تفاوت تواناییهای نوزاد انسان با دیگر پستانداران
چرایی ناتوانی نوزاد انسان
عموما نوزاد انسان تا دو ماه پس از تولد، نمیتواند بدون کمک، راه برود. نوزاد انسان معمولاً در چهار ماهگی قادر به غلتیدن است و در شش ماهگی توان نشستن را پیدا میکند. البته ممکن است در 9 ماهگی شروع به ایستادن کند و اولین گامها را تا یک سالگی بر دارد اما این روند در دیگر موجودات متفاوت است.
اینکه نوزادان بسیار شگفت آور بوده و دوست داشتنی هستند، بیش از همه به این دلیل است که آنها سالها نیاز به مراقبت دارند تا زمانی که بتوانند خودشان به تنهایی زندگی کنند و زنده بمانند. شاید بتوان گفت ضعف در توانایی انجام امور و به اشتباه انجام دادن آنها یکی از دلایل دوست داشتنیتر شدن کودکان است. در حالی که نوزاد بسیاری از حیوانات بسیار مستقل به دنیا میآیند. آنها ممکن است سریع، بدون نظارت والدین شان حرکت و تغذیه کنند، این چنین حالتی را در نوزاد تازه از تخم بیرون آمده لاک پشت ببینیم که بدون حضور والدین پا به اقیانوس می گذارد.
سایر حیوانات مانند زرافه چند ساعت پس از تولد میتواند روی پای خودش بایستد. اما داستان نوزاد انسان اینگونه نیست. عموما نوزاد انسان تا دو ماه پس از تولد، نمیتواند بدون کمک، راه برود. نوزاد انسان معمولاً در چهار ماهگی قادر به غلتیدن است و در شش ماهگی توان نشستن را پیدا میکند. البته ممکن است در 9 ماهگی شروع به ایستادن کند و اولین گامها را تا یک سالگی بر دارد اما این روند در دیگر موجودات متفاوت است.
اما حتی پس از این مرحله نیز باز هم بینیاز از والدین و اطرافیانش نمیشود. مهارتهای اولیه زیستن مانند؛ گام برداشتن و غذا خوردن را در این دوران به خوبی نیاموخته است؛ این مهارت ها نیازمند طی شدن یک سال دیگر یا حتی سالهای بیشتری است تا یاد بگیرد بدون کمک والدین و مستقل از آنها غذا بخورد و راه برود.
به بیان دیگر تقریباً یک دهه طول می کشد تا او قادر به کشف جهان اطرافش شود. زمان اضافی که انسان ها نیاز دارند تا به این مهارت ها دست یابند بخشی از مراحل تکامل مغز است تا بتواند منطقهای پیچیده زندگی را مدیریت کند و روابط اجتماعی و برقراری ارتباط جمعی را یاد بگیرد. رشد فیزیکی و توانمندی های جسمی نیز در این مسیر ضروری است.
برخی حیوانات نیاز دارند که نوزادشان را به سرعت از محلی به محل دیگر حرکت دهند، چه در آب و چه در خشکی. البته گوناگونی بسیاری در حیوانات و شیوه نگهداری از نوزادانشان وجود دارد که در اینجا به آن نمیپردازیم.
در دنیای پرندگان، جوجهها معمولاً بدون کُرک و پَر و با چشمانی بسته به دنیا میآیند. آنها قادر به انجام هیچ کاری نیستند و فقط قادرند سرشان را برای دریافت غذا از نوک والدین بالا ببرند. جوجهی مرغ تواناییهای بیشتری نیز دارد. یعنی می تواند به دنبال مادرش راه برود و دانه برچیند؛ یا حتی بچه اردکها قادر هستند با شنا مادرشان را همراهی کنند.
ضروری است متذکر شویم که تولد نوزاد و پرورش آن با اندازه پرنده بالغ نیز مرتبط است. هرچه پرنده بزرگ تر باشد تخم آن هم بزرگ تر می شود و قطعاً مغذی تر هم خواهد بود. بنابراین در یک تخم بزرگ تر، جنین به زمان بیشتری برای رشد نیاز خواهد داشت.
کُره اسب تقریباً کمی پس از تولد میتواند به صورت مستقل روی پای خودش بایستد و راه برود؛ زیرا اسب ماده به قدر کافی بزرگ است و میتواند در طول دوران آبستن، از نظر مواد مغذی جنین را پیش از تولد کاملاً تغذیه کند و همین موضوع باعث میشود که به لحاظ فیزیکی توانمندتر شود.
بر اساس نتایج پژوهشهای فراوانی که در سال 2012 انجام گرفت، محدودیتهای فیزیکی و متابولیکی در بارداری و تولد انسان اثرگذار است و رابطهی مستقیمی بین این محدودیتها و انسان متولد شده وجود دارد.
باید توجه داشت که استقلال پستانداران تازه متولد شده بیش از همه بستگی به نوع و سرعت متابولیک آنها دارد. همچنین محیط زندگی نیز بر این استقلال اثر گذار است.
به عبارت دیگر، هر چه سهم اطلاعات بیشتری که باید نوزادان از والدینشان دریافت کنند بیشتر باشد، نقش طولانی مدت والدین نیز در یکپارچهسازی نوزاد با الگوها و آداب گروه آنها نیز مهم تر خواهد بود.
بنابراین چندان دور از ذهن نیست و کاملاً قابل توجیه است که نوزاد انسان با چنین سطح دانشی که باید از والدین و از محیط به مرور کسب کند، تا این اندازه وابسته به دنیا بیاید و سپس مراحل بلوغ را طی کرده و روابط اجتماعی را فرا بگیرند.
از نظر متخصصان طول مدت تکامل و بلوغ نوزاد انسان "لوکس" به نظر میرسد و علت در طولانی بودن مدت کسب توانمندیهای ضروری برای ادامه زندگی است.
سایر حیوانات مانند زرافه چند ساعت پس از تولد میتواند روی پای خودش بایستد. اما داستان نوزاد انسان اینگونه نیست. عموما نوزاد انسان تا دو ماه پس از تولد، نمیتواند بدون کمک، راه برود. نوزاد انسان معمولاً در چهار ماهگی قادر به غلتیدن است و در شش ماهگی توان نشستن را پیدا میکند. البته ممکن است در 9 ماهگی شروع به ایستادن کند و اولین گامها را تا یک سالگی بر دارد اما این روند در دیگر موجودات متفاوت است.
اما حتی پس از این مرحله نیز باز هم بینیاز از والدین و اطرافیانش نمیشود. مهارتهای اولیه زیستن مانند؛ گام برداشتن و غذا خوردن را در این دوران به خوبی نیاموخته است؛ این مهارت ها نیازمند طی شدن یک سال دیگر یا حتی سالهای بیشتری است تا یاد بگیرد بدون کمک والدین و مستقل از آنها غذا بخورد و راه برود.
به بیان دیگر تقریباً یک دهه طول می کشد تا او قادر به کشف جهان اطرافش شود. زمان اضافی که انسان ها نیاز دارند تا به این مهارت ها دست یابند بخشی از مراحل تکامل مغز است تا بتواند منطقهای پیچیده زندگی را مدیریت کند و روابط اجتماعی و برقراری ارتباط جمعی را یاد بگیرد. رشد فیزیکی و توانمندی های جسمی نیز در این مسیر ضروری است.
کُره اسب تقریباً کمی پس از تولد میتواند به صورت مستقل روی پای خودش بایستد و راه برود؛ زیرا اسب ماده به قدر کافی بزرگ است و میتواند در طول دوران آبستن، از نظر مواد مغذی جنین را پیش از تولد کاملاً تغذیه کند و همین موضوع باعث میشود که به لحاظ فیزیکی توانمندتر شود.
ترک کردن لانه
در این میان باید توجه داشت، اینکه حیوانات نوزادشان را مستقل بار میآورند دلایلی بیولوژیکی و رفتاری دارد.برخی حیوانات نیاز دارند که نوزادشان را به سرعت از محلی به محل دیگر حرکت دهند، چه در آب و چه در خشکی. البته گوناگونی بسیاری در حیوانات و شیوه نگهداری از نوزادانشان وجود دارد که در اینجا به آن نمیپردازیم.
در دنیای پرندگان، جوجهها معمولاً بدون کُرک و پَر و با چشمانی بسته به دنیا میآیند. آنها قادر به انجام هیچ کاری نیستند و فقط قادرند سرشان را برای دریافت غذا از نوک والدین بالا ببرند. جوجهی مرغ تواناییهای بیشتری نیز دارد. یعنی می تواند به دنبال مادرش راه برود و دانه برچیند؛ یا حتی بچه اردکها قادر هستند با شنا مادرشان را همراهی کنند.
ضروری است متذکر شویم که تولد نوزاد و پرورش آن با اندازه پرنده بالغ نیز مرتبط است. هرچه پرنده بزرگ تر باشد تخم آن هم بزرگ تر می شود و قطعاً مغذی تر هم خواهد بود. بنابراین در یک تخم بزرگ تر، جنین به زمان بیشتری برای رشد نیاز خواهد داشت.
ارتباط بیولوژی و بروز رفتار
مشابهتهای زیادی میان پستانداران وجود دارد. همه نوزادان پستانداران از نظر تغذیه به مادرشان وابسته هستند؛ اما به لحاظ توانمندیهای فیزیکی برخی از آنها، توان بیشتری نسبت به بقیه دارند.کُره اسب تقریباً کمی پس از تولد میتواند به صورت مستقل روی پای خودش بایستد و راه برود؛ زیرا اسب ماده به قدر کافی بزرگ است و میتواند در طول دوران آبستن، از نظر مواد مغذی جنین را پیش از تولد کاملاً تغذیه کند و همین موضوع باعث میشود که به لحاظ فیزیکی توانمندتر شود.
بر اساس نتایج پژوهشهای فراوانی که در سال 2012 انجام گرفت، محدودیتهای فیزیکی و متابولیکی در بارداری و تولد انسان اثرگذار است و رابطهی مستقیمی بین این محدودیتها و انسان متولد شده وجود دارد.
باید توجه داشت که استقلال پستانداران تازه متولد شده بیش از همه بستگی به نوع و سرعت متابولیک آنها دارد. همچنین محیط زندگی نیز بر این استقلال اثر گذار است.
به عبارت دیگر، هر چه سهم اطلاعات بیشتری که باید نوزادان از والدینشان دریافت کنند بیشتر باشد، نقش طولانی مدت والدین نیز در یکپارچهسازی نوزاد با الگوها و آداب گروه آنها نیز مهم تر خواهد بود.
بنابراین چندان دور از ذهن نیست و کاملاً قابل توجیه است که نوزاد انسان با چنین سطح دانشی که باید از والدین و از محیط به مرور کسب کند، تا این اندازه وابسته به دنیا بیاید و سپس مراحل بلوغ را طی کرده و روابط اجتماعی را فرا بگیرند.
از نظر متخصصان طول مدت تکامل و بلوغ نوزاد انسان "لوکس" به نظر میرسد و علت در طولانی بودن مدت کسب توانمندیهای ضروری برای ادامه زندگی است.