تبیان، دستیار زندگی

به مناسبت روز زیارتی خاص امام رضا(ع)

دلیل اختلاف موجود در تاریخ شهادت و ولادت اهل بیت(س)/دعایی که خواندن آن در زیارت اهل‌بیت تأکید شده است

حضرت امام خمینی وقتی وارد حرم می‌شدند همان دم در می‌ایستادند و زیارت امین الله را می‌خواندند و مواقعی که فرصت داشتند بالای سر زیارت جامعه می‌خواندند. این زیارت‌ها به انسان توجه می‌دهد که الان در محضر چه کسی قرار گرفته‌ام.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
امیر رسول پور

از دیرباز شیعه از هر فرصتی برای عرض ارادت به اهل بیت علیهم السلام من جمله امام رضا علیه السلام استفاده می کرده است و آن طور که سید بن طاووس در اقبال نقل کرده علمای بزرگ مقید بودند روز 23 ذی القعده را که به نقلی شهادت امام رضا(ع) بیان شده، برای حرمت نهادن به امام این روز به زیارت امام رضا علیه السلام بروند. چه خوب است که ما نیز به تأسی سیره علما این کار  را انجام دهیم. در این فرصت در خدمت حجت الاسلام امیر رسول پور، مشاور و استاد حوزه و دانشگاه هستیم تا نکاتی را در رابطه با زیارت امام رضا علیه السلام مرور داشته باشیم.

تبیان: دلیل تفاوت‌های نقل شده در تاریخ شهادت و بعضاً ولادت اهل‌بیت (ع) چیست؟
در بحث اختلاف و تفاوت شهادت ها و ولادت های اهل بیت علیهم السلام دلایلی را می توان ذکر کرد؛
- مهم ترین آن مظلومیت اهل بیت و عدم اهتمام جامعه و نداشتن معرفت لازم در مورد اهل بیت و جایگان آن ها است. چرا که عدم معرفت لازم نسبت به اهل بیت، منجر می شود که برخوردی که در باب تاریخ ولادت و شهادت آن ها داشته اند همچون بقیه انسان ها بوده و خیلی بر این موضوع دقتی نداشتند.

دولت بنی امیه،دولت بنی عباس اهل‌بیت را مقابل خودشان می‌دیدند و نمی خواستند به هیچ نحوی نشانه‌ای از اهل‌بیت باقی بماند. به همین جهت به هر شکلی در تلاش بودند که نام و نشان این‌ها در تاریخ گم شود.


- دلیل دیگر در تفاوت قرائت املایی است. مثلاً در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها مشهور و معروف است چون خط ها به شکلی بوده که منقوط نبوده و نقطه نداشته لذا مثلاً سبعین با تسعین اشتباه خوانده شده و همین باعث اختلاف این میشده که در بیان تاریخ ها اختلاف نظرهایی بوجود بیاید.

- علت دیگر استنساخ است. در تاریخ و کتب فقهی بسیار می بینیم که مطلبی در نسخه های مختلف به گونه های مختلف ذکر شده و دلیل این امر هم آن بوده که آن موقع دستگاه کپی نبوده و افراد می نوشتند. به عبارتی کپی در آن زمان که استنساخ به زبان عربی می شود به صورت دستی انجام می شده لذا وقتی آن ها در حال نوشتن بودند بعضاً خسته بودند، نور نبوده، شب بوده ، یک سری بی توجهی هایی صورت گرفته است که این رایج نیز بوده است.

- نکته ی دیگر بحث مورخین است. مورخین مختلف هستند؛ سنی و شیعه. لذا برخی به صرف شنیدن ها اکتفا می کردند و آن را در نقل تاریخ کافی می دانستند. مثلا در باب شهادت امام رضا علیه السلام در روز 23 ذی القعده که نقل هایی هر چند ضعیف بیان شده، ما این نقل را من باب احترام پذیرفتیم و گفته شده که این نقل می تواند حرمت و بهانه ای باشد برای زیارت حضرت.

- و دلیل آخر که می تواند عمده دلیل این اختلافات باشد عمد دولت و حاکم وقت بوده است؛ دولت بنی امیه،دولت بنی عباس. چرا که این ها اهل بیت را مقابل خودشان می دیدند و نمی خواستند به هیچ نحوی نشانه ای از اهل بیت باقی بماند. به همین جهت به هر شکلی در تلاش بودند که نام و نشان این ها در تاریخ گم شود.
از این قبیل موارد هم مصادیق فراوانی داریم که نمونه اش معاویه است. وقتی مسجد کوفه می رویم بابی به نام باب الفیل مشهور است در حالی که باب الثعبه بوده است. داستانش هم این گونه است که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است : «روزی امیرالمومنین (علیه السلام) در کوفه بر فراز منبر مشغول خطبه بود که ناگهان اژدهایی در حالی که به شدت به طرف مردم می دوید و آنها از او  می گریختند پدیدار شد. حضرت فرمود: «راه را برای او باز کنید. » اژدها جلو آمد و از منبر بالا رفت و پاهای حضرت (علیه السلام) را بوسید و خود را به پاهای مبارک حضرت مالید و سه بار دمید، سپس پایین آمد و رفت و حضرت خطبه را ادامه داد. وقتی مردم توضیح خواستند ایشان فرمود: او مردی از جن بود که می گفت : فرزندش را یکی از انصار به نام جابر بن سمیع، بدون این که به او آزاری رسانده باشد با سنگ کشته است و اکنون خون فرزندش را می طلبید.» (بحارالانوار، ص 172) قابل ذکر است، دری که اژدها از آن وارد و خارج شده بود به «باب الثعبان» (درب اژدها) مشهور شد.

پس از شهادت امیرالمومنین (علیه السلام)، معاویه که نمی خواست ذکری از فضایل آن حضرت گفته شود دستور داد فیلی آوردند و به آن در بستند. آن‌قدر فیل را در آنجا نگاه داشت تا به باب‌الفیل مشهور شد و هم اکنون نیز، «باب الفیل» (درب فیل) نامیده می‌شود دلیل این امر است که معاویه می خواست فضیلت و کرامت امیر المومینن از زبان ها برداشته شود و شگردی به کار برد برای از بین بردن فضیلت حضرت.

علامه مجلسی نیز معتقد است مضمون این روایت متواتر بوده و می‌توان آن‌را پذیرفت. همچنین ایشان نقل می‌کند که بنی ‌امیه برای این‌که این نام و معجزه را از ذهن مردم پاک کنند، بر این درب از مسجد کوفه یک فیل بستند تا آن‌که به تدریج به باب الفیل مشهور شد.

یکی از شگردهایی که مردم را نسبت به تاریخ و حتی به مسائل دینی می تواند بی توجه کند، سردرگمی در تاریخ است. اینکه شما نمی دانی تاریخ ولادت کی است، تاریخ شهادت کی است لذا بی تفاوت می شوی و می گویی معلوم نیست و تاریخ مستند نیست!

نقل است بعد از واقعه عاشورا بنی امیه دلیل اینکه بدن ها را در زمین رها کردند این بود که به زعم خودشان می خواستند حیوانات بیایند و این بدن ها را از بین ببرند و اثری از اهل بیت باقی نماند. بعد هم بیان کردند که نقل شده که حسین بن علی مریض شد، به طوری که در تاریخ آورده اند حسین بن علی سل گرفت و از دنیا رفت.

چنانچه در باب سن  حضرت خدیجه سلام الله علیها  در اذهان جا انداختند که سن ایشان در ازدواج با پیامبر 40 سال بوده در حالی که قول مشهور  و صحیح سن ایشان را 18 یا 25 می داند که مجرد هم بوده اند.

تصور القایی غلط از سمت دشمنان

عده ای مغرضانه و یا غیر مغرضانه آب در آسیاب دشمن ریخته و بر مسلمانان و شیعیان خرده می گیرند که شما همیشه در حال عزاداری هستید.
پاسخ نقضی به این دوستان می دهیم. با یک حساب کتاب ببینید مقدار و روزهای عزاداری ما به نسبت اعیاد ما مگر چقدر است که انقدر شیعه و مسلمانان را متهم به این امر می دانند که شما همیشه در حال عزاداری هستید.

مگر ما در کنار عزاداری ها اعیاد نداریم؛ اعیاد ما به مراتب بیشتر از عزاداری های ما است؛ عید قربان، غدیر،  فطر، قربان، ولادت اهل بیت و ... علاوه بر اینکه در روایات ما هر جمعه عید معرفی شده و این یعنی در جمعه باید شاد باشید. این ها تصور القایی غلط از سمت دشمنان است.

نکته بعد دلیل این گیر دادن به عزاداری ما از یک تصور و شناخت غلط نسبت به عزاداری است. تصوری که آن ها از عزاداری دارند این است که این گریه کردن باعث افسردگی می شود و نشاط و شادابی را از انسان می گیرد به دلیل همین تصور غلط، شروع به شبهه افکنی و توهم زایی می کنند. در صورتی که این ایراد از عدم توجه آن ها و نچشیدن و تجربه نکردن این لذت است.

یکی از شگردهایی که مردم را نسبت به تاریخ و حتی به مسائل دینی می‌تواند بی توجه کند، سردرگمی در تاریخ است. اینکه شما نمی دانی تاریخ ولادت کی است، تاریخ شهادت کی است لذا بی‌تفاوت می‌شوی و می‌گویی معلوم نیست و تاریخ مستند نیست!



این در حالی است که در تصور و باور ما عزاداری عین نشاط و شادابی است.یکی از نکات و گاهاً ایراداتی که به بچه هیئتی ها گرفته می شد این بود که چرا بعد از عزاداری انقدر شاد هستید و می گویید و می خندید. پاسخ این است که چون این روح به منبع اصلی اش وصل و تغذیه شده است.

آثار عزاداری بر اهل بیت(ع)

در این فرصت به چند مورد از آثار عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام اشاره می کنم؛
- عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام باعث شادی و نشاط می شود که این را به تجربه می توان دید.
- این عزاداری نه اینکه سبب افسردگی نمی شود بلکه در مباحث درمانی، به عنوان درمان افسردگی از آن استفاده می شود. دلیل این امر ؛ روایات اهل بیت علیهم السلام است، امام رضا علیه السلام در این رابطه می فرمایند: مَن جَلَسَ مَجلِسا یُحیى فیهِ أمرُنا ، لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوُبُ ؛ هر كه در مجلسى بنشیند كه در آن یاد ما (اهل بیت) زنده مى شود ، قلبش ، در روزى كه قلب ها مى میرند ، نمى میرد. به عبارتی چنین انسانی دل مرده و افسرده نمی شود.(وسائل الشیعه،ج 44 ، ص 278)
- عزاداری روحی است برای جسم بی جان زندگی، عزاداری به زندگی روح و جهت می دهد.
- عزاداری بین انسان و اهل بیت انس ایجاد می کند. این انس سبب از بین رفتن تنهایی، ناامیدی، بی مهری های روزگار، بی مهری اطرافیان و درمان هزاران درد روحی دیگر می شود. و این در تحقیقات میدانی به اثبات رسیده که وقتی انسانی گرفتار تنهایی است و ناامید است و در مجلس اهل بیت شرکت می کند، سبک می شود چرا که انس پیدا کرده ، احساس می کند که کسی هست که می تواند با او حرف بزند و ارتباط برقرار می کند.
- عزاداری سبب تعادل روحی و نشاط در عمل می شود
- انسان وقتی با اهل بیت مأنوس می شود، طبق روایات استقلال عاطفی پیدا می کند. امروز یکی از مشکلات در جامعه نبود استقلال عاطفی است. فقر عاطفی آدم ها در این مجالس از بین می رود.
- عزاداری بر اهل بیت منجر به معرفت و رشد عقلانیت و بصیرت افزایی می شود.
- عزاداری ها به مثابه نقطه اتصال بین قطره و دریا است؛ قطره دریاست اگر با دریاست. انسان وقتی در این مجلس می رود قطره وجودش به دریای بیکران اهل بیت وصل می شود و این باعث بالارفتن آستانه تحمل، بالارفتن روح معنویت و رشد روحی و ترقی شخص می شود.

تبیان: با توجه به روایتی که فرموده اند؛ "شیعیان ما در شادی های ما شاد و در حزن و اندوه ما محزون و غمگین هستند" کیفیت عزاداری شیعیان در عزای اهل بیت (ع) چگونه توصیف و تبیین شده است؟
در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که"رحم الله شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا وعجنوا بماء ولایتنا یحزنون لحزننا ویفرحون لفرحنا: خدا شیعیان ما را رحمت كند كه از زیادی طینت ما آفریده شده اند و با آب ولایت ما عجین گشته اند و در ایام حزن ما محزون و در ایام سرور ما شادمان هستند." وقتی این روایت را با دقت بررسی و مورد مطالعه قرار می دهیم می بینیم که این روایت با ظرافت خاصی بیان شده است.

در روایت به کیفیت و چگونگی برپایی عزاداری و اعلام شادی نمی پردازد و نمی فرماید و تنها به بیان کلی پرداخته که شیعیان ما در شادی ما شاد هستند و در اندوه ما محزون و به همین مطلب کلی بسنده می کند. و این خود نکته ای است که انچه اهل بیت ما از ما می خواهند شادی و نشاط در ایام ولادت و شادی آن ها و حزن و اندوه در عزاداری آنها.

در جامعه شناسی این موضوع بحث می شود که در مواردی ورود به جزییات و چگونگی بسیاری از رفتارها تحت نأثیر فرهنگ،خورده فرهنگ و آداب و رسوم هر گروه و قبیله ای می باشد. هر قوم و فرهنگ ممکن است آداب و رسوم خاصی را در شیوه و کیفیت عزاداری و شادی داشته باشند، به طور مثال قومی ممکن است احترام و عزادار بودن را در این می داند که مدتی تلویزیون را روشن نکند یا غذا نپزد و یا به غذای ساده ای بسنده کند.

آنچه مهم است اینکه نماد عزاداری و نماد شادی است باید رعایت شود و در کیفیت و شکل این نماد تا جایی که منافات با دین و سیره اهل بیت نداشته و یا این شیوه عزاداری یا شادی مورد سوء استفاده دشمن قرار نگرفته نباید در کیفیت و شکل آن ورود پیدا کرد و دخالت نمود.

تبیان: در باب حرمت نگه داشتن و رعایت آداب زیارت اهل‌بیت (ع) چه توصیه هایی شده، سیره و منش بزرگان دینی در این موضوع چگونه بوده است؟
شیوه های عزاداری و حفظ حرمت ها را می توان در هر قوم و قبیله ای و یا حتی در هر شرایط مکان و زمانی متفاوت یافت. بعضاً قبلا این طور بود اگر کسی در ایام شهادت اهل بیت شیرینی پخش می کرد بی حرمتی به حساب می امد و الان اگر ایام عاشورا کسی برود و عروسی و عقد کند این بی حرمتی به حساب میاید، لذا عرف نمی پسندد.
نکته ی کلیدی که باد رعایت شود حفظ حرمت ها است.
امروز یکی از مهم ترین شگردهای دشمنان ما برای نابودی انقلاب و از بین بردن ارزش ها شکستن حرمت ها است؛ چه حرمت های دینی و چه حرمت های اجتماعی. آن ها به هر شکل ممکن سعی می کنند حرمت ها را بشکنند. مصادیق مختلفی در این باب وجود دارند؛ مثلا قدیم تر ها وقتی پیرمردی وارد جایی، اتوبوسی می شد جوان ها بلند می شدند و جای خود را از باب احترام و حفظ حرمت ها به او می دادند ولی امروز می بینیم که جوری القا شده که می گویند این حرف ها چیست؟چه کسی گفته این احترام گذاشتن است ؟!!

امروز در خانواده ها یکی از معضلات در تربیت فرزند و عامل مهم طلاق و مشکلات روابط زن و شوهر از بین رفتن حرمت های بین کوچک تر و بزرگتر ها است.

اگر می‌خواهی از زندگی لذت ببری به پدر و مادرت نیکی کن

دشمن شدید بر این موضوع حرمت ها کار می کند که این حرمت ها از بین برود. وقتی می بینیم  که بر علیه روحانیت در قالب طنز فیلم ساخته می شود و شاید هم به عمد نباشد، اما در حقیقت همه در مسیر از بین بردن حرمت ها حرکت می کنند. تا این جا رسیدند که در اغتشاشات و تظاهرات می آیند امامزاده ها و مساجد را تخریب می کنند و قرآن را اتش می زنند، چرا که می خواهند حرمت ها و مقدسات را از بین ببرند.

در مقابل در روایات اهل بیت علیهم السلام داریم که تأکید فرموده اند حفظ حرمت ها در زندگی اثر دارند؛ هم اثر تکلیفی و هم اثر وضعی. در روایات داریم که لذّة العیش فی برّ الوالدین. اگر می خواهی از زندگی لذت ببری به پدر و مادرت نیکی کن. این نیکی کردن و احترام و حفظ حرمت باعث لذت بردن از زندگی می شود و در مقابل از کوچکترین چیزی که حرمت آن ها را خدشه دار می کند نفی شده است.

در همین راستا اهل بیت فرموده اند که وقتی شما می خواهید خدمت بزرگی آن هم مقام معصومین علیهم السلام بروید باید حرمت را حفظ کنید. این حفظ حرمت در قرآن در قالب  نوع ملاقات و صحبت کردن مردم با پیامبر بیان شده که مراقب باشید. بیان شده که وقتی می خواهید محضر رسول خدا بروید باید یک سری آدابی را رعایت کنید. آداب جمع ادب است؛ ادب هایی که لازم است در محضر این بزرگان رعایت شود.
اثرات رعایت آداب این است که در ابتدا باعث می شود انسان از آن فضا و معنویت استفاده بیشتری ببرد. و دیگر باعث رشد و ترقی خود انسان می شود و نیز تمرینی است برای حفظ حرمت ها.

امروز یکی از مهم‌ترین شگردهای دشمنان ما برای نابودی انقلاب و از بین بردن ارزش‌ها شکستن حرمت‌ها است؛ چه حرمت‌های دینی و چه حرمت‌های اجتماعی. آن‌ها به هر شکل ممکن سعی می‌کنند حرمت‌ها را بشکنند. مصادیق مختلفی در این باب وجود دارند


آدابی که که در باب زیارت نقل شده یک سری آداب ظاهری است که نقل کردند مثلا قبل از رفتن به زیارت غسل کن، لباس پاکیزه بپوش، قدم های آهسته به سمت حرم بردار. با متانت راه برو. دعاهایی را در هنگام غسل ،خروج از خانه و بین راه آمده که در روایات به آن ها اشاره شده است.

اذن دخول بخوانید و بدون اجازه وارد نشوید

موقعی که می خواهید وارد حرم شوید در همان ابتدای ورود دعا بخوانید،آن جایی که می خواهید وارد مکان مسقف حرم شوید اذن دخول بخوانید و بدون اجازه وارد نشوید.

وقتی در محضر اهل بیت قرار می گیریم طبق ایات قرآن، صدا را بلند نکنیم حرمت را نگه داریم چرا که ما قائل هستیم مخصوصاً در زیارت امام رضا علیه السلام که تسمع کلامی و ترد سلامی شما صدای من را می شنوی و جواب من را می دهی و من را می بینی.

مى‏‌گویند بهترین زیارت، زیارت با معرفت است، مقصود از «عارفاً بحقّه» که در بسیاری از روایات آمده چیست؟
یکی از نکاتی که در باب آداب زیارت بیان شده، این است که در روایات هم وارد شده زیارت با معرفت باشد، این که من توجه کنم پیش چه کسی می روم. اینکه در زیارت من نمی خواهم ضریح را زیارت کنم و هدف زیارت آن امامی است که ناظر و آگاه است می باشد.

توجه و معرفت به این مطلب که انسان خودش را بشناسد که من گنهکار به محضر امامی که کون و مکان در دست اوست، می روم. امامی که حجت خدا بر روی زمین است امامی با مقام های والایی که در زیارت جامعه کبیره به آن ها به زیبایی اشاره می کند.

علما و بزرگان از خواندن این دو زیارت غافل نبودند
یکی از آداب و سیره بزرگان این است که نقل می کنند حاج آقای انصاری امام جماعت قسمت بالای سر حرم امام حسین علیه السلام بودند که ایشان می گفت بزرگان و آیات عظام که به حرم مشرف می شدند یا زیارت امین الله می خواندند یا زیارت جامعه کبیره و اگر وقت بود هر دوی آن را می خواندند اگر نه یکی را حتما می خواندند.

زیارت جامعه خواندن در حرم اهل بیت مخصوصاً وقتی به معانی آن هم توجه شود بسیار عالی است. داریم که حضرت امام خمینی وقتی وارد حرم می شدند همان دم در می ایستادند و زیارت امین الله و مواقعی که فرصت داشتند بالای سر زیارت جامعه هم می خواندند. این زیارت ها به انسان توجه می دهد که الان در محضر چه کسی قرار گرفته ام.

توصیه بعد این است که وقتی در محضر اهل بیت به زیارت می رویم چون امام را حاضر ناظر می بینیم باید ادب را رعایت کند و از حرف زدن با یکدیگر، مخصوصاً از حرف هایی که خلاف شأن آن مقام است پرهیز کند مگر اینکه کسی راهنمایی بخواهد و کار واجبی باشد که با حرف زدن انجام شود.

نگه داشتن حرمت زائر

نکته ی دیگر در  باب نگه داشتن حرمت زائر است. اینکه وقتی زیارت می روید حرمت بقیه زائران را هم نگه دارید.یعنی علاوه بر اینکه توجه به امام دارید در نظر داشته باشید که این ها میهمانان امام هستند لذا باید به این ها احترام کرد. به در و دیوار حرم باید احترام کرد چرا که این ها منسوب به امام هستند.

بوسیدن ضریح اشکال ندارد؟

خدمت علامه طباطبایی سؤال کردند که وقتی انسان به زیارت می رود و ضریح را می بوسد این بوسیدن ضریح اشکالی ندارد؟ فرمودند: من اگر از مردم خجالت نمی کشیدم و مردم من را منع نمی کردند از دم در حرم که وارد می شدم کف زمین را می بوسیدم تا به ضریح برسم. چرا؟ زیرا همه این ها منتسب به امام است و حرمت به این ها حرمت به امام است و بی حرمتی به آن ها بی حرمتی به امام است. لذا باید احترام در و دیوار حرم را حفظ کرد.

به دلیل نگه داشتن حرمت منتسبان به مکان مقدس است که می گویند شما وقتی وارد مسجد شدید و دیدید که دیوار مسجد نجس است نماز اول وقت را رها کن و ابتدا دیوار مسجد را تطهیر کن.یعنی حرمت دیوار مسجد از اینکه نماز اول وقت بخوانی بیشتر است.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.