نمیشود از هیچ رمان نوشت
فرشته نوبخت با تاکید بر اینکه نویسندهای تجربهگرا است به انتقاد از کسانی پرداخت که معتقدند میشود از هیچ به نگارش رمان رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1397/05/01 ساعت 11:18
تازهترین رمان فرشته نوبخت نویسنده و پژوهشگر ادبی با عنوان «کمی مایل به سرخ» از سوی نشر چشمه روانه بازار کتاب شده است. رمانی که به گفته نویسنده تالیف آن سه سال قبل به پایان رسیده اما پروسه انتشار آن توسط ناشر به درازا انجامیده است. با این همه این نویسنده اذعان میکند که دغدغههایی که در حین نوشتن این کتاب داشته است کماکان پابرجاست و هنوز تغییری در خود نسبت به آنها احساس نمیکند.
نوبخت در عین حال میگوید: دوست دارم در نوشتن تفاوتها را تجربه کنم و در خودم تکرار نشوم. وقتی نوشتن برای کسی شروع میشود آن موقع است که قالب و فرم مورد نیاز خودش را نشان میدهد. گاهی لازم است اثر را مستندنگارانه به پیش برد و گاهی به شکل فرمیک. تجربه نوشتن «کمی مایل به سرخ» برای من یک تجربه فرمیک بود. وقتی تم و موضوع این رمان به ذهن من رسید، خودش به من گفت که باید چگونه آن را به پیش ببرم.
این نویسنده و منتقد مطبوعاتی ادبیات در ادامه خود را نویسندهای تجربهگرا معرفی کرد و افزود: به این که باید حتما در سبکی باقی بمانم و بنویسم اعتقادی ندارم. باید هر موضوعی را به یک شکل خاص نوشت و پروراند. گاهی اوقات یک موضوع میطلبد که روایتی مکانیکی از آن داشت و گاهی نیز باید از این قالب بیرون زد، همه اینها را موضوع رمان مشخص میکند و من هم به آن پایبندم. با این همه تاکید دارم که در نوشتن خودم را مقید به سبک و رویکرد خاصی ندانم. متن و داستان باید طراوت داشته باشد و این یعنی اینکه نویسنده و متن در یک تعادل باید بتوانند با هم به پیش بروند و مخاطب را نیز با خود همراه کنند.
نوبخت در ادامه درباره تم داستان تازه خود گفت: داستان«کمی مایل به سرخ» از زبان زن جوانی گفته میشود که دغدغههای خاصی دارد اما اتفاقی که او را با مرگ مواجه میکند باعث میشود نگاه او به زندگی متفاوت شود. این تفاوت باعث شروع رجوع به گذشته در زندگی او میشود. یعنی در عین حال که زندگیاش را به پیش میبرد به گذشته خود رجوع و آن را مرور میکند. این داستان اثری گفتگو محور است و این هم تمهیدی بوده که در ساختار فعلی از ملالانگیزی اثر کم شود. در واقع در این رمان تلاش کردم تا میان وجه ذهنی و عینی مفاهیمی که اجرایش را مد نظر داشتم تعادل برقرار کنم.
بخش دیگری از این گفتگو به بحث پیرامون چگونگی انتخاب سوژه برای نوشتن اختصاص داشت که نوبخت در این زمینه عنوان کرد: نویسنده فردی است که مثل بقیه افراد در جامعه زندگی میکند و جدای از آن نیست. سوژهها در جامعه ذهن او را به خود مشغول میکند و او در ادامه سعی میکند تا آنها را مال خود کند و بنویسدشان. نمیشود که او تنها در جهان ذهنی و تخیلی خودش سیر کند. البته زیست ادبی در جهانی شخصی امری ناشدنی نیست و تجربه نویسندگانی چون پروست آن را اثبات کرده است، منتهی حرکت در این سبک و سیاق کار هر نویسندهای نیست. از سوی دیگر توجه بیش از حد به اجتماع نیز اثر داستانی را به نوعی گزارش و متن ژورنالیستی هدایت میکند. چیزی که من میپسندم این مساله است که سوژه نویسنده از پیرامون او انتخاب و شخصی او شود و بعد به نگارش درآید. این اتفاق نیازمند تعادلی است که نویسنده میتواند برقرارش کند.
نوبخت افزود: در کارگاههای داستاننویسی دیدهام که میگویند از هیچ شروع کن به نوشتن. مگر چنین چیزی ممکن است؟ باید سوژهای و ایدهای برای نوشتن باشد که شروع به نگارش کرد. وقتی صحبت از تعادل میکنم منظورم این است که نویسنده با مطالعه و خلق یک جهان بینی در خود به نوعی کشف و شهود دست پیدا میکند که میتواند بافت رمان او را شکل بدهد.
منبع: مهر