اصفهانی، کاووس سید امام است. 


خارج از حد اعتدال منطق است که با تحلیل های زندان بان ها به این نتیجه رسید که هر فردی که زیر شکنجه مجبور به اعتراف نفوذی بودن کرد، حتما آن نفوذی خوانده شود.

با تمام شکنجه ها و اتهاماتی که به انقلابیون و معترضان نظام سلطه پرور پهلوی وارد گشت، انقلاب اسلامی به وقوع پیوست. با پیروزی انقلاب گروه ها و احزاب مختلفی خود را در این پیروزی سهیم می دانستند و سعی داشتند که قدرت و عنان این انقلاب را در دست بگیرند. حزب توده، گروه های مجاهدین خلق، فداییان خلق و ... از جمله این احزاب بودند اما با جلوتر رفتن انقلاب سال 1357 آنان سهمی را برای خود پیدا نکردند و سعی بر این داشتند که با نفوذ در ارگان های مهم کشوری و لشگری به اطلاعات مهم دسترسی پیدا کنند. که گاهی با نفوذ ها و دشمنی هایی که پیدا کردند بسیاری از بزرگان نظام را ترور کردند.

در گیر و دار روزهای بعد از انقلاب کم نبودند افرادی که بر پیشانی شان مهر نفوذی خورد، با اسناد موجودی که بعد از چهل سال در اختیار تاریخ شناسان انقلاب قرار گرفته است هنوز به طور قطع نمی توان گفت که کدام یک از این افراد نفوذی بودند یا به طور قطع مطرح کرد که نفوذی دیگری جدا از لیست های عنوان شده در تاریخ انقلاب نبوده است!

با علنی شدن برخی از وقایع و اسناد مربوطه پی به نفوذی بودن بسیاری از افراد رده بالای دولتی و حکومتی برده شد که بنی صدر، اکبر گنجی، سید مهدی هاشمی، صادق قطب زاده، عباس امیر انتظام، اسفندیار رحیم مشایی، دری اصفهانی، کاووس سید امام است این آقایان متهم همین جریانات هستند که برخی اط آنها پرونده هایشان هم چنان باز است. 

بنی صدر

بنی صدر رییس جمهوری که با آرای بالا رای آورد اما بعد از کنار کشیده شدن از قدرت با همکاری منافقین باعث اتفاقات و وقایع تلخی شد که ایران انقلابی را برای همیشه داغدار کرد.

اکبر گنجی

اکبر گنجی از جمله روشنفکرانی ایست که همیشه طرح پروژه خیالی سرنگونی ایران اسلامی را در سر داشته و ایشان را از جمله افراد منحرف از انقلاب  و مدعی آزادی می دانند.

سید مهدی هاشمی

سید مهدی هاشمی از جمله افراد رده بالای انقلاب بود، هاشمی از موسسان اولیه سپاه پاسداران و از نزدیکان به قایم مقام رهبری بود که او از افراد رده بالای حکومتی بعد از انقلاب اسلامی بود، در دوران پهلوی زندانی سیاسی بود و از جمله چریک های انقلابی بود که همراه بقیه ی انقلابیون در لبنان و لیبی آموزش هایی نظامی دیده بود او از آزادی خواهان راه نهضت اسلامی بود و از ابتدای مبارزه اش با رژیمپهلوی مدافع و طرفدار سرسخت امام خمینی بود در سال 1355 متهم به قتل آیت الله شمس‌آبادی شد و محکوم به اعدام شد اما پرونده اش در حین بازرسی بود که انقلاب پیروز و او از زندان آزاد شد. سید مهدی هاشمی بعد از انقلاب به عنوان عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران، مسئول واحد نهضت‌های آزادی‌بخش سپاه پاسداران، رییس مؤسسه نهضت‌های آزادی‌بخش زیر نظر آیت‌الله منتظری، سِمت نماینده دادستان کل انقلاب را عهده دار بود اما درسال ۶۵ توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد و وزارت اطلاعات اعلام کرد که خانه ای تیمی که توسط هاشمی دستور به قتل افرادی داده شده کشف شده است، نهایتا هاشمی به عنوان «محارب و مفسد»  اعدام شد.

صادق قطب زاده

صادق قطب زاده سیاستمداری که به خاطر سیلی اش به اردشیر زاهدی معروف شد، عکس قطب زاده در کنار امام در هنگام ورود امام خمینی به ایران نشان از نزدیکی او با بزرگان نظام را داراست. او بعد از انقلاب سمت های وزیر امور خارجه، مدیرعامل سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و عضو شورای انقلاب را داشت قطب زاده خودش را به عنوان نامزد ریات جمهوری معرفی کرد و در رای گیری آخر شد بعد از آن کم کم حضورش در سیاست کمرنگ شد و بعد ها طی دو اتفاق ترتیب کودتاهایی را داد که خودش اعتراف به این عملیات داشت و در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۶1 در اوین اعدام شد.

عباس امیر انتظام

عباس امیر انتظام از جمله دولتمرد دوران دولت موقت که متهم به جاسوسی برای آمریکاییان شد، امیرانتظام بعد ها این جاسوسی را رد و اولین زندانی سیاسی بعد از انقلاب لقب گرفت.

اسفندیار رحیم مشایی

این روزها و در بحبوحه ی تحریم ها ویدیو هایی در فضای مجازی دست به دست می شود که از پروژه ی نفوذی بودن چندساله ی رحیم مشایی را تایید می کند، اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر دولت آقای احمدی نژاد که با تمام مخالفت هایی که به حضور ایشان در کابینه بود هم چنان تا آخرین لحظات دولت ایشان باقی ماندند. اسفندیار رحیم مشایی و اقدامات مشکوکی که طی سال ها انجام داد و پرونده ی ایشان هم چنان به عنوان نفوذی برای برای ملت ایران باز است... 

دری اصفهانی

از جمله افرادی که در ایران در این سال های اخیر به عنوان جاسوس و نفوذی خوانده شد عبدالرسول دری اصفهانی بود.
او که در تیم مذاکره کننده هسته ای بود با تحقیقات مخفی که انجام گرفت پی به جاسوسی او از تیم هسته بردند. او در سال 95 که در تیم همراه دکتر ظریف بود دستگیر شد.

کاووس سید امام

کاووس سید امام، او دکترای جامعه‌شناسی داشت و از اعضای هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق بود. او مقطعی از درسش را در دانشگاه اوهایو آمریکا خواند و در ابتدا استاد دانشگاه جندی شاپور شد و بعدها به تهران آمد، او شهروندی دوتابعیتی (ایرانی - کانادایی) بود که آقای اژه ای درباره ی او این طور نقل کردند که :«به اتهام دادن اطلاعات طبقه‌بندی‌شده از مراکز حساس به سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از جمله رژیم صیهونیستی و آمریکا» و به همین دلیل دو هفته بعد از بازداتش در زندان درگذشت.

این تعداد از افراد نام برده شد، تعدادی از متهمان نفوذی بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 بوده اند که در این سال ها در قوه قضاییه محکوم به اجرای عدالت شدند و برخی از آنها هم چنان پرونده ای باز دارند. 

پی نوشت:
1- حمید شوکت: ثابتی دام تازه‌ای گسترده است، سرگه بارسقیان، تاریخ ایرانی