تبیان، دستیار زندگی

به بهانه اکران «تنگه ابوقریب»؛ فیلمی در ستایش گردان عمار

جنگ را واقعی‌تر از همیشه ببینید

«تنگه ابوقریب» آنقدر آشکارا جنگ را تصویرسازی کرده که مخاطب از شروع تا پایان ماجرا با قرار گرفتن در یک موقعیت واقعی، خود را وسط میدان جنگ می‌بیند و در آخر با دیدن ایستادگی و رشادت‌های رزمندگانِ گردان عمار از این نبرد سربلند بیرون می‌آید. فیلم از امروز روی پرده سینما می‌رود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تنگه ابوقریب
سینمای دفاع مقدس از همان روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی از وسط میدان جنگ شروع به کار کرد و به مرور از این میدان فاصله بیشتری گرفت. در طول این سال‌ها فیلم‌های زیادی با موضوع جنگ تحمیلی ساخته شده که روایتگر خط مقدم جبهه یا پشت جبهه بودند و در میان‌شان آثار مهم و قابل توجهی هم دیده می‌شود. اما در سال‌های اخیر آنچه بیشتر مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته رد کمتری از میدان نبرد داشته و بیشتر به آسیب‌ها و اتفاقات پشت جبهه پرداخته.

«تنگه ابوقریب» تازه‌ترین محصول فیلم‌های جنگی است؛ بهرام توکلی در تجربه‌ای متفاوت از دیگر آثارش سراغ آن رفته و ماجرایی واقعی را از دل جنگ به تصویر کشیده. این فیلم موفق ترین فیلم جشنواره سی وششم بود که با نامزدی در یازده رشته، شش سیمرغ را به نام خود کرد و بهترین فیلم جشنواره سال گذشته شد.

در «تنگه ابوقریب» چه گذشت؟

تیرماه سال 67 است. نیروهای ایرانی در مناطق مختلف درگیر هستند. بچه‌های گردان عمار که بیشترشان ساکن تهران هستند قرار است برای مرخصی به تهران برگردند. صبح روزی که قرار است بچه‌ها به تهران بیایند اعلام می‌شود عراق به منطقه‌ای به نام «تنگه ابوقریب» حمله کرده. درخواست می‌شود گردان عمار بازگردند. بچه‌های گردان عمار در دوکوهه آماده می‌شوند و به سمت منطقه می‌روند. این خلاصه‌ای است از آنچه در «تنگه ابوقریب» روایت می‌شود، عملیاتی که به فاصله اندکی پس از آن، قطعنامه 598 تصویب شد.

برای مایی که جنگ را از نزدیک لمس نکردیم شاید «علی» شخصیت نوجوان داستان شبیه‌ترین فرد به ما باشد. نوجوانی که برای رفتن به میدان جنگ اصرار دارد و در همراهی با رزمنده‌ها به مرور با قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف خود را وسط معرکه می‌بیند، معرکه‌ای که متفاوت از تصوری است که قبل از حضور در خط مقدم جبهه داشته.


بهرام توکلی در «تنگه ابوقریب» آشکارا جنگ را تصویرسازی کرده است. مخاطب در شروع ماجرا در یک موقعیت آرام قرار می‌گیرد و بعد به مرور از این آرامش کاسته و بر التهابات آن افزوده می‌شود، تا آنجا که بی هیچ واسطه مستقیم وارد میدان نبرد می‌شویم. لحظه‌‌های آرام قبل از رسیدن به صحنه‌های جنگ پیش درآمدی است بر طوفانی مهیب. آنچه نمایش این نبرد را دیدنی‌تر می‌کند فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس، گریم و مهمتر از همه تلاش محسن روزبهانی در نمایش جلوه‌های ویژه میدانی است که با تمام توان در خدمت فیلم بودند و با یک فضاسازی نزدیک به آنچه در واقعیت گذشته باورپذیری فیلم را بیشتر می‌کنند.

بازیگران تمام تلاش‌شان را برای به نمایش گذاشتن یک جنگ واقعی به کار گرفتند. در طول فیلم با پنج شخصیت اصلی طرف هستیم که داستان حول محور آنها روایت می‌شود. یکی از این پنج نفر نوجوانی به نام علی است که با وجود مخالفت‌هایی که برای حضورش در جبهه وجود دارد به قصد عکاسی با رزمندگان همراه می‌شود.

برای مایی که جنگ را از نزدیک لمس نکردیم شاید «علی» شخصیت نوجوان داستان شبیه‌ترین فرد به ما باشد. نوجوانی که برای رفتن به میدان جنگ اصرار دارد و در همراهی با رزمنده‌ها به مرور با قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف خود را وسط معرکه می‌بیند، معرکه‌ای که متفاوت از تصوری است که قبل از حضور در خط مقدم جبهه داشته. 

بی واسطه در میدان جنگ

توکلی آنقدر واضح و روشن جنگ را به نمایش گذاشته که مخاطب حضور در میدان جنگ را احساس می‌کند. «تنگه ابوقریب» خودِ جنگ را روایت می کند بدون اینکه بخواهد از عناصر اضافی کمک بگیرد. حتی موسیقی هم برخلاف آثاری که بار احساسی کار را با موسیقی تامین می‌کنند چندان پررنگ نیست. در واقع فیلم هراندازه از شعار و کلیشه دور شده بر واقعیت ماجرا افزوده و برخلاف بسیاری از فیلم‌های جنگی برای القای بار احساسی و عاطفی ماجرا گرفتار نمادها و کلیشه‌های تکراری نشده. 

«تنگه ابوقریب» فرصتی است برای آنها که جنگ را ندیدند تا از نزدیک آن را لمس کنند؛ با تمام دلهره، اضطراب، سرگردانی و در آخر حس غرور و سربلندی که به واسطه ایستادگی رزمندگان گردان عمار در دفاع از وطن منتقل می‌شود. بعد از نمایش «تنگه ابوقریب» در جشنواره فجر بیشترین نقدی که درباره فیلم مطرح شد نسبت به روایت ناقص فیلمنامه و مشخص نبودن جغرافیای داستان بود اما «تنگه ابوقریب» هراندازه هم در شیوه روایت نقص داشته باشد تلاش سخت، واقعی و قابل تحسینی از تیم تولید اثر است که نشان از این دارد که فیلم صادقانه و با همه توان در ستایش گردان عمار ساخته شده و همین فیلم را ارزشمند می‌کند.

«تنگه ابوقریب» از زبان بازیگران فیلم

امیر جدیدی: ما با آقای توکلی در ابتدای فیلم به یک توافق رسیدیم و حرف زدیم و بعد از آن، فقط باید می‌جنگیدم. این کار فقط برایم بازیگری نبود و من بابتش جنگیدم.

حمیدرضا آذرنگ: سه ماه در بحرانی‌ترین شرایط بودیم؛ در شرایطی که همه‌اش آلودگی‌های جنگی بود، گریم مملو از اتفاقات عجیب و غریب. گاهی گریم من و امیر جدیدی و جواد عزتی و حتی علی سلیمانی و مهدی پاکدل به بالای سه ساعت می‌رسید.

علی سلیمانی: «تنگه ابوقریب» اگرچه فیلم بسیار سختی بود اما همه عوامل مانند خود جنگ از واقعیت‌های جنگ دفاع کردند و این در نتیجه‌ کار مشخص است. وقتی فیلم روی پرده می‌آید اوایل داستان همه می‌خواهند بگویند یک فیلمِ متوسط و عادی است ولی رفته رفته با فیلمی سراسر شگفتی مواجه می‌شوند. کاش همه «تنگه ابوقریب» را ببینند، چون متعلق به همه ایرانی‌هاست.

همچنین چند روز مانده به اکران «تنگه ابوقریب» مهدی پاکدل با انتشار پستی در اینستاگرام پیشنهاد داده بود که مسئولین حتما این فیلم را ببینند تا اگر نمی‌دانند یا یادشان رفته در روزهای پایانی جنگ، قبل از پذیرش قطعنامه جوان‌ها چطور از جانشان گذشتند یادآوری شود. پستی که در هنرمندان دیگر هم در شبکه‌های اجتماعی تکرار کردند.

شناسنامه فیلم

نویسنده و کارگردان: بهرام توکلی

بازیگران: جواد عزتی، حمیدرضا آذرنگ، امیر جدیدی، مهدی پاکدل، علی سلیمانی، مهدی قربانی.

خلاصه داستان: در 21 تیرماه 1367، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر می‌کند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جاده‌های کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است، تنگه‌ای که نام و خاطره‌اش در میانه تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده. این تنگه محل مقاومت افراد گردان عمار است.