تبیان نگاه سیاسی کمیته حقوق بشر را بررسی میکند
هفتادسال از تصویب اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد می گذرد و وبسایت فرهنگی اطلاعرسانی تبیان می خواهد نگاه سیاسی این کمیته را به بوته نقد بگذارد.
به گزارش روابط عمومی، بخش سیاسی موسسه فرهنگی اطلاعرسانی تبیان این مقاله را با هدف بررسی ابعاد مختلف تصویب این اعلامیه تهیه و منتشر کرده است.
مقتدایی در این مقاله می نویسد:«به واسطه انعقاد این پیمان و همچنین معاهدات متعددی که در راستای حقوق بشر منعقد شد افراد و اشخاص حقیقی بهعنوان یکی از اعضای حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شدند و بدین طریق امکانی فراهم شد که اعضا جدیدالورود بتوانند هر زمان حقوقشان مورد تعدی و تجاوز قرار گرفت متعدیان را به وسیله مراجع بین المللی مورد بازخواست قرار دهند.در مقابل کشورهای غربی، که پرچمدار این گفتمان به حساب می آمدند؛ کشورهای سوسیالیستی و همچنین کشورهای جهان سومی در برابر پذیرش اعلامیه حقوق بشر مقاومت می کردند. هر چند در نهایت مقاومتشان با شکست روبهرو شد و علی رغم میل باطنی شان به این گفتمان غربی پیوستند. به زعم این حکومت ها حاکمیت ملی به واسطه این قوانین و مقررات مورد تهدید قرار خواهد گرفت؛ چراکه به عقیده آنها افراد فقط در چارچوب نظام حقوق داخلی می توانستند ایفای نقش کنند. این اندیشه در کشورهای سوسیالیستی به اوج خود میرسید. کشورهای سوسیالیستی معتقد بودند حقوق بشر باعث خواهد شد دخالت نظام های سرمایه داری و استعمارگر در امور داخلی دیگر حاکمیتها افزایش یابد.در اولین نگاه آنچه از این طرفداریها و دشمنی ها نسبت به حقوق بشر به چشم می آید؛ نگرانی حکومت های دیکتاتوری از محدود شدن اراده آن هاست که البته بررسی مفاد این اعلامیه مؤید این دیدگاه است. برای مثال، ماده یک اعلامیه حقوق بشر با اشاره به حق آزادی اعلام میدارد؛ تمامی ابنای بشر آزاد زاده شده اند، و براساس ماده دو، تمامی ابناء بشر بدون لحاظ هیچ تمایزی و از هر قشری که باشند، اعم از نژاد، رنگ،جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، وضعیت مالی، محل تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» دانسته شده اند. همچنین براساس ماده پنجم این اعلامیه هیچکس نباید مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد. در ماده ۹ نیز به این نکته اشاره شده است که هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد. در بخشی دیگر از اعلامیه ـ ماده نوزده ـ آمده است؛هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیدهای بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانهای بدون ملاحظات مرزی است. فلذا بطور کلی در هر سی ماده این اعلامیه با اعطای حقوقی به انسان با تکیه بر کرامت ذاتی بشر و در مقابل با ایجاد محدودیت هایی نسبت به حاکمیت ها مواجه هستیم.»
متن کامل این مقاله در اینجا قابل مشاهده است.
مقتدایی در این مقاله می نویسد:«به واسطه انعقاد این پیمان و همچنین معاهدات متعددی که در راستای حقوق بشر منعقد شد افراد و اشخاص حقیقی بهعنوان یکی از اعضای حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شدند و بدین طریق امکانی فراهم شد که اعضا جدیدالورود بتوانند هر زمان حقوقشان مورد تعدی و تجاوز قرار گرفت متعدیان را به وسیله مراجع بین المللی مورد بازخواست قرار دهند.در مقابل کشورهای غربی، که پرچمدار این گفتمان به حساب می آمدند؛ کشورهای سوسیالیستی و همچنین کشورهای جهان سومی در برابر پذیرش اعلامیه حقوق بشر مقاومت می کردند. هر چند در نهایت مقاومتشان با شکست روبهرو شد و علی رغم میل باطنی شان به این گفتمان غربی پیوستند. به زعم این حکومت ها حاکمیت ملی به واسطه این قوانین و مقررات مورد تهدید قرار خواهد گرفت؛ چراکه به عقیده آنها افراد فقط در چارچوب نظام حقوق داخلی می توانستند ایفای نقش کنند. این اندیشه در کشورهای سوسیالیستی به اوج خود میرسید. کشورهای سوسیالیستی معتقد بودند حقوق بشر باعث خواهد شد دخالت نظام های سرمایه داری و استعمارگر در امور داخلی دیگر حاکمیتها افزایش یابد.در اولین نگاه آنچه از این طرفداریها و دشمنی ها نسبت به حقوق بشر به چشم می آید؛ نگرانی حکومت های دیکتاتوری از محدود شدن اراده آن هاست که البته بررسی مفاد این اعلامیه مؤید این دیدگاه است. برای مثال، ماده یک اعلامیه حقوق بشر با اشاره به حق آزادی اعلام میدارد؛ تمامی ابنای بشر آزاد زاده شده اند، و براساس ماده دو، تمامی ابناء بشر بدون لحاظ هیچ تمایزی و از هر قشری که باشند، اعم از نژاد، رنگ،جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، وضعیت مالی، محل تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» دانسته شده اند. همچنین براساس ماده پنجم این اعلامیه هیچکس نباید مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد. در ماده ۹ نیز به این نکته اشاره شده است که هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد. در بخشی دیگر از اعلامیه ـ ماده نوزده ـ آمده است؛هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیدهای بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانهای بدون ملاحظات مرزی است. فلذا بطور کلی در هر سی ماده این اعلامیه با اعطای حقوقی به انسان با تکیه بر کرامت ذاتی بشر و در مقابل با ایجاد محدودیت هایی نسبت به حاکمیت ها مواجه هستیم.»
متن کامل این مقاله در اینجا قابل مشاهده است.