بررسی آثار سینمایی ضد ایرانی با نگاهی به فیلم «مریم»
کارگردان از «مریم» چه میخواست
در بررسی آثاری سینمایی که تحت عنوان ضد ایرانی آنها را در یک سلسله یادداشت بررسی میکنیم، فیلم «مریم» رامین سری از سویی اثر مهمی است و از سوی دیگر اثر مهمی نیست.
اگر وقایع یازده سپتامبر در ایالات متحده رخ نمیداد، شاید این ساخته رامین سری امکان انتشار پیدا نمیکرد و از سوی دیگر سیر تاریخ با جنگ عراق و افغانستان وارونه نمیشد. در زمانی که این فیلم ساخته میشد، در ایران یک دولت شبه لیبرال با عنوان اصلاح طلب قدرت را در دست داشت و تنشهای جهانی جمهوری اسلامی، با دولت مستقر به حداقل رسیده و گسترش دامنه انتقاد، تمام فرصتهای فرهنگی اپوزیسون فارسی زبان به صفر رسیده بود.
اما با اتفاقات پسایازده سپتامبر و قرار گرفتن ایران در محور شرارت از سوی جورج دبلیو بوش، موضوع مواجه سیاسی با جمهوری اسلامی در مدیاهای مختلف دوباره احیا شد و پس از چند سال آرامش بینالمللی،سطح تنشهای سیاسی ناگهان افزایش پیدا کرد و به جرات میتوان به این موضوع اشاره کرد که یازده سپتامبر نقش اساسی در نمایش فیلم «مریم» و پیامدهای مخالف خوانی علیه جمهوری اسلامی، در دهه نخست هزاره سوم داشت.
از این حیث، فیلم «مریم» پایه گذار دوره جدید فیلمهای ضد ایرانی محسوب میشود و در واقع مقدمهای برای ساخت فیلم «خانه از شن مه»؛ با این تفاوت که بدنه روایت مبنایی نمایشی برای تکثیر تروریسم از سوی جریان انقلابیون داخل ایران است. این نگره در فیلم «فرستاده»پرویز صیاد به صورت گل درشتی در محور قصه فیلم قرار داشت.«مریم» را میتوان امتدادی برای فیلم «فرستاده» و ابتدایی برای فیلم «خانهای از شن و مه» تلقی کرد.
داستان فیلم در مدت زمان کوتاهی پس از انقلاب ایران اتفاق میافتد. فیلم با رخداد انقلاب و واکنش مردم آمریکا در برابر واقعه تصرف سفارت آمریکا در تهران آغاز میشود. بدنه روایت درباره یک خانواده ایرانی مقیم آمریکاست که دخترشان در پیامدهای انقلاب 1979 بیشتر خودش را یک آمریکایی میداند. بخشی از فیلم «مریم»، از دید یك دختر نوجوان ایرانی تبار مقیم آمریكا، رخداد انقلاب را در سرزمین جدید مرور می كند. فیلم «مریم» با انقلاب و خیابانهایی پر از تظاهركننده در تهران و و ورود آیت الله خمینی به ایران آغاز میشود و بلافاصله، صدای مریم قهرمان 16ساله فیلم را می شنویم كه می گوید ایران و گروگان گیری برای او كه در آمریكا بزرگ شده بود، مفهومی ندارد.
پس از چند سالی آرامش بینالمللی، سطح تنشهای سیاسی ناگهان افزایش پیدا کرد و به جرات میتوان به این موضوع اشاره کرد که یازده سپتامبر نقش اساسی در نمایش فیلم «مریم» و پیامدهای مخالف خوانی علیه جمهوری اسلامی، در دهه نخست هزاره سوم داشت
با قطع فیلمهای خبری تلویزیون در ابتدای اثر، روایت از منزل خانوادهای ایرانی درنیوجرسی آغاز میشود تا كپسولی تاریخی رخدادهای اجتماعی موازی ایران و آمریکا را به هم متصل کند. با مرور اظهار نظر های کارگردان در آن سالها میتوان دریافت فیلم «مریم» حدیث نفس خود کارگردان است. رامین سری با اینكه در خانواده ای ایرانی بزرگ شده است، زبان فارسی نمی داند و این مسئله موجب شده مولف نتواند درك بهتری از تاریخ به مخاطب بدهد. شخصیت اول فیلم «مریم»مانند كارگردان فیلم ایرانی است؛ در آمریكا بزرگ شده و فارسی صحبت نمی كند.با اینکه فارسی نمی داند اما خود را محصول فرهنگ ایرانی میداند، در صورتی که مهمترین مولفه تسلط به فرهنگ هر کشور و ملتی، زبان مردمان آن سرزمین است.
فیلم مریم از دیدگاه دختر 17 ساله ای بازگو می شود كه در نیوجرسی بزرگ شده است و به همین دلیل شخصیت مریم نمیتواند حتی نماینده ایرانیتبارهای مقیم آمریکا باشد.مهمترین عطف مهم داستانی فیلم زمانی است که پسر عموی مریم، علی، از ایران به منظور تحصیلات عالیه وارد آمریکا میشود. اولین ویژگی فیلم با اشاره به زمان انقلاب، صادرات خشونت از ایران و موضوع اتهام شکل گیری نگرشهای متکثر تروریسم در زمان بحرانهای بین المللی است.
در سال 1979، شاه فرار کرده و آیت الله خمینی بازگشت پیروزمندانهای داشته و در آنسوی جهان مریم آرمین (Maryam Parris)، دانشآموز بلند پرواز ایرانی-آمریکایی، در انتظار پسر عموی خود، علی(David Ackert) است. علیمیخواهد در رشته فیزیک در دانشگاهی محلی، در حومه نیوجرسی تحصیل میکند. پدر علی سالها قبل تحت شرایط اسرار آمیز پلیس امنیتی مخفی شاه موسوم به ساواک کشته شده و تحت تاثیر این پیامد پس از رخداد انقلاب، علی تبدیل به بنیادگرایی اسلامی شده است.
در مواجه با تغییر رفتارهای علی،پدر مریم، دکتر آرمین (شاون تاب)، به او هشدار می دهد که احترام نسبت به سنتهای انسانی که علی به آنها حمله میکند، واجب است. علی با نفرتی خاص از ایالات متحده، به این کشور آمده و اشاره گل درشت فیلمساز به عنوان«شیطان بزرگ»،به تدریج قطب نفرت علی را از دکتر آرمینعیان تعیین میکند. فیلمساز به تدریج نقاب از چهره علی برمیدارد و مشخص میشود او گرایشات عجیبی به انقلابیون دارد و از طرفداران پر و پا قرص آیتالله خمینی است. اما رفته رفته مریم متوجه میشود که بین علی و پدرش گذشته دردناکی مدفون شدهاست.
علی،دکتر آرمین را به خاطر مرگ پدرش مقصر می داند و رفتارش دگرگون میشود. از تغییر رفتارهای علی نسبت به مریم میتوان به استفاده او از عنوان مریم به جای مری اشاره کرد. انتقاد و نارضایتی از شیوه زندگی غربی از دیگر نشانههای فیلم است که ناگهان فیلم «بدون دخترم هرگز» و رفتارهای وارونهای که به دکتر محمودی نسبت داده شد را به ذهن متبار میکند.
با این حال، اصطکاک بین علی و دکتر آرمین، موقعیت خانواده را خدشه دار میکند و این نشانه نمایشی، تمثیلی از طغیان ایران در برابر آمریکاست. در ادامه فیلم زمانی که یک گروه دانشجویان ایرانی 52 آمریکایی را در سفارت سابق آمریکا گروگان میگیرند، موجی از احساسات ضد ایرانی شکل میگیرد و علی به سمبل جامعه ستیزی و خانواده عمویش به سمبلی از مسالمت گرایی تبدیل میشوند.
در حالیکه دانشجویان سفارت آمریکا را تصرف کردهاند، علی نیر در صدد ترور محمدرضا شاه پهلوی در مرکز سرطان مموریال اسلون-کترینگ در منهتن میشود، جایی که شاه در آن بستری است و پدر مریم در آن مرکز کار می کند. موضوع پرداختن به گروگان گیری شاید در فیلم «مریم» موضوع كهنه ای است اما رخداد 11 سپتامبر و اهمیت پیدا کردن موضوع خاورمیانه، باز هم ماجرای تسخیر لانه جاسوسی را در جامعه آمریکایی تازه میکند.
این فیلم از بسیاری جهات نمونه ای از نمایشنامه خانواده محور «میسیسیپی ماسلا» است که در آن مهاجران نسل اول خود را با فرزندانشان در معرض مهاجرت و محیط جدید،دیرتر وفق میدهند. مریم را پدر سنتیاش، در نوع پوشش و آرایش، محدود میکند؛پدری که در حوزه سیاست لیبرال است اما در حوزه خانواده همچنان به اصول خود پایبند است. رامین سری با کمترین توانایی تلاش میکند که اساسا یک درگیری خانوادگی را به تمثیلی از یک رویداد تاریخی بسیار بزرگتر مثل انقلاب تبدیل کند.
به تدریج درخواهیم یافت عصبانیت علی از عمویش به بنیادگرایی تبدیل شده است، دکتر آرمین میخواهد نسبت به انقلاب ایران و تمام پیامدهای بیواکنش باشد و زندگی آرام خودش را دنبال میکند اما علی قصد دارد عصبانیت خود را در قالب یک خشم سیاسی بروز دهد و از این منظر فیلم دچار نقض غرضهای دراماتیک فراوانی است.
داستان فیلم «مریم» اشارهای است به بیگانگی مضاعف یا دوگانه قهرمانش. فیلم با انگشت گذاشتن بر روی انقلاب در ایران، حادثه گروگانگیری، یادآوری ریشه ایرانی مریم و... می خواهد ایرانیان را در جامعه آمریكا بیگانه نشان دهد. اما ورود مسافری از ایران، یعنی پسر عموی جوان مریم، فضای سیاسی ایران آن روزگار را با خود به خانه مریم می آورد و به او نشان می دهد كه با بخشی از جامعه پدری خود هم بیگانه است.
مولف، این دختر و پسرعمو را با دو طرز فكر مختلف در كنار هم قرار می دهد تا روی شكافی تاکید داشته باشد كه انقلاب در جامعه ایرانی پدیده آورده و به تفسیر اشتباه فیلم میتوان عنوان ضد ایرانی را به فیلم نسبت داد، چون فیلم دورانی را روایت میکند که 98 درصد از مردم ایران به عنوان «جمهوری اسلامی» رای مثبت دادهاند و نمیتوان با نمایش خانوادهای که علی القاعده در صف 2 درصدیها ایستادهاند، به نسبت سنجی دقیقی از سیاست و اجتماع رسید؛آن هم 2 درصدی که تبار خود را تغییر دادهاند.
پسر عموی مریم مذهبی شده است و هوادار آیت الله خمینی است و حتی در ذهن خود رویای ترور كردن شاه را مرور می كند. شخصیت او را مولف در نخستین صحنه ساده آشنایی با مریم توصیف می كند، وقتی كه به دلیل تعصب مذهبی كه به تازگی پیدا كرده است، از دست دادن با دخترعموی خود پرهیز می كند.
اهمیت فیلم بیشتر از هرچیز حضور شخصیت دختر 16 ساله ای است كه به بلوغ رسیده و بلوغش همزمان با دوران گروگان گیری است. در واقع فیلمسازدختر را به عنوان تمثیلی از اکثریت گرفته و مرحله به مرحله می بینیم كه چگونه این بلوغ استعاری باید با گرفتاری های اجتماعی جدیدی در جامعه آمریکایی دست و پنجه نرم کند.
خانواده مریم تمثیلی از ایران است که در آمریكا زندگی می كنند و با همسایه های آمریكایی تا قبل از تسخیر لانه جاسوسی، در نهایت صلح و صفا زیستهاند اما به صورت ناگهانی، همسایههایشان به آنها پشت کردهاند. در این کشاکش مریم نیز علاقه دارد هویت ایرانی خود را فراموش کند و خودش را آمریكایی جلوه بدهد و حتی نامش را عوض می كند و اصرار دارد حتی چهره اش را هم تغییر بدهد كه كاملا آمریكایی به نظر برسد.
ورود علی به آمریکا، تمثیلی از ورود انقلاب به آمریکاست که هدف مولفان این است که نشان دهند فرهنگ جدید حاکم بر ایران در جامعه آمریکایی تضاد بوجود میآورد، چون آمریکاییها مبنای قیاس هر فرهنگ و ملتی را با رویای آمریکایی مقایسه میکنند. مریم در این فیلم به سوی رویای آمریکایی در حرکت است و علی به سمبل مخالفت با رویای آمریکایی بدل میشود.