تبیان، دستیار زندگی

فساد در دوران پهلوی

اوج فساد درباری

در تعاریفی که از حاکمیت پهلوی آمده است حلقه ای مشخص برای شخص شاه تعریف شده، بوده است که نفوذشان بر روی شاه غیر قابل باور بوده و برخی از مورخان علت عدم کفایت شاه را که منجر به خروجش از کشور شد را همین حلقه ی بی کفایت می دانند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
هویدا

در جوامع غیر مدنی برای اداره ی کشور حاکمیت حلقه ای را تشکیل می دهد که اجازه ظهور و ورود افراد توانمند وجود نداشته باشد در این میان اگر فردی هم جای پیدا کرد با تمام دسیسه ها از صفحه سیاسی با بازی های حاکمیت و حلقه ی اطراف حذف میشد. 

یکی از عنوانهایی که به دوران پهلوی داده‌اند دوران هزار فامیل است؛ نامی که کنایه از انحصار قدرت و ثروت ایران به دست چند خانواده محدود است، اما روند شکل‌گیری این هزار فامیل به این صورت بوده است که هر کدام از سران و افراد خاندان سلطنتی و حکومتی برای خودشان حلقه‌ای از حامی و پیروانی درست کرده بودند و از طریق آنها تلاش می‌کردند بر منابع کشور حاکم شوند. از این رو افرادی مانند فرح و اشرف و حتی برادران شاه حلقه‌های وفادار به خود داشتند که از آنها برای توسعه قدرتشان استفاده می‌کردند و در ازای این کار به آنها پاداشهایی به صورت مالی و اعطای مقام می‌دادند. 
 
فرح پهلوی بعد از ازدواج با شاه تلاش کرد با ایجاد سازمانها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی مانند «جمعیت خیریه فرح پهلوی» و «سازمان اردوهای کار کشور» و «دانشگاه فرح پهلوی»، شبکه‌ای از حامیان و پیروان برای خودش در کشور درست کند تا از این طریق هم بر قدرت خود بیفزاید و هم اینکه امکان خنثی کردن چالشهای رقبایی مانند اشرف، خواهر شاه، را فراهم کند. طبیعی می‌نماید که اداره این سازمانها را فرح به تنهایی انجام نمی‌داد و حتی در بسیاری موارد نام فرح به عنوان رئیس آنها مطرح نبود. معمولا این سازمانها را که اغلب، بودجه هنگفتی از دربار بدانها اختصاص داده می‌شد، یکی از اطرافیان نزدیک فرح اداره می‌کرد. 

در این راستا افرادی که مشغول به فعالیت در این ارگان های وابسته قرار می گرفتند، ارباب خود را یکی از این افراد حلقه قرار می دادند.

احمدعلی مسعود انصاری در کتاب خود "من و خاندان پهلوی" در خصوص حلقه نزدیکان فرح بر این باور است که این گروه به دو دسته تقسیم می‌شدند: یکی نزدیکان سیاسی که فقط مراودات سیاسی با ملکه داشتند؛ دیگری یاران نزدیک. نویسنده این کتاب پسر خاله فرح و خود یکی از افراد حلقه نزدیک ملکه به‌شمار می‌آمد. انصاری در آغازین سالهای ازدواج فرح و شاه، رفت و آمدش به دربار را شروع کرد و همین باعث شد کم کم اعتماد شاه نیز به او جلب شود و در حلقه نزدیکان او نیز قرار بگیرد.

انصاری عنوان می‌کند که فرح و شاه و اشرف هر کدام حلقه‌های خودشان را داشتند و از طریق همین افراد به اعمال نفوذ می‌پرداختند؛ همچنین او می‌گوید وضعیت حلقه‌های حامی و پیرو به گونه‌ای بود که اگر در غیاب یکی از آنها، حلقه دیگری در حال بدگویی علیه او در حضور شاه بود افراد دیگر از او دفاع می‌کردند.

انصاری یکی از ویژگیهای بد شاه را کمی عزت نفس مطرح کرده است، به همین علت برخی از نظرات حلقه ی نزدیکش را بی چون و چرا قبول می کرد.


 

یکی از ویژگی های حلقه های اطرافیان پادشاه این بود اگرچه در خیلی از مسایل آگاه تر بودند به نسبت شخص شاه و از مشکلات مردم خبر دار بودند و این مسایل را مطرح می کردند اما در مقابل شاه هیچ اعتراضی از وضعیت موجود را نمی گفتند که بله قربان گویی یه تمام معنا باشند.

انصاری گفته است: "شاه براى سلطنت آدم ضعیفى بود و آدمهای ضعیف نیز همیشه آدمهای ضعیف‌تر از خودشان را اطراف خود جمع می‌کنند. این نکته نیز به ضعف شخصیت شاه برمی‌گردد. اکثر اتفاقات به ضعف شخصیت شاه برمی‌گردد. گرد شاه، آدم‌های نوکرمأب جمع شده بودند. نوکرانی که دور شاه جمع شده بودند به شاه دروغ می‌گفتند. آدمهای نوکرمأب به هیچ اصولی پایبند نیستند و تنها هدف آنها این است که به قدرت و ثروت برسند."

نتیجه گیری

افرادی که در حلقه ی پادشاهی پهلوی ها قرار گرفتند دست درازی به جان و مال و شکوه مردم انداختند و تا جایی که می توانستند کیسه های خودشان را پر کردند و این در نتیجه ی فرمان پذیری بی چون و چرا از شخص اول حاکمیت بوده است و آنها این هزینه را با جان و دل می خریدند تا برای همیشه نوکر باشند. 

پی نوشت:
فساد شبکه‌ای با پوشش خانوادگی، سیدمحسن موسوی‌زاده جزایری، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران