سبز ، زرد ، قرمز
انضباط: آسانگیری و محدودیتها(2)
مقاله ی اول(درخت ، برای بالا رفتن است)
انضباط: در گذشته و در حال
اختلاف زیادی بین روش جدید و روش قدیمی بر خورد با انضباط وجود دارد. در یاد دادن انضباط به کودک، والدین عادت داشتند از اعمال نامطلوب جلوگیری کنند، امّا متوجه انگیزههای این اعمال نمیشدند. محدودیتها در میان بگومگوی خشمآمیز بر قرار میشد و غالباً بیربط، متناقض و توهینآمیز بود. وانگهی، یاد دادن انضباط زمانی انجام میشد که کودک گوشش بدهکار نبود. و نیز با واژههایی بیان میشد که امکان زیادی داشت مقاومت کودک را برانگیزد. به دفعات، کودک این احساس مخرب را پیدا میکرد که نه تنها عمل بخصوص او مورد سرزنش و انتقاد قرار گرفته بلکه خود او هم آدمی خوب به حساب نیامده است.
در روش جدید، کودک هم در احساسات و هم در رفتار خود یاری میشود. والدین به کودک اجازه میدهند (تحت شرایطی که بعداً مورد بحث واقع خواهد شد) که درباره ی احساس خود صحبت کند، اما رفتار نامطلوب کودک را محدود میکنند و بدان جهت میدهند. محدودیتها طوری تنظیم میشوند که حس احترام بخود والدین و نیز حس احترام بخود کودک محفوظ باقی میمانند. محدودیتها نه مطلق و قرار دادیاند و نه دوگانه و متغیر، بلکه تربیتی و شخصیتساز هستند.
محدودیتها بدون بیحرمتی و خشم بیش از اندازه بکار گرفته میشوند. انزجار و رنجش کودک از محدودیتها پیشبینی و درک میشود؛ او بخاطر اینکه این محدودیتها را دوست ندارد، مورد تنبیه واقع نمیشود.
انضباط را اگر این گونه بکار بریم، شاید سبب شود که کودک، داوطلبانه، نیاز به نهی و تغییر برخی از رفتارهایش را بپذیرد. بدینترتیب، انضباطی که معمولاً والدین تحمیل میکنند ممکن است سرانجام به انضباط نفس منتهی شود، یعنی کودک خودش در کسب انضباط و تبدیل شدن به یک فرد با انضباط بکوشد. کودک با همانند کردن خود با والدین و با ارزشهایی که آنها از خود نشان میدهند، معیارهای درونی برای تنظیم اعمال خود کسب میکند.
سه ناحیه انضباط
کودکان به تعریف مشخصی از رفتار قابل قبول و رفتار غیر قابل قبول نیاز دارند. آنها با آگاهی از مرزهای رفتار قابل قبول ، احساس امنیت بیشتری میکنند. برای استفاده از قیاسی که دکتر «فریتز ردل» پیشنهاد کرده است، میتوانیم رفتار کودکان را به سه ناحیه ی مشخص شده با رنگهای سبز، زرد و قرمز تقسیم کنیم:
ناحیه ی سبز شامل رفتاری میشود که مطلوب و مورد تأیید است. در این ناحیه «بله» ما آزادانه و با دلپذیری بیان میشود.
ناحیه زرد، رفتاری را شامل میشود که مورد تأیید نیست ولی به دلایلی خاص تحمل میشود.
ناحیه قرمز شامل رفتاری میشود که به هیچوجه قابل تحمل نیست و باید از آن جلوگیری کرد. رفتاری که سلامت جسمانی، رفاه مالی، و آسایش خانواده را به خطر میاندازد، جزو این ناحیه به شمار میآید. همچنین، رفتاری که قانون، اصولی اخلاقی یا آداب اجتماعی، آن را ممنوع دانسته، در این ناحیه وجود دارد.
بازدارندگی در ناحیه ی قرمز همان قدرمهم است که تأیید کردن در ناحیه ی سبز.
پسر هشت سالهای، مادرش را که از سوار شدن او بر پشت یک اتوبوس در حال حرکت جلوگیری نکرده بود، به عدم علاقه نسبت به وی متهم کرد: «تو اگر واقعاً به من توجه داشتی، نمیگذاشتی که اینطوری جانم را به خطر بیندازم.»
کودکی دیگر گمان میکرد که پدرش دارای معیارهای صحیحی نیست، چرا که به او اجازه داده بود چاقوی ضامندار داشته باشد. پسری دیگر احترامش را نسبت به والدین خود از دست داد، زیرا آنان مانع از وحشی بازی دوستانش که آزمایشگاه علمی او را زیر و رو کرده بودند، نشدند.
کودکان کم سن و سالتر در مقابله با انگیزههای غیر قابل قبول اجتماع خود، دچار مشکلی واقعی هستند. والدین باید کودکشان را در نبرد برای کنترل این قبیل انگیزهها، یاری کنند. پدر و مادر با ایجاد محدودیتها به کودک کمک میکنند. این محدودیتها نه تنها از اعمال خطرناک کودک جلوگیری میکنند بلکه پیامی بدون کلام هم به او ارسال میکنند: «لزومی ندارد که از انگیزههای خود بترسی. من نخواهم گذاشت که زیاد دوربروی. خطری تو را تهدید نمیکند. خیالت راحت باشد.»
ادامه دارد...
منبع :رابطه والدین با فرزندان (راه حل های جدید برای مسائل قدیمی ) - با تغییر و تلخیص
نویسنده :دکتر هایم جی .گینات
مقالات مرتبط :