در ادامه شایعه‌ی وقوع جنگ
واقعا جنگ نخواهد شد
"دیگر هرگز ایالات متحده را تهدید نکن"، "هرگز یک ایرانی را تهدید نکن"، براستی چه کسی راست می‌گوید و چه کسی قدرت مقابله و ایستادگی را دارد؟
آمریکا برای اینکه ایران را مانند گذشته در لباس ژاندارم خود در منطقه ببیند به حربه‌های مختلف دست‌زده است، یکی از این حربه‌ها که از همان اوایل پیروزی انقلاب، گزینه اول دولت آمریکا محسوب شده جنگ نظامی مستقیم بوده است؛ واقعه طبس و جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ملت ایران دو نمونه تاریخی برای این موضوع است که شکست مفتضحانه در هر دو مورد سیاستمداران این کشور را نسبت به این گزینه سرخورده و ناامید کرده است.
بااین‌حال هنوز تئوریسین و سیاستمداران بسیاری (مانند پمپئو، بولتون) هستند که در آمریکا و لابی‌های صهیونیسم بر این گزینه اصرار دارند و آمریکا و متحدانش تمایل دارند تا شبح جنگ را در راستای پیاده‌سازی تکنیک‌هایی از جمله "فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا" در جهت به انجام رسیدن خواسته‌هایش در مواضعشان بالای سر ایران نگه‌دارند. بیشترین کمک و بازی را در پازل جنگ روانی آمریکا بازیگران داخلی و سیاستمداران ترسو می‌کنند، به‌عنوان مثال در مذاکرات برجام شاهد بودیم که عده‌ای مردم را در دوراهی جنگ نظامی و مذاکره قرار داده بودند.
بعد از شکست طبس و جنگ تحمیلی دشمن هیچ‌گاه جرات نکرده است که به‌صورت مستقیم با کشور ما روبرو شود اما از جنگ‌های نیابتی و غیرمستقیم روی‌گردان نبوده است بااین‌حال بازهم تلاش آن‌ها در جنگ با متحدان جمهوری اسلامی ایران که تحت حمایت‌های مادی و معنوی آن بودند به شکست انجامیده است.
دشمن سعی دارد با خدشه‌دار کردن اعتماد مردم به نظام و با ایجاد شکاف میان اقشار مختلف مردم و همچنین میان مسئولین و مردم این پشتوانه را تضعیف کرده و از میان بردارد که تنها راه حراست از این روحیه، حفظ وحدت و انسجام ملی و اسلامی و تقویت آن است.
این مسئله که با توجه به آزمون رفتار آمریکا و غرب دیگر نه مذاکره خواهیم کرد و نه جنگ خواهد شد در دیدارهای اخیر رهبری به‌صراحت مورد اشاره قرار می‌گیرد، ازجمله ایشان در دیدار با فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء (ص) ارتش با تأکید بر اینکه از لحاظ محاسبات سیاسی، احتمال وقوع جنگ نظامی وجود ندارد، اشاره داشتند: " اینکه دشمن نتواند غلطی کند و زیانی به ما برساند و تهدیدها به فرصت تبدیل شود دو شرط اساسی دارد صبر و تقوا"(1) صبر کردن به معنای در میدان ماندن و پایداری کردن و تقوا به معنای مراقبت از خود در برابر انحراف و در برابر دشمن است.
سؤال اینجاست که چرا جنگ نخواهد شد؟ با بررسی شرایط سیاسی و نظامی میان دو کشور، منطقه و جهان، ریشه‌هایی از نتیجه این محاسبات به دست می‌آید:
ایستادگی مردم
اولین گزینه‌ای که غرب را از یک رویارویی نظامی مستقیم با ایران برحذر می‌دارد ایستادگی ملت ایران پای نظام اسلامی است، درواقع تا زمانی که نظام مردم‌سالاری دینی بر کشور حاکم است و پشتوانه‌ای به بزرگی و قدرت ملت ایران دارد که نشان داده در هر شرایطی از عزت خود و استقلال خاکش حراست می‌کند غرب محاسبات خود را درباره عدم جنگ با ایران تغییر نخواهد داد.در حوادث سالیان گذشته چه جنگ تحمیلی و چه جنگ امنیتی اقتصادی دهه 80 و 90 پایداری مردم علت به هم خوردن محاسبات و نقشه‌های دشمن شد. رهبر معظم انقلاب درباره این پشتوانه عظیم می‌فرمایند:" بعضی به ما میگویند «آقا، شما در تشریح و توصیف قدرت ملّت ایران مبالغه نکنید»؛ من در جواب میگویم ما مبالغه نمی‌کنیم، ما واقعیت را میگوییم. بزرگ‌ترین دلیل برای اقتدار ملّت ایران و قوّت و قدرت ملّت ایران، این است که چهل سال است که یکی از سفّاک‌ترین و بی‌رحم‌ترین و رذل‌ترین قدرت‌های دنیا یعنی آمریکا در مقابل ملّت ایران مشغول کارشکنی و شرارت است و نتوانسته است به این ملّت زیانی وارد کند و نتوانسته هیچ غلطی بکند و ملّت ایران راه خودش را در پیش گرفته و پیش رفته و قوی‌تر شده؛ این نشانه‌ی قدرت ملّت ایران است."(2)
البته دشمن سعی دارد با خدشه‌دار کردن اعتماد مردم به نظام و با ایجاد شکاف میان اقشار مختلف مردم و همچنین میان مسئولین و مردم این پشتوانه را تضعیف کرده و از میان بردارد که تنها راه حراست از این روحیه، حفظ وحدت و انسجام ملی و اسلامی و تقویت آن است.
قدرت نظامی
کشورها همیشه برای حفظ اقتدار و امنیت خود و کوتاه کردن سایه تهدیدها اقدام به افزایش توان نظامی( تجهیزات و منابع انسانی) می‌کنند. جمهوری اسلامی نیز بر همین اصل و با توجه به توصیه‌های دینی(3) عمل کرده و برخلاف مانع‌تراشی‌ها و دلهره‌های ترسوها بر حق مسلم خود در افزایش قدرت نظامی به‌ویژه در مسئله موشکی پافشاری کرده و حق دخالت به دشمن را نمی‌دهد.آمریکا و متحدانش تمایل دارند تا شبح جنگ را در راستای پیاده‌سازی تکنیک‌هایی ازجمله "فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا" در جهت به انجام رسیدن خواسته‌هایش در مواضعشان بالای سر ایران نگه‌دارند. بیشترین کمک و بازی را در پازل جنگ روانی آمریکا بازیگران داخلی و سیاستمداران ترسو می‌کنند.
اگر بخواهیم برای ترس دشمن از توان نظامی و پیشرفت آن مثالی عینی بزنیم واهمه دشمن از توان هسته‌ای ایران و قدرت موشکی و به کار بستن تمام توان خود برای توقف آن‌ها بهترین مصداق است که نشان از بازدارندگی توان نظامی و افزایش آن از جسارت دشمن دارد.
شکست در جنگ‌های نیابتی
بعد از شکست طبس و جنگ تحمیلی دشمن هیچ‌گاه جرات نکرده است که به‌صورت مستقیم با کشور ما رودررو شود اما از جنگ‌های نیابتی و غیرمستقیم روی‌گردان نبوده است بااین‌حال بازهم تلاش آن‌ها در جنگ با متحدان جمهوری اسلامی ایران که تحت حمایت‌های مادی و معنوی آن بودند به شکست انجامیده که بارزترین نمونه آن جنگ 33 روزه رژیم اشغالگر اسرائیل با حزب‌الله لبنان بوده است و نمونه‌های متأخرتر آن نیز شکست داعش در عراق و سوریه و شکست عربستان در تصرف بندر الحدیده یمن است. همه این‌ها نشان از اقتدار جمهوری اسلامی و ضعف دشمن در رویایی حتی غیرمستقیم با ایران دارد.افزایش قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی
فراتر از جنگ‌های نیابتی و قدرت‌نمایی جبهه مقاومت، روزبه‌روز قدرت ایران در منطقه و معادلات منطقه‌ای در حال افزایش است. این آرایش قدرت بااینکه دشمن را در جهت خنثی‌سازی آن مصمم‌تر می‌کند اما هنوز به او جرات ریسک ورود به یک رویارویی مستقیم با نیروهای نظامی ایران را نداده است. دشمن می‌داند در صورت رویایی، دیگر با یک کشور روبرو نیست و جبهه مقاومت از سمت‌وسوهای مختلف آمریکا و متحدانش را در حوزه‌های امنیتی و اقتصادی با بحران روبرو خواهند کرد. مقام معظم رهبری دراین‌باره می‌فرمایند:"یک دلیل بر قدرت جمهوری اسلامی، همین ائتلاف‌هایی است که آمریکا در منطقه انجام می‌دهد. اگر آمریکا می‌توانست در مقابل جمهوری اسلامی کار موردنظر خود را انجام بدهد، احتیاج نداشت با این کشورهای رو‌سیاهِ بدنامِ مرتجع، در منطقه ائتلاف تشکیل بدهد و از آن‌ها کمک بخواهد و برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی و ناامنی از آن‌ها کمک بگیرد؛ این نشان‌دهنده‌ی این [قدرت] است."(4)کاهش صدای سازهای جنگ در غرب
ایستادگی ایران و کوتاه نیامدن در برابر خواسته‌ها و فشارهای آمریکا و جبهه غرب ازجمله مواضع اخیر رهبری و پافشاری بر افزایش قدرت نظامی و اقتدار منطقه‌ای همه و همه باعث شده است تا زمزمه‌های مخالفت با ورود آمریکا به یک جنگ دیگر در منطقه به‌ویژه در برابر ایران بیش از گذشته افزایش یابد و سیاستمداران و تئوریسین‌ها به‌وضوح دراین‌باره اعتراف کنند ازجمله در آخرین نمونه جان بولتون در چرخشی در مواضع خود گفت:" آمریکا در پی تغییر رژیم ایران نیست"دشمن می‌داند در صورت رویایی، دیگر با یک کشور روبرو نیست و جبهه مقاومت از سمت‌وسوهای مختلف آمریکا و متحدانش را در حوزه‌های امنیتی و اقتصادی با بحران روبرو خواهند کرد.
افزایش مخالفت‌ها و ناکوک شدن ساز جنگ علیه ایران در آمریکا دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:
1/ عدم اجماع داخلی در آمریکا دراین‌باره (5)
2/ تردید در موفقیت آمریکا برای هدایت و تشکیل یک اجماع جهانی برای جنگ علیه ایران( آنچه در مسئله برجام تا حدودی دیده شد)
3/ فقدان توانایی ارتش آمریکا در ایجاد یک جبهه جنگ جدید( با توجه به افول قدرت آمریکا در افغانستان، عراق و سوریه و برخی متحدان وی در منطقه)
4/ تناقض جنگ گرایی در مواضع انتخاباتی ترامپ و سیاست‌های کنونی او ( وی در ایام انتخابات علیه جنگ‌های سیاست خارجی دولت اوباما موضع می‌گرفت)
5/ ناتوانایی اقتصاد آمریکا در تأمین منابع جنگ جدید (6)
6/ عواقب منطقه‌ای و بین‌المللی جنگ برای آمریکا و متحدان( در حوزه اقتصاد نفت، اقتصاد جهانی، امنیت پایگاه نظامی و کشورهای متحد)
7/ افول قدرت منطقه‌ای متحدان ( ناکامی عربستان در جنگ با یمن، شکست‌های اسرائیل در برابر حزب‌الله، شکست داعش و..)
درباره مورد آخر لازم به ذکر است که قدرت هوایی اسرائیل به‌تنهایی مزیتی کافی و به‌منزله کاربرد قدرت نظامی نبوده و به دلایل مختلف ازجمله ضعف ژئوپلیتیکی این رژیم آسیب‌پذیری بالایی در صورت ورود به جنگ با جبهه مقاومت خواهد داشت.
این عوامل نشان می‌دهد زمزمه جنگ علیه ایران قوتی نداشته و با توجه به شرایط این کشور و متحدان جنگ هیچ‌گاه گزینه عقلانی و در اولویت برای مقابله با ایران نیست و نخواهد بود.
ایران هیچ‌گاه طرفدار جنگ و شروع‌کننده آن نبوده و نخواهد بود اما امریکا نیز می‌داند شروع یک جنگ علیه ایران صد درصد به ضررش خواهد بود.
بااین‌حال همان‌طور که رهبر فرمودند نیروهای نظامی همواره می‌بایست آمادگی خود را حفظ کرده و قدرت نظامی بازدارنده‌شان را ارتقا دهند. علاوه بر این سایر نهادها و مسئولین می‌بایست سایه سایر تهدیدها و جنگ‌های فرهنگی و به‌ویژه اقتصادی را که امروز در اولویت دشمن قرار دارد را با مدیریت و تلاش مجاهدانه خود از سر کشور دور کرده تا در این جنگ متقارن و جنگ اراده‌ها، اراده ما پیروز شود .
آن‌ها باید از ایران اسلامی در برابر این تهدیدها دفاع کرده و از فرصت‌ها برای زندگی بهتر مردم، قوت نظام اسلامی و البته صدور انقلاب و افزایش قدرت منطقه‌ای استفاده کنند.
پی‌نوشت:
1-"وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا" ( سوره آل عمران، آیه 120)
2- بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (علیه‌السلام)؛ 1397/04/09
3- "وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ" ( سوره الانفال، آیه 60 )
4- بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (علیه‌السلام)؛ 1397/04/09
5- طبق نظرسنجی روزنامه هافینگتون پست و موسسه «یوگاو» در آمریکا بعد از اظهارنظر توییتری رئیس‌جمهور آمریکا علیه همتای ایران 53 درصد آمریکایی‌های شرکت‌کننده مخالف اعلام جنگ با ایران،37 درصد مخالف شدید هرگونه اعلان جنگ،23 درصد حامی اعلان جنگ و 9 درصد دارای حمایت شدید از اعلان جنگ ضد ایران هستند
6-ازنظر تأمین منابع اقتصادی برای درگیری نظامی جدید نیز ایالات‌متحده با چالش جدی روبروست. بنا بر آمار دانشگاه «براون» تخمین می‌زند واشنگتن از ١١سپتامبر ٢٠٠١١ به این‌سو حدود پنج تریلیون دلار در جنگ‌هایی که به بهانه مبارزه با تروریسم راه انداخته، هدر داده است. در سال 2013 نیز دانشگاه هاروارد در گزارشی هزینه جنگ آمریکا در عراق و افغانستان را شش تریلیون دلار برآورد کرد طبق این گزارش جنگ عراق و افغانستان برای هر خانواده آمریکایی حدود ٧۵ هزار دلار هزینه داشته است. ("آیا اقدام نظامی آمریکا علیه ایران ممکن است؟"، الوقت)
