تبیان، دستیار زندگی

نگاهی بر کتاب خاطرات اسرای عراقی در ایران

مهمان‌نوازی ایرانی‌ها از اسرای عراقی باید به جهان معرفی شود

انتشار کتاب خاطرات اسرای عراقی چهره واقعی ایران را در دفاع مقدس به‌خوبی نشان می‌دهد. از همین رو با ترجمه این کتاب‌ها می‌توان با سیاست‌های رسانه‌ای غرب پیرامون ایران‌هراسی مقابله کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
مهمان‌نوازی ایرانی‌ها از اسرای عراقی باید به جهان معرفی شود

 31 شهریور 1359 تاریخی سرنوشت ساز برای دو کشور ایران و عراق است. در این روز ارتش بعث عراق به دستور صدام حسین به سوی ایران آتش گشود و یک جنگ هشت ساله را بر ایران تحمیل کرد. در سال های جنگ سرنوشت بسیاری از انسان ها تغییر کرد، خانواده های بسیاری فرزندان و همسران خود را از دست دادند، عده ای جانباز شدند و تعدادی نیز به اسارت دشمن در آمدند. آزادگان افرادی هستند که جنگ را از زاویه‌ای دیگری دیده و نقل می کنند، به عبارتی ادامه جنگ در پشت خاکریز و خط مقدم را در زندان های عراق و اداره استخبارات رژیم بعث گذرانده‌اند. بسیاری از آن‌ها زیر شکنجه های سنگین به شهادت رسیده و تعدادی دیگر نیز به دلیل تحمل رنج ها و فشارهای جسمی و روحی بعد از دوران اسارت دچار مشکلات گوناگون شدند. اما چیزی که از همه اهمیت بیشتری دارد خاطرات و نقل آن‌ها به عنوان تاریخ شفاهی دفاع مقدس از زبان آن‌هاست، آزادگان سرافراز کشور با بیان خاطرات خود به اتفاقات و ناگفته هایی می پردازند که در میان سلول ها و زندان های عراق باقی مانده است و باید با بازگو کردن آن‌ها این اتفاقات در تاریخ ماندگار و برای نسل های آینده به یادگار باقی بماند. از همین رو بسیاری از آزادگان با نقل خاطرات خود مقدمه چاپ یک کتاب را فراهم کردند که امروز با ورق زدن آن‌ها می توان به بسیاری از لایه های پنهان جنگ پی برد و از اتفاقات آن دوران آگاه شد.

جنگ و نقل خاطرات آن به همین جا ختم نمی شود، بعد سرنگونی صدام حسین و وقوع تغییرات سیاسی و اجتماعی در کشور عراق بسیاری از سربازان و افراد رده میانی ارتش بعث نیز زبان گشوده از ناگفته های جنگ ایران و عراق حرف‌های بسیاری زدند. یکی از نخستین اقشاری که برای بیان خاطرات خود پیشگام شدند اسرای عراقی بودند که چندسالی را در ایران سپری کرده و با فرهنگ و مهمان‌نوازی ایرانی ها به خوبی آشنا بودند. در دوران دفاع مقدس 72 هزار و 113 عراقی در 78 عملیات به اسارت ایران درآمدند که وظیفه نگهداری از آن‌ها به ارتش جمهوری اسلامی ایران محول شده بود. 

ارتش از سوم فروردین سال 59 تا پایان سال 82 در یک دوره زمانی بیست و چهار ساله، نسبت به نگهداری اسیران یا به عبارتی، مهمانان عراقی اقدام کرده و طی این مدت با اسرای عراقی به گونه‌ای مدارا کرده و سنگ صبور آنان شده و در حوزه رفتاری، چنان الگویی را ارائه کرده‌اند که حدود 15 درصد از مجموعه اسرا، حاضر به بازگشت به کشور خود نشده و در این میان تعداد 7 هزار و 500 نفر از آنان، با آگاهی از تمامی مخاطراتی که از این بابت از سوی رژیم بعث عراق متوجه خانواده‌شان در عراق می‌شد، رسماً با صلیب سرخ جهانی مصاحبه کرده و درخواست کتبی مبنی بر عدم تمایل به بازگشت به عراق را به آن‌ها ارائه دادند.

در این بین عراقی‌هایی هم بودند که به رزمندگان اسلام پیوستند؛ «سمیر ابواحمد الغامدی» راننده نفربر سنگین گردان 181 از یگان دوم سپاه چهارم بازسازی شده ارتش عراق که هم‌اکنون در محلات اختیار وطن کرده، «علی الصمدانی» افسر توپخانه در غرب، «شاهین‌محمد المحمدی» و سرانجام «ابو عقیل» از جمله این جوانمردان هستند که به جمهوری اسلامی ایران پناهنده شده و بعد از مدتی از کمپ اسرا خارج و به عنوان احرار به زندگی خویش ادامه داد.

در این میان بسیاری از اسرای عراقی خاطرات خود را نقل کرده اند که این خاطرات نیز می تواند به گنجیه مکتوب تاریخ شفاهی دفاع مقدس اضافه شود. یکی از این کتاب ها، «مدال و مرخصی» است که توسط هدایت الله بهبودی به رشته تحریر در آمده است. اما کتاب «مدال و مرخصی» با تغییر زاویه دید، جنگ ایران و عراق را از آن‌سوی خاکریزهای دشمن به تصویر کشیده است. کتاب بسیار کم‌حجم است اما خواندن خاطرات کوتاه یک اسیر عراقی که شاید به‌ درخواست خودش نام او در کتاب برده نشده، مهر تاییدی است بر رشادت و از خودگذشتگی سربازان ایرانی در طول هشت سال دفاع مقدس. تغییر زاویه دید و مشاهده نبرد از دید طرفین، باعث پررنگ‌تر شدن جنبه‌های انسانی در ادبیات جنگ می‌شود. نمونه چنین نگرشی را قبلا در سینما و در دوگانه کلینت ایستوود به نام‌های «پرچم‌های پدران ما» و «نامه‌ای از ایوجیما» دیده بودیم. اما کتاب «مدال و مرخصی» هدایت‌الله بهبودی، پیامی فرا‌تر از این دارد و تنها در پی نشان‌دادن تشابهات انسانی میان سربازان دو سوی جبهه نیست. زیرا در این نبرد، یکی از طرفین نه تنها برای دفاع از وطن، ‌بلکه برای حفظ آرمان خود می‌جنگد و طرف دیگر به حکم وظیفه در جنگ حاضر است. به همین دلیل، میل به نبرد و مقاومت در میان رزمنده ایرانی تا آنجاست که یک‌تنه در مقابل لشکری می‌ایستد و شاید کشف همین حقیقت است که باعث می‌شود سرباز عراقی، به میل خود تسلیم رزمندگان ایرانی شود.

«عبور از آخرین خاکریز» عنوان کتاب دیگری است که  هشت سال جنگ تحمیلی را از زبان یک اسیر عراقی در ایران روایت می کند. دکتر احمد عبدالرحمن اسیر عراقی  است که خاطراتش را  به قلم محمد حسین زوار کعبه در قالب کتاب به چاپ رسانده است..

ماجرای کتاب «عبور از آخرین خاکریز» اما با این حکایت تفاوت زیادی دارد. در این کتاب دکتر احمد عبدالرحمن در لحظات پایانی جنگ میان کشورش عراق و ایران، خود و دوست مجروحش را تسلیم رزمندگان ایرانی می‌کند. او که به عنوان یک پزشک در این جنگ حضور پیدا کرده است، روایتی مفصل، دقیق و خارج از نگاه‌های معمول نظامی دارد. می‌توان نوشته‌های او را دارای نگاهی متفاوت نسبت به دیگر مجموعه خاطرات عراقیان درباره جنگ با ایران دانست. چرا که او با نگاهی متفاوت و با موشکافی یک پزشک به بررسی وقایع می‌پردازد و در روایتش رگه‌هایی از یک نگاه انسانی به چشم می‌خورد. از طرف دیگر هرجا که احساس می‌کند مخاطب نیاز به توضیح بیشتری دارد وقایع را شرح و تحلیل می‌کند. کتاب با زبانی شیوا، شیرین و جذاب تدوین شده ‌است و از نکات جالب آن می‌توان به پایان‌بندی آن اشاره کرد که این پزشک خود را به رزمندگان ایران رسانده و درباره وضعیت محاصره عراقی‌ها در خرمشهر اطلاعاتی جالب و قابل تامل بیان می‌کند. گام‌هایی به سوی سرنوشتی نامعلوم، مشکل قدیمی، طبل‌های جنگ به صدا درمی‌آید، سپتامبر سیاهی دیگر، پرهیز از نتیجه‌گیری شتابزده، بی‌درنگ به سمت دوزخ، سقوط در جهنم، رویایی که به کابوسی مبدل شد، به سمت خرمشهر و آبادان، ایرانی‌ها حمله می‌کنند، ولی ...، نزدیکی به خط آتش و ... از بخش‌های این کتاب به شمار می‌رود.

نقل خاطرات اسرای عراقی و حتی سربازان و فرماندهان بعثی که در جنگ ایران حضور داشتند می تواند به ابعاد ناشناخته و ناگفته جنگ ایران و عراق  بپردازد. اینکه خاطرات عراقی ها به کتاب تبدیل شود و بتوان این خاطرات را به زبان های گوناگون به چاپ رساند می تواند سندی معتبر علیه تبلیغات سیاه رسانه ای غرب باشد، کسانی که ایران را حامی تروریسم و خشونت می دانند و افکار عمومی را با چنین حرف های مسموم می کنند از دیده شدن چهره واقعی جمهوری اسلامی ایران ترس دارند؛ کشوری که با اسرای جنگی کشور متهاجم چنان رفتاری کرده است که بسیاری از آن‌ها علاقه ای به بازگشت به کشور خودشان نداشتند. اگر این کتاب ها به دست انسان های روشن ضمیر در سراسر جهان برسد به طور قطع تمامی نقشه های ایران هراسی نقش بر آب خواهد شد.

منبع :پایگاه خبری حوزه هنری