علوم انسانی و چالشهای ناشی از کجفهی و سوء مدیریت ما
چالشهای پیش روی علوم انسانی اسلامی بیش از آنکه از سوی مخالفان علوم انسانیِ اسلامی و از درون جبهه روشنفکری سکولار سر برآورده باشد، زاییده کج فهمی ها یا سوء مدیریت جبهه خودمان است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/05/20
بدفهمی علوم انسانیِ اسلامی
من در بحث های گوناگونی که طی سال های گذشته درباره علوم انسانیِ اسلامی داشتم، به کرّات عرض کرده ام که قبول علوم انسانیِ اسلامی به منزله پشت کردن به دانش تجربی، عقلی و عرفی نیست. در واقع، علوم انسانیِ اسلامی با منطقه بندی جدید علم انسانیِ و اجتماعی، ضمن اختصاص وحی به زیربنایی ترین منطقه از مناطق علم انسانی، هر منبع و متدلوژی را بدون اینکه از زیر چتر جهان بینی الهی خارج شود، بر حسب جایگاه و کارکردی که دارد، در منطقه مشخصی از علوم انسانیِ اسلامی وارد می کند؛ ضمناً منابع و متدلوژی ها در علوم انسانیِ اسلامی با یکدیگر ارتباط و تعامل هم دارند یعنی اینگونه نیست که مناطق گوناگون علوم انسانیِ اسلامی حکم جزایز جدافتاده از همدیگر را داشته باشند. همه آنهایی که امروز از علوم انسانیِ اسلامی صحبت می کنند، این برداشت از علوم انسانیِ اسلامی، که مولود کلان نگری به تعالیم اسلامی است، را ندارند و علوم اسلامیِ مصطلح را مساوی با علوم انسانیِ اسلامی در نظر می گیرند که همین امر می تواند علوم انسانیِ اسلامی را با چالش روبرو کند.سطحی گرایی و شعارزدگی در علوم انسانی اسلامی
بر فرض که به اقتضای شناخت ماهیت علم انسانی و اجتماعی، فهم درستی از علوم انسانیِ اسلامی وجود داشته باشد، سطحی دیدن علوم انسانیِ اسلامی و تنزل دادن آن به یک سری بحث های دم دستی، کم عمق و فاقد چارچوب تئوریک صحیح، تومار علوم انسانیِ اسلامی را خواهد پیچید. من در این سال ها علاقمند بودن تا از بعضی عزیزانی که در تبدیل مباحث مبنایی و جدی به شعارهای کم فایده مهارت پیدا کرده اند، درخواست کنم که از مباحث مرتبط با علوم انسانیِ اسلامی فاصله بگیرند و حرف زدن در این میدان را به اهلش واگذار کنند چراکه معتقدم این جنس مباحث، علوم انسانیِ اسلامی را از حرکت در عمق جامعه علمی و مهم تر از همه، در ثمربخشی با چالش جدی روبرو خواهد کرد.انفعال و وادادگی در برابر علوم انسانیِ سکولار
شما می دانید که یکی از هنرهای علوم انسانیِ سکولار، تابوسازی و ابهت آفرینی نسبت به نظریات و تبدیل این تابوها به بخش مهمی از هنجارهای اجتماعی است. جالب است که این تابوسازی و تحجرورزی درباره خود علم سکولار و نتایج آن، با تابلوی آزادی دنبال می شود و هر کس که حاضر به تعظیم درباره علم سکولار نشود و مسیر متفاوتی را انتخاب کند، نه فقط به بی سوادی، بلکه با کمال بی رحمی، به ضدیت با آزادی متهم می شود. در چنین شرایطی خیلی از اساتید مذهبی دانشگاه ها هم مشمول خط انفعال و وادادگی در برابر علوم انسانیِ سکولار می شوند و همین امر آنها را به رفتارهای دوگانه با علوم انسانی سوق می دهد.کم عنایتی به نقد و آزاداندیشی
علوم انسانیِ اسلامی رشد و تکامل خود را مدیون گسترش فضای نقد و آزاداندیشی در یک فضای غیرسیاسی و سانتیمنتال می داند و لذا اگر شرایطی بوجود بیاید که باب نقد های جدی و بنیان افکن از طرف مخالفان این علوم بسته شود و متفکرین علوم انسانیِ اسلامی در یک فضای گل خانه ای و بدور از هجمه منتقدان به راه خود ادامه دهند، تردید نکنید که ظهور این شرایط چیزی جز نزدیک کردن علوم انسانیِ اسلامی به پایان عمر خود نیست.از طرف دیگر، رونق نقد در خانه اصحاب علوم انسانی و وجود سعه صدر و خطر پذیری برای نوآوری های بزرگ هم خیلی اهمیت دارند. اینکه بعضی ها در مجامع علمی حوزوی یا دانشگاهی، هرگونه نقد به نظریات اسلامیِ مشهور را برنتابند و منتقدان را به ساختار شکنی متهم کنند و یا هزینه نوآوری را آنقدر بالا ببرند که کمتر متفکری در ساحت علوم انسانیِ اسلامی حاضر به پرداخت این هزینه ها باشد، حتماً علوم انسانیِ اسلامی را در آینده با توقف روبرو خواهد کرد.
کج فکری و سوء مدیریت در جریان بخشی به علوم انسانیِ اسلامی
صرف نظر از کسانی که به اسم تحول در علوم انسانی، این علوم را به ناکجا آباد کوچ می دهند، و صرف نظر از تلاش های کودکانه ای که برای حذف رقیب در صحنه شکل می گیرد، مشکل اصلی علوم انسانیِ اسلامی حاکمیت نگاه از بالا به پایین یا نگاه پروژه ای است. در واقع، این تصور که می توان علوم انسانی را در اتاق های دربسته با دستور و بخش نامه متحول کرد، چیزی است که اگر در سال های آینده حل نشود، حتماً علوم انسانیِ اسلامی را نیز با چالش روبرو خواهد کرد. من معتقدم، علوم انسانیِ اسلامی باید با مشارکت خود اساتید دانشگاه و در یک روند کاملاً طبیعی راه خود را برای ورود به دانشگاه ها باز کند و امروز استقبال رو به گسترش اساتید از علوم انسانیِ اسلامی و پیگیری خودجوش آن در کشور، ثابت کرده است که پیگیری فرایندی علوم انسانیِ اسلامی نه فقط ممکن است، بلکه زودتر از آنچه تصور می شود نتیجه بخش خواهد بود.منبع:
«چالشهای پیشروی علوم انسانی، بیشتر زائیده کجفهمیها یا سوء مدیریت جبهه خودمان است»؛ سخنرانی رضا غلامی در افتتاحیه مدرسه علوم انسانیِ اسلامی صدرا/پایگاه خبری تحلیلی طلیعه