تاثیر فضای مجازی در بزهکاری کودکان جدی است
5 ساعت کار با اینترنت به ذهن جهت می دهد
این روزها، فشار روی مغزهای ما بیشتر از هر وقت دیگری شده است، نه به خاطر اینکه مشغول اندیشه های ژرف هستیم، بلکه به خاطر اینکه وقتی در اینترنت وارد سایت ها می شویم، یا وقتی با گوشی یا تبلت خودمان، یکی از پیام رسان ها را باز می کنیم، با انبوهی از اطلاعات؛ طلاعات خبری، جملات قصار، لطیفه ها، واقعیات درست و نادرست و شایعات، به صورت فشرده و در کنار هم روبرو می شویم. پردازش این اطلاعات و پرش از یکی به دیگری و نیز تصمیم گرفتن برای اینکه کدام را هضم کنیم و کدام یک را به کناری بنهیم، اصلا کار ساده ای نیست .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1397/05/28
تلفن همراه، تبلت، رایانه همراه و...جز لاینفک ترین وسایل در اختیار افراد است. جدای از بزرگسالان، کودکان نیز جزء مصرف کننده های مهم این ابزارها هستند. داشتن هر یک از وسایل تنها 20 درصد همگام شدن با تکنولوژی و بهره برداری از آنهاست. بخش اعظم استفاده از آنها را دانش و مهارت چگونگی کار کردن شامل می شود. اینکه کودک یا نوجوان و حتی بزرگسالان در مواجه با این ابزارها چه واکنش هایی دارند بیش از داشتن شان اهمیت دارد. اطلاع و آگاهی از سواد رسانه ای نه مختص کارشناسان که بیشتر از آن مختص تک تک اعضای خانواده هایی است که هر روز ساعت ها زمان خود را به یکی از رسانه های دیداری و شنیداری و مجازی اختصاص می دهند؛ شاید بتوان، سواد رسانه ای را یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد، توضیح داد. اما در مفهوم عام سواد رسانه ای مانند رژیم غذایی که افراد نسبت به آن دقیق رفتار می کنند باید مراقبت کنند. در واقع این علم به ما می گویدچه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
در چنین فضایی، یکی از سوالات جدّی که همگان باید هنگام استفاده از رسانههای مختلف از خود بپرسند، این است که ما و خانوادههایمان، رسانهها را مدیریت میکنیم یا رسانهها در حال مدیریت ما هستند؟ پاسخ صحیح، مبتنی بر سواد رسانهای و سواد فضای مجازی به این سوال، میتواند ما را در برخورد با رسانهها و نحوه تعامل سازنده و همچنین پردازش اطّلاعات آنها یاری رساند.
امّا سوال بعدی اینجا مطرح میشود که اگر سواد و مهارت کافی برخورد با رسانهها را نداشته باشیم، چطور میتوانیم از خود، خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، صیانت نماییم؟
فعالیت شدید مغزی در وبگردان، این نکته را هم روشن میکند که ژرفخوانی (کتاب خواندن) و دیگر کارهای نیازمند تمرکز پایدار در دنیای آنلاین دشوار است. ضرورت ارزیابی پیوندها و گزینههای پیمایشی متناسب، همراه با پردازش محرکهای حسی متعدد زودگذر، مستلزم هماهنگی ذهنی و تصمیمگیری مداوم است که مغز را از کار تفسیر متن یا سایر اطلاعات بازمیدارد.
چشمگیرترین قسمت ماجرا زمانی اتفاق افتاد که آزمایش شش روز بعد تکرار شد. طی این دوره محققان گروه تازهکار را واداشته بودند که روزی یک ساعت به جستجو در اینترنت و وبگردی بپردازند. اسکنها نشان دادند که آن بخش مغز این گروه که بیشتر بیتحرک بوده، اکنون فعالیت گستردهای از خود نشان میدهد؛ درست مثل گروه اینترنتبازهای کار کشته. آنها به این نتیجه رسیدند که تنها بعد از پنج روز تمرین، همان بخش مغز تازه کارهای اینترنت که فعال نبود هم فعال شد. تنها پنج ساعت پای اینترنت کافی بود که تازه کارها مغز خود را مداربندی مجدد کنند. وقتی مغز ما در برابر یک ساعت اینترنتگردی در روز، اینقدر حساس است، اگر زمان بیشتری آنلاین باشیم، چه خواهد شد؟
«ارل میلر» دانشمند علوم اعصاب در دانشگاه ام آی تی، به این نتیجه رسیده است که مغزهای ما به صورت ذاتی توانایی اانجام چند کار باهم را ندارد و برای چندکارگی طراحی و سیم کشی نشده اند؛ یعنی آن هنگام که تصور می کنیم، در آن واحد داریم چند کار را انجام می دهیم، در توهم محض هستیم و در واقع داریم خیلی سریع، از کاری به کار دیگر پرش می کنیم. همین مسئله باعث می شود که کارایی به شدت پایین بیاید و میزان هورمون هایی در بدن ما که هنگام مواجهه با تنش، ترشح می شوند، افزایش یابند. وقتی مقدار هورمون های کورتیزول و آدرنالین در بدن ما افزایش یابند، و تحت تأثیر این هورمون های عملکرد شناختی ما مختل می شود .
با این تفسیر ذهن توانایی انجام همزمان چند کار را ندارد، در سوی دیگر با دسترسی دائمی به اینترنت ذهن لذت جویی را دنبال می کند. چرا که با حجمه زیادی از اخبار و محتوای هیجانآور، سرگرمیهای خاص، متون تلگرام و اینستاگرام، محتوای پورنوگرافی و تصاویر بازیگران مشهور با پوششهای نامتعارف روبرو است. بر اساس آزمایش صورت گرفته تنها 5 ساعت کار کردن با اینترنت به ذهن انسان می تواند جهت دهی بدهد، حالا استفاده هر روزه از آن بویژه توسط کودکان ذهن شان آماده پذیریش هر مسئله ای است موجب می شود تا آنها با گستردگی از اطلاعات و تصاویری مواجه شوند که نه متناسب سن آنها است و نه دانستن ، یادگیری و دیدن آن برای شان مناسب است.
این امر موجب می شود تا کاربران، مخصوصاً اگر کودکان و کمسالان باشند، دیگر نتوانند دقایق متمادی کتاب بخوانند یا روی یک کار دیگر تمرکز داشته باشند؛ چون مغزشان برای پرش و از این سو به آن سو شدن، پرورش پیدا کرده است. در اینجاست که مدار پاداش و لذّت مغز ما، تحت این شرایط که بسیار میتواند خطرناک باشد، همیشه در پی کامجویی است که متأسفانه این موضوع در کودکان، به بلوغ زودرس منجر خواهد شد و آنان در این فضا به سمت بزهدیدگی یا بزهکار شدن پیش میروند و در طولانی مدّت، اگر به این موضوع مهم دقّت نشود،ممکن است در دام گروه ها و دوستان گرفتار و به انجام رفتارهای پرخطر دست بزنند.
خانواده ها فرزندان شان را نجات دهند
کودکان و نوجوانان در ابتدایی ترین مرحله یادگیری استفاده از وسایل به والدین خود چشم دوخته اند. اگر کنترل و خود مراقبتی از فرزندان توسط والدین صورت نگیرد آنها ممکن است با آموزه های نامناسبی مواجه شوند و از آنها پیروی کنند که زندگی آینده شان را دچار نوسانات منفی کند. ازاین رو استراتژی و نقش پدر و مادرها به صورت تعاملی در شیوه های استفاده فرزندان شان از فضای مجازی باید تعیین شده و مشخص باشد که از جمله این نقشها، میتوان به نقش فعّال هنگام حضور در فضای مجازی، نقش فعّال در تأمین امنیت فضای مجازی، نقش محدود کننده، نقش پایشگر و نظارت تکنیکی اشاره کرد.
رجوع به تجارب دیگر کشورها این مهم را نشان داده است که مشارکت والدین در فعّایتهای مجازی فرزندانشان، منجر به کاهش شدید بزهدیدگی و آسیب شده است. پژوهشی که در سال 2014 م، پروژه EUKids online، برای مقایسه خطرات فضای مجازی در سطح «اروپا» با سال 2010م. انجام شده است، مشاهده شد که تمام خطرات در طول این مدّت، رشد داشته است. این پژوهش نشان داد که در سال 2010م، 13% افراد 11 تا 16 ساله، در معرض پیامهای آزاردهنده، ابراز دشمنی و تنفّر قرار داشتهاند؛ در صورتی که این رقم در سال 2014م. به 20% رسیده است.
همچنین در این تحقیق، به نقش والدین در مواقعی که فرزندشان در فضای مجازی حضور دارد نیز پرداخته شده است. آمار زیر در اینباره قابل توجّه است:
- 98% در مورد انتشار اطّلاعات شخصی به صورت برخط، قوانینی گذاشتند؛
- 28% با فرزندشان، به خصوص دخترانشان، درباره اینکه در اینترنت چه کاری انجام میدهند، صحبت می کنند؛
- 95% وقتی فرزندشان از اینترنت استفاده میکند، کنارش حضور دارند؛
- از هر 10 والدین، یک والدین موقع استفاده اینترنت توسط کودکش، کاری انجام نمیدهد؛
- با بزرگتر شدن فرزندان، حضور والدین در استفاده از فضای مجازی کمتر میشود.
لذا خانواده ها با توجه به در دسترس بودن ابزارهای الکترونیکی و عدم منع کردن فرزندان خود از آن باید شیوه های نظارت و کنترل شان را متناسب با نوع استفاده از آنها تنظیم کنند. از این رو شیوه استفاده درست از اینترنت و شبکه های مجازی بویژه برای کودکان نیازمند دانشی مناسب از سوی والدین و مدیریت صحیح استفاده از آن توسط فرزندان شان است. گذاشتن این قوانین در خانواده و بین فرزندان تان می تواند تا حد زیادی از مسائل و مشکلاتی که اینترنت و شبکه های مجازی برای فرزندان به همراه دارد ، جلوگیری کند.
1- ایجاد قانون منع انتشار اطّلاعات خصوصی در منزل، میان والدین و فرزند در فضای مجازی؛
2- صحبت کردن خصوصی والدین با فرزند در خصوص فعّالیتهای فضای مجازی؛
3- حضور والدین در کنار فرزند هنگام استفاده از اینترنت؛
4- حضور در نزدیکی فضایی که فرزند از اینترنت استفاده میکند؛
5- تشویق کردن فرزند برای کشف و یادگیری در اینترنت به وسیله خودشان؛
6- کمک به فرزند زمانی که به مشکل بر میخورد یا در اینترنت، چیزی جستوجو میکند؛
7- توضیح دادن اینکه چرا بعضی از سایتها خوب و بعضی بد هستند؛
8- پیشنهاد روشهای صحیح برای رفتار با دیگران و رعایت حدود در فضای مجازی؛
9- کمک به فرزند، زمانی که چیزی او را در فضای مجازی اذیّت میکند و خانواده باید نقطه اعتماد و مشکلگشای فرزند باشند؛
10- صحبت کردن و آگاهی دادن به فرزند برای اینکه اگر به مشکلی در فضای مجازی برخورد کرد، چه کاری انجام دهد؛
11- اجازه دادن برای استفاده از سرویسهای مجاز در فضای مجازی، مانند دانلود نرمافزار یا موسیقی مجاز؛
12- به اشتراک گذاشتن موارد مجاز میان دوستان تأیید شده؛
13- تعیین زمان و ساعت مشخّص برای استفاده از پیامرسانها و فضای مجازی؛
14- تعیین محدوده سنّی برای پیامرسانهای داخلی و خارجی، حدّاقل از سن 14 سالگی به بعد؛
15- استفاده از ابزارهای نظارت نامحسوس، توسط والدین و فیلترینگ خانگی؛
منابع:
ماهنامه فرهنگی اعتقادی، اجتماعی موعود شماره 192 و193 .
سایت گفتگوی دینی: اینترنت با مغز ما چه می کند؟!
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. در چنین فضایی، یکی از سوالات جدّی که همگان باید هنگام استفاده از رسانههای مختلف از خود بپرسند، این است که ما و خانوادههایمان، رسانهها را مدیریت میکنیم یا رسانهها در حال مدیریت ما هستند؟ پاسخ صحیح، مبتنی بر سواد رسانهای و سواد فضای مجازی به این سوال، میتواند ما را در برخورد با رسانهها و نحوه تعامل سازنده و همچنین پردازش اطّلاعات آنها یاری رساند.
امّا سوال بعدی اینجا مطرح میشود که اگر سواد و مهارت کافی برخورد با رسانهها را نداشته باشیم، چطور میتوانیم از خود، خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، صیانت نماییم؟
ذهن ما با اینترنت شرطی شده است
در سال ۲۰۰۸، سه نفر از دانشمندان دست به آزمایشی زدند که تغییر مغز افراد در واکنش به استفاده از اینترنت را در عمل نشان داد. این محققان بیست و چهار نفر داوطلب را به کار گرفتند (دوازده نفر وبگرد حرفهای و باقی افراد بیتجربه در وب) و مغزشان را حین جستجو در گوگل اسکن کردند. به این خاطر که یک دستگاه کامپیوتر درون دستگاه ام.آر.آی جا نمیگرفت، به هر یک از سوژههای تحقیق یک عینک مخصوص دادند که صفحات وب را نشان میداد و یک ابزار کوچک لمسی هم برای پیمایش صفحات. اسکنها آشکار کردند که فعالیت مغزی وبگردان حرفهای بسیار گستردهتر از تازهکارها است. به عبارت فنیتر «اینترنتبازهای حرفهای از شبکه خاصی از بخش چپ مغزشان استفاده میکردند، در حالی که تازهکارها فعالیت بسیار کمی در این بخش نشان میدادند.» برای این که نتایج تحقیق کنترل شده باشد، از سوژهها خواستند که متن سرراستی را هم که مطالعه کتاب را شبیهسازی میکرد، بخوانند. در این مورد، آزمایش تفاوت قابل اعتنایی بین دو گروه نشان نداد. به وضوح، کاربران مجرب اینترنت مسیرهای عصبی مشخصی را پرورش داده بودند.فعالیت شدید مغزی در وبگردان، این نکته را هم روشن میکند که ژرفخوانی (کتاب خواندن) و دیگر کارهای نیازمند تمرکز پایدار در دنیای آنلاین دشوار است. ضرورت ارزیابی پیوندها و گزینههای پیمایشی متناسب، همراه با پردازش محرکهای حسی متعدد زودگذر، مستلزم هماهنگی ذهنی و تصمیمگیری مداوم است که مغز را از کار تفسیر متن یا سایر اطلاعات بازمیدارد.
چشمگیرترین قسمت ماجرا زمانی اتفاق افتاد که آزمایش شش روز بعد تکرار شد. طی این دوره محققان گروه تازهکار را واداشته بودند که روزی یک ساعت به جستجو در اینترنت و وبگردی بپردازند. اسکنها نشان دادند که آن بخش مغز این گروه که بیشتر بیتحرک بوده، اکنون فعالیت گستردهای از خود نشان میدهد؛ درست مثل گروه اینترنتبازهای کار کشته. آنها به این نتیجه رسیدند که تنها بعد از پنج روز تمرین، همان بخش مغز تازه کارهای اینترنت که فعال نبود هم فعال شد. تنها پنج ساعت پای اینترنت کافی بود که تازه کارها مغز خود را مداربندی مجدد کنند. وقتی مغز ما در برابر یک ساعت اینترنتگردی در روز، اینقدر حساس است، اگر زمان بیشتری آنلاین باشیم، چه خواهد شد؟
«ارل میلر» دانشمند علوم اعصاب در دانشگاه ام آی تی، به این نتیجه رسیده است که مغزهای ما به صورت ذاتی توانایی اانجام چند کار باهم را ندارد و برای چندکارگی طراحی و سیم کشی نشده اند؛ یعنی آن هنگام که تصور می کنیم، در آن واحد داریم چند کار را انجام می دهیم، در توهم محض هستیم و در واقع داریم خیلی سریع، از کاری به کار دیگر پرش می کنیم. همین مسئله باعث می شود که کارایی به شدت پایین بیاید و میزان هورمون هایی در بدن ما که هنگام مواجهه با تنش، ترشح می شوند، افزایش یابند. وقتی مقدار هورمون های کورتیزول و آدرنالین در بدن ما افزایش یابند، و تحت تأثیر این هورمون های عملکرد شناختی ما مختل می شود .
با این تفسیر ذهن توانایی انجام همزمان چند کار را ندارد، در سوی دیگر با دسترسی دائمی به اینترنت ذهن لذت جویی را دنبال می کند. چرا که با حجمه زیادی از اخبار و محتوای هیجانآور، سرگرمیهای خاص، متون تلگرام و اینستاگرام، محتوای پورنوگرافی و تصاویر بازیگران مشهور با پوششهای نامتعارف روبرو است. بر اساس آزمایش صورت گرفته تنها 5 ساعت کار کردن با اینترنت به ذهن انسان می تواند جهت دهی بدهد، حالا استفاده هر روزه از آن بویژه توسط کودکان ذهن شان آماده پذیریش هر مسئله ای است موجب می شود تا آنها با گستردگی از اطلاعات و تصاویری مواجه شوند که نه متناسب سن آنها است و نه دانستن ، یادگیری و دیدن آن برای شان مناسب است.
این امر موجب می شود تا کاربران، مخصوصاً اگر کودکان و کمسالان باشند، دیگر نتوانند دقایق متمادی کتاب بخوانند یا روی یک کار دیگر تمرکز داشته باشند؛ چون مغزشان برای پرش و از این سو به آن سو شدن، پرورش پیدا کرده است. در اینجاست که مدار پاداش و لذّت مغز ما، تحت این شرایط که بسیار میتواند خطرناک باشد، همیشه در پی کامجویی است که متأسفانه این موضوع در کودکان، به بلوغ زودرس منجر خواهد شد و آنان در این فضا به سمت بزهدیدگی یا بزهکار شدن پیش میروند و در طولانی مدّت، اگر به این موضوع مهم دقّت نشود،ممکن است در دام گروه ها و دوستان گرفتار و به انجام رفتارهای پرخطر دست بزنند.
بیشتر بخوانید: ۸ مهارت دیجیتالی که باید کودکان و نوجوانان بدانند وسیله ای جنسی در اختیار کودکان و نوجوانان! عامل گمنام تربیتی |
خانواده ها فرزندان شان را نجات دهند
کودکان و نوجوانان در ابتدایی ترین مرحله یادگیری استفاده از وسایل به والدین خود چشم دوخته اند. اگر کنترل و خود مراقبتی از فرزندان توسط والدین صورت نگیرد آنها ممکن است با آموزه های نامناسبی مواجه شوند و از آنها پیروی کنند که زندگی آینده شان را دچار نوسانات منفی کند. ازاین رو استراتژی و نقش پدر و مادرها به صورت تعاملی در شیوه های استفاده فرزندان شان از فضای مجازی باید تعیین شده و مشخص باشد که از جمله این نقشها، میتوان به نقش فعّال هنگام حضور در فضای مجازی، نقش فعّال در تأمین امنیت فضای مجازی، نقش محدود کننده، نقش پایشگر و نظارت تکنیکی اشاره کرد.رجوع به تجارب دیگر کشورها این مهم را نشان داده است که مشارکت والدین در فعّایتهای مجازی فرزندانشان، منجر به کاهش شدید بزهدیدگی و آسیب شده است. پژوهشی که در سال 2014 م، پروژه EUKids online، برای مقایسه خطرات فضای مجازی در سطح «اروپا» با سال 2010م. انجام شده است، مشاهده شد که تمام خطرات در طول این مدّت، رشد داشته است. این پژوهش نشان داد که در سال 2010م، 13% افراد 11 تا 16 ساله، در معرض پیامهای آزاردهنده، ابراز دشمنی و تنفّر قرار داشتهاند؛ در صورتی که این رقم در سال 2014م. به 20% رسیده است.
همچنین در این تحقیق، به نقش والدین در مواقعی که فرزندشان در فضای مجازی حضور دارد نیز پرداخته شده است. آمار زیر در اینباره قابل توجّه است:
- 98% در مورد انتشار اطّلاعات شخصی به صورت برخط، قوانینی گذاشتند؛
- 28% با فرزندشان، به خصوص دخترانشان، درباره اینکه در اینترنت چه کاری انجام میدهند، صحبت می کنند؛
- 95% وقتی فرزندشان از اینترنت استفاده میکند، کنارش حضور دارند؛
- از هر 10 والدین، یک والدین موقع استفاده اینترنت توسط کودکش، کاری انجام نمیدهد؛
- با بزرگتر شدن فرزندان، حضور والدین در استفاده از فضای مجازی کمتر میشود.
لذا خانواده ها با توجه به در دسترس بودن ابزارهای الکترونیکی و عدم منع کردن فرزندان خود از آن باید شیوه های نظارت و کنترل شان را متناسب با نوع استفاده از آنها تنظیم کنند. از این رو شیوه استفاده درست از اینترنت و شبکه های مجازی بویژه برای کودکان نیازمند دانشی مناسب از سوی والدین و مدیریت صحیح استفاده از آن توسط فرزندان شان است. گذاشتن این قوانین در خانواده و بین فرزندان تان می تواند تا حد زیادی از مسائل و مشکلاتی که اینترنت و شبکه های مجازی برای فرزندان به همراه دارد ، جلوگیری کند.
1- ایجاد قانون منع انتشار اطّلاعات خصوصی در منزل، میان والدین و فرزند در فضای مجازی؛
2- صحبت کردن خصوصی والدین با فرزند در خصوص فعّالیتهای فضای مجازی؛
3- حضور والدین در کنار فرزند هنگام استفاده از اینترنت؛
4- حضور در نزدیکی فضایی که فرزند از اینترنت استفاده میکند؛
5- تشویق کردن فرزند برای کشف و یادگیری در اینترنت به وسیله خودشان؛
6- کمک به فرزند زمانی که به مشکل بر میخورد یا در اینترنت، چیزی جستوجو میکند؛
7- توضیح دادن اینکه چرا بعضی از سایتها خوب و بعضی بد هستند؛
8- پیشنهاد روشهای صحیح برای رفتار با دیگران و رعایت حدود در فضای مجازی؛
9- کمک به فرزند، زمانی که چیزی او را در فضای مجازی اذیّت میکند و خانواده باید نقطه اعتماد و مشکلگشای فرزند باشند؛
10- صحبت کردن و آگاهی دادن به فرزند برای اینکه اگر به مشکلی در فضای مجازی برخورد کرد، چه کاری انجام دهد؛
11- اجازه دادن برای استفاده از سرویسهای مجاز در فضای مجازی، مانند دانلود نرمافزار یا موسیقی مجاز؛
12- به اشتراک گذاشتن موارد مجاز میان دوستان تأیید شده؛
13- تعیین زمان و ساعت مشخّص برای استفاده از پیامرسانها و فضای مجازی؛
14- تعیین محدوده سنّی برای پیامرسانهای داخلی و خارجی، حدّاقل از سن 14 سالگی به بعد؛
15- استفاده از ابزارهای نظارت نامحسوس، توسط والدین و فیلترینگ خانگی؛
منابع:
ماهنامه فرهنگی اعتقادی، اجتماعی موعود شماره 192 و193 .
سایت گفتگوی دینی: اینترنت با مغز ما چه می کند؟!