تبیان، دستیار زندگی
مهدی فخیم زاده در حال آماده سازی سومین مجموعه پلیسی خود با نام «بی صدا فریاد کن» است. او به معضل اعتیاد و مصرف قرص های اکس می پردازد، اما این بار وجه دیگری از مضرات این قرص ها به تصویر درآمده است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چند برداشت از مجموعه «بی صدا فریاد کن» ساخته مهدی فخیم زاده

چند برداشت از مجموعه «بی صدا فریاد کن» ساخته مهدی فخیم زاده

مرگ خاموش

مهدی فخیم زاده در حال آماده سازی سومین مجموعه پلیسی خود با نام «بی صدا فریاد کن» است. او به معضل اعتیاد و مصرف قرص های اکس می پردازد، اما این بار وجه دیگری از مضرات این قرص ها به تصویر درآمده است. در این مجموعه خواهیم دید که پلیس در پی افرادی است که در کشور به تولید قرص های تقلبی اکس می پردازند. قرص هایی که پس از مصرف، باعث مرگ می شود. در «بی صدا فریاد کن» دکتر لیلا افخمی که افسر نیروی انتظامی است پیگیر ماجراست. او در تحقیقات خود به شخصی می رسد به نام چنگیز تورانی؛ یک قاچاقچی بین المللی که حالا در لابراتوار شخصی خود قرص های اکس را تولید و روانه بازار می کند. او همان کسی است که نوع تقلبی این قرص ها را تهیه می کند و... برای آشنایی بیشتر با حال و هوای داستان و شخصیت های قصه گزارش - گفت وگویی تهیه کردیم که می خوانید.

شخصیت های قصه

«بی صدا فریاد کن» 8 شخصیت اصلی دارد که قصه مجموعه را جلو می برند. لیلا افخمی (سارا خوئینی ها) و سرهنگ امیری (فرهاد قائمیان) شخصیت های پلیس اصلی مجموعه هستند. چنگیز تورانی (محمد صادقی)، لیلا برخورداری (مونا / دختر چنگیز)، انوشیروان فاطمی (یوسف / برادر چنگیز) و فرداد صفاخو (بهرام / داماد چنگیز) دیگر بازیگران مجموعه اند.

زمانی که افخمی و سرهنگ امیری پیگیر پرونده تولیدکنندگان قرص های اکس تقلبی هستند ما با ماجراهای زندگی چنگیز آشنا می شویم. چنگیز به همراه یوسف دامادش را می کشد. جسد بهرام بر اثر اتفاقی به دست غلام (مهدی فخیم زاده) می افتد. او یک خلافکار تبعیدی است که به تازگی از تبعید بازگشته است. غلام پس از مطلع شدن از قضیه تصمیم می گیرد به همراه دامادش امیر (کامران تفتی) از چنگیز در ازای پس دادن جسد اخاذی کند. همین مساله او را درگیر ماجرای پیچیده ای می کند. در این بین آذر همسر غلام (فریبا کوثری) که همیشه با کارهای او مخالف بوده نیز پایش به ماجرا باز می شود.

 ارتباط با مخاطب

همان طوری که خواندید «بی صدا فریاد کن» قصه پیچیده ای دارد که در بستر خود به معضل مصرف قرص های اکس هم می پردازد. فخیم زاده در تجربه های گذشته خود به خوبی نشان داده می تواند در ارتباط با مخاطب موفق عمل کند. آیا او در این مجموعه هم موفق به انجام این کار می شود؟ همین سوال را از خود فخیم زاده و دیگر بازیگران مجموعه پرسیده ایم که این طور پاسخ داده اند.

فخیم زاده؛ «فرانسوی ها ضرب المثلی دارند که می گوید «همه چیز گفته شده و هیچ چیز نویی وجود ندارد». این نشان می دهد که موضوع اصی چگونه گفتن است. امیدوارم نوع گویش من در این کار ویژگی آن چگونه گفتن را داشته باشد. در هر حال نمی توان از قبل راجع به این موضوع صحبت کرد، من همه تلاشم را کرده ام تا کار با مخاطب عام ارتباط برقرار کند و «بی صدا فریاد کن» مناسب سلیقه مردم باشد.»

فرهاد قائمیان؛ «ریتم داستان و ضرباهنگ آن جذابیت خاصی به مجموعه می دهد، ضمن اینکه موضوع اصلی قصه هم مساله ای است که همه افراد جامعه با آن درگیر هستند. به خاطر همین فکر می کنم با مجموعه خوب و محکمی روبه رو می شویم و قطعاً مخاطب با تماشای اولین قسمت پیگیر آن خواهد شد.»

فریبا کوثری؛ «هر کاری مخاطب خاص خودش را دارد. بعضی وقت ها تماشاگر نه به خاطر نام بازیگر که به خاطر کارگردان سراغ یک کار می رود. خیلی از کارگردان های سینمایی که وارد تلویزیون شدند مثل حسن فتحی، داود میرباقری یا داریوش فرهنگ همین شرایط را داشتند؛ مخاطب جذب اسم آنها می شد. چون نامشان یک وزنه است. در «بی صدا فریاد کن» هم قطعاً همین اتفاق می افتد و آقای فخیم زاده به تنهایی می تواند تماشاگر را به دیدن کار ترغیب کند.»

لیلا برخورداری؛ «خیلی از سریال ها منحصراً وارد جریان مضرات مصرف قرص های «اکس» شده اند ولی در «بی صدا فریاد کن» روند و حرکتی در کنار موضوع «اکس» روایت می شود که کار را جذاب تر می کند. در این مجموعه در واقع قصه است که تاثیر می گذارد. داستانی درباره روابط افرادی که در مساله قرص ها روانگردان درگیر هستند و همین بخش همه چیز را جذاب تر می کند.»

 ویژگی نقش ها

شخصیت های مجموعه های فخیم زاده همگی از خصوصیت بارزی برخوردارند. این خصوصیت همان چندوجهی بودن کاراکترها است. این سوال را با فخیم زاده و برخی از بازیگران مجموعه در میان گذاشتیم. که ویژگی نقش هایتان در مجموعه «بی صدا فریاد کن» چیست؟

فخیم زاده؛ «شخصیت غلام با دیگر شخصیت هایم در دو مجموعه «حس سوم» و «خواب و بیدار» کاملاً متفاوت است و هیچ ربطی به هم ندارند. شاید تنها شباهتشان این باشد که همگی این شخصیت ها جنوب شهری هستند. غلام یک تبعیدی است که ناخواسته درگیر ماجرای پیچیده ای می شود. او آدم شارلاتانی است که سال ها در زندان بود و حالا که برگشته وارد بازی خطرناکی می شود.»

فرهاد قائمیان؛ «نقش سرهنگ امیری برای خودم خیلی متفاوت بود، البته نه از لحاظ نوع نقش بلکه به خاطر حضور آقای فخیم زاده.»

فریبا کوثری؛ «متاسفانه نقش خانم ها در سریال ها خیلی محدود است، یعنی دستمان برای کار خیلی باز نیست. چه برای انتخاب نقش، چه از نظر نوع نقشی که نوشته می شود، ولی ویژگی نقش آذر این بود که ما از این دست زن ها در ایران کم نداریم. زن هایی که همسرانشان به هر دلیلی به زندان افتاده اند و پایشان ایستاده اند و سعی می کنند کیان خانواده را هر طور که شده حفظ کنند. آذر هم یکی از همین زن ها است. کسی که باید با کار بیرون از خانه، زندگی اش را حفظ کند.»

لیلا برخورداری؛ «مونا شخصیتی کاملاً خاکستری دارد. او همسری دارد که فوق العاده دوستش دارد. این دختر به همسرش بسیار وابسته است، یعنی می تواند هر ناملایمتی را قبول کند غیر از اینکه ببیند همسرش آزار می بیند. در ادامه ماجرا به خاطر مسائلی که بین پدر و همسرش پیش می آید متوجه می شود که پدر نقشه قتل همسرش را دارد. همین جاست که تصمیم می گیرد مقابل پدرش بایستد و زندگی اش را نجات دهد.»

کامران تفتی؛ «امیر داماد غلام است شخصیت او کاملاً خاکستری است. در طول داستان می بینیم که او دائم یکی به نعل می زند، یکی به تخته.»

 کار با فخیم زاده

مهدی فخیم زاده به کارگردانی سخت گیر مشهور است، اما اکثر بازیگرانی که با او کار کرده اند، از این همکاری اظهار رضایت کرده اند و نکته جالب اینکه نقش و بازی آنها هم در هنگام پخش مجموعه بازتاب مناسبی بین مخاطبان پیدا می کند. سوال ما از بازیگران مجموعه جدید فخیم زاده این است که کار با او چه ویژگی خاصی دارد که موجب می شود نقش و بازی بازیگر به خوبی و به اندازه در مجموعه هایش دیده شود؟

فرهاد قائمیان؛ «به عنوان یک بازیگر فقط این را می توانم بگویم که در کارهای فخیم زاده هر بازیگری مطمئناً به لحظات خوب و نابی می رسد که به نظر من این یکی از مهمترین ویژگی های این کارگردان است.»

فریبا کوثری؛ «فخیم زاده از کارگردان های خوب سینما است. همیشه دوست داشتم کار با این کارگردان را تجربه کنم و در کارنامه بازیگری ام نام ایشان دیده شود. همیشه شنیده بودم که آقای فخیم زاده برخی مواقع سر کار تندی می کنند، ولی من در همکاری نزدیک با او در مجموعه «بی صدا فریاد کن» هیچ گاه ندیدم این مساله اتفاق بیفتد. یکی از ویژگی های اصلی این کارگردان «آن تایم» بودنش است. او سر کار کاملاً منظم است و این نظم را به بازیگر هم یاد می دهد. یعنی هر زمانی که اعلام می شد کار قرار است کلید بخورد، بدون حتی یک دقیقه تاخیر این اتفاق می افتاد. نظم مهمترین ویژگی کار با فخیم زاده است چرا که باعث می شود بازیگر با تمرکز جلوی دوربین برود.»

لیلا برخورداری؛ «برجسته ترین ویژگی کار با فخیم زاده این است که حداقل وقتی بازیگر در کار او حاضر می شود، می داند چیزی که به عنوان نتیجه کار به دست می آید کاملاً رضایت بخش است. به خصوص کسانی که چندین بار این همکاری را تجربه می کنند، می دانند که مشکلی از این بابت وجود ندارد. به طور کلی کار با این کارگردان مساله ای سهل و ممتنع است. اگر بدانی از تو به عنوان بازیگر چه می خواهد و چه انتظاراتی دارد مطمئناً همه چیز خوب است، ولی اگر نتوانی آن خواسته ها را برآورده کنی قطعاً کارت مشکل می شود. در هر حال در یک جمع بندی کلی باید بگویم کار با فخیم زاده برای هر بازیگری اعتماد به نفس خاصی به همراه دارد، یعنی بازیگر خیلی راحت خودش را دست او می سپارد، چون می تواند نتیجه را تا حد زیادی حدس بزند.»

کامران تفتی؛ «بی صدا فریاد کن سومین همکاری من با آقای فخیم زاده است. به همین خاطر به جرات می توانم بگویم وقتی با او کار می کنی اصلاً متوجه نمی شوی که این کار، کاری است تلویزیونی، چون کاملاً با استانداردهای سینمایی کار می کند. او هم ریتم را خوب می شناسد و هم سینما را. به همین خاطر بازی در کارهای او نوعی تجربه نزدیک و دقیق از سینماست.»

 تفاوت نقش ها

بازیگران سریال «بی صدا فریاد کن» معتقدند که نقش هایشان، در این مجموعه هیچ شباهتی با کارهای قبلی شان ندارد. صحبت های آنها در این زمینه جالب است.

فریبا کوثری؛ «من نزدیک به 6 یا 7 سال است که به ایران برگشته ام. در این مدت بیشتر در کارهای تاریخی بازی کرده ام و کمتر در مجموعه ها یا فیلم هایی با موضوع معاصر حاضر شده ام. هرچند در کارهای معاصر بازیگرهای زن از یکسری جهات محدودیت دارند، ولی در کار فخیم زاده این اتفاق نیفتاد برای اینکه نقش خوب نوشته شده بود. در مجموع فکر می کنم کار متفاوت و خوبی شده باشد.»

لیلا برخورداری؛ «نقش من در این سریال به هیچ وجه شبیه به کاراکترم در مجموعه «حس سوم» نیست. در آن مجموعه شخصیت من کاملاً مثبت بود. او مخالف کارهای خانواده اش بود بنابراین راه هایی را پیشنهاد می داد تا آنها را نجات دهد؛ ولی «مونا» اصلاً این ویژگی ها را ندارد. از کودکی در خانه ای بزرگ شده که تمام خلاف های پدرش را دیده، ولی با این وجود سکوت می کند. مونا زندگی خودش و عشق خودش را دارد، فقط وقتی به جایی می رسد که پای همسرش به قضیه باز می شود، همه چیز را زیر پا می گذارد. حتی پدرش را.»

کامران تفتی؛ «نقش من در «خواب و بیدار» کاملاً منفی بود و در «حس سوم» هم نقش پلیس را داشتم. اما شخصیت «امیر» با آنها کاملاً تفاوت دارد. او جوانی است 26 ساله که می تواند با سر هم کردن چند دروغ به پول برسد و اتفاقاً ما به ازای بیرونی زیادی هم در جامعه دارد.»

 سکانسی از مجموعه

روز/ داخلی/ منزل امیر

امیر جوانی است 25 ، 26 ساله همراه با دو دوست هم سنش به سر و کول هم می زنند. امیر گردن عباس را گرفته و محکم نگه داشته و به محض اینکه جعفر به او نزدیک می شود با پا ضربه ای حواله اش می کند و او را دور می کند و با قهقهه می خندد.

امیر؛ بیا نجاتش بده.

عباس دست و پا می زند و التماس می کند و جعفر بار دیگر به طرف او یورش می برد. امیر این بار با پا محکم به صورت او می کوبد و از خوشحالی نعره ای می زند.

امیر؛ جونم، کجاش خورد.

عباس؛ ولم کن بابا گردنم شیکست.

ناگهان صدای در خانه بلند می شود. هر سه از حرکت بازمی ایستند. امیر با چهره ای عرق کرده نگاهی به دوستانش می اندازد و بعد خودش را به پشت پنجره می رساند. آذر و غلام را می بیند. آثار تعجب در چهره اش ظاهر می شود. خطاب به دوستانش؛

مادر زنمه، یه یارو باهاشه.

عباس؛ پلیسه؟

امیر؛ نه فکر نکنم. چیز میزی که اینجا نداریم.

جعفر؛ نه پاک پاکه.

امیر سری می جنباند دستی به سر و گردنش می کشد و به طرف در رفته، قفل در را باز می کند و در را به روی آذر و غلام می گشاید.

امیر؛ سلام.

آذر؛ سلام.

امیر با تعجب به غلام خیره شده است.

آذر؛ پدر میناست.

امیر؛ پدر مینا؟

آذر؛ آره.

امیر (لبخندی می زند)؛ بîه سلام علیکم.

امیر دستش را به طرف غلام دراز می کند. غلام نگاهی به دست او می اندازد و بدون اینکه دست بدهد می گوید؛ دستمو تازه شستم.

امیر یکه می خورد و خنده اش را جمع می کند.

غلام؛ گرگم به هوا بازی می کردین؟

امیر عرقش را پاک می کند و جوابی نمی دهد و خیره به غلام نگاه می کند. غلام خطاب به آذر می گوید؛ تو ماشین منتظر باش.

آذر (با نگرانی)؛ غلام.

غلام (با لحنی تحکم آمیز)؛ برو.

آذر خواه ناخواه به راه می افتد و غلام به درون خانه قدم می گذارد و در را پشت سرش می بندد.

 تهیه کننده و دیگر عوامل مجموعه

مهدی فخیم زاده پس از سال ها، بار دیگر با «بی صدا فریاد کن» تهیه کنندگی را تجربه کرده است. البته این مجموعه ابتدا به تهیه کنندگی محمد مسعود جلوی دوربین رفت. اما پس از مدت زمان کوتاهی وی از این کار انصراف داد و بعد از آن فخیم زاده خود تهیه پروژه را در دست گرفت. خود او در این باره می گوید؛ «چیزی حدود 100 دقیقه با حضور محمد مسعود کار تولید شد. ولی بنا به دلایلی که به خودشان ارتباط پیدا می کند اعلام انصراف کردند و چون در آن شرایط کسی نمی توانست از بیرون وارد کار شود به پیشنهاد مسوولان تلویزیون خودم وارد کار شدم. البته به رغم میل باطنی ام این کار را کردم چون مدت ها بود که از تهیه کنندگی فاصله گرفته بودم.»

و اما دیگر عوامل مجموعه بی صدا فریاد کن؛ مدیر تصویربرداری؛ ناصر کاووسی، مدیر صدابرداری؛ جواد مقدس، طراح صحنه و لباس؛ مجید شهبازی، طراح گریم؛ مهدیه اعرابی، دستیار اول کارگردان، برنامه ریز و تدوینگر؛ حمیدرضا قربانی، موسیقی متن؛ کارن همایون فر، مدیر تولید؛ منوچهر رهنما، پشتیبانی تولید؛ حسن مصطفوی، منشی صحنه و دستیار تدوین؛ مریم نراقی، عکاس؛ نادر فوقانی، مشاور و کارشناس انتظامی؛ سرهنگ باقر گودرزی، جلوه های ویژه؛ عظیم محمدی، جلوه های ویژه رایانه ای؛ بابک احمدیان.

منبع : شرق

مطالب مرتبط :

مصاحبه با مهدی فخیم زاده

پاییز امسال با فخیم زاده و بی صدا

«بی‌صدا» فخیم‌زاده تصویر می‌شود