تبیان، دستیار زندگی

فیلم هایی که صحنه های نبردشان ویژه است

ایستاده در میانه جنگ

درباره همه فیلم هایی که گوشه هایی از هشت سال دفاع مقدس را پیش روی چشم مان گذاشتند؛ آن هایی که تصویرشان از جنگ دقیق بود و مستند گونه.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تنگه ابوقریب
این بدیهی ترین کارکردی است که یک فیلم جنگی دارد: نمایش صحنه های نبرد و درگیری. وقتی قصه در خاکریز بگذرد نمایش جنگ هم بدیهی است. با این حال خیلی از فیلم ها در نمایش چهره واقعی و درست جبهه ناموفق بوده اند. برخی فیلم ها نیز فاقد کیفیت اند و از این گزارش بیرون هستند. روی نوشته، فیلم هایی است که اولا دارای استاندارد لازم باشد و ثانیا قصه اش در میدان جنگ روایت شود. وگرنه فیلم های مهمی مثل «عقاب ها» سراغ داریم ولی داستان شان بر پایه قهرمان است و در این دایره نمی گنجند. منظورمان دقیقا فیلم هایی از جنس «تنگه ابوقریب» است که جنگ در آن ها شکل گرفته. سعی کردیم از هر کارگردان یک فیلم را انتخاب کنیم و گرنه مشخص است که رسول ملاقلی پور و احمد رضا دریوش بارها جنگ و صحنه های خونین آن را برای مان بازسازی کرده اند.

مهاجر / 1368/ابراهیم حاتمی کیا

ابراهیم حاتمی کیا برداشت و دریافت خاص خودش را از جنگ و آدم های آن دارد. بنابراین «مهاجر» هم به شکل مستقیم درباره یک اتفاق واقعی نیست. آن چه در «مهاجر» ارجحیت دارد نشان دادن سکانس های جنگی نیست بلکه این روح جنگ است که توسط کارگردان منتقل می شود. فیلم بخوبی آرمان یک نسل را به نمایش می گذارد که حالا این آرمان در دل جنگ می گذرد. طبعا روایت قصه در دل جبهه مستلزم نشان دادن جنگ است که در «مهاجر» شکل فیزیکی نبردها را هم شاهدیم.

هور در آتش / 1370/عزیز اله حمیدنژاد

داستان فیلم «هور در آتش» در دل جنگ رخ می دهد یا بهتر است بگوییم در جبهه می گذرد. امتیاز فیلم نه در صحنه های جنگی آن است که به انتقال فضای باورپذیر جبهه باز می گردد. این فضا به همراه صحنه های درگیری آن قدر ملموس است که گاه احساس می شود با یک اثر مستند روبرو هستیم. فیلم در ظاهر رابطه عاشقانه یک پدر و سر (بابا عقیل و رحمت ) که راهی جبهه شده اند را روایت می کند. رحمت به خط مقدم منتقل شده و بابا عقیل به علت كهولت سن پشت جبهه مانده تا در انبار نان خدمت كند. پدر به خط مقدم می رود و این جاست که شاهد صحنه های درگیری هستیم و جنگ را لمس می کنیم.

سجاده آتش / 1372/احمد مرادپور

«سجاده آتش» که بر اساس عملیات کربلای 5 ساخته شده، از جمله فیلم هایی است که جنگ را به تمام معنا می توان در آن دید. داستان در هنگام عملیات كربلای 5 می گذرد که رزمندگان دو گردان مالك و حبیب با ماشین نظامی دشمن درگیر می شوند. لحظاتی درونی و عمیق، با نبردی پرحجم و سنگین آمیخته می شود. شرایط نابرابر این نبردو خصوصیات خاص مهدی و عباس (فرماندهان بسیجی) حالات و اتفاقاتی، خارج از انتظارات و پیش بینی های معمول جنگها را، سبب می شوند. نفس مخاطب با دیدن صحنه های جنگی بند می آید خاصه آن که تا پیش از این، جنگ با چنین وسعت و این گونه عریان در فیلمی سینمایی به تصویر درنیامده بود. 
 

حمله به اچ 3 / 1373/شهریار بحرانی

این فیلم با الهام از عملیات اچ۳، که از عملیات‌های هوایی موفق و مهم در جریان جنگ ایران و عراق بود، ساخته شد. عملیات حمله به اچ 3 جزو افتخارات دوران دفاع مقدس ثبت شده. شهریار بحرانی با دراماتیزه كردن این اتفاق واقعی یك فیلم جذاب است. داستان از جایی شروع می شود كه ستاد نیروهای هوایی عراق که برتری نیروی هوایی ایران را حس کرده است و شکست حصر آبادان را نزدیک می‌بیند برای حفاظت از هواپیماهای استراتژیک خود در برابر حملات ایران، آن‌ها را به سه پایگاه دورافتاده در نزدیک مرز اردن منتقل می‌کند. حمله به اچ 3 از صحنه های جنگی زیادی برخوردار است و توانسته فضای درگیری را بخوبی منتقل کند. با تماشای این فیلم بخش هایی از جنگ برای مخاطب تجسم می شود.

سفر به چذابه / 1374 /رسول ملاقلی پور

«سفر به چذابه» اشاره مستقیم به عملیاتی ندارد. زنده یاد ملاقلی پور داستان شخصی به نام وحید را روایت کرد که در حال ساختن یک فیلم جنگی است، او از علی دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمتهایی از فیلم که آماده شده آهنگی بسازد اما علی نمی‌تواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. آن ها در منطقه جنگی اند که یادگذشته می افتند و داستان وارد فضای دفاع مقدس می شود. «سفر به چذابه» تصویری تکان دهنده از مقاومت و مظلومیت رزمنده ها را نشان می دهد. فیلم پر است از سکانس های ضد و خورد و مخاطب احساس می کند در موقعیت جنگ قرار گرفته. رسول ملاقلی پور در کنار این تصاویر تکان دهنده، قصه اش را پرکشش تعریف می کند.

 

محسن روزبهانی مسولیت جلوه های ویژه چهار فیلم مهم جنگی را بر عهده داشت است . او در این زمینه صاحب تبحر است و حضورش به باورپذییری صحنه های جنگی کمک شایان می کند. دوئل  احمد رضا درویش، سجاده آتش احمد مرادپور، روز سوم  محمد حسین لطیفی و تنگه ابوقریب بهرام توکلی فیلم هایی اند که روزبهانی به عنوان مسول جلوه های ویژه با آن ها همکاری داشته است.


دوئل/ 1382 /احمد رضا درویش

داستان «دوئل» از جایی شروع می شود که در بحبوحه جنگ عده‌ای تلاش می‌کنند از خروج یک گاو صندوق از کشور جلوگیری کنند. زینال به آن‌ها شک کرده و سعی می‌کند گاو صندوق را از چنگ شان در بیاورد. احمد رضا درویش توانایی ویژه ای در خلق صحنه های جنگی دارد. او در ساخت فیلم های بیگ پروداکشن صاحب تبحر است و این توانایی را پیش تر در «کیمیا» و «سرزمین خورشید» نشان داده بود. در «دوئل» نیز موفق شد صحنه های دهشتناک موشک و بمباران را به تصویر بکشد که گویی در دل معرکه هستیم.

روز سوم/ 1385/محمد حسین لطیفی

«روز سوم» درباره آزادسازی خرمشهر است اما عین اتفاقی که در فیلم شاهدیم در واقعیت رخ نداده است. زیر بنای «روز سوم» عشق یک مرد عراقی به دختری خوزستانی است اما جنگ مانع از ازدواج می شود. لطیفی نگاهی نمادین به دختر داشته و او را چون وطن دیده است. در میان فیلم هایی که با موضوع آزادسازی خرمشهر ساخته شده اند، «روز سوم» بیش از همه احساس مخاطب عام را هدف قرار داده. وقتی پای ناموس در میان باشد و غیرت طبیعی است که چنین اتفاقی رخ بدهد. محمد حسین در خلق صحنه های جنگی هم موفق عمل می کند؛ فیلم گیر افتادن مردم و هجوم ددمنشانه دشمن را بخوبی نشان می دهد و مخاطب خودش را وسط معرکه فرض می کند.

ایستاده در غبار / 1394/محمد حسین مهدویان

فیلم درباره زندگی جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان است و به عملیات هایی که ایشان فرماندهی شان را بر عهده داشته می پردازد. در لحظات زیادی فیلم در دل جنگ می گذرد و شرایط سخت این نبرد را نشان می دهد. «ایستاده در غبار» چون ساختار مستندگونه دارد، مخاطب را به دل جنگ می برد.

تنگه ابوقریب / 1396/ بهرام توکلی

در 21 تیرماه 1367، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر می‌کند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جاده‌های کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است، تنگه‌ای که نام و خاطره‌اش در میانه تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده. این تنگه محل مقاومت افراد گردان عمار است. توکلی آنقدر واضح و روشن جنگ را به نمایش گذاشته که مخاطب حضور در میدان جنگ را احساس می‌کند.«تنگه ابوقریب» خودِ جنگ را روایت می کند بدون اینکه بخواهد از عناصر اضافی کمک بگیرد. حتی موسیقی هم برخلاف آثاری که بار احساسی کار را با موسیقی تامین می‌کنند چندان پررنگ نیست. در واقع فیلم هراندازه از شعار و کلیشه دور شده بر واقعیت ماجرا افزوده و برخلاف بسیاری از فیلم‌های جنگی برای القای بار احساسی و عاطفی ماجرا گرفتار نمادها و کلیشه‌های تکراری نشده.

منابع: هفت صبح/تبیان