تبیان، دستیار زندگی

اخوان المسلمین؛ جریانی با قرائت میانه‌رو از اسلام

تجربه حکومتی احزاب اخوانی چه در فلسطین، چه در مصر، چه مراکش و غیره نشان داده است که این جریان اسلامی در عرصه حکومت‌داری بسیار پراگماتیک و عمل‌گرا است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
صابر گل عنبری

با اینکه اخوان المسلمین کماکان بزرگترین جریان اسلامگرای اهل سنت بوده و در چند کشور نیز به قدرت رسیده است، اما شناخت اخوان در کشور ما با ضعف مفرطی روبروست. به دلیل همین ضعف آگاهی است که قضاوت های متناقضی درباره آن انجام می شود. اظهارات سالهای اخیر راشدالغنوشی از رهبران بزرگ اخوان مبنی بر جدایی دین از سیاست از سویی، و عملکرد اخوان المسلمین در سوریه از سوی دیگر، بر ابهامات پیرامون مبانی فکری و مرزهای ایدئولوژیک این گروه افزوده است.

به همین دلیل با صابر گل عنبری، کارشناس مسائل جهان اسلام، به گفتگو نشستیم تا از رویکردهای متفاوت موجود درون اخوان و مشخصا حرف و حدیث هایی که درباره راشدالغنوشی و حزبش وجود دارد بپرسیم.

در سالهای اخیر اظهارنظرهای متفاوت و بعضا متناقضی درباره تغییرات فکری در داخل اخوان المسلمین شنیده میشود. بعضی از تسلیف الاخوان دم میزنند و بعضی دیگر سخن از چرخش اخوان به سمت سکولاریسم به میان می آورند. شما این اظهارنظرها را تا چه اندازه صحیح می دانید؟ لطفا به صورت خلاصه درباره جریانات داخلی اخوان و اختلافات فکری آنها توضیح دهید.

ببنید برای یافتن پاسخی واقع‌بینانه نیاز هست شناختی دقیق مبتنی بر تصویری کلی و جامع از اخوان المسلمین داشته باشیم. کسی اگر بخواهد تصویری نسبتا کلی و جامع از تهران داشته باشد، می‌تواند از بلندای کوه توچال به آن دست یابد، اما همین شخص اگر در محله‌ای از محلات بخواهد تهران را ببیند، افق دید و زاویه شناختی او جزئی خواهد بود نه کامل. برای شناخت اخوان المسلمین هم اگر تصویری جامع داشته باشیم و در قالب آن این جنبش را تحلیل و تجزیه کنیم، نیاز هست ابتدا اصول و مبانی این جنبش و سپس مصادیق خارجی آن در اندیشه‌ها و رفتار احزاب و شخصیت‌های برجسته اخوانی در طول ۹۰ سال گذشته بشناسیم. اما اگر بخواهیم صرفا از طریق اخوان تونس یا لیبی یا خود اخوان مصر به شناختی دقیق درباره آن برسیم، بیراهه رفته‌ایم.

علت این که اخوان المسملین به عنوان یک واحد اسلامی جهانی جامع اضداد و تعارضات به نظر می‌رسد در درجه اول به جامعیت و شمولیتی بر می‌گردد که بنیانگذار آن، مرحوم حسن بنا خواست این حرکت را در چارچوب آن تعریف کند. ایشان در تعریف اخوان المسلمین می‌گوید که دعوتی سلفیانه، و منهجی سنیانه، حقیقتی صوفیانه، هیئتی سیاسی، برنامه‌ای اجتماعی، شرکتی اقتصادی و گروهی ورزشی است.

اینجا ملاحظه می‌کنید که اخوان المسلمین مد نظر حسن بنا حرکتی است که مستوفی این شروط و فاکتورها باشد. این تعریف در مقام کلام و اندیشه‌ورزی سهل به نظر می‌رسد اما تحقق این جامعیت در عمل اگر ممتنع نباشد آسان نیست. خود مرحوم بنا نیز به دلایل مختلفی از جمله بروز اولویت‌هایی چون مساله فلسطین مجال این را پیدا نکرد که ترجمان این جامعیت باشد.

در عصر بنیانگذار اخوان المسملین دو حرکت عمده فکری و احیانا تشکیلاتی چه اجتماعی چه دینی و تا حدودی هم سیاسی در پهنه جهان اسلام به ویژه مصر وجود داشت که سلفی‌ها و صوفیان بودند. حسن بنا تلاش داشت با تعریفی چند گفتمانی در قالب یک گفتمان از حرکت خود، سازمانی بنیان نهد که هم یک مظروف فکری جامع باشد که ظرفیت پذیرش یک سلفی و یک صوفی به عنوان دو رویکرد متضاد را داشته باشد و هم یک مظروف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ورزشی باشد که بتواند آن افکار و برنامه‌ها را که در اصول بیست‌گانه و رسائل خود ایشان آمده است، عملیاتی کند.

البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که سلفیت و صوفیت مد نظر بنا با آن چه رایج بود، متفاوت است، اما کاربرد کلی این دو واژه مفهوم‌دار خود نشان از عزم ایشان برای ایجاد چتری بود که سایه خود را بر همه این‌ها بگستراند.

حال افراد و گروه‌هایی از اخوان المسلمین تحت تاثیر عوامل متعددی از عوامل زیستی گرفته تا شخصی و غیره بر روی یک یا چند بعد از ابعاد پیش‌گفته متمرکز شده که اندک اندک اندیشه و رفتار آن‌ها را شکل داده است. به عنوان مثال، سید قطب به عنوان یک شخصیت اخوانی معروف به علت شرایط زندان و مطالعات شخصی خوانشی متمایل به سلفیت از اسلام پیدا می‌کند و در کتاب‌های خود به ترویج آن می‌پردازد. افکار ایشان به شکل‌گیری جریانی منجر شده که به جریان قطبی معروف است.

البته افرادی از این جریان از اخوان جدا شده و به گروه‌های تندرو نظیر القاعده پیوسته‌اند. اما خود در حالی به معرفی این قرائت از دین می‌پردازد که در تشکیلات اخوان حضور دارد و از آن هم جدا نشده است. اینجا اگر بخواهیم از نگاه سید قطب به اخوان بنگریم، آن را جنبشی سلفی‌مسلک می‌یابیم. افراد دیگری نیز تحت تاثیر عواملی متفاوت به خوانشی متمایل به تصوف دست یافتند و به ترویج آن پرداختند، اینجا هم اگر بخواهیم از منظر این افراد به اخوان نگاه کنیم، آن را صوفیانه می‌بینیم.

در عین حال هم افراد و شخصیت‌های اخوانی دیگری که در بخش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعالیت داشتند، نگاه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر اندیشه و رفتار آن‌ها غالب است. اقتضائات عملی این عرصه‌ها از یک اخوانی فعال در آن‌ها شخصیتی می‌سازد با اندیشه و افکاری متفاوت و ضرورتا یک سیاستمدار اخوانی مثل یک اندیشمند دینی اخوانی نمی‌اندیشد و بر عکس آن.

اما در درجه دوم تعارضاتی را که میان حرکت‌های اخوانی در پهنه جهان عرب و اسلام شاهد هستیم، غیر از عوامل مذکور دلایل دیگری هم دارد. اهم این دلایل زیست‌بوم و جغرافیای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی متفاوت و بعضا متناقضی است که این حرکت‌ها در دل آن‌ها شکل گرفته و پرورش یافته‌اند.

به عنوان مثال، حرکت‌های اخوانی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تحت تاثیر جریان سلفیت در این منطقه متمایل به این جریان هستند. این تمایلات در مواضع و اندیشه‌های فقهی و سیاسی آن‌ها قابل مشاهده است. با این وجود نمی‌توان آن‌ها را حرکت‌های‌ سلفی نامید. بلکه اخوانی هستند با تمایلات سلفی. همچنین حرکت‌های اخوانی که در محیط سیاسی و فرهنگی بازتری شکل گرفته و بزرگ شده‌اند، دیدگاه متسامحانه‌تری نسبت به دین و سیاست دارند. اخوانی‌هایی که در زیست‌بوم‌های با غلبه فرهنگ تصوف یا در غرب رشد کرده‌اند، دیدگاه بسیار بازتری نسبت به مسائل دارند.

نمونه این طیف، آقای راشد غنوشی رهبر حزب نهضت تونس است. تونس در مقایسه با دیگر کشورهای عربی محافظه‌کار نیست و فضای فرهنگی و اجتماعی آن حتی در دوران دیکتاتوری‌های سیاسی بسیار بازتر بوده است. جدا از آن، خود آقای غنوشی ۲۱ سال در غرب در تبعید بوده است که این دوره تاثیر خود را بر افکار و اندیشه‌های ایشان بر جای گذاشت و این تاثیر خود را امروز در رفتار سیاسی و دینی نهضت نشان می‌دهد.

در حقیقت اخوان المسلمین به کشوری فدرالی یا مجمع ‌الجزایری می‌ماند که هر شاخه و حرکت آن در هر کشوری مانند جزیره‌ای مستقل است و به صورت فدرالی با قوانین خاص خود فعالیت می‌کند، اما همگی در کلیاتی اشتراک دارند و در جاهایی این اشتراک در حد اطلاق نام «اخوان المسلمین» تقلیل می‌یابد.

اصولا آن چیزی که مرز میان یک اخوانی و یک غیراخوانی است چیست؟ چه ویژگی هایی باعث می شود که یک فرد را اخوانی بنامیم و دیگری را نه؟ در واقع چطور می شود که هم اردوغان نیمه سکولار را اخوانی دانست و هم کسانی که قائل به ایجاد حکومت واسلامی و پیاده سازی شریعت هستند؟

ببینید اخوان المسلمین یک مکتب و مذهب فقهی و کلامی نیست که چارچوبی خاص و مشخص برای آن تعریف کرد. از این رو، این تعلقات تشکیلاتی و فکری است که در درجه اول یک اخوانی را از غیر اخوانی متمایز می‌گرداند. یک اخوانی یا عضوی از تشکیلات اخوان المسلمین است که در کلیه کشورهای عربی و اسلامی حضوری رسمی یا غیر رسمی دارد و فارغ از قرائت وی، یک اخوانی محسوب می‌شود. یا این که عضو تشکیلاتی نیست و تعلق فکری به اخوان المسلمین دارد که کلیت افکار و اندیشه‌های مرحوم حسن بنا را قبول دارد.

اخوان المسلمین یک حرکت اسلامی سیاسی است که بعد اسلامی آن در مجموع نسبت به بقیه قرائت‌های موجود و رایج، قرائتی میانه از اسلام است. در بعد سیاسی نیز مبتنی بر مکانیزم‌های متعارف روز است. همین قرائت میانه در زیست‌بوم‌های مختلف تحت تاثیر عوامل فرهنگی و سیاسی خود را به اشکال مختلف نشان می‌دهد. در خاستگاه اخوان یعنی مصر تحت تاثیر فرهنگ محافظه‌کار جامعه مصری رنگ و بوی محافظه‌کارانه به خود می‌گیرد و قرائت سنتی بر آن غلبه دارد.

اما در کشورهایی چون ترکیه و تونس تحت تاثیر همین فاکتور فرهنگ و شرایط سیاسی خاص ظاهری سکولارانه پیدا می‌کند. اگر بخواهیم کلیت را در نظر بگیریم، مرز میان یک اخوانی و یک غیر اخوانی در حد وسط بودن است. درست است که خوانش‌های فکری و سیاسی متعددی در میان حرکت‌های اخوانی وجود دارد که در کنار هم موجودیت اخوان را به عنوان یک واحد تشکیل می‌دهند، اما درست نیست که کلیت اخوان را حمل بر یکی از این خوانش‌ها کنیم و مثلا بگوییم اخوان المسلمین جنبشی سلفی یا صوفی یا سکولار است. می‌شود اخوان را حد وسط اینها پنداشت.

در مورد رجب طیب اردوغان عرض کنم که ایشان اولا عضو تشکیلات اخوان ترکیه نیست و از این منظر رسما یک اخوانی محسوب نمی‌شود. اما خوب ریشه و تعلقات اخوانی دارد و تحت تاثیر آموزهای اخوان بوده است. امروز اردوغان نماینده رسمی این مکتب در ترکیه نیست. اصلا یک گروه خاصی در ترکیه وجود ندارد که بتواند رسما ادعای انحصاری نمایندگی اخوان را داشته باشد. گروه‌های اخوانی متعددی در ترکیه داریم. حزب سعادت که یک حزب ضد اردوغانی است، یک گروه نزدیک به اخوان المسلمین است. بنابراین نمی‌توان سیاست و رفتار اردوغان را اخوانی پنداشت.


منبع: "اخوان‌المسلمین قرائتی میانه‌رو از اسلام دارد" مصاحبه خبرگزاری مهر با صابر گل عنبری
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.