تبیان، دستیار زندگی
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و توفیق اسلام در ایفای نقش ایدئولوژیك برای آن ، مذهب و دین به منزله عامل جدید قدرت در نظام بین الملل مطرح شد . انقلاب اسلامی با این ایدئولوژی فراملی ، ادعای غرب را به چالش كشیده است . با این حال
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علل نگرانی غرب از انقلاب اسلامی(1)

با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و توفیق اسلام در ایفای نقش ایدئولوژیك برای آن ، مذهب و دین به منزله عامل جدید قدرت در نظام بین الملل مطرح شد . انقلاب اسلامی با این ایدئولوژی فراملی ، ادعای غرب را به چالش كشیده است . با این حال ، بررسی علل نگرانی غرب از انقلاب اسلامی با رجوع صرف به چالش های ایدئولوژیكی ، و نقش مذهب به مثابه عامل جدید قدرت ، گمراه كننده خواهد بود . در این نوشتار سعی شده است تا علل نگرانی غرب از انقلاب اسلامی در منطقه در دو سطح تحلیل ایدئولوژیك و ژئوپلتیك مورد توجه قرار گیرد.

مقدمه

با نگاهی به اثرات علایق ژئوپلتیك در رفتار ابرقدرتها نسبت به ایران تا قبل از انقلاب اسلامی در می یابیم كه موقعیت ژئوپلتیك ایران تا این مقطع بیشتر با تأكید بر متغیرهای مطرح در نظریات سنتی ژئوپلتیك ، ارزیابی می شد . در این راستا سیاست های آمریكا در منطقه بر مسائل امنیتی تأكید داشتند و ژئوپلتیك منطقه از این جهت كه منابع انرژی را برای كشورهای غربی تأمین می كرد ، حائز اهمیت بود .

در نظریات كلاسیك ژئوپلتیك ، ژئوپلتیسن ها تأكید بسیاری بر فاصله ، فضا و مرزها داشتند ، یعنی ارزش هایی كه در پدیده تكنولوژی نظامی آن دوره حائز اهمیت بودند ، ولی در سده حاضر ، دیگر قدرت نظامی ، شاخص قدرت رهبری برای كشورها در صحنه بین المللی نیست ، زیرا در حال ورود به عصری هستیم كه نزاع مستقیم ، فرصت بروز نمی یابد و فاكتورها و متغیرهای جدید ، روش ما را در ارزیابی موقعیت های ژئوپلتیكی تعیین می كنند .(1)

در حال حاضر ، توجه به عوامل فرهنگی و اعتقادی در امر ژئوپلتیك ، حیطه های دیگری از هم نشینی جغرافیایی را مطرح كرده است . تا پیش از انقلاب اسلامی ، دین اسلام تنها یك دین فاقد كاركردهای سیاسی محسوب می شد ، اما انقلاب ایران جنبه های بالقوه سیاسی آن را بالفعل ساخت و تفكر شیعی با انسجام ساختاری در ایران نشان دارد كه توانایی به ظهور رساندن یكی از بزرگ ترین انقلاب های تاریخ را دارد . این توانایی باعث شد كه بسیاری از نهضت های رهایی بخش و جنبش ها توجه خود را به ایران و اسلام معطوف كنند .به این ترتیب نقش حساس اسلام در صحنه سیاست بین المللی باعث شد كه ژئوپلتیك كشورهایی كه تمام یا اكثریت جمعیت آنها مسلمان بودند ، در نگرشی مجدد ارزیابی شود. این امر در جایی اهمیت خاص می یافت كه پیوستگی جغرافیایی و جایگاه خاص و ویژه این حیطه از جهان به لحاظ دسترسی به عظیم ترین منابع نفتی خودنمایی می كرد و پدیده ای به نام جهان اسلام را مطرح می ساخت . (2)

در این چهارچوب ، موقعیت حساس ژئوپلتیك جهان اسلام و جمعیت بیش از یك میلیارد نفری مسلمانان در جهان، صاحب نظران و سیاست مداران غرب را وادار ساخته تا در حوزه ژئوپلتیك به اسلام، خصوصا عنصر تشیع بپردازند .

از منظر جغرافیای سیاسی، پیدایش نهضت های اسلامی به منزله یكی از عوامل متغیر ژئوپلتیك موجب افزایش حساسیت ها در مورد دیگر عوامل ثابت آن شده است. از این منظر با توجه به مرام و ایدئولوژی خاص جنبش های اسلامی ، دست یابی آنها به منابع نفتی، قدرت سیاسی مناطق حساس و ترانزیت جغرافیایی ، اهمیت ژئوپلتیك آنها را چند برابر می كند و به همین دلیل غرب تلاش می كند تا مانع چنین رویدادی شود كه از نظر آنها تهدید جدی به شمار می آید . (3)

با توجه به مطالب فوق می توان علل نگرانی از انقلاب اسلامی در منطقه را بر اساس رابطه متقابل ساختار ( موقعیت ژئوپلتیكی شیعیان ) و كارگزار ( ایدئولوژی انقلابی تشیع ) و تأثیر آن بر منافع غرب در منطقه تحلیل و بررسی كرد .

انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر كارگزار

برای بررسی جایگاه و اهداف هر تحول و انقلاب ایدئولوژیك ، اولا باید مكتب حاكم بر انقلاب را با توجه به روح و عمق و كلیت آن بازشناخت و ثانیا به تلقی افرادی كه با تكیه بر آن قیام كرده اند ، توجه داشت. (4)

از طرفی، ایدئولوژی به منزله نوعی نقشه و راهنما برای كارگزاران محسوب می شود و كنش و رفتار دولت ها را هدایت می كند و نیروی محركه كنش سیاسی توده ها و كارگزاران سیاسی به شمار می رود.(5)

با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد، فهم انقلاب اسلامی ایران نیز كه اساسا هویتی دینی دارد، بدون شناخت ایدئولوژی تشیع كه نقش ایدئولوژی انقلاب را ایفا كرد ، و هم چنین درك نقش امام خمینی (ره ) به عنوان ایدئولوگ و كارگزار اصلی انقلاب اسلامی و تفسیر وی از آموزه های تشیع، میسر نیست. با توجه به نقش و اهمیت ایدئولوژی در رفتار و كنش كارگزاران می توان گفت تشیع ویژگی های ایدئولوژی انقلابی را داشت و توسط ایدئولوگ انقلاب اسلامی توانست هم نظم موجود را زیر سؤال ببرد و هم نظام مطلوب جایگزین را نه تنها برای ایران بلكه برای سایر كشورها پی ریزی كند. (6)

پتانسیل درونی اسلام شیعی و وجود عواملی در داخل این مذهب ، امكان ارائه تفسیر مكتبی از آن را ممكن ساخت و از طرفی وجود عناصری ، زمینه های هژمونیك شدن آن را آسان كرد؛ از جمله این موارد  عدالت اجتماعی و امامت انسان صالح و توانایی بالقوه باز تفسیر یا تفسیر ایدئولوژیك در تشیع بود . به دلیل وجود مفاهیمی مانند تقیه، شهادت ، غیبت ، انتظار ، منجی گرایی و ... ، امكان انتقال تفسیر مكتبی به پیروان و تسهیل روند پذیرش آن با شكل گیری عامل اجتهاد، نقش قابل توجه امام در مقام ایدئولوگ و معمار انقلاب اسلامی تشیع توانست در روند بسیج منجر به انقلاب، كاركردهای معمول یك ایدئولوژی را به نحو مطلوب انجام دهد، یعنی در انتقال آگاهی سیاسی برای صف آرایی ، نقد ترتیبات اجتماعی موجود برای زیر سؤال بردن وضع موجود ، ارائه مجموعه جدید ارزش ها و طرح كلی جامعه مطلوب و ... و بالاخره موفقیت در توجیه پیروان ، مبنی بر این كه بر حقانیت و عقلانیت مبتنی است، موفق شد و این موفقیت در انجام كاركردهای معمول ایدئولوژی در روند انقلاب به شكلی مطلوب به هژمونیك شدن آن انجامید. (7)

نقش امام خمینی در روند ایدئولوژیك شدن تشیع

در فرایند انقلاب اسلامی ، اسلام شیعی به مثابه ایدئولوژی راهنمای عمل و رهایی ساز جلوه گر شد . در این راستا نقش امام خمینی به عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی برجسته است.

مهم ترین اقدام امام در این زمینه، ایجاد تغییرات اساسی در تفكر اجتهادی شیعه نسبت به سیاست بود. مبنای این تغییرات تفسیر جدیدی بود كه امام از مفاهیم ، آموزه ها و نمادهای اسلام شیعی انجام داد . بر مبنای این مكتب، اهداف اصلی جنبش های اسلامی و انقلاب اسلامی ایران عبارتند از : (8)

1. استقرار حاكمیت اسلام و حفظ وحدت جهان اسلام .

2. مبارزه با دشمنان اسلامی ، استعمارگران و استثمارگران سرزمین های اسلامی ؛

3. مبارزه با ظلم ، سلطه و استعمار در سطح جهانی ؛

4. كمك به نهضت های اسلامی ، انسانی و رهایی بخشی در سطح جهان ؛

5. استقرار صلح و آرامش در جهان از راه براندازی ظلم ، سلطه و استعمار و ...

به این ترتیب، انقلاب اسلامی به عنوان یك انقلاب ایدئولوژیك و با جهان بینی نشأت گرفته از مكتب اسلام ، نه تنها در بعد ملی احیاگر برنامه ها و نظریات خاص اسلام برای حكومت و دولت مداری است، بلكه در بعد جهانی نیز با توجه به جهان شمولی مكتب اسلام افكار و نظریات خاصی دارد.

امام خمینی، خواهان عدالتی جهانی بود و اعتقاد داشت كه فقط نظم جهانی اسلامی می تواند چنین عدالتی را فراهم آورد . امام خمینی كاملا تأكید می كرد كه مقصد اسلام ، عرضه عدالت برای همه عالم و نه صرفا برای ایران یا برای جهان اسلام است .

اسلام خاص یك مملكت ، چند مملكت ، یك گروه یا حتی مسلمین نیست . اسلام برای بشر آمده است ، اسلام به بشر خطاب می كند و تنها بر حسب مورد مؤمنین را خطاب می سازد . اسلام می خواهد همه بشر را زیر چتر عدالت خود بیاورد . (9)

از این رو انقلاب اسلامی با توجه به ایدئولوژی جهان شمول خود ، احیای هویت واحد اسلامی و مبارزه با ناسیونالیسم و برقراری اتحاد جهان اسلام در برابر غرب را هدف خود قرار داد . بر همین اساس از نظر كارگزاران انقلاب اسلامی ، وطن اسلامی توسعه می یابد و در نهایت كل جهان را در بر می گیرد و از آن جا كه برنامه اسلام نجات انسان هاست ، لذا در این راستا اولین قدم ، بحث صدور انقلاب است و به این ترتیب صدور انقلاب به مفهوم صدور ارزش ها ، آرمان ها و تجربیات انقلاب اسلامی هم چون استقلال ، نیل به خصلت های انسانی ، خودكفایی و حمایت از مستضعفان ، ایجاد عدالت اجتماعی و ... در دستور كار انقلابیون قرار گرفت .

از دیدگاه امام ، اعتقاد به اسلام و ارزش های متعالی آن مترادف با احساس مسئولیت دائمی نسبت به سرنوشت كلیه انسانهاست ... امام ، انقلاب اسلامی را الگوی ارزش های مطلوب مردم ستم دیده می دانستند و معتقد بودند انقلاب اسلامی از آن جهت كه معرف آرمان های مردم محروم و مسلمانان مظلوم است ، مورد پذیرش آنها قرار خواهد گرفت و مشی خود را بر نفی ظلم پذیری ، نفی سلطه ، سلطه گری و نفی سكوت و برخورد انفعالی قرار دادند . (10) ایشان انقلاب اسلامی را به منزله امری عملی و تحقق پذیر به دنیا صادر كردند. با این اوصاف به نظر می رسد هیچ جنبه دیگری از انقلاب اسلامی به اندازه مسئله صدور انقلاب و تهدید ثبات منطقه و امنیت منافع غرب ، ترس دولت های غربی و دولت های دست نشانده آنها را در منطقه بر نیانگیخته است . به عبارت دیگر ، رویكرد انقلابی نظام اسلامی ایران به مثابه الگویی برای دیگر جنبش های اسلامی در سراسر جهان اسلام بوده است . در این میان انقلاب اسلامی بیش از هر كشور دیگری در كشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه ، سرمنشأ تحولات دامنه دار از درون و بیرون گردید . ایده های انقلاب اسلامی به تدریج در منطقه خاورمیانه گسترش یافت و موجب بی ثباتی های داخلی در بسیاری از كشورها گردید.

انقلاب اسلامی در عرصه داخلی با تلاش برای تغییر بافت فرهنگی و اعتقادی جامعه ، رو در روی نظام های ارزشی وارداتی قرار گرفت و با دعوت برای بازگشت به اسلام راستین ، موفق به تجدید رفتار دولت مردان و تغییر در سیاست ها و اقدامات حكومت و ایجاد تحول در نظام ارزشی و مقابله با جریان های فكری – عقیدتی ضد دینی در جامعه اسلامی ایران شد .

انقلاب اسلامی در مورد اصلاح سیاسی – اجتماعی نیز چالشی همه جانبه را برای رفع توهم جدایی دین از سیاست در عرصه های نظری و عملی آغاز كرد و آن را منوط به تأسیس حكومت اسلامی دانست . كارگزاران انقلاب اسلامی ، ادبیات سیاسی و ساختار سیاسی ای را پیشنهاد كردند كه قرائتی دموكراتیك و مردمی از حكومت اسلامی را در قالب جمهوری اسلامی عرضه می كرد . (11)

به این ترتیب اندكی پس از پیروزی انقلاب اسلامی یك روند فراگیر ، سراسر جهان اسلام را فرا گرفت و نه فقط مسلمانان را بلكه تمام مستضعفان جهان را به حركت در آورد . از این رو غرب ، وقوع انقلاب ایران در منطقه را تهدیدی برای نظام جهانی و منافع ابرقدرتها تلقی می كند . از طرفی با توجه به این كه اصولا تهدید نظامی از سوی جهان اسلام هیچ گاه مد نظر سیاست مداران غرب نبوده است ، به نظر می رسد یكی از علل نگرانی غرب از انقلاب اسلامی در منطقه به آموزه های ایدئولوژیكی – فرهنگی اسلام برمی گردد كه در انقلاب اسلامی نمود عینی یافت . فوازی جرجیس به این موضوع چنین اشاره كرده است :

اگرچه تهدید نظامی از سوی جهان اسلام از پایان قرن هفدهم متوقف شده بود ، چالش فكری و مذهبی اسلام ،

همچنان بر تصور بسیاری از مردم غرب سایه افكنده است .

ادامه دارد....

نفیسه فاضلی نیا

منبع:فصلنامه علوم سیاسی،شماره 36