منطق ایران گفتگوست

به گزارش تبیان بهنقل از خبرگزاری صدا و سیما، دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا پس از اینکه 30 ژوئیه اعلام کرد حاضر است با آقای حسن روحانی رئیس جمهور ایران بدون پیش شرط مذاکره نماید از سوی بسیاری از رسانه های غربی و فارسی زبان بیگانه این پیشنهاد به عنوان یک عقب نشینی از سوی کاخ سفید در برابر ایران تلقی شد و البته مقام های تهران با اشاره به عهد شکنی ترامپ در موضوع برجام، گفتو با او را در سایه عهدشکنی و تهدید و فضای بی اعتمادی به امریکا رد نمودند.

چند روز پس از آن هم ترامپ بار دیگر در باره گفتگو با تهران، گفت "اگر آنها(مقام های ایران) بخواهند ملاقات کنند مشکلی نیست، و اگر نخواهند ملاقات کنند، اصلا برایم مهم نیست."

ترامپ در پیشنهاد بدون پیش شرط خود و هم در موضع گیری اخیر خود در باره مذاکره با تهران، بگونه ای رفتار کرد که در جامعه جهانی از ایران چهره ای منزوی و ستیزه جو به نمایش بگذارد که اهل گفتگو نیست و در داخل نیز فضای دو قطبی را در خصوص مذاکره با امریکا تولید نماید نکته مهم آنکه رسانه های غربی و فارسی زبان بیگانه هم با ترامپ همسو شدند و بدون اشاره به اینکه چه اعتمادی به ترامپ است که با او مذاکره شود و بر چه مبنایی و با چه دستور العملی باید با او گفتگو شود آن هم در حالیکه او به تعهدات پیشین امریکا در توافق هسته ای با ایران پشت و پا زده، و با وجود محدودیت در برنامه هسته ای کشور، بار دیگر به تحریم های شدید متوسل شده است و حتی دیگر کشورها را نیز تهدید می کند که اگر به این تحریم ها نپیوندند و به همکاری اقتصادی خود با تهران ادامه دهند با تحریم های امریکا روبروخواهند شد.

رسانه هایی چون بی بی سی فارسی یا من و تو به جای پرداختن به کوتاهی ها و عهدشکنی های دولت ترامپ با وارونه سازی، بر این رویکرد متمرکز شده اند که چرا تهران پیشنهاد مذاکره را رد می کند؟ بن مایه هیاهوی تبلیغاتی این دسته از رسانه ها بر این گزاره متمرکز است که ساعت اجرای فاز اصلی تحریم های آمریکا علیه ایران نزدیک و نزدیک تر می شود اما نشانه ای از مذاکره بین تهران و واشنگتن دیده نمی شود. روشن است که این رویکرد همسو با هدف گذاری های اتاق های فکر در امریکاست که در تلاش است با فشارهای اقتصادی جمهوری اسلامی را گام به گام به عقب نشینی وادار نماید.

از منظر رسانه بیگانه حیات و ممات ایران در گرو مذاکره با امریکاست و اگر این اتفاق نیفتد آینده تاریکی در انتظار مردم ایران و به تبع آن جمهوری اسلامی است. اما روشن است که آنچه از سوی رسانه ها به عنوان مذاکره نامیده می شود مذاکره نیست بلکه تسلیم شروط 12 گانه ای، که از سوی مایک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا مطرح شده است. آنها در مذاکرات گذشته برنامه هسته ای ایران را متوقف کردند و اکنون می خواهند برنامه موشکی و دفاعی کشور را، و بعد نقش آفرینی تهران را در منطقه متوقف نمایند و به اعتقاد بیشتر کارشناسان منطقه با تضعیف ایران، طرح های خود مبنی بر تجزیه منطقه را با خیالی آسوده به اجرا بگذارند.

این دسته از رسانه ها در برنامه های کارشناسی و گفتگو محور خود نیز این انتظار و مطالبه را در داخل کشور پرورش می دهند که چرا نباید روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل با ترامپ دیدار و مذاکره نکند و برای عملی شدن این انتظار و مطالبه، به حربه ترساندن متوسل شده اند و هم وطنان خود را از این می ترسانند که تحریم های جدید در راه است تحریم هایی که صادرات مواد نفتی و خدمات بانکداری را شامل می شود . به خروج برخی شرکت های غربی چون توتال از ایران، به بی ثمر بودن اقدام اروپا برای حفظ برجام و خنثی نمودن تحریم ها اشاره می کنند. مدعی می شوند در سایه اجرایی شدن تحریم های اصلی که از آبان ماه اجرا می شود سرنوشت نامعلومی در انتظار ایران است و در آخر می گویند هیچ راهی جز مذاکره با امریکا نیست و البته روشن است که منظور آنها از مذاکره چیزی جز تسلیم شروط 12 گانه پمپئو نیست.

اما سوال اینجاست چگونه باید وارد مذاکره با ترامپ شد آن هم در حالیکه او امریکا را از برجام خارج نمود آن هم در حالیکه بر اساس گزارش های متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی، تهران پایبند به برجام بوده و است.

چگونه باید با ترامپ مذاکره کرد آن هم در حالیکه در وزارت خارجه امریکا گروه اقدام علیه ایران برای تشدید فشار علیه تهران تشکیل شده است.

یا اینکه چرا باید با ترامپ مذاکره کرد در حالیکه بر اساس گزارش روزنامه لوریان لو ژور چاپ بیروت، آمریکا برای بی ثبات کردن ایران به مدل سوری کردن ایران از طریق تحریک قومیت های ایرانی و اقلیت های دینی روی آورده است.

یا بنابر گزارش مجله آمریکایی " انتلیجنس آنلاین"، آمریکا و عربستان سعودی به دنبال استقرار یک اتاق عملیات نظامی مشترک برای بی ثابت سازی در ایران همانند مرکز عملیات نظامی برای سوریه هستند که واشنگتن در سال دو هزار و سه برای حمایت از گروه های سوریه در امان راه اندازی کرد.

یا اینکه چگونه باید پیشنهاد مذاکره از سوی ترامپ را باور کرد در حالیکه بنابر اذعان بسیاری از کارشناسان از جمله محمد محسن ابو النور رئیس مجمع عربی تحلیل سیاست های ایران در قاهره در مصاحبه با اسکای نیوز عربی اذعان می کند دولت آمریکا به شدت از عناصر ایرانی ضد انقلاب به ویژه اعضای گروهک تروریستی منافقین حمایت می کند.

چگونه می توان ترامپ را باور نمود آن هم در حالیکه برای دوشیدن ثروت کشورهای عربی و به حاشیه امن بردن رژیم صهیونیستی بر طبل ایران هراسی میی کوبد و اکنون در پی تشکیل ناتوی عربی برای مقابله با ایران است. دهها مورد از این اقدامات ضد ایرانی می توان برشمرد که با پیشنهاد مذاکره از سوی ترامپ در تضاد است.

از این گذشته چگونه می توان به ترامپ اعتماد کرد در حالیکه با وجود دیدار او با رئیس کره شمالی ، هیچ تغییری در تحریم های پیوینگ یانگ صورت نپذیرفت؟

چگونه می توان به امریکا اعتماد کرد آن هم در حالیکه حتی به یکی از متحدان اصلی خود در منطقه یعنی ترکیه هم رحم نکرد و علاوه بر اینکه با حمایت از فتح الله گولن در پشت کودتا علیه دولت رجب طیب اردوغان قرار گرفت اکنون با تحریم اقتصادی این کشور به بهانه آزادی یک کشیش امریکایی، درصدد سقوط اقتصادی این کشور و تضعیف دولت اردوغان با هدف بنابر اعتقاد برخی کارشناسان منطقه اجرای طرح تجزیه ترکیه است.

به نظر می رسد با توجه به چنین مواردی است که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در گفتگو با سی ان تاکید کرد مذاکره با آمریکا بسته به این دارد که ترامپ بتواند ایران را قانع کند که آمریکا قابل اعتماد است.

---

منبع: خبرگزاری صدا و سیما