مهارت جستجوگری
اول اینکه بدانیم هفت مهارت معرفی شده در واقع الگوهایی هستندکه سعی دارند قابلیت جستجوگری را مدل کنند و مانند هر مدل دیگری بسیار ساده تر از آن چیزی هستند که در واقعیت اتفاق می افتد.
✅ مهارت اول: مشاهده
تعریف: جمع آوری اطلاعات به کمک حواس پنجگانه و ابزار های مناسب (مانند عدسی، میکروسکوپ، دما سنج، خط کش،....) در مورد اجسام، پدیده ها و اتفاقات.
زیر مهارت ها: جمع آوری مدارک، تشخیص تفاوت ها و شباهت ها، طبقه بندی، اندازه گیری، شناسایی مشاهدات مربوط
مثال: ثبت کردن تفاوت ها و شباهت های یک شیشه مات و یک شیشه شفاف
مثال: آب رها شده از ارتفاع پنج متر از آب رها شده از ارتفاع چهار متر شن بیشتری را با خود می شوید و می برد. آب رها شده از هشت متر از آب رها شده از ارتفاع شش متر شن بیشتری را با خود می شود و می برد.
✅ مهارت دوم: طرح سوالات پژوهشی
تعریف: مطرح کردن سوال راجع به یک شی، یک پدیده یا یک اتفاق
زیر مهارت ها: تشخیص بین سوالاتی که پاسخ به آن ها به پژوهش منجر می شود و سوالاتی که این گونه نیستند، پیشنهاد کردن روشی که می تواند منجر به پاسخ و راه حل یک مساله پژوهشی شود، تبدیل سوالی که پژوهشی نیست به سوالی که پاسخ به آن نیازمند پژوهش است.
مثال: آیا یخ با ریختن نمک روی آن زودتر ذوب می شود یا بدون ریختن نمک؟
آیا آب رها شده از ارتفاع زیادتر شن بیشتری را می شوید و با خود می برد.
✅ مهارت سوم: فرضیه سازی
تعریف: مطرح کردن یک توضیح غیر قطعی بر مبنای تجربه در مورد یک شی، یک پدیده یا یک اتفاق. البته فرضیه داده شده باید قابل آزمایش باشد.
زیر مهارت ها: ارائه یک مدل برای واضح ساختن یک ایده، توضیح مدارک و شواهدی که بر مبنای آن ها فرضیه مورد نظر ساخته شده است.
مثال: افزایش سطح یخ باعث سریع شدن ذوب یخ می شود. این فرضیه برای توضیح این پدیده است که چرا یخ خرد شده زود تر از یخ قالبی ذوب می شود.
مثال: آب رها شده از ارتفاع زیاد تر شن بیشتری را با خود می شوید و می برد.
✅ مهارت چهارم: پیش بینی
تعریف: پیش بینی در مورد نتایج آتی یک پدیده، مبتنی بر مدارک و شواهد یا بر مبنای فرضیه داده شده. پیش بینی مبتنی بر فرضیه، به ما کمک می کند که بتوانیم یک آزمایش برای آزمودن فرضیه مان طراحی کنیم. توجه کنید که پیش بینی در اینجا با یک حدس بدون پایه و اساس تفاوت دارد. ضمنا فرضیه و پیش بینی هم یکی نیستند بلکه فرضیه توضیحی است در مورد آن چه اتفاق افتاده و پیش بینی، انتظار ما را از آنچه می تواند رخ دهد، بیان می کند.
زیر مهارت ها: طرح منطقی پیش بینی بر مبنای مدارک و شواهد، طرح پیش بینی به منظور آزمایش فرضیه داده شده.
مثال: بر مبنای فرضیه ای که در مثال فرضیه سازی آمده است، پیش بینی می کنیم که آب رها شده از ارتفاع شش متری شن بیشتری را نسبت به آّب رها شده از ارتفاع پنج متری با خود می شوید و می برد.
✅ مهارت پنجم: طرح و انجام آزمایش
تعریف: طرح یک روش برای تست فرضیه داده شده. طرح رویه ای برای جمع آوری داده های مفید.
زیر مهارت ها: تشخیص و کنترل متغیر های مربوط، استفاده از ابزارهای اندازه گیری.
مثال: قرار دادن چهار ظرف مشابه یخ در کنار همدیگر، ریختن یک تا چهار قاشق نمک به ترتیب در آن ها. این کار فرضیه ایی را بررسی می کند که می گوید میزان نمک ریخته شده روی یخ با میزان یخ ذوب شده، به طور مستقیم متناسب است.
✅ مهارت ششم: تعبیر و تفسیر
تعریف: ارزیابی داده های به دست آمده بر مبنای شواهد و مدارک برای نتیجه گیری کردن. تشخیص یک الگو یا معنا در مجموعه داده ها. جواب دادن به این سوال که یافته های پژوهشی چه چیزی به ما می گویند.
زیر مهارت ها: تعبیر آماری داده ها، تشخیص اشتباهات انسانی خطاهای تجربی در حین پژوهش، ارزیابی فرضیه بر مبنای داده های به دست آمده، توصیه به بررسی بیشتر در صورت لزوم.
مثال: بعد از بررسی اینکه آیا نمک میزان ذوب یخ را افزایش می دهد، داده ها را برای فهمیدن اینکه نمک باعث کاهش نقطه ذوب یخ می شود، تعبیر کنیم.
✅ مهارت هفتم: برقراری ارتباط با دیگران برای توضیح دادن آنچه انجام شده است
تعریف: ارائه مشاهدات، ایده ها، مدل های تئوری یا نتیجه گیری ها به وسیله صحبت کردن، نوشتن، کشیدن تصاویر، ساختن ماکت و ....
زیر مهارت ها: صحبت کردن با فردی که دانش بیشتری دارد. استفاده از منابع دیگر، ارائه گزارش، ساخت جدول داده ها، تهیه نمودار
مثال: توضیح رابطه میزان نمک و یخ ذوب شده با نوشتن در مورد آن یا با کشیدن یک نمودار.
📌 در پایان این درس ذکر چند نکته اهمیت زیادی دارد:
اول این که بدانیم هفت مهارت معرفی شده در واقع الگوهایی هستندکه سعی دارند قابلیت جستجوگری را مدل کنند و مانند هر مدل دیگری بسیار ساده تر از آن چیزی هستند که در واقعیت اتفاق می افتد. به عبارت دیگر ممکن است شکل این مهارتها در هنگام برخورد با هر مساله تغییرکند، همیشه به این منظمی اتفاق نیفتند، در همدیگر ترکیب شوند و به راحتی قابل جدا سازی نباشند و حتی زیر- مهارتهای تعریف شده برای هر مهارت ممکن است به عنوان بخشی از دیگر مهارتها نیز مورد استفاده قرار بگیرند. مثلا،ممکن است زیر-مهارت طبقه بندی که در بخش مهارت مشاهده آورده شده، در هنگام تحلیل داده های مربوط به یک آزمایش نیز استفاده شود.
دوم این که قابلیت جستجوگری یا مهارتهای جستجوگری، همان طور که از اسمشان پیدا است، ازجنس مهارت هستند و فقط با انجام یاد گرفته می شوند و خواندن متنهایی شبیه به این متن، بدون انجام جستجوگری عملی، هیچ کمکی به افزایش قابلیت جستجوگری شما نخواهد کرد. کمکی که این قبیل اطلاعات به شما می کند این است که بتوانید بعد از انجام جستجوگری قدرت تفکر انتقادی خود را راجع به جستجوگری افزایش دهید و تفکر انتقادی هم به شما کمک خواهد کرد که از قابلیت جستجوگری خود در شرایط جدید، بهتر استفاده کنید.
مرکز یادگیری سایت تبیان