درباره یک ژانر ادبی که تکیه آن بر محیط دانشجویی است
رمان دانشگاهی
رمان دانشگاهی (Campus Novel یا Academic Novel) یکی از ژانرهای مطرح در ادبیات محسوب میشود. در این ژانر، داستانِ رمان عمدتاً در یک دانشگاه و یا در میان اجتماع دانشگاهیان، استادها یا دانشجویان، در جریان است.
شخصیتهای غالب این قبیل رمانها کسانی هستند که تصور میشود هریک دارای طرز فکر خاصی باشند و از نظر اجتماعی به علت دسترسی به میدانهای دانش، ارج و قرب خاصی داشته باشند. این شخصیتها در یک فضای مجزا از سایر عرصههای اجتماعی، یعنی فضای دانشگاه به تصویر کشیده میشوند.
زیر سؤال بردن خطوط فرضیای که مکانی مثل دانشگاه را از سایر مکانهای اجتماعی جدا میکند به اندازهی زیادی قابلیت به تصویر کشیدن کمدی را دارد. تصور اینکه در فضای فرهیختگان شکل گرفتن روابط و یا وقایعی که برحسب اتفاق با منطق ارتباطی ندارد و بیشتر براساس شانس یا اقبال است یا تصور اینکه در این فضا پول و فساد مالی همچون سایر عرصههای اجتماعی نقشی پررنگ بازی میکند، از درونمایههایی (Theme) هستند که در این ژانر به چشم میخورند. به تصویر کشیدن قالب فکری محدود اساتید، دور بودن از واقعیتهای دنیای حاضر، مقاومت در برابر پذیرش حرف دیگران، تلاش بیوقفه برای حفظ پرستیژ و اسم و رسم به هر قیمت، ادامه پیدا کردن و تمسک به خط فکریهای پوسیده و سنتی از دیگر موضوعاتی است که در این ژانر نسبت به فضای دانشگاه بیان میشود.
به تصویر کشیدن شخصیتهای به ظاهر روشنفکر از یک سو و هویدا کردن فاصلهی میان آرزوهایشان تا واقعیت از همان دیرباز در ادبیات وجود داشته است. کتاب ابرهای آریستوفانیس یک نمایشنامهی یونانی کهن است که به نوعی هجویهای است برای طرز فکرهای عقیم روشنفکرمآبانهای که در یونان باستان وجود داشت. این کتاب به دلیل به تصویر کشیدن مردی سقراطنام که ادعا میکند میتواند پرواز کند، مذمت شده است.
در عصر حاضر نیز رمان جیم خوششناس (Lucky Jim) که توسط کینگزلی امیس به عنوان نخستین رمان او در سال 1954 نگاشته شد از موفقترین رمانها در این ژانر ادبی محسوب میشود. این رمان حکایت ارجحیت شانس و اقبال در فضای دانشگاه بر استحقاق چیزی را داشتن است. جیم دیکسون (Jim Dixon) شخصیت اصلی این رمان سعی دارد با ارتباط برقرار کردن با رئیس دانشگاه (پروفسور ولش) از یک سو و چاپ مقالهای علمی موقعیت استادی خود را در دانشگاه ناشناختهای که در آن تدریس میکند، تثبیت کند. بعدها متوجه میشود که مقالهاش را ویراستار مخفیانه به ایتالیایی ترجمه کرده و به نام خودش منتشر کرده است.
از دیگر درونمایههای اصلی این کتاب میتوان به پررنگ بودن ریا و ظاهرسازی در برابر صداقت در دانشگاه و سایر عرصههای اجتماعی اشاره کرد. دیدار مجدد از برایدزهد (Brideshead Revisited) اثر معروف اِولین وو که سهیل سُمی آن را ترجمه کرده است نیز در این ژانر جای میگیرد. این کتاب حکایتِ فسادی است که در دانشگاهی بسیار شبیه به دانشگاه هرتفورد آکسفورد، در جریان است.
در ادبیات آمریکا نیز رمان معروف پنین (Pnin) ولادیمیر ناباکوف را میتوان در این ژانر قرار داد. در این کتاب که از جمله آثار ناباکوف است که به زبان انگلیسی نگاشته شده، استاد دانشگاهی که اصالتاً روسیهای است پس از انقلاب روسیه از این کشور تبعید شده و حالا در دانشگاهی خیالی در آمریکا زبان روسی تدریس میکند. رمان برفک (White Noise) دان دلیلو که پیمان خاکسار آن را ترجمه کرده، نمونهی دیگری است. در این رمان علاوه بر درونمایههایی از قبیل شیوع مصرفگرایی، اشباع رسانهها، فروپاشی خانوادهها، نمایش فجایعی که مسببشان انسانها هستند و غیره، باور نوپایی که تمام دانشگاهایان به سان روشنفکرانِ رهایی بخشِ جامعه هستند از درونمایههای اصلی این اثر ادبی است که آن را در ژانر دانشگاهی قرار میدهد. دو رمان آمریکایی دیگری که میتوان در این ژانر قرار داد از این قبیلند: زنگار بشر (The Human Stain) نوشتهی فیلیپ راث و آتش کم فروغ (Pale Fire) ولادیمیر ناباکوف.
با این همه در سالهای آغازین قرن بیست و یکم این ژانر ادبی دستخوش دگرگونی شد. با تغییر پیدا کردن شرایط کاری و وخیم شدن اوضاع در دانشگاهها به دلیل اهمیت پیدا کردن اولویتهای اقتصادی بر مأموریتهای آموزشی شرایط تغییر کرد. حالا دیگر موضوعاتی که پررنگ شدند حضور شخصیتهای حاشیهای است که حقوقشان پرداخت نشده. در این شرایط نه تنها وضعیت و موقعیت شغلی اساتید دانشگاه آنها را از اضطراب و تشویش و بیثباتی نمیرهاند بلکه آنها را در معرض چنین احساساتی نیز قرار میدهد.
منبع:
Abrams, M. H., and Galt Geoffrey Harpham. A Glosary of Literary Terms. USA: Cengage Learning, 2015.
زیر سؤال بردن خطوط فرضیای که مکانی مثل دانشگاه را از سایر مکانهای اجتماعی جدا میکند به اندازهی زیادی قابلیت به تصویر کشیدن کمدی را دارد. تصور اینکه در فضای فرهیختگان شکل گرفتن روابط و یا وقایعی که برحسب اتفاق با منطق ارتباطی ندارد و بیشتر براساس شانس یا اقبال است یا تصور اینکه در این فضا پول و فساد مالی همچون سایر عرصههای اجتماعی نقشی پررنگ بازی میکند، از درونمایههایی (Theme) هستند که در این ژانر به چشم میخورند. به تصویر کشیدن قالب فکری محدود اساتید، دور بودن از واقعیتهای دنیای حاضر، مقاومت در برابر پذیرش حرف دیگران، تلاش بیوقفه برای حفظ پرستیژ و اسم و رسم به هر قیمت، ادامه پیدا کردن و تمسک به خط فکریهای پوسیده و سنتی از دیگر موضوعاتی است که در این ژانر نسبت به فضای دانشگاه بیان میشود.
به تصویر کشیدن شخصیتهای به ظاهر روشنفکر از یک سو و هویدا کردن فاصلهی میان آرزوهایشان تا واقعیت از همان دیرباز در ادبیات وجود داشته است. کتاب ابرهای آریستوفانیس یک نمایشنامهی یونانی کهن است که به نوعی هجویهای است برای طرز فکرهای عقیم روشنفکرمآبانهای که در یونان باستان وجود داشت. این کتاب به دلیل به تصویر کشیدن مردی سقراطنام که ادعا میکند میتواند پرواز کند، مذمت شده است.
در ادبیات آمریکا نیز رمان معروف پنین (Pnin) ولادیمیر ناباکوف را میتوان در این ژانر قرار داد. در این کتاب که از جمله آثار ناباکوف است که به زبان انگلیسی نگاشته شده، استاد دانشگاهی که اصالتاً روسیهای است پس از انقلاب روسیه از این کشور تبعید شده و حالا در دانشگاهی خیالی در آمریکا زبان روسی تدریس میکند
در عصر حاضر نیز رمان جیم خوششناس (Lucky Jim) که توسط کینگزلی امیس به عنوان نخستین رمان او در سال 1954 نگاشته شد از موفقترین رمانها در این ژانر ادبی محسوب میشود. این رمان حکایت ارجحیت شانس و اقبال در فضای دانشگاه بر استحقاق چیزی را داشتن است. جیم دیکسون (Jim Dixon) شخصیت اصلی این رمان سعی دارد با ارتباط برقرار کردن با رئیس دانشگاه (پروفسور ولش) از یک سو و چاپ مقالهای علمی موقعیت استادی خود را در دانشگاه ناشناختهای که در آن تدریس میکند، تثبیت کند. بعدها متوجه میشود که مقالهاش را ویراستار مخفیانه به ایتالیایی ترجمه کرده و به نام خودش منتشر کرده است.
از دیگر درونمایههای اصلی این کتاب میتوان به پررنگ بودن ریا و ظاهرسازی در برابر صداقت در دانشگاه و سایر عرصههای اجتماعی اشاره کرد. دیدار مجدد از برایدزهد (Brideshead Revisited) اثر معروف اِولین وو که سهیل سُمی آن را ترجمه کرده است نیز در این ژانر جای میگیرد. این کتاب حکایتِ فسادی است که در دانشگاهی بسیار شبیه به دانشگاه هرتفورد آکسفورد، در جریان است.
در ادبیات آمریکا نیز رمان معروف پنین (Pnin) ولادیمیر ناباکوف را میتوان در این ژانر قرار داد. در این کتاب که از جمله آثار ناباکوف است که به زبان انگلیسی نگاشته شده، استاد دانشگاهی که اصالتاً روسیهای است پس از انقلاب روسیه از این کشور تبعید شده و حالا در دانشگاهی خیالی در آمریکا زبان روسی تدریس میکند. رمان برفک (White Noise) دان دلیلو که پیمان خاکسار آن را ترجمه کرده، نمونهی دیگری است. در این رمان علاوه بر درونمایههایی از قبیل شیوع مصرفگرایی، اشباع رسانهها، فروپاشی خانوادهها، نمایش فجایعی که مسببشان انسانها هستند و غیره، باور نوپایی که تمام دانشگاهایان به سان روشنفکرانِ رهایی بخشِ جامعه هستند از درونمایههای اصلی این اثر ادبی است که آن را در ژانر دانشگاهی قرار میدهد. دو رمان آمریکایی دیگری که میتوان در این ژانر قرار داد از این قبیلند: زنگار بشر (The Human Stain) نوشتهی فیلیپ راث و آتش کم فروغ (Pale Fire) ولادیمیر ناباکوف.
با این همه در سالهای آغازین قرن بیست و یکم این ژانر ادبی دستخوش دگرگونی شد. با تغییر پیدا کردن شرایط کاری و وخیم شدن اوضاع در دانشگاهها به دلیل اهمیت پیدا کردن اولویتهای اقتصادی بر مأموریتهای آموزشی شرایط تغییر کرد. حالا دیگر موضوعاتی که پررنگ شدند حضور شخصیتهای حاشیهای است که حقوقشان پرداخت نشده. در این شرایط نه تنها وضعیت و موقعیت شغلی اساتید دانشگاه آنها را از اضطراب و تشویش و بیثباتی نمیرهاند بلکه آنها را در معرض چنین احساساتی نیز قرار میدهد.
منبع:
Abrams, M. H., and Galt Geoffrey Harpham. A Glosary of Literary Terms. USA: Cengage Learning, 2015.