تبیان، دستیار زندگی

ممنوعیت فعالیت احزاب خاص در تاجیکستان

بررسی عملکرد حزب نهضت اسلامی

دولت تاجیکستان با محدود کردن و ممنوع کردن حزبی مانند نهضت اسلامی تاجیکستان که طبق معاهده‌ی صلح بعد از جنگ داخلی ملزم به استفاده از اعضای آن در امور دولتی بود و انتخابات گوناگون نشان دهنده محبوبیت این حزب بوده است می‌تواند مردم تاجیکستان را بیشتر به این نتیجه برساند که طریق گفت وگو و کارهای فرهنگی با وجود دولت حاضر بی فایده بوده و آنها را به رادیکال شدن و خشونت بیشتر علیه دولت نزدیک می‌کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نهضت اسلامی تاجیکستان
یکی از مواردی که در فضای جدید ایجاد شده مبنی بر گسترش امواج اسلام هراسی توسط برخی جریانات خاص در دنیا و در پی گسترش فعالیت های تروریستی گروه هایی مانند داعش توسط برخی حکومت های دیکتاتور و سکولار منطقه ی آسیای مرکزی همچون تاجیکستان صورت می گیرد سرکوب هر نوع حرکت اسلام خواهانه در نطفه به اسم مبارزه ی با تروریسم می باشد.در این زمینه حزب نهضت اسلامی تاجیکستان یکی از گروه هایی است که مورد ظلم شدید حکومت سکولار تاجیکستان واقع شده و مورد شدید ترین تعقیب های قضایی و امنیتی قرار گرفته است.در همین راستا و در جهت شناخت بهتر این گروه که اتفاقا روابط حسنه‌ای نیز با جمهوری اسلامی ایران هم دارد لازم است شناخت دقیق تری از این حزب ایجاد شود.

سال 1990 در اثر فضای جدید ایجاد شده توسط گورباچف مبنی بر ایجاد فضای باز سیاسی موسوم به گلاسنوست فضایی به وجو آمد که تا حدی گروه های مختلف فکری امکان فعالیت بیشتری داشته باشند. در اثر این فضا روشنفکران مسلمان در شهر آستاراخان در جنوب روسیه حزب نهضت اسلامی را تاسیس کردند. هدف این حزب توجه بیشتر به مسلمانان شوروی بود که در طول حاکمیت کمونیستی مورد غفلت واقع شده بودند و در پی راهکاری بود تا مسلمانان بتوانند بر اساس اصول قرآنی زندگی کنند.هم چنین این حزب با رویکردی عدالت خواهانه بر اساس اصل بیست و هفتم اساس نامه ی خود دنبال راهکاری بود تا ثروت انباشته شده ی بیش از حد در دست عده ای محدود کنترل شود.

حزب نهضت اسلامی از همان ابتدا در پی آن بود تا بتواند شعبه هایی را در جمهوری های مسلمان نشین شوروی در آسیای مرکزی برپا نماید.علی رغم فشارها و سخت گیری‌های موجود سرانجام در سال 1990 شعبه این حزب در تاجیکستان تشکیل شد،شعبه ای که اگر چه به لحاظ سازمانی با شعبه ی اصلی در آستاراخان پیوند داشت اما از همان ابتدا با پی گیری مشی مستقل تمرکز خود را صرفا به اتفاقات و مسائل مسلمانان تاجیکستان معطوف کرد.

روند جدایی کامل این حزب از حزب نهضت اسلامی آستاراخان و اعلام استقلال به عنوان حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به سال 1991 بر می گردد.در سپتامبر سال 1991 قهار محکم اف که در آن زمان رئیس حزب کمونیست تاجیکستان بود به دلیل حمایت از کودتایی که علیه گورباچف صورت گرفته بود مجبور به استعفا شد و قدرالدین اصلانوف رئیس پارلمان تاجیکستان جایگزین وی شد.

در این فضا "اصلانوف" بلافاصله پس از روی کار آمدن، فعالیت حزب کمونیست تاجیکستان را ممنوع اعلام کرده و دارایی های آن را توقیف کرد.حزب کمونیست تاجیکستان که در پارلمان قدرت فائقه محسوب می شد به تلافی این اقدام رحمان نبی اف را که در اوایل دهه ی 80 دبیر اول حزب کمونیست تاجیکستان بود به عنوان رئیس جدید پارلمان و کفیل ریاست جمهوری جایگزین قدرالدین اصلانوف کرد.هرچند او در اولین اقدام ممنوعیت فعالیت حزب کمونیست تاجیکستان را لغو کرد اما به دلیل فشارهای گسترده و تظاهرات پی در پی توسط مخالفین مجبور به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شد.

در جریان این انتخابات بود که حزب سراسری نهضت اسلامی از شعبه ی تاجیک خود خواست که به نفع رحمان نبی اف رای دهند اما شعبه تاجیک با امتناع از پذیرش این امر از نامزدی (دولت خدا نظرف) فیلم ساز تاجیک حمایت کرد و به  این ترتیب شاخه ی تاجیک حزب نهضت اسلامی در تاجیکستان به صورت مستقل وارد عرصه ی سیاسی این کشور شد. البته ریشه حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به سال 1972 بر می گردد یعنی زمانی که سید عبدالله نوری سازمان زیرزمینی جوانان را تاسیس کرد که تاحدی تحت تاثیر آموزه های حسن البنا موسس اخوان المسلمین مصر و ابو الاعلی مودودی موسس جماعت اسلامی هند قرار داشت.سید عبدالله نوری بعدها رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان شد. در مورد سرنوشت این حزب و وضعیت فعلی آن لازم است به مرور جنگ داخلی تاجیکستان پس از استقلال بپردازیم که موجب روشن تر شدن بیشتر ابعاد این قضیه است.

جنگ داخلی تاجیکستان
پس از انتخابات سال 1991 و انتخاب رحمان نبی اف رئیس پیشین حزب کمونیست تاجیکستان اعتراضها و تظاهرات مردمی گسترش یافت.در نتیجه ی این اعتراضات نبی اف سعی کرد دولت آشتی ملی تشکیل دهد که در آن نمایندگان احزاب مخالف نیز حضور داشته باشند و به این ترتیب هشت وزیر از نیروهای مخالف را وارد کابینه کرد که از جمله می توان به (دولت عثمان) معاون حزب نهضت اسلامی تاجیکستان اشاره کرد که معاون نخست وزیر شد.

وی هم چنین پارلمان موقت با نام شورای مردمی به وجود آورد که جایگزین شورای عالی شد و قرار شد به زودی انتخابات برای تشکیل پارلمان دائم برگزار شود.در نتیجه این اقدام کمونیست‌های کولاب به شدت با این قضیه مخالفت کرده و در سال 1992 علیه تاجیک های منطقه ی گرمی دست به خشونت زدند.سرانجام شورای مردمی که تازه تاسیس شده بود تشکیل جلسه داد و اکبر شاه اسکندروف را به عنوان رئیس پارلمان و کفیل ریاست جمهوری انتخاب کرده و رای به برکناری رحمان نبی اف داد.

"نبی اف" نیز مدتی مخفی بود تا این که سرانجام دستگیر شد. البته اسکندروف نیز در پایان دادن به درگیری‌ها نتوانست بهتر از نبی اف عمل کند و در نتیجه ی این روند وی نیز مجبور به استغفا همراه با کل کابینه ی خود شد و پارلمان تحت سلطه کمونیست‌ها امام علی رحمان را به عنوان رئیس جدید دولت برگزید.سرانجام در دسامبر 1992 دولت جدید کنترل تاجیکستان را دست گرفت و تمامی احزاب مخالف از جمله حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را ممنوع اعلام کرد.

به این ترتیب دامنه نزاع بین دولت تاجیکستان و نیرو های مخالف گسترده شد و به مناطق روستایی اطراف دوشنبه رسید. هم چنین نیروهای مخالف مانند حزب نهضت اسلامی تاجیکستان، حزب دموکراتیک متمایل به غرب، جنبش ناسیونالیستی رستاخیز و گروه جدایی طلب لعل بدخشان متحد شده و اپوزیسیون متحد تاجیک را به وجود آوردند که در پی خاتمه جنگ که با وساطت سازمان ملل و مشارکت فعال و میانجی‌گری جمهوری اسلامی ایران و روسیه صورت پذیرفت حدود 30 درصد سمت های ارشد دولتی به این گروه رسید که سهم نهضت اسلامی تاجیکستان از همه بیشتر بود و به طور مثال حاجی اکبر تورجان زاده از اعضای برجسته نهضت اسلامی معاون نخست وزیر شد.(1)

 پایان جنگ و سرانجام حزب نهضت اسلامی تاجیکستان

عده ای معتقدند که با بررسی دقیق جنگ داخلی در تاجیکستان متوجه می شویم که نمی توان این جنگ را به طور کامل جنگ اسلام و سکولاریسم تفسیر کرد زیرا برخی از رهبران مسلمان علی رغم مشی سکولار و البته کمونیستی دولت تاجیکستان به آن وفادار ماندند و از آن طرف نیز گروه هایی مانند حزب دموکراتیک با مشی سکولاریستی و خواهان نزدیکی به غرب با نهضت اسلامی تاجیکستان متحد شدند و علیه نیروهای دولتی جنگیدند، اما در واقع این استدلال تا حدی مخدوش بوده و ماهیت اعتقادی در این جنگ نقش عمده ای داشته. در واقع بسیاری از کمونیست های تندرو برای ریشه کن کردن اسلام از حیات عمومی جامعه می جنگیدند و بسیاری از اسلام گراهای تاجیک حاضر در جنگ نیز هوای برپایی دولت اسلامی در سر داشتند.

به طور کلی هرچند در سال های ابتدایی پس از جنگ امامعلی رحمان سعی می کرد که طوری رفتار کند که این گونه برداشت نشود که وی به دنبال انتقام گیری از اسلام گرایان است اما اقدام وی در سال 1998 تا حدی حامل همین پیام و سعی او برای کنترل اسلام گراها براورد شد.در این سال دولت تاجیکستان موسسه ی سرخطیب که شامل سران مساجد نواحی بود را منحل کرد و شورای علما مشتمل بر علمای اسلامی برجسته را تاسیس کرد که شورا تحت اداره ی کمیته‌ی دولتی امور دینی قرار گرفت و به نوعی با از دست دادن استقلال خود به مرکزی کاملا دولتی تبدیل شد. هم چنین امامعلی رحمان رئیس جمهور در جشن یازدهمین سالگرد استقلال کشور اعلام کرد «جنگ علیه تروریسم و افراط گرایی مذهبی یکی از اولویت های مهم در تاجیکستان است.»(1)

در سال های اخیر میدان جدید تقابل دولت با نهضت اسلامی در نواحی شمالی کشور که نهضت در آن طرفداران بسیاری دارد در حال رخ نمایی است.به طور مثال در انتخابات پارلمانی سال 2000  در روستایی در این منطقه به نام چارکو حزب نهضت اسلامی 93 در صد آرا را به خود اختصاص داد.این اتفاق که موجبات نگرانی دولتمردان تاجیک از این نواحی شده بود جبهه جدیدی علیه سرکوب اسلام گرایان به ویژه بعد از سال 2002 پدید آورد.

در مورد سرنوشت حزب نهضت اسلامی تاجیکستان نیز باید گفت این حزب با توجه به محبوبیتی که در بین مردم داشت در انتخابات پارلمانی فوریه ی سال 2000 توانست حدود دو سوم کرسی های مجلس نمایندگان را تصاحب کند.

این حزب هم چنین در انتخابات سال 2005 نیز یک بار دیگر موفقیت خود را تکرار کرد که این موارد موجب وحشت دولت تاجیکستان و تلاش برای محدود کردن نهضت شد و فشارها بر این جریان فزونی یافت و نهایتا دادگاه عالی تاجیکستان در سال 2015 با ادعای (تلاش برای اقدامات تروریستی) فعالیت این حزب را غیرقانونی اعلام کرد. در بخشی از اطلاعیه ی دادگاه عالی تاجیکستان آمده است:

حزب نهضت اسلامی تاجیکستان 4 دسامبر سال 1991 تشکیل شده، سال‌های 1992تا 1997 در قلمرو جمهوری اسلامی افغانستان فعالیت کرده‌اند. پس از امضای توافق‌نامه استقرار صلح و رضایت ملی مجددا فعالیت آن در تاجیکستان آغاز و 28 سپتامبر سال 1999 و 15 اکتبر سال 2003 به عنوان یک حزب سیاسی در وزارت دادگستری ثبت شد. اگرچه در آیین‌نامه حزب نهضت اسلامی از حفظ استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، حمایت از تمامیت ارضی تاجیکستان، حمایت از استقرار صلح، تامین وحدت ملی در کشور گفته شده است، اما در سال‌های اخیر اعضای این حزب دست به اقداماتی خلاف قانون تاجیکستان از جمله اعمال حرکات تروریستی و افراطی و تهدید امنیت تاجیکستان را در برنامه خود داشته‌اند.»(2)

این اتفاق در حالی می افتد که یکی از انتقاداتی که به محی الدین کبیری رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان توسط برخی از افراد وارد می شد این نکته بود که وی اهل مماشات بیش از حد با دولت است و وی در پاسخ می گفت مردم خاطره ی بدی از جنگ داخلی دارند و نباید گذاشت آن فضا مجددا در ذهن مردم ایجاد شود و گفت و گو و منطق بهترین شیوه است.

البته این اتهامات با توجه به سابقه نهضت اسلامی تاجیکستان در بین مردم که به انجام کارهای عام المنفعه شناخته می شود به هیچ وجه برای مردم تاجیکستان باور پذیر نبوده و نمی توانند قبول کنند افرادی مانند محی الدین کبیری رهبر حزب و یا سید عمر حسینی معاون اول او دست به اقدامات تروریستی زده باشند و این نمایش دولت تاجیکستان برای خود مردم این کشور نیز باور پذیر نمی باشد.در واقع علت اصلی محکومیت حزب و ممنوعیت فعالیت کردن آن و هم چنین تحت تعقیب قرار گرفتن اعضای حزب را می توان در محبوبیت روز افزون حزب جست جو کرد.

همچنین باید در نظر داشت در کشوری مانند تاجیکستان که دولت کوچکترین انتقادی را برنمی تابد افرادی مانند محی الدین کبیری و سید عمر حسینی انتقادات صریح و بی پرده ای را در پارلمان نسبت به حکومت انجام می دادند.

به طور خاص یکی از مواردی که حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به آن معترض بود و با بی توجهی دولت تاجیکستان مواجه می شد این مساله بود که دولت به توافق مبنی بر تقسیم دولت بعد از جنگ داخلی پایبند نمانده است.

علاوه بر این، جریان حزب نهضت اسلامی تاجیکستان ارتباط معنوی نزدیکی با انقلاب اسلامی ایران داشته که این عامل نیز در  ترس دولت تاجیکستان و در نتیجه اقدام برای سرکوب حزب موثر بوده است.در همین راستا می توان به جمله ی محی الدین کبیری رهبر حزب اشاره کرد که پانزده خرداد سال 93 به مناسبت ایام رحلت حضرت امام(ره) در مصاحبه با خبرگزاری فارس می‌گوید:
حوادث سال‌های اخیر جهان اسلام و به طور خاص تحولات مصر، تونس، لیبی، یمن و سوریه نشان داد که انقلاب‌های مردمی نمی‌توانند تنها با مدیریت به نتیجه برسند، بلکه نیاز به رهبری دارند. من معتقدم که اگر جهان اسلام رهبری مثل امام راحل(ره) می‌داشت، خیلی از قضایای کشورهای مسلمان و از جمله مصر، سوریه و افغانستان تا به این میزان بحرانی نمی‌شد. به این دلیل است که می‌خواهم روی این نکته باز هم تاکید داشته باشم که هر مقداری فاصله ما با انقلاب اسلامی ایران و زمان زندگی امام خمینی(ره) بیشتر می‌شود، همان مقدار بر اهمیت موضوع پی می‌بریم و درک می‌کنیم که همواره مسلمانان نیازمند شخصیتی نظیر ایشان می‌باشند.(3)

محی الدین کبیری هم چنین در جریان اجلاس جهانی بیداری اسلامی در سال 1394 به ایران سفر کرده و همراه با سایر مهمانان این همایش به دیدار رهبر انقلاب می رود. حضور کبیری در ایران با اعتراض دولت تاجیکستان مواجه شد که البته از نظر جمهوری اسلامی ایران این اعتراض مردود می باشد زیرا محی الدین کبیری معاون آقای ولایتی در مجمع جهانی بیداری اسلامی می باشد و انتخاب ایشان در زمان قانونی بودن حزب در تاجیکستان صورت گرفته است ضمن اینکه در همان اجلاس رئیس کمیته ی دین تاجیکستان که نهاد دولتی محسوب شده و زیر نظر دولت تاجیکستان کار می کند نیز حضور داشته و چیز پنهانی وجود ندارد.

دادگاه تاجیکستان هم چنین در محاکمه ای نمایشی در اواخر فروردین ماه سال 1395 تمام رهبران اصلی حزب و فعالین نشریه ی نجات به عنوان تریبون حزب  را به مجازات هایی سنگین مانند حبس ابد و زندان های طولانی مدت محکوم کرد. علی رغم روند پیش گرفته شده از سوی دولت تاجیکستان به نظر می رسد نهضت اسلامی هم چنان محبوبیت زیادی در بین مردم تاجیکستان دارد و اتهامات دولت برای آنها باور پذیر نبوده است.

در واقع دولت تاجیکستان با محدود کردن و ممنوع کردن حزبی مانند نهضت اسلامی تاجیکستان که طبق معاهده‌ی صلح بعد از جنگ داخلی ملزم به استفاده از اعضای آن در امور دولتی بود و انتخابات گوناگون نشان دهنده محبوبیت این حزب بوده است می تواند مردم تاجیکستان را بیشتر به این نتیجه برساند که طریق گفت وگو و کارهای فرهنگی با وجود دولت حاضر بی فایده بوده و آنها را به رادیکال شدن و خشونت بیشتر علیه دولت و نزدیک شدن به سازمان هایی که  واقعا مشی افراطی دارند مانند «جنبش اسلامی ازبکستان» که در این منطقه فعال هست سوق دهد و این امر زنگ خطر را برای دولت مردان تاجیکستان به صدا در خواهد آورد.

پی‌نوشت:
1.  اسلام­گرایی در آسیای مرکزی، کاراجیانس، امانوئل
2. حزب نهضت اسلامی تاجیکستان تعطیل شد، خبرگزاری فارس
3. چرا انقلاب‌های تونس، مصر، لیبی و یمن نیمه‌کاره ماند؟، مشرق نیوز