تبیان، دستیار زندگی

رویکرد اعتماد اجتماعی در جامعه

بررسی اصل اعتماد اجتماعی

"اعتماد"، یکی از جنبه‌های مهم در روابط اجتماعی میان‌فردی و اعتماد اجتماعی از ارکان اصلی یک جامعه به شمار می‌رود که در حوزه علوم اجتماعی جایگاه ویژه‌ای دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
اعتماد اجتماعی
یکی از مهم‌ترین ارکان جوامع مختلف در سراسر جهان، "اعتماد اجتماعی" است. این واژه از مفاهیمی همانند اطمینان خاطر و دلگرمی سرچشمه می‌گیرد. اگر در جامعه‌ای تبعیضیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به حداقل خود برسد، یقینا در میان اقشار مختلف آن جامعه، اعتمادی دوسویه به وجود آمده و به پشتوانه آن، جامعه رو به پیشرفت، تکامل و آرامش اجتماعی سوق داده می‌شود.

عوامل شکل‌گیری اعتماد اجتماعی

در دنیای پرحاشیه‌ی امروزی، تنها کشوری می‌تواند به پیشرفت دست یابد که اقشار مختلف آن؛ در عرصه‌های مهم اجتماعی به‌واسطه داشتن اعتماد با یکدیگر در تعامل باشند زیرا این تعامل، وحدت و همبستگی آن‌ها را افزایش داده و همگی را در مسیر مشخصی که هدف آن پیشرفت و توسعه کشور است، حرکت می‌دهد.

در این میان باید توجه داشت که یکی از مهم‌ترین ریشه‌های اعتماد اجتماعی، "تعاملات انسانی" در بین افراد یک جامعه محسوب می‌شود. البته این روند به عوامل متعددی بستگی دارد که عبارت‌اند از:

- عوامل اجتماعی (چگونگی شرایط طبقات مختلف جامعه، جایگاه‌های اجتماعی)

- عوامل اقتصادی (اشتغال، آمار فقر، اوضاع معیشتی مردم)

- عوامل فرهنگی (میزان بهره‌مندی اقشار مختلف از خدمات فرهنگی)

- عوامل سیاسی (میزان مشارکت مردمی در انتخابات، عملکرد احزاب)

آنچه زمینه‌ساز تحقق اعتماد اجتماعی در میان افراد مختلف می‌شود، نحوه توزیع و تعادل در میان عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است و هر چه میان میزان بهره‌مندی افراد از این عوامل با شکاف بیشتری همراه باشد، سطح اعتماد اجتماعی در جامعه کاهش خواهد یافت.

افراد متأهل جامعه نسبت به مجردها از بیشترین اعتماد عمومی برخوردارند و با افزایش تجرد گرایی در جامعه اعتماد اجتماعی نیز به‌طور نسبی کمتر می‌شود.



اعتماد اجتماعی باعث ایجاد فعالیت‌های داوطلبانه و همچنین شکل‌گیری نوآوری در میان افراد جامعه می‌شود و آنان را تشویق به مشارکت در امور جمعی می‌کند. ایجاد گروه‌های مستحکم اجتماعی باعث به وجود آمدن شبکه‌های جدید اجتماعی شده و فرصت‌های تازه‌ای برای افراد به وجود می‌آورد که درنتیجه سرمایه اجتماعی رو به افزایش می‌گذارد چرا که مشارکت در امور گروهی، افراد با با ایده‌ها و تفکرات جدید آشنا کرده و زمینه‎ی رشد و استعدادیابی آن‌ها را نیز محیا می‌کند.

یکی از معروف‌ترین نظریه‌های حوزه‌ی اعتماد اجتماعی مربوط به "گئورگ زیمل" جامعه شناس آلمانی است. "زیمل" چارچوب نظری معتبر و فراگیری برای تحلیل اعتماد شخصی و تعمیم یافته فراهم می‌سازد. توصیف او از شرایط، نقش و کارکرد اعتماد در جوامع مدرن برای نظریه جامعه‌شناختی "اعتماد ارزشمند" است. به گفته "زیمل" در جوامع مدرن رابطه فراگیر، رابطه‌ای مبتنی بر مبادله است. مبادله، اصلی‌ترین شکل کنش‌های انسانی است که در آن، طرف‌های رابطه منافع خود را دنبال می‌کنند. مبادله، نه تنها برای ما ارزش نسبی اشیاء را مشخص می‌کند بلکه هرگونه رابطه اجتماعی دیگر را نیز چارچوب می‌بخشد. یکی از کارکردهای مبادله این است که پیوند درونی، بین افراد ایجاد می‌کند که از ایجاد اعتماد سرچشمه می‌گیرد و این بدان معنا است که جریان اعتماد اجتماعی، رابطه‌ی میان‌فردی و نیز مبادلات همچون زنجیره‌ای به هم متصل هستند.(1)

وضعیت اعتماد اجتماعی در ایران

اعتماد یکی از جنبه‌های مهم در روابط اجتماعی میان‌فردی است و اعتماد اجتماعی هم از مسائل مهم سرمایه اجتماعی به شمار می‌رود که در حوزه علوم اجتماعی جایگاه ویژه‌ای دارد. در جامعه کنونی ایران وضعیت "اعتماد اجتماعی" در مجموع وضعیت مطلوبی ندارد و گواه آن نیز آمار فزاینده‌ی طلاق، خشونت اجتماعی و فردگرایی است.

همان‌طور که می‌دانیم اگر خود را بخشی از جامعه ندانیم و تعلق خاطری به جامعه نداشته باشیم، یقیناً اعتمادمان به افراد جامعه از بین می‌رود. باید توجه داشت که اعتماد و مشارکت اجتماعی، رابطه‌ای دوسویه دارند. به این معنی که سهیم شدن افراد جامعه در امور فردی و همچنین سهیم شدن در تصمیمات جمعی جامعه، باعث می‌شود که اعتماد آن‌ها به مسئولین بیشتر شود. باید به این نکته نیز اشاره کرد که بی‌اعتمادی اجتماعی، عمدتا از فساد اقتصادی و شکاف طبقاتی به وجود می‌آید چرا که گروه‌های قرار گرفته در طبقات پایین‌تر جامعه را نسبت به طبقات بالاتر، بدبین می‌کند.

متاسفانه در جامعه امروزی ایران، شکاف طبقاتی به‌صورت بارزی مشهود است و خبرهای مربوط به فسادهای مالی، رانت‌خواری و اختلاس سیر صعودی به خود گرفته‌اند که این مسائل، خود باعث کاهش اعتماد اجتماعی در میان اقشار مختلف جامعه و حتی میان مردم و مسئولین خواهد شد.

انواع اعتماد

با توجه به آن چه که ذکر شد، ضروری است که به انواع اعتماد نیز اشاره‌ای داشته باشیم. اعتماد، گسترده‌ی بی‌نهایتی دارد که مهم‌ترین موارد آن عبارت‌اند از:

- اعتماد بنیادین یا امنیت وجودی
-  اعتماد میان فردی
- اعتماد بنیادین

در جامعه امروزی بالاترین رتبه به "اعتماد به خانواده" تعلق می‌گیرد و پس‌ازآن اعتماد به دوستان و اقوام بیشتر از اعتماد نهادی است. و متأسفانه می‌بایست به این مسئله مهم اشاره کنیم که اعتماد نهادی رابطه مستقیمی با اعتماد اجتماعی دارد. اما اکنون این اعتماد در کمترین مرتبه در جامعه قرارگرفته است.
با نگاهی به اعتماد عمومی در جامعه، به این مهم آگاهی می‌یابیم که افراد متأهل جامعه نسبت به مجردها از  بیشترین اعتماد عمومی برخوردارند و با افزایش تجرد گرایی در جامعه اعتماد اجتماعی نیز به‌طور نسبی کمتر می‌شود. حال می‌توان با اشاره به  این موضوع که افرادی که در جامعه با پدیده طلاق و یا سوابق تلخ اجتماعی (سرقت، قربانی جرم)  مواجه هستند از اعتماد اجتماعی پایین‌تری بهره‌مندند. اما کسانی که درآمد بالایی دارند نسبت به افرادی که از درآمد کمتری برخوردارند اعتماد عمومی بالاتری دارند.

اعتماد و مشارکت اجتماعی، رابطه‌ای دوسویه دارند. به این معنی که سهیم شدن افراد جامعه در امور فردی و همچنین سهیم شدن در تصمیمات جمعی جامعه، باعث می‌شود که اعتماد آن‌ها به حکومت بیشتر شود.



اعتماد اجتماعی زنان و مردان در ایران

زنان، همواره بنا به مشکلاتی که در جامعه آنان را تهدید می‌کند، اهمیت بیش‌تری برای اعتماد اجتماعی قاتل هستند. چرا که حضور توأم با آرامش بانوان در جامعه، منوط به برقراری اعتماد اجتماعی و دوری از هرگونه تهدیدی است. البته، طی سال‌های اخیر این اعتماد در میان بانوان افزایش یافته و یکی از نمودهای واضح آن، افزایش انواع مشارکت‌های اجتماعی آنان است. بر اساس گزارش توسعه انسانی : NGO زنان به 300 سازمان افزایش یافته است و از 2500 سازمان غیردولتی در ایران 12 درصد به‌صورت جنسیتی اداره می‌شود.   

در سال 1355 نرخ باسوادی در میان زنان تنها 36 درصد بود که در سال 1375 این نسبت به 72 درصد افزایش پیداکرده است و امروزه این نسبت از 84 درصد هم فراتر رفته است. طبق آمار منتشره از سوی سازمان ملل سهم زنان ایران در مدیریت و قانون‌گذاری کشور 16 درصد اعلام شده است.(2)                            

        
پی‌نوشت:                                                                                                            
1-  مقاله اعتماد و مشارکت، مجله جامعه شناسی ایران
2-  تحلیل جایگاه مشاركت زنان در فرآیند توسعه سیاسی- اجتماعی انقلاب اسلامی ایران