تبیان، دستیار زندگی

آیا گزاره‌های دینی داستان و قصه‌اند؟

زبان دین؛ زبانی معنا‌دار یا سمبلیک و غیر قابل دسترس؟

دیر زمانى است که تفاسیر سمبلیک از آموزه‏‌هاى دینى امرى است مرسوم، بسیارى از متفکران مسیحى داستان توفان نوح را نه به عنوان یک گزارش از اتفاقات واقعى تاریخى بلکه به عنوان طریقی سمبلیک جهت ارائه نکاتى که از نظر دینى مهم است تلقى نموده‏‌اند؛
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
قرآن

برخى از فلاسفه غرب چنان تحت مشکلات مربوط به تحقیق‌پذیرى قرار گرفته‏‌اند که کوشیده‏‌اند اظهارات کلامى را به عنوان چیزى غیر از اظهارات حاکى از واقع تفسیر کنند. آنان از طرفى تحت تاثیر تئورى تحقیق‏‌پذیرى تجربى قرار گرفته و گزاره‏‌هاى خارج از این ضابطه را فاقد معنا مى‏‌دانند. بنابراین، جمله‏‌هاى «خدا دانا و تواناست‏»، «خدا جهان را آفرید»، حقیقتى را حکایت نمى‏‌کند؛ از طرف دیگر مایل نیستند مباحث‏ سنتى دینى را کنار نهند، آنها احساس مى‌‏کنند که گزاره‏‌هاى دینى در زندگى انسان به گونه‏‌اى داراى کارکرد ارزشمند است و جهت‏‌حفاظت از این کارکرد، مجبور شده‌‏اند مباحث دین را مجددا به گونه‏‌اى تفسیر کنند که جنبه واقع نمایى آن حذف شود و در عین حال اثر خود را از دست ندهد. در ادامه به دو نظریه رایج درباره معنا‌ی گزاره‌های دینی اشاره می‌کنیم.
 

دین نوعی ابراز احساسات است

خداپرستان او را با افعالى توصیف مى‏‌کنند و مى‏‌گویند:
«او زمین و آسمانها را آفرید»، یا «رستگارى و بدبختى را براى انسانى از ازل مقدر کرده است‏» یا «او مراقب اعمال انسان مى‏‌باشد»، ولى هدف از جمله نخست اظهار خشیت و اعجاب است که مولود درک شکوه و عظمت طبیعت است، همچنان که مقصود از جمله دوم ابراز حس درماندگى عام مى‌‏باشد، و هدف از جمله سوم، ابراز حس آرامش و امنیت و آسایش در جهان است. بنابراین، هیچ کدام از این جمله‏‌ها، گزاره خبرى نیست‏ بلکه بیانگر حالات درونى گوینده مى‏‌باشد، آنجا که بخواهد خشیت و اعجاب و یا حس درماندگى، و احساس آرامش خود را آشکار سازد، به چنین جمله‏‌هایى متوسل مى‏‌شود.

اصولا چه مانعى دارد که این جمله‏‌ها، هر دو معنا را برسانند؛ زیرا هیچ نوع تعارض میان آن دو نیست؛ یعنى در عین اخبار از یک واقعیت، ابراز احساسات نیز بکند


بر طبق نظریه ابراز احساس‏‌انگارى، گزاره‏‌هاى کلامى، بیانگر نوعى احساس شخص متدین هستند که غیر از ابراز احساس شخصى بر واقعیتى عینى و نفس الامرى دلالت نمى‏‌کنند؛ اینها بیانات شاعرانه‌‏اى هستند که بیانگر احساسات درونى شخصند نه «بیاناتى توصیفى و ناظر به واقع‏»؛ مثل این که احساس پوچى خود را به جاى این که با تعبیر «واى بر من‏» بیان کنیم با عبارت: «زندگى یک سایه متحرک است‏» ادا نماییم. بنابراین، اظهار در این گونه موارد، اظهارى شعرى است نه اظهارى ناظر به امرى واقعى.

این تحلیل از جهاتى سست و بى‏‌پایه است:
1- گوینده گزاره‏‌هاى کلامى، از نظر کتاب مقدس، خود خداست. او در تورات مى‏‌گوید: خداوند زمین و آسمانها را در شش روز آفرید، و همچنین است دیگر جمله‏‌ها؛ آیا درست است که بگوییم گوینده سخن مى‏‌خواهد ابراز احساسات کند؟ !

2- فرض کنید، گوینده انسان است، ولى آنچه که مى‏‌خواهد بیان کند جز آن است که در این نظریه آمده است. وى در وصف خدا سخن مى‏‌گوید، او را خالق جهان، و مراقب بندگان، و طراح سرنوشت آنها معرفى مى‌‏کند. تفسیر سخن او از طریق احساسات، یک نوع تفسیر به راى است که روح گوینده از آن اطلاع ندارد.

3- اصولا چه مانعى دارد که این جمله‏‌ها، هر دو معنا را برسانند؛ زیرا هیچ نوع تعارض میان آن دو نیست؛ یعنى در عین اخبار از یک واقعیت، ابراز احساسات نیز بکند بالاخص که معناى دوم در طول معناى نخست قرار گرفته است و حالت لازم و ملزومى دارند.

4- این تحلیل (ابراز احساسات) در همه گزاره‏‌ها صحیح نیست؛ مثلا آن گاه که موحد مى‏‌گوید: خدا بسیط است مرکب نیست، واحد است متعدد نیست، وجود بحت است، یا ماهیت ندارد، چطور مى‌‏توان گفت گوینده ابراز احساسات مى‏‌کند، چه احساسى را با این گزاره‌‏ها آشکار مى‏‌سازد.


نظریه نمادین یا سمبلیک

تفسیر نمادین یا سمبلیک، عبارت دیگر از «کنایه گویى‏» در علم بیان است. در کنایه، جمله در معناى تحت اللفظى به کار مى‏‌رود، به خاطر این که مخاطب را به معناى دوم که لازمه آن معناى نخست است، منتقل سازد، و در حقیقت معناى تحت اللفظى، مقصود اصلی متکلم نبوده بلکه ابزاری برای تفهیم معنای دوم و اصلی است. این نظر به وسیله «جورج سانتایانا» مطرح شده و به وسیله «بریث ویت‏» تقریر شده است.

ناقلان این نظریه با مثال‌هاى محدودى مى‏‌خواهند آن را به همه موارد تعمیم دهند؛ مثلا در کلام مسیحى مى‏‌گویند: «خداوند شبان من است‏» ، «خداوند صخره است‏» این دو جمله در عین استعمال در معناى تحت اللفظى کنایه از حفظ و حمایت ‏خداست.

نها تفاوتى که بین این نظریه و گفته‏‌هاى عرب عصر جاهلى است این است که عرب عصر جاهلى به حربه علمى مجهز نبوده، سخن خود را بى‏‌پیرایه و بدون پوشش علمى بیان مى‏‌کرد


دیر زمانى است که تفاسیر سمبلیک از آموزه‏‌هاى دینى امرى است مرسوم، بسیارى از متفکران مسیحى داستان توفان نوح را نه به عنوان یک گزارش از اتفاقات واقعى تاریخى بلکه به عنوان طریق‌ه‏اى سمبلیک جهت ارائه نکاتى که از نظر دینى مهم است تلقى نموده‏‌اند؛ مثل این که خدا افراد شرور را تنبیه خواهد کرد، ولى تحت‏ شرایطى از خود لطف و رحمت هم نشان خواهد داد. بسیارى از شیوه‌‏‌هاى سنتى سخن گفتن در مورد خدا را باید به عنوان شیوه‌‏هاى سمبلیک تلقى کرد.

این افراد با گزاره‏‌هاى کلامى به صورت گزینشى برخورد مى‏‌کنند و به همه مى‏‌خواهند رنگ کنایى و نمادین ببخشند، جز یک گزاره و آن «خدا عین هستى‏» است که آن را ناظر به واقع مى‏‌دانند. تیلیش که طرفدار سرسخت این نظریه است مى‏‌گوید: تنها یک گزاره حقیقى و غیر نمادین در باب هستى غایى مى‏‌توان بیان کرد و آن عبارت است از این که «خدا خود وجود (نفس هستى) است‏» تنها گزاره غیر نمادین درباره محکى و مرجع نمادهاى دینى، همین گزاره است.

اگر ما این گزاره را به معناى نمادین بگیریم دچار دور باطلى مى‏‌شویم که به موجب آن هیچ یک از گزاره‌‏هاى دینى را نمى‏‌توانیم تحلیل نماییم. این گزاره به منزله کلیدى براى گشودن راز این مجموعه و پیدا کردن راهى به سوى محکى نمادهاى دینى به طور مستقیم مى‏‌باشد.

نظریه سمبلیک بودن دین، بیان علمی عصر جاهلی

آورندگان وحى، و گویندگان گزاره‏‌هاى کلامى، هرگز از گزاره‏‌ها چنین تفسیرى نداشته و تخیلات شاعرانه را به حریم وحى راه نمى‌‏دادند. این نظریه، یک نظریه عصر جاهلى است که عرب جاهلى وحى الهى را شعر و تخیل تلقى مى‏‌کرد و مى‌‏گفت:  «بل قالوا اضغاث احلام بل افتراه بل هو شاعر..» .

یعنى: گفته‏‌هاى پیامبر اسلام خواب‌هاى آشفته‏‌اى است که آن را به دروغ به خدا بسته است‏ بلکه او شاعر خیالباف است، تنها تفاوتى که بین این نظریه و گفته‏‌هاى عرب عصر جاهلى است این است که عرب عصر جاهلى به حربه علمى مجهز نبوده، سخن خود را بى‏‌پیرایه و بدون پوشش علمى بیان مى‏‌کرد، ولى این متفکران، همان اندیشه جاهلانه را در قالب علمى ریخته و با حربه دانش روز به تبیین آن پرداخته‌‏اند.

 
پی نوشت:
این متن خلاصه‌ای است از مقاله "زبان دین" به قلم آیت الله سبحانی که در شماره 4 مجله "رواق اندیشه" منتشر شده است.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.