"دوباره زندگی"؛ طرح کمیته امداد برای زنان سرپرست خانوار
وصل های بعد از فصل
در میان هیاهوی دیدن پستهای شبکههای مجازی، صدای زن و مردی را دریکی از برنامههای تلویزیونی شنیدم که زندگی سهنفرهشان با طلاق ازهمپاشیده بود ولی الان مجددا کنار هم زندگی می کردند.
صدای تلویزیون را بیشتر کردم. خانم بیشتر ساکت و مرد داستان زندگی شان را روایت می کرد. دختر 6 سالهشان همروی مبل در حال بازی کردن بود. مرد تمایل زیادی برای بازگویی آنچه اتفاق افتاده بود نداشت و سربسته کدهایی را از جدایی و زندگی جدیدشان برای مخاطب گفت. در میان حرفهایش از کمیته امداد صحبت شد که جلسات مشاوره را برای رجوع دوباره در آنجا گذرانده بودند و با این جلسات دلگرمیشان برای باهم بودن بیشتر شده بود. زودتر ازآنچه برای سؤال های ذهنیام پاسخی دریافت کنم برنامه تمام شد.
زن و مردی در خاطرم مانده بود که چند سال پیش حتماً از روی احساس و نسنجیدن و یا شاید به علت مسائل و مشکلاتی که بعد از ازدواج برایشان به وجود آمده، فرار را برقرار ترجیح دادند و مُهر طلاق را برای همیشه در شناسنامهشان ثبت کردند. جدایی را مسیر رسیدن به یک زندگی بدون دغدغه و دعواهای زناشویی میدیدند و پس از آن می خواستند تازه نفسی بکشند. اما دیرپایی نگذشته بود که مجدداً مُهر عقد را باوجود داشتن یک فرزند در دفترخانه ثبت کرده اند. چه شد که جدا شدند؟ و چه شد که مجددا به یکدیگر رجوع کردند؟
سؤالاتی که برای یافتن پاسخ آن از کمیت و کیفیت ازدواج مجدد در کمیته امداد امام خمینی (ره) ما را به گفتگو با عباس جوشقانی معاون فرهنگی کمیته امداد استان قم و فاطمه رهبر معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد هدایت کرد.
زنان سرپرست خانوار حق زندگی دوباره دارند
عباس جوشقانی معاون فرهنگی کمیته امداد استان قم، از ازدواج مجدد، چه برای کسانی که مطلقه هستند و چه کسانی که همسرشان فوتشده و تمایل به ازدواج دارند تحت عنوان "دوباره زندگی" یادکرد و گفت: امروزه در جامعه با موضوع افزایش زنان سرپرست خانوار روبرو هستیم. در مقابل، آسیبهای اجتماعی ناشی از آن که یا در اثر متارکه و طلاق بوده و یا فوت نیز رو به افزایش است. کمیته امداد امام خمینی (ره) درصدد کاهش زنان سرپرست خانوار بوده است. علاوه بر این در بحثهای فقهی و شرعی هم زن سرپرست خانوار مورد تائید شریعت نیست چراکه تأکید شده مرد باید سرپرست خانوار باشد نه زن. در مباحث دینی و شریعت بر ازدواج خانمی که همسرش فوتشده یا طلاق گرفته تأکید شده است، در تاریخ هم به این موضوع با سهولت نگاه میشود اما امروزه در جامعه ما اگر همسر فوت شود فرزندان مانع ازدواج میشوند و یا اگر طلاق بگیرند از جنس مرد متنفر میشوند و میخواهند تا قیامت مجرد بمانند.معاون فرهنگی کمیته امداد قم بابیان اینکه ازدواج زنان سرپرست خانوار در دستور کار کمیته قرار دارد، گفت: همه انسانها نیاز به همسر دارند و حتی نیازهای عاطفی اولاتر از نیازهای جنسی است. در کمیته امداد قم تلاش شده است تا انگیزه تشکیل خانواده در مددجویانی که به دلایل موجه یا غیرموجه خانوادهشان ازهمپاشیده است، با آموزش بالابرده شود. در کنار مباحث آموزشی و ایجاد انگیزه برای ازدواج مجدد مددجویان، برای آنها بستههای تشویقی نیز قرار دادهایم. ازجمله میتوان به 3 میلیون وام بلاعوض بهعنوان هدیه ازدواج، 5 میلیون وام برای اشتغال و ودیعه مسکن اشاره کرد.
خانواده های آواره دوباره گرد هم جمع شدند
جوشقانی با اذعان اینکه در طرح "دوباره زندگی" در سال 1396، 108 زن سرپرست خانوار که همسرشان فوت کرده بود تشکیل خانواده دادند، اشاره کرد که امید است که در سال 1397 این تعداد افزایش بیابد.در طرح "دوباره زندگی" تعدادی قابلتوجه ای از همسرانی که به دلایل مختلف از چند ماه تا چند سال جداشدهاند مجدداً برای شروع یک زندگی جدید در کنار هم قرارگرفتهاند.
معاون فرهنگی کمیته استان قم اشاره کرد که از میان 108 زوجی که در سال 1396 تشکیل خانواده دادهاند، 42 نفر از آنها شامل زنان سرپرست خانواری بوده است که متارکه کرده و دوباره با همسر سابقشان وصلت کردهاند. درواقع در این طرح هدف این بود که خانوادههای ازهمپاشیدهای که زن یکجا زندگی میکرد و مرد جای دیگر و حتی فرزندان هم در خانه اقوام آواره بودند دوباره گرد هم بیایند. گرچه ممکن است این تعداد برای یک سال کم باشد اما نجات حتی یک خانواده معادل با نجات یک جامعه است. تعداد زنان سرپرست خانوار مطلقه که تاکنون برای ازدواج مجدد شناساییشدهاند 30 نفر هستند که امید داریم تا پایان سال 97 این رقم را به 100 زوج برسانیم.
عباس جوشقانی در ارتباط با مسائل و مشکلات مختلف زنان سرپرست خانوار طلاق گرفته اشاره کرد که: در طرح دوباره زندگی یک کار جهادی با همکاری حوزه علمیه بهویژه خواهران طلبه در قم صورت گرفت؛ بدین گونه که علت طلاق شناسایی و آن را برطرف میکردیم. اگر علت طلاق اعتیاد مرد بود، او را با هزینه کمیته امداد به کمپ میبردیم تا ترک کند، اگر علت طلاق بیکاری بود به او وام اشتغال میدادیم، اگر هم علت آن عدم تفاهم و ناسازگاری بین همسران بود مشاوران چندین جلسه وقت میگذاشتند تا عقاید آنها را به هم نزدیک کنند تا با سازگاری بتوانند زیر یک سقف باهم زندگی کنند.
مشکلات مالی در صدر علت طلاق ها
فاطمه رهبر معاون سلامت خانواده کمیته امداد در ارتباط با علل طلاق زنان سرپرست خانوار گفت: علت طلاق زنان سرپرس خانوار بیشتر تلفیقی از مشکلات بود. یعنی اگر فردی به علت اعتیاد طلاق گرفته به سبب بیکاری بوده که برایش اتفاق افتاده و یا چون بیکار شدهاند به سمت اعتیاد رفتهاند. اما به صورت کلی بیشتر مباحث اقتصادی مطرح است. دراینباره کمیته در تفاهمنامهای که با یک کمپ بسته است افراد معتاد به آنجا برده میشوند تا ترک کنند و با جلسات مشاورهای که برایشان در نظر گرفتهایم به زندگی امیدوار میشوند.وی با اشاره به خدمات مشاورهای و مددکاری در حوزه "طرح دوباره زندگی" ادامه داد: در قسمت مشاوره و مددکاری افرادی که به هر دلیلی از خانواده خود جداشده و متارکه کردهاند و حتی خانوادههایی که در مرز طلاق قرارگرفته بودند با خدمات مشاورهای که برای آنها در نظر گرفته شد یا پس از طلاق مجدد به زندگی خود برگشتند و اگر در مرز آن قرار داشتند پیشگیری صورت گرفت.
رهبر در ارتباط با نوع مشاورههایی که در کمیته انجام میشود، گفت: مشاورهها بهصورت برونسپاری صورت میگیرد. از سوی یک مرکز مشاوره، مشاورانی در ادارات ما حضور مییابند. در قم، 9 مشاوره که 8 خانم و یک آقا در ادارات ما متناسب با میزان آسیبهای منطقهای مستقر هستند؛ اعم از مشاوران نوجوان، کودک و خانواده. اگر در ادارات مشکلات آنها برطرف نشود افراد را به مرکز مشاوره اصلی ارجاع میدهیم تا متخصصین ادامه کار آنها را پیگیری کنند.
تعصب ها و ترس ها از تشکیل یک خانواده جدید
در بسیاری از خانوادههایی که همسرشان فوتشده و یا حتی متارکه کردهاند و امکان رجوع مجدد برای آنها وجود ندارد، علت عدم تمایل به ازدواج مجددا مانعشدن فرزند، عدم اجازه از سمت پدر یا بردار و یا عدم انگیزه خود فرد است.فاطمه رهبر با تأکید بر این مسئله اضافه کرد که: ما ابتدا سعی میکنیم تا اصل مطلب و نگاه به ازدواج مجدد را به خانواده هایی که در معرض انواع آسیبها قرارگرفتهاند و سختیکشیدهاند، آموزش دهیم. کمیته امداد به هر میزان که به زنان سرپرست خانوار خدمات دهد باز نمیتواند کانون گرم خانواده را برای آنها ایجاد کند. به همین علت ما در برنامههای آموزشی بهصورت گروهی آنها را به ازدواج پایدار تشویق میکنیم و مقدمات این ازدواج پایدار را هم فراهم میکنیم.
وی همچنین ادامه داد: در بین زنانی که به هر دلیلی از سوی خانواده منع میشوند و تعصبدارند، با آنها صحبت میشود. در برخی از مواقع خود خانم به ما ابراز میکند که اگر مورد خوبی باشد ازدواج میکند. حتی گاهی دخترانی که سن بالایی دارند ابراز تمایل می کنند تا با مردی که همسرش فوتشده ازدواج کنند. در جلسات مددجویی و مشاورهها این موردها شناسایی و بعد از تحقیق درباره آنها به یکدیگر معرفی میشوند. اگر هم خودش اکراه داشته باشد که با او صحبت میکنیم.
اگر زن بسازد، خدا روزی مردش را می دهد
«مریم دختر 27 سالهای که در سن 20 سالگی با پسر 22 سالهای ازدواجکرده بود. باوجود مستأجری و مشکلات مالی که داشتند سال 93 تنها دخترشان به دنیا آمد. از شغل همسرش میگوید که لولهکشی بود و گاهی درآمدی داشتند و گاهی هم بیکاری بر اعصاب شوهرش فشار میآورد. مشکلات اقتصادی آنقدر همسرش را عصبی کرده بود که در آخر در زمستان 95 از او شد.مریم میگوید: با دختر دوسالهام به خانه پدرم رفتم اما ازنظر روحی و روانی و عاطفی دچار افسردگی شدم. بعد شنیدم که همسرم باخانم دیگری که یک فرزند داشت ازدواجکرده اما آنجا هم دوام نیاورده و بعد از سه ماه از زندگیشان جداشدهاند. بعد از یک سال و نیم از طلاق که به این نتیجه رسیده بودم کاش بیشتر سازگاری میکردم و جدا نمیشدم همسرم مجدداً به من رجوع کرد. من که تحت پوشش کمیته بودم مسئله را با مشاوران مطرح کردم آنها خیلی حمایت کردند باوجودی که همسرم تحت پوشش کمیته نبود. جلسات مشترک زیادی برای ما برگزار کردند. وام اشتغال و مسکن و هدیه ازدواجی هم برای ازدواج مجدد گذاشته بودند که ما را دلگرم میکرد. هنوز هم شوهرم لولهکش است، بهتر از قبل شده باوجوداینکه باز مشکلات مالی داریم. مسائل اقتصادی برای همه هست اما اگر زن سازگاری کند خدا روزی مردش را میدهد. مخصوصاً کسانی که بچه هم دارند. در کنار هم بودن بهتر از خانه پدر رفتن است آنهم با بچه.»
همسرم را دوست داشتم
«شیرین سال 1377، وقتی که فقط 16 سال سن داشت با پسری 18 ساله باوجود مخالفت پدرش و اصرارهای زیاد خانواده پسر ازدواج میکند. شیرین میگوید: هنوز به بلوغ فکری نرسیده بودم و کاملاً احساساتی و هیجانی که یک پسر مصرانه میگفت فقط تو را میخواهم باعث شد با او ازدواج کنم. باوجودی که میدانستم خیلی از همه نظر اختلاف داریم. در زندگی در بسیاری از مواقع در نقطه مقابل همدیگر بودیم. بعد از ازدواج متوجه شدم معتاد است ده سال؛ یعنی تا 1386 که خودش خسته شد و ترک کرد. سال 88 اوج مشکلاتمان بود اما تا 1393 دوام آوردم وقتی متوجه شدم بعد از ترک کردن، تنوعطلب شده دیگر نتوانستنم تاب بیاورم. من پایبند خانواده بودم اما او در جنس مخالف تنوعطلب بود به همین علت از او جدا شدم.شیرین از دختر 16 سالهاش میگوید که مجبور شده به خاطر آنکه او پدرش را ببیند در قم بهدوراز خانوادهاش زندگی کند.
او اکنون با آرایشگری خرج و مخارجشان را به دست می آورد. شیرین گفت: وقتی خواستم برای کارم وام بگیرم سراغ کمیته امداد رفتم و چون هیچکسی را در قم نداشتم که ضامن شود، قضیه زندگی ام را با آنها درمیان گذاشتم. به آنها گفتم که همسرم را دوست داشتم. مشاوران کمیته برنامهای را تدارک چیدند و همسرم را پیدا کردند، او هم تمایل به ازدواج مجدد نشان داده بود. بعد از مشاورهها عقد کردیم و الان در یکخانه زندگی میکنیم.»