تبیان، دستیار زندگی

جنگ جهانی دوم

قصه ی قحطی های به دنبال جنگ

جنگ که آغاز می شود بیشتر مشکلاتش بعد از اتمامش شروع می شود. قحطی، ویرانی، بیماری های به جامانده و ... به دنبال جنگ می آید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
جنگ جهانی دوم
در جنگ جهانی اول با اعلان بی طرفی ایران، جنگ ایران را هم در بر گرفت. بی تدبیری و بی کفایتی حاکمان وقت قحطی را برای مردم ایران به وجود آورد که حدود 40 درصد از مردم ایران مردند.

اشغال و به تبع آن مشکلاتی که کشور در جنگ جهانی اول دچار آن شد همانند قحطی، غارت، جولان نیروهای اشغالگر، وبا و سایر امراض ناعلاج چیزی نزدیک به نه میلیون از جمعیت کشور را کم کرد. کشوری که تا پیش از شروع جنگ جهانی اول جمعیتی نزدیک به 21 میلیون داشت پس از پایان جنگ و تا سال 1321 جمعیتش قریب دوازده میلیون شده بود.

تاریخ ایران بعد از صفویه آکنده از اتفاقات ناگوار است، نمی توان تمام دلیلش را بی کفایتی حاکمان دانست! بی تردید که بی کفایتی حاکمان تاثیر در سرنوشت کشور و قلمروشان دارد اما دلایل دیگری هم نقش در اتفاقات صعب و طاقت فرسا برای ایرانیان داشته که یکی از آنها موقعیت خاص جغرافیایی، ارتباطات بین المللی و دندان تیز کردن ابر قدرت ها  برای ایران بوده و هست.

تاریخ دو سده گذشته ایران آکنده از حوادثی است که توسط قدرتهای جهانی رقم خورده است؛ قدرتهایی که برای بیشینه‌سازی قدرت و منافع خود از هیچ جنایتی دریغ نورزیده‌اند. ایران نیز به دلیل موقعیت ژئوپولیتیک خاص خود، همسایگی با کانونهای بحران، داشتن مرزهای طولانی با روسیه، عثمانی و هندوستان و منافعی که برای قدرتهای بزرگ داشته از این مصائب همواره رنج برده است. این کشور به واسطه هم‌ مرز بودن با ابر قدرتی هم چون روسیه در شمال و همچنین وجود دریای خزر و خلیج فارس، موقعیت جغرافیایی منحصر به‌ فردی داشته است؛ موقعیتی که سبب شده است این قدرت منطقه‌ای نه خود بتواند سیاست انزواگرایی در پیش گیرد و نه قدرتهای جهانی بتوانند آن را به ایران تحمیل کنند.

ایران مساحتی بزرگ به نسب کشورهای منطقه داشته و از طرفی دسترسی آبی و خاکی زیادی که با کشورهای همسایه دارد امتیازی بالا برای یک کشور در منطقه ی خاورمیانه است. راه های آبی اجازه داد تا کشورهای غربی و شرقی متوجه این برنامه شوند که به راحتی از طریق پل ایران می توانند به شرق و غرب دسترسی پیدا کنند. 

نمود آشکار این بحث جنگهای خانمان‌ سوز اول و دوم بین‌الملل است که طی آن ایران به‌رغم در پیش گرفتن سیاست بی‌طرفی نتوانست در جنگ بی‌طرف بماند و سرانجام به نفع نیروهای درگیر در جنگ وارد شد. در واقع قدرتهای بزرگ همچون روسیه و انگلستان، که تا پیش از جنگ جهانی اول درگیر رقابتی سخت در ایران بودند، نتوانستند به واسطه منافعی که در جنگ نصیبشان می‌شد از ورود ایران به جنگ چشم پوشند؛ جنگهایی که در اروپا آغاز شده بود، ولی به دلیل اهمیت خاص منطقه خاورمیانه پای ایران را نیز به وسط کشید. این موضوع تا حدودی از شناخت درست نداشتن از جریانهای بین‌المللی و الزامات آنارشیک بودن نظام بین‌الملل ناشی می‌شد؛ همچنین ناتوانی نظامی و نداشتن حداقلهایی برای چانه‌زنی دیپلماتیک مزید بر علت بود. 



پی نوشت:
1- دو جنگ جهانگیر؛ دو نقض بی‌طرفی و دو قحطی بزرگ، محمدرضا چیت‌سازیان،موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران