اهمیت نفت ایران در سراسر جهان
نفت حربهای بین المللی یا سرمایهای ملی
ایران همواره در طول تاریخ برای بسیاری از کشورهای جهانی، از لحاظ تامین نفت حائز اهمیت ویژهای بود؛ تا آنجا که نیاز بریتانیا به نفت سبب شد تا تولید نفت ایران از یک میلیون و 743 هزار تن در سال 1921 به رقم 7 میلیون و 87 هزار تن در سال 1933 افزایش بیابد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1397/05/23
اکتشاف نفت در دنیا، تحولی بسیار عظیم و گسترده به وجود آورد که در ابتدای این کشف بزرگ راههای بسیار متفاوتی برای پیدا کردن نفت در سراسر دنیا انجام شد، زمینهایی که احتمال داشتن نفت را داشتند گازهایی در آن فضا و منطقه ایجاد میکردند که نشانهای از سرمایهدار بودن زمین داشت. ابتدا روشهایی به صورت دستی و ابزارهای یدی نفت را جست و جو میکرد، اما با گذشت زمان وضع تغییر کرد و ابزارهای جدیدی به میان آمد. سردمدار این پیشروی، "دارسی" بود.
دارسی، ابتدا گروهی فنی خود را به سرپرستی زمین شناس معروف؛ "برلز" به ایران اعزام کرد. این گروه، پس از بررسیهای گستردهی زمین شناسی، طی گزارشی اعلام کرد که در منطقه قصر شیرین و شوشتر احتمال استخراج نفت وجود دارد. پس از دریافت این گزارش، دارسی نمایندهای به نام "ماریوت" را در سال 1901 به دربار ایران فرستاد و ماریوت امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در تمام ایران، به جز پنج ایالات شمالی را از مظفرالدین شاه گرفت.
چند ماه پس از امضای قرار داد، حفاری اولین چاه در محلی به نام چیاسرخ یا چاه سرخ، در شمال غرب قصر شیرین آغاز شد. کار حفاری به علت نبود راه و ناامنی به کندی پیش میرفت تا آنکه در تابستان 1903 و در عمق 507 متری به گاز و کمی نفت رسیدند.
بهرهبرداری این چاه در حدود 175 بشکه در روز بود. دارسی با ارزیابی نتایج حاصل شده، دریافت که اگر در ناحیه "چیاسرخ" نفتی بیش از مقدار موجود هم بیابد؛ به علت دوری از دریا و نبود امکان حمل به بازار مصرف، سودی در بر نخواهد داشت، به همین علت ناحیهی مذکور را ترک کرد و به خوزستان روی آورد.(1)
در منطقه خوزستان اولین و دومین چاه حفر شده توسط گروه دارسی، خشک بودند. در نیمه اول سال 1908 میلادی، سرمایه شرکت وی رو به پایان گذاشت، اما هنوز نفتی کشف نشده بود. روسای شرکت به مسئول عملیات که مهندسی به نام "دینولدز" بود، دستور توقف عملیات را دادند، ولی او که در محل وضع را بهتر ارزیابی کرده بود چند روزی از اجرای دستور توقف، خودداری کرد و به حفاری ادامه داد. در روز پنجم خرداد 1287 شمسی (1908 میلادی) مته حفاری به لایهی نفتدار برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد.
دومین چاه که ده روز بعد به نفت رسید، 307 متر عمق داشت. با به نفت رسیدن این دو چاه وجود نفت به مقدار زیاد در ایران به اثبات رسید. پس از کشف گسترده نفت در ایران، شرکت نفت ایران و انگلیسی تشکیل شد.
بعد از این اکتشاف، نقشه کشی این استعمار چپاولگر بسیار قویتر از قبل برای ایران و نفت آن آغاز شد. ایران کشوری بود که در هر دورهای به دلیل موقعییت ویژه جغرافیایی، وسعت و شاه راه ارتباطیاش در دنیا بسیار مورد حمله قرار میگرفت و اکتشاف نفت این هجمهها را بیشتر میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول و از سال 1920 به بعد شرکت نفت ایران و انگلیس به توصیه مشاوران حقوقی و مالی خود به اهمیت نفت جنوب ایران برای دولت بریتانیا درصدد برآمد تا علاوه بر تمدید امتیاز دارسی، برخی از اختلافی که درباره مسائل مالی و فنی قرار داد وجود داشت را رفع کند.
نیاز بریتانیا به نفت ایران سبب شد تا تولید نفت ایران از یک میلیون و 743 هزار تن در سال 1921 به رقم 7 میلیون و 87 هزار تن در سال 1933 افزایش یابد. با این حال میزان رشد حق امتیاز ایران در این سالها نه تنها بهاندازه رشد استخراج نفت نبود بلکه برخی از سالها کمتر از میزان تعیینشده نیز میشد. به عنوان مثال در سال 1931 حق امتیاز ایران 872 هزار لیر برآورد شد این در حالی است که سال قبل به ایران یک میلیون و 288 هزار لیر پرداخت شده بود.
رفته رفته و با آگاه شدن برخی از روشنفکران داخلی، اعتراضهایی روانه این قرارداد شد تا اینکه در نهایت رسانههای ایرانی شروع به نقد این قرارداد ننگین کردند، تاجایی که رضاخان قرارداد را در آتش بخاری اتاقش سوزاند.
قرارداد 1933 چه بود؟
در واقع به دستور رضاخان قرارداد 1933 منعقد شد. در آن زمان روزنامهها و دولت اعلام کردند که با این قرارداد ایران امتیازاتی مانند محدود شدن حوزه عملیات شرکت و افزایش سهم ایران و رفع حق انحصاری لولهکشی به خلیجفارس را به دست آورده و شرکت نیز متعهد شده تا سالانه 10 هزار لیر به اعزام دانشجویان ایرانی به اروپا برای اخذ تخصصگرایی در حوزه نفتی اختصاص دهد.
نتیجه گیری
نفت، این سرمایه ملی، برای ایرانیانی که میتوانستند آگاهانهتر و با آرامش و آسایش بیشتری زندگی کنند، چیزی به غیر از بیشتر شدن فاصله طبقاتی، اقتصاد شکننده نفتی و جنگ بر سر قدرت بر سر سفره های مردم را به بار نیاورد. ایران نفتی با وجود این سرمایه ملی همیشه مورد هجمه بسیاری از طمع کاران بین المللی بوده است.
از بریتانیای کهنهکار استعمارگر گرفته تا پادشاهان و دزدانی که جیبهایشان از پول نفت لبریز شده بود، اما باز هم نقشه میکشیدند برای تعداد چاههای بیشتر و مالهای باد آوردهتر؛ که نشانه بارز آن قرارداد 1933 بود.
قراردادها با نامهای متفاوت برای ایران بسته میشدند اما عملا منافع این قراردادها، به جیب دیگر کشورها میرفت و مردم ایران در قحطی و فقر روزگار سپری میکردند.
پی نوشت:
1- مجله رشد
2- تبانی نفتی با ژست ملی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
دارسی، ابتدا گروهی فنی خود را به سرپرستی زمین شناس معروف؛ "برلز" به ایران اعزام کرد. این گروه، پس از بررسیهای گستردهی زمین شناسی، طی گزارشی اعلام کرد که در منطقه قصر شیرین و شوشتر احتمال استخراج نفت وجود دارد. پس از دریافت این گزارش، دارسی نمایندهای به نام "ماریوت" را در سال 1901 به دربار ایران فرستاد و ماریوت امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در تمام ایران، به جز پنج ایالات شمالی را از مظفرالدین شاه گرفت.
چند ماه پس از امضای قرار داد، حفاری اولین چاه در محلی به نام چیاسرخ یا چاه سرخ، در شمال غرب قصر شیرین آغاز شد. کار حفاری به علت نبود راه و ناامنی به کندی پیش میرفت تا آنکه در تابستان 1903 و در عمق 507 متری به گاز و کمی نفت رسیدند.
بهرهبرداری این چاه در حدود 175 بشکه در روز بود. دارسی با ارزیابی نتایج حاصل شده، دریافت که اگر در ناحیه "چیاسرخ" نفتی بیش از مقدار موجود هم بیابد؛ به علت دوری از دریا و نبود امکان حمل به بازار مصرف، سودی در بر نخواهد داشت، به همین علت ناحیهی مذکور را ترک کرد و به خوزستان روی آورد.(1)
ویلیام ناکسی دارسی یک فرد ثروتمند استرالیایی که اصالتی بریتانیایی داشت ، نخستین فردی بود که با روشهای جدید روز ودستگاههای حفاری مکانیکی در ایران به اکتشاف نفت وحفر چاه پرداخت.
در منطقه خوزستان اولین و دومین چاه حفر شده توسط گروه دارسی، خشک بودند. در نیمه اول سال 1908 میلادی، سرمایه شرکت وی رو به پایان گذاشت، اما هنوز نفتی کشف نشده بود. روسای شرکت به مسئول عملیات که مهندسی به نام "دینولدز" بود، دستور توقف عملیات را دادند، ولی او که در محل وضع را بهتر ارزیابی کرده بود چند روزی از اجرای دستور توقف، خودداری کرد و به حفاری ادامه داد. در روز پنجم خرداد 1287 شمسی (1908 میلادی) مته حفاری به لایهی نفتدار برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد.
دومین چاه که ده روز بعد به نفت رسید، 307 متر عمق داشت. با به نفت رسیدن این دو چاه وجود نفت به مقدار زیاد در ایران به اثبات رسید. پس از کشف گسترده نفت در ایران، شرکت نفت ایران و انگلیسی تشکیل شد.
بعد از این اکتشاف، نقشه کشی این استعمار چپاولگر بسیار قویتر از قبل برای ایران و نفت آن آغاز شد. ایران کشوری بود که در هر دورهای به دلیل موقعییت ویژه جغرافیایی، وسعت و شاه راه ارتباطیاش در دنیا بسیار مورد حمله قرار میگرفت و اکتشاف نفت این هجمهها را بیشتر میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول و از سال 1920 به بعد شرکت نفت ایران و انگلیس به توصیه مشاوران حقوقی و مالی خود به اهمیت نفت جنوب ایران برای دولت بریتانیا درصدد برآمد تا علاوه بر تمدید امتیاز دارسی، برخی از اختلافی که درباره مسائل مالی و فنی قرار داد وجود داشت را رفع کند.
نیاز بریتانیا به نفت ایران سبب شد تا تولید نفت ایران از یک میلیون و 743 هزار تن در سال 1921 به رقم 7 میلیون و 87 هزار تن در سال 1933 افزایش یابد. با این حال میزان رشد حق امتیاز ایران در این سالها نه تنها بهاندازه رشد استخراج نفت نبود بلکه برخی از سالها کمتر از میزان تعیینشده نیز میشد. به عنوان مثال در سال 1931 حق امتیاز ایران 872 هزار لیر برآورد شد این در حالی است که سال قبل به ایران یک میلیون و 288 هزار لیر پرداخت شده بود.
رفته رفته و با آگاه شدن برخی از روشنفکران داخلی، اعتراضهایی روانه این قرارداد شد تا اینکه در نهایت رسانههای ایرانی شروع به نقد این قرارداد ننگین کردند، تاجایی که رضاخان قرارداد را در آتش بخاری اتاقش سوزاند.
قرارداد 1933 چه بود؟
در واقع به دستور رضاخان قرارداد 1933 منعقد شد. در آن زمان روزنامهها و دولت اعلام کردند که با این قرارداد ایران امتیازاتی مانند محدود شدن حوزه عملیات شرکت و افزایش سهم ایران و رفع حق انحصاری لولهکشی به خلیجفارس را به دست آورده و شرکت نیز متعهد شده تا سالانه 10 هزار لیر به اعزام دانشجویان ایرانی به اروپا برای اخذ تخصصگرایی در حوزه نفتی اختصاص دهد. نتیجه گیری
نفت، این سرمایه ملی، برای ایرانیانی که میتوانستند آگاهانهتر و با آرامش و آسایش بیشتری زندگی کنند، چیزی به غیر از بیشتر شدن فاصله طبقاتی، اقتصاد شکننده نفتی و جنگ بر سر قدرت بر سر سفره های مردم را به بار نیاورد. ایران نفتی با وجود این سرمایه ملی همیشه مورد هجمه بسیاری از طمع کاران بین المللی بوده است. از بریتانیای کهنهکار استعمارگر گرفته تا پادشاهان و دزدانی که جیبهایشان از پول نفت لبریز شده بود، اما باز هم نقشه میکشیدند برای تعداد چاههای بیشتر و مالهای باد آوردهتر؛ که نشانه بارز آن قرارداد 1933 بود.
قراردادها با نامهای متفاوت برای ایران بسته میشدند اما عملا منافع این قراردادها، به جیب دیگر کشورها میرفت و مردم ایران در قحطی و فقر روزگار سپری میکردند.
پی نوشت:
1- مجله رشد
2- تبانی نفتی با ژست ملی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران