علل نگرانی غرب از انقلاب اسلامی(2)
برای دیدن بخش اول مقاله اینجا کلیک کنید.
انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر شیعیان
عده ای از صاحب نظران غربی معتقدند ، حساسیت آموزه های ایدئولوژیكی شیعه زمانی بیشتر خواهد شد كه موقعیت های ژئوپلتیكی شیعه هم در نظر گرفته شود . ژئوپلتیك شیعه به مفهوم امتداد جغرافیای سیاسی شیعه در كشورهای مختلف خاورمیانه بزرگ با هارتلند ایران است . (14) در واقع ، كمربندی از تشیع ، حیات اقتصادی ، استراتژیكی و تاریخی اسلام را در بر می گیرد و بخش هایی از لبنان ، سوریه ، عراق ، عربستان ، كویت ، بحرین ، ایران ، افغانستان ، پاكستان و هندوستان را می پوشاند . این كمربند كه در كشورهای مختلف به اكثریت و اقلیت شیعه تقسیم می شود ، خود دنیایی است كه تأثیرات گوناگون در آن به سرعت انتقال می یابد . (15)
از طرفی با توجه به خصوصیات ژئوپلتیكی كشورهای واقع در حوزه ژئوپلتیك شیعه ، ساختار طبیعی و انسانی ژئوپلتیك شیعه ، صفاتی را به آن بخشیده كه به منزله یك واحد كاركردی فعال و مؤثر در نظام جهانی عمل می كند . صفاتی نظیر منابع ، جمعیت ، طرز قرارگیری ، موقعیت جغرافیایی و نظایر آن ، منطقه را در مسائل مهم جهانی نظیر انرژی ، عملیات و راهبرد نظامی ، اندیشه دینی ، امنیت بین المللی ، تجارت جهانی و ... درگیر نموده است .
برای مثال شیعیان خلیج فارس در منطقه بسیار حساسی از نظر جغرافیای سیاسی قرار دارند . خلیج فارس به منزله مهم ترین و بزرگ ترین مخزن نفتی جهان نقش تعیین كننده ای در سرنوشت اقتصادی جهان دارد . با این حال اهمیت این منطقه صرفا در وجود منابع گسترده نفتی و معدنی آن خلاصه نمی شود و نقش سیاسی منطقه خلیج فارس با توجه به اهمیت ایدئولوژیكی ، ارتباطی ، ژئواكونومیك و ژئواستراتژیك آن متبلور و آشكار است .
نگاهی به شرایط اقتصادی سیاسی جمعیتی شیعیان منطقه روشن می سازد كه به غیر از ایران در هیچ كشوری قدرت مطلق در دست شیعیان نیست و اكثر آنها در وضعیت نابسامان اجتماعی زندگی می كنند ، به نحوی كه حتی از داشتن یك زندگی معمولی محروم گشته اند و در بیشتر این مناطق با شیعیان همانند شهروند درجه دوم رفتار می شود و در اكثر كشورهای منطقه ، اقلیت غیرشیعی همواره شیعیان را در معرض انزوا قرار داده اند . همین محرومیت های همه جانبه ای كه بر شیعیان منطقه اعمال می شود ، به اعتراض این اقلیت مذهبی انجامیده است . این اعتراض ها كه به دنبال بالا رفتن سطح آگاهی اجتماعی متبلور شده اند ، روز به روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرند . تاریخ این منطقه هم بازتاب مبارزات مردمی به ویژه شیعیان در راه رسیدن به آزادی ، استقلال ، حاكمیت اسلامی و مشاركت سیاسی و اقتصادی است . در این راستا تحولات منطقه ای و بین المللی ، تأثیر فراوانی در استمرار این حركت ها داشته اند ، به ویژه وقوع انقلاب اسلامی ایران ، افق های تازه ای به روی شیعیان منطقه گشود و آنان را برای مبارزه برای تغییر وضع موجود رهنمون ساخت و این در حالی است كه دولت های منطقه بی توجه به فاكتورهای جغرافیایی سیاسی شیعیان و مؤلفه های مثبت جغرافیایی آنها ، به گرایش ها و تعصبات قومی – مذهبی متكی هستند . جداسازی شیعیان از دیگر گروه ها و جمعیت ها و در انزوا قرار دادن ، و هم چنین عدم مشاركت آنان در قدرت و حاكمیت كشور ، نمود بارز بی توجهی به جنبه های مختلف جغرافیایی سیاسی از سوی دولت های منطقه به شمار می آید . (16)
در چنین فضایی با توجه به این كه مؤلفه های مثبت جغرافیایی شیعیان منطقه ، ظرفیت های بالقوه فراوانی برای ایفای نقش آنان فراهم آورده است ، تأثیر بینش انقلابی ایران بر كشورهای منطقه می تواند ظرفیت های بالقوه را بالفعل سازد و منافع كشورهای منطقه و به تبع آن منافع قدرت های غربی را به مخاطره اندازد.
با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد صرف نظر از تعارض آموزه های شیعه با مدرنیته غرب ، موقعیت جغرافیایی آنان نیز در تضاد با منافع جهان صنعتی بوده و بنابراین بیش از پیش ، حساسیت این كشورها را برانگیخته است . در این راستا منافع آنها در منطقه به مهار نیروی ژئوپلتیك شیعه بستگی دارد . البته برای غرب ، موقعیت شیعیان ایران با سایر شیعیان در سایر قسمت های ژئوپلتیك شیعه فرق دارد . ایران تنها كشوری است كه شیعیان ، اكثریت غالب آن را تشكیل می دهند . در دو یا سه كشور دیگر نیز تعداد شیعیان زیاد است و در سایر نقاط جهان اسلام شیعیان در اقلیت هستند . (17)
اما با این حال غرب به این نكته هم توجه دارد كه به جز ایران ، در سایر نقاط ، شیعیان توسط دولت های منطقه در فقر و محرومیت نگه داشته شده اند ، از این رو به وضعیت خود معترض هستند و هر گونه تغییر در شرایط سیاسی كشورهای این حوزه ، زمینه حاكمیت كامل و یا نسبی شیعیان را فراهم خواهد كرد .
از طرفی جمعیت شیعه عرب به لحاظ استراتژیكی در قلب بزرگ ترین منطقه نفت خیز خاورمیانه و در عرض شاهراه های نفتی خلیج فارس قرار دارند . با توجه به این موضوع ، فولر در كتاب شیعیان عرب ، مسلمانان فراموش شده بیان می كند كه از بعد نظری ، شیعیان عرب به همراه ایران می توانند بیشتر منابع نفتی خلیج فارس را تحت كنترل خود در آورند . (18)
شاید آگاهی از این مسئله باعث شده كه آمریكا در عراق تدابیر خاصی اتخاذ كند ، چرا كه در عراق شیعیان از برتری نسبی در دولت جدید برخوردار شده اند و این حضور در چهارچوب حساسیت غرب نسبت به ژئوپلتیك شیعه قابل تحلیل است .
استراتژی غرب در قبال انقلاب اسلامی
در طول سده بیستم ، مركزیت جغرافیای فرهنگی – عقیدتی ( ژئوایدئولوژی ) ، جغرافیای سیاسی( ژئوپلتیك ) ، جغرافیای راهبردی – امنیتی ( ژئواستراتژیك ) در قاره اروپا و جغرافیای اقتصادی ( ژئواكونومیك ) ، در منطقه خاورمیانه قرار داشت . اما حوادثی از جمله پیروزی انقلاب اسلامی و تبعات آن ، فروپاشی شوروی و آثار آن و مسئله نفت و تأثیرات جهانی آن باعث شده تا قبله عالم فرهنگی ( عقیدتی ) ، سیاسی ، اقتصادی نظام بین الملل دچار تغییر و تحول بنیادین شود و قبله عالم نوین در سده 21 منطقه خاورمیانه و جهان اسلام قرار گیرد ، به طوری كه بازیگران خرد و كلان تلاش می نمایند تا جایگاه و رویكرد خویش را در قبال این مركزیت عقیدتی سیاسی امنیتی اقتصادی جهان تبیین و مشخص نمایند .(19)
در این راستا ، در حال حاضر نخبگان و سیاست گذاران غربی ، علاوه بر سه عامل امنیت ، سیاست و اقتصاد ، موضوع اسلام و یا قرائت خاصی از آن را به عنوان پایه چهارم برخورد غرب با این منطقه در نظر دارند . (20)
در چنین فضایی ایران به منزله قبله عالم سیاسی امنیتی اقتصادی در منطقه مورد توجه بوده ، و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، بعد عقیدتی نیز بدان اضافه شده است ، به طوری كه نو محافظه كاران آمریكا نیز به این امر تصریح نموده اند كه ایران مهم ترین و اصلی ترین عنصر در خاورمیانه و جهان اسلام است ؛ چرا كه نحوه استقرار و حاكمیت فرایند تعامل خدا و انسان در نظام ، حكومت ، سیاست و اجتماع كه در جمهوری اسلامی ایران مورد آزمایش است ، در آینده تعیین كننده خواهد بود . (21)
به این ترتیب تلاش برای ایجاد تغییری اساسی در انقلابی كه به صورت یك قدرت ژئوپلتیكی یكپارچه عمل می كند ، برای غرب امری حیاتی به نظر می رسید ، در این راستا اهمیت ایران در تجمیع و متمركز كردن ایدئولوژی اسلامی و قرار دادن آن در مخالفت مستقیم با غرب سكولار و دولت های خاورمیانه وابسته به آمریكا نهفته است . لذا غرب برای مقابله با انقلاب اسلامی ، كه هم از زوایه منافع ملی و اهداف سرزمینی و هم از بعد اهداف جهان شمول اسلام و باورهای ارزشی فراگیر ، با ادعای قیادت جوامع بشری از سوی غرب به معارضه و ستیز بر می خیزد نیاز به بازنگری سیاست های تهاجمی خود داشت . در این بازنگری غرب به سه استراتژی باری تغییر ج . ا . ا و زوال انقلاب اسلامی دست یافت : (22)
1. استراتژی سیاسی – نظامی ؛
2. استراتژی سیاسی – اقتصادی ؛
3. استراتژی سیاسی – فرهنگی .
از دیدگاه نظریه پردازان غرب ، استراتژی سیاسی فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در حقیقت عصاره همه سیاست ها به شمار می رود . محور استراتژی مذكور ، ایجاد تغییرات از طریق فروپاشی ارزش های انقلاب اسلامی و تعدیل ایدئولوژیك اسلام است ، یعنی همان شیوه ای كه نظام ج . ا . ا نیز در معارضه با رژیم سلطنتی و سلطه سیاسی – فرهنگی غرب از طریق به كارگیری آن به پیروزی رسید . (23)
با توجه به مطالب فوق ، امنیت ملی ایران در برابر استراتژی غرب در قالب دو بعد امنیتی قابل تحلیل و بررسی است :
بعد نخست ، نظم و ثبات حاكم بر حوزه ژئوپلیتك شیعه است . به این معنا كه هر گونه بی نظمی و بی ثباتی سیاسی در حوزه ژئوپلتیك شیعه به بی ثباتی و تهدید امنیت ملی منجر خواهد شد . از طرفی مجاورت جغرافیایی سیاسی می تواند بر روابط كشورها تأثیر گذار باشد. به عبارتی یكی از مشخصات كمی و كیفی كشورهای حیاتی ، سطوح اصطكاك این كشورها و نگرانی شدید از وجود همسایگان پر دردسر است . این همسایگان پر دردسر با رفتارهای خشونت آمیز ، بحران عمیق امنیتی ایجاد می كنند . مجاورت ایران و آمریكا از طریق مرزهای شرقی ( افغانستان ) و غربی (عراق ) از این قاعده مستثنی نیست .
بعد دوم در ارتباط با امنیت ایران در حوزه ژئوپلتیك شیعه مربوط به نقش و اهمیت عوامل مختلف داخلی در تضمین و تأمین امنیت و ثبات سیاسی است . ایران از یك هسته ایرانی تشكیل شده كه اطرافش را اقلیت هایی ، بعضا با گرایش های جدایی طلبانه كم و بیش اظهار شده احاطه كرده اند . این اقلیت ها ، خطوط شكننده و مناطق نفوذ احتمالی برای دشمنان بالقوه را تشكیل می دهند ، لذا هر گونه بی توجهی نسبت به اقلیت های غیر شیعی در روند سیاست گذاری ها موجب تهدید وحدت و یكپارچگی كشور می شود . هم چنین آگاهی از موقعیت ژئوپلتیكی و آموزه های انقلابی شیعه در ایران باعث شده كه آمریكا تمام توان خود را به كار گیرد تا مانع از موفقیت حكومت ایران به منزله الگوی یك حكومت شیعی موفق در منطقه شود و از هر نوع كارشكنی برای عدم موفقیت ایران در منطقه استفاده می كند . این اقدامات و كارشكنی ها در مقاطع مختلف ، اشكال گوناگونی داشته است . انواع تحریم های اقتصادی و سیاسی ، دامن زدن به اختلافات داخلی ، بی اعتنا كردن مردم برای حمایت از حكومت ، افزایش اختلافات قومی و نژادی چه در داخل و چه در سطح منطقه از جمله ترفندهایی است كه آمریكا برای تحت فشار قرار دادن حكومت در ایران و ایجاد جو ناامنی و تشنج در منطقه به كار گرفته است .
هم چنین جنگ روانی و تبلیغاتی علیه ایران و ایدئولوژی انقلاب اسلامی در طول دو دهه گذشته همواره در دستور كار سیاست مداران غربی قرار گرفته است . به نظر می رسد این اقدامات به منظور عقب نشینی ایران از موضع گیری های ارزشی در سطح بین الملل ، كاهش نقش منطقه ای و بین المللی ایران ، ممانعت از الگوگیری دیگر ملت ها از ایران و فشار مضاعف بر جریان های ناب شیعی و اسلامی طرف دار جمهوری اسلامی و تضعیف كیان اسلام و تشیع صورت می گیرد .
جمع بندی
وقوع انقلاب اسلامی در ایران پی آمدهایی را در منطقه به دنبال داشت ، از جمله این كه عوامل مؤثر بر ژئوپلیتك منطقه را متحول ساخت و باعث شد غرب از زاویه دیگری به منطقه و عناصر ژئوپلتیك آن توجه كند . در این راستا ایدئولوژی اسلام ناب و مفاهیم و آموزه های انقلابی آن علاوه بر این كه به منزله رقیب جدی برای لیبرالیسم غرب مطرح شد ، به عنوان عاملی ژئوپلتیك نیز نظر بسیاری از صاحب نظران غربی را به خود جلب كرد ، به طوری كه شاید بتوان گفت عنصر تشیع در انقلاب اسلامی و سایر حركت ها و جنبش های شیعی در منطقه ، سایر عوامل ثابت و متغیر ژئوپلتیك منطقه را به لحاظ اهمیت ، حساس تر و مهم تر ساخته است .
هر چند محدودیت ها و فشارهای اقتصادی ، سیاسی كه حكومت های منطقه بر شیعیان اعمال كرده اند ، موجب شده تا تأثیرات ژئوپلتیكی آنها كاهش یابد ، اما با این حال با توجه به این كه والاترین دست آورد انقلاب اسلامی ایران ، تربیت انسان جدیدی بود كه قادر به ایستادگی و مقاومت در مقابل ظلم بود ، می توان گفت این مسئله با ایجاد یك مبارزه جویی جدید ، بزرگ ترین تهدید برای موضع موجود و ثبات تحمیلی غرب بر منطقه بود و نیز برای قدرت های غربی كه بر مواضع استراتژیك و منابع زیرزمینی كشورهای منطقه تكیه دارند ، محسوب می شود . این مبارزه جویی جدید ، در اشكال مختلف در همه جا گسترده شده است ، به طوری كه می توان اذعان كرد كه هیچ حادثه ای ، این چنین منافع دولت های غرب ، اسرائیل و بسیاری از كشورهای محافظه كار منطقه را در معرض خطر قرار نداده است .
در چنین فضایی ، تبلیغات جهانی برای خطرناك جلوه دادن اسلام كه البته با جنبه هایی از افراطی گری نیز همراه بوده ، در دستور كار غرب ( آمریكا ) قرار گرفته است . اسلام رسانه ها محصول چنین رویكردی است . در واقع اسلام رسانه ها ، اسلامی است كه وجود خارجی ندارد و محصول رسانه های تبلیغاتی غربی برای ترساندن انسان غربی از جهان اسلام و مسلمانان است تا افكار عمومی غربی ها به سلطه غرب بر شرق و قتل و غارت شرق و كشتار مردم مسلمان توسط آمریكا و صهیونیسم رضایت دهد و دم بر نیاورد . (24)
نفیسه فاضلی نیا
منبع:فصلنامه علوم سیاسی،شماره 36