امیدی که ناامیدی را در پی داشت
این روزها که پای حرف مردم مینشینی، همه از گرانی و بالارفتن دلار و سکه و اجناس میگویند؛ از شعارها و کلیدهایی که چند سال پیش برای جمع آوری کردن رأی به مردم وعده داده شد ولی دریغ از عملی شدنشان ...
از دنیای تکنولوژی و اصطلاحات کامپیوتری مدد می جوییم و "فلش بکی" می زنیم به 8 سال گذشته .. حال و هوای انتخابات ... امیدواری های رنگارنگی که هر یکی از کاندیدهای عزیز می دادند تا در سایه ی این وعده، وعیدها رأی ملت را از آن خود کنند و بر مسند ریاست جمهوری بنشینند ... بالأخره شعار آزادی، امنیت، آرامش و پیشرفت برای ملت جذاب تر بود و آنان را با هزاران امید به پای صندق های رأی آورد .. و چه زیبا ملت آمدند و ساعت ها پای صندق ها ایستادند به امید فردایی بهتر، با ثبات تر و سرشار از آرامش و پیشرفت. امید به اینکه نابسامانی ها سامان می یابند.
از آن وعده ها چند سالی است که گذشته؛ روی سخن با کلیددارانی است که در هر دوره به برکت وجود مردم عهده دار منصب سخت و طاق فرسا و البته مسئولیت آور ریاست جمهوری می شوند؛ تا به حال فکر کرده اند چقدر توانسته اند به امیدهای مردم جان تازه بدهند؟ یا اینکه تا توانسته اند امیدها را به ناامیدی رسانده اند؟
از آن وعده ها چند سالی است که گذشته؛ روی سخن با کلیددارانی است که در هر دوره به برکت وجود مردم عهده دار منصب سخت و طاق فرسا و البته مسئولیت آور ریاست جمهوری می شوند؛ تا به حال فکر کرده اند چقدر توانسته اند به امیدهای مردم جان تازه بدهند؟ یا اینکه تا توانسته اند امیدها را به ناامیدی رسانده اند؟
!این همان سوءتدبیری است که پیامبر خدا صلی اللهعلیهوآله برای امت خود از آن ترس داشتند؛ اِنّی لا اَخافُ عَلی اُمَّتِیَ الْفَقْرَ وَ لكِنْ اَخافُ عَلَیْهِمْ سوءَ التَّدْبیرِ من بر امت خودم از فقر نمی ترسم بلکه بر آنها از سوءتدبیر میترسم.