تبیان، دستیار زندگی

«کاملا دخترونه» گاهی زنانه و گاهی بدون هویت!

برنامه تلویزیونی «کاملا دخترونه» با اجرای مژده لواسانی روی آنتن رسانه ملی رفته است. این برنامه چالش‌های بسیاری بر سر مسئله جنسیت دارد، چالش‌هایی که ارتباطش با هویت و واقعیت دخترانه مشخص نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
برنامه کاملا دخترونه


هویت  و ساختار مجزا در ساخت هر برنامه تلویزیونی مسئله‌ای اساسی به شمار می‌رود. اگر دور از هر قضاوت کلی برنامه «کاملا دخترونه» را به صورت جزئی بررسی کنیم، می‌توانیم به تحلیل دقیقی از چگونگی هویت و گفتمان برنامه «کاملا دخترونه» دست یابیم.

در وحله نخست،‌از گزارش‌ها و نحوه حضور مهمانان در این مجموعه برنامه می‌توان دریافت  یکی از گرایشات اصلی برنامه «کاملا دخترونه» استقلال زنانه است. گزارشی که در قسمت نخست برنامه قبل از حضور مهمان در این برنامه پخش می‌شود، تاکید واضحی روی این موضوع دارد.

در قسمت نخست این برنامه، خانم فائزه معینی به عنوان کار آفرین به همراه دختر خواهرش، به برنامه دعوت می‌شوند. مجری مشغول بازی با مهمانان می‌شود و از مهمانان می‌خواهد حروف درهم ریخته‌ای که نام یک سریال است را کنار هم قرار دهند و بعد قرار می‌شود که مهمان جعبه‌ای شیرینی را در ظرف قرار دهد؛ مجری روی به مهمانان می‌گوید: تو هر گونه شیرینی را بچینی برنده این مسابقه هستی. حال سئوال این است که آیا در اجرای این مسابقه جذابیتی وجود دارد؟ آیا بحث رقابت در برنامه جدی است؟ یا اینکه مجری توان اداره یک برنامه گفت و ‌گو محور اجتماعی را ندارد!

 اگرچه در جمع بندی این گفت‌وگو به نظر می‌رسد مسئله اصلی اشتغال زایی زنانه است که به صورت عمومی دغدغه مهمی محسوب می‌شود اما در لابه‌لای گفتگو‌ها به صورت نه چندان گل درشت، اشاره اصلی برنامه به این موضوع است که مهمان برنامه با کارآفرینی،  همسرش را در استارت‌آپ میوه فروشی مجازی خودش استخدام کرده است و شوهر به صورت یکی از زیردستان مهمان دعوت شده فعالیت می‌کند! در چنین مواردی باید قضاوت را به مخاطبان سپرد که چه نتیجه‌ای از برنامه دریافت می‌کنند. آیا به بهانه نمایش اقتدار زنان، حرمت مردان حفظ می‌شود؟ در حالت عادی اتفاق خاص نمی‌افتد اما اشارات مجری، بی جهت مفهوم مرد ذلیلی  در کفه سبک ترازو قرار می‌‌گیرد!

همچنین زیرنویس‌هایی در قسمت نخست برنامه مورد استفاده قرار گرفته است. در این زیرنویس‌ها از مخاطبان می‌پرسند تمایل دارند در مورد چه موضوعاتی در این برنامه صحبت شود. با این پرسش‌ این‌گونه به ذهن متبادر می‌شود که شاید سازندگان هیچ ایده‌ خاصی برای یک دسته بندی جنسیتی، برای یک برنامه خاص ندارند! در واقع هر برنامه سازی حداقل با یک نقشه‌ راه - حتی کوتاه مدت-  باید اقدام به برنامه سازی کند. البته شاید گفته‌ شود که برای تشریک مساعی مخاطبان با برنامه این پرسش طراحی شده است اما نمی‌توان انکار کرد که این‌گونه پرسش‌ها نمایانگر آن است که هیچ نقشه راهی در میان نیست.

استمرار رصد برنامه‌ای کاملا دخترانه نشان می‌دهد که شوربختانه موضوع ورود زنان به ورزشگاه‌ها در برنامه دوم تبدیل به محور اصلی برنامه می‌شود. حال این که این موضوع، چند درصد نیاز روز دختران جامعه را شامل شده و می‌شود، پرسشی است که برنامه سازان و طراحان این برنامه باید پاسخ‌گوی آن باشند.متناسب با این سوژه فرشته کریمی فوتبالیست و یکی از شاگردان نوجوانش وارد استودیو می‌شوند. سوابق مهمان به صورت پراکنده در برنامه مطرح می‌شود . 

نکته قابل تامل این که مسابقه پوست کندن سیب‌زمینی یکی از آیتم‌های  قسمت سوم این برنامه شده است! وقتی برنامه در ساختار جلوه رقابتی ندارد مشخص نیست این آیتم‌ها چه ارتباطی می‌تواند با نحوه حضور مهمانان داشته باشد و به نظر می‌آید سایه سنگین بازی‌های عبثی که برخی مجریان، در شبکه‌های فارسی زبان باب کرده‌اند، روی کنکاش دخترانگی سایه افکنده است. 

موضوع قسمت سوم این برنامه به دو دانشجوی دوقلو عاطفه و فاطمه بامری‌نژاد اختصاص دارد، اما مجری مسیری را برای تشریح وضعیت خاص این دو دختر دانشجو نمی‌گشاید و تنها هنرنمایی مهمانان این است که در مقابل دوربین یک ضرب سیب زمینی پوست بکنند. مشخص است که مهمانان، با  تعریف ویژگی خاصشان، مقابل دوربین نرفته‌اند اما مجری از سوژه بکر  و مهمانان دعوت شده به برنامه‌، نمی‌تواند بهره برداری کند. 

 ساختار آشفته برنامه زمانی نمود پیدا می‌کند که  مجری از خواهران بامری نژاد می‌خواهد در مسابقه گوش دادن به موسیقی معکوس (ریورس) شرکت کنند. اما این دو خواهر اذعان دارند که موسیقی گوش نمی‌دهند، مجری با ترفند خاصی، این وضعیت را به صورت خاصی به چالش می‌کشد.  نکته جالب اینجاست که بسیاری از مهمانانی که به مسابقه موسیقی دعوت می‌شوند، عمدتا قطعاتی را که برای آنان پخش می‌شود  نشنیده‌اند!

البته خبرخوانی در این برنامه نیز قابل نقد است. خبرخوانی در این برنامه اختصاص به اخباری دارد که درباره زنان و دختران است و در هر سه قسمت، مجری خود را ملزم به خواندن خبری از حوزه فعالیت معصومه ابتکار می‌داند! خبرخوانی نیز در قسمت چهارم از قالب تخصصی خود خارج می‌شود و حمید هیراد محور این بخش می‌شود که به صورت مشخص به این برنامه ربطی ندارد و «کاملا دخترونه» تبدیل به حالا خورشید 2 می‌شود. 

از سوی دیگر، حضور نفسیه عبادی آشپز در برنامه چهارم و گپ و گفت مجری درباره آشپزی با او ماهیت برنامه را از «کاملا دخترونه» به «به خانه برمی‌گردیم» و تا حدودی به  آیتم‌های آشپزی شبکه نمایش با اجرای بهمن هاشمی سوق می‌دهد. خط اصلی تحلیل این برنامه ترکیبی دست یازدیدن بی هویت است و نمی‌تواند هویت مستقلی داشته باشد.

به راستی کادو کردن آقایان به عنوان میان برنامه چه جذابیتی می‌تواند در یک برنامه دخترانه داشته باشد؟ «کاملا دخترونه» اصرار دارد، مردان کارهای زنانه  را نمی‌توانند انجام دهند اما زنان می‌توانند کارهای مردانه انجام دهند.

بخش گوش دادن به موسیقی معکوس به تدریج به معضل بزرگی در این برنامه می‌شود و در اغلب موارد ریتم برنامه و همان گفت‌وگوهای دم دستی را از بین می‌برد. برنامه ارائه شده در مورد آشپزی نه به صورت تخصصی درباره آشپزی است و نه درباره حواشی آن. از سوی دیگر عدم تسلط مجری موجب می شود که تمام بحث‌ها،شکل پراکنده‌ای به خود بگیرد.

دکتر هدی دوست محمدی در برنامه بعدی حضور دارد، مجری افتخارات زندگی او را با تحصیل در رشته پسرانه مکانیک می‌شمارد. مهمان هم اعتقاد دارد که رشته مکانیک نباید در مرزبندی‌های جنسیتی قرار بگیرد. مشخص است که مسیر برنامه رو به دخترانگی نیست و تبلیغ  نوعی پسرانگی، از مزیت‌های دخترانگی محسوب می‌شود.

از طرفی رصد سیر این برنامه نشان می‌دهد که نقطه تمرکز و موفقیت در مجموعه برنامه «کاملا دخترونه» روی استارآپ‌هاست و سازندگان توانایی پیدا کردن چهره‌های غیر متعارفی را ندارند و متمرکز روی چهره‌های ورزشی متوسط و استارآپ‌های  مجازی هستند، از سایت فروش میوه، اپلیکیشن پزشکی و آشپزی در فضای اینستاگرام .

سئوال مهم برنامه از مخاطبان  درباره شیوه  رانندگی دختران است و همه باید در این همه پرسی  شرکت کنند. روند این بی هدفی و پوچی در خلق منجر به قسمت ششم می‌شود که دوربین به سراغ آقایان برای عمل کادو کردن می رود. در گزارش میانی دیگری سراغ آقایان می‌روند که ببیند آنها نقاشی کردن بلد هستند یا خیر.

یک لغت فرنگی میان برنامه‌سازان تلویزیونی به نام «فان» رایج است که برنامه‌سازان سیما باید آن را در سرلوحه کارشان قرار دهند. به همین دلیل ورود چنین تفکری نه برنامه را «فان» می‌کند نه تخصصی.

وقتی به دسته‌بندی در رسانه ملی آن هم به دسته‌بندی جنسیتی،دچار می‌شویم چنین سیکلی کاملا طبیعی است!چون  در برگزاری یک فراخوان ساده هم دقت‌های لازم را نداریم. شیرینی پزان و آشپزها چندین بار به این برنامه دعوت می‌شود و بعد سویه برنامه به سمت برندگان کنکور و کارشناسان انتخاب رشته  گردش می‌کند و سوژه ها و موضوعات ناگهان شکل در برنامه حالا خورشید، در کاملا دخترونه تکرار می‌شود.

در میان گزارش‌های مردمی ساعت حضور دختران و بانوان در بیرون از خانه نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. یکی از دختران در مقابل دوربین می‌گوید دائما به ما می‌گویند چرا دختر تا این وقت شب باید بیرون باشد، مردم چه می‌گویند! آیا تهیه چنین برنامه‌هایی  مغایر با ارزش های اجتماعی و فرهنگ عامه نیست؟

منبع: خبرگزاری تسنیم/ سعیده مقدم