تبیان، دستیار زندگی

فاکتورهای اخلاقی در مکتب امام رضا(ع)

چشیدن شهد شیرین از گلبرگ‌های کلام و سخنان حضرت امام رضا(ع) خود می‌تواند ما را در رسیدن به مکتب اخلاقی ایشان و تخلق به خلق رضوی(ع) یاری رساند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
فاکتورهای اخلاقی در مکتب امام رضا(ع)

خداوند در آیه 4 سوره قلم در توصیف پیامبر(ص)  می فرماید: و انک لعلی خلق عظیم؛ تو ای پیامبر دارای اخلاق عظیم و بزرگی هستی. این توصیف الهی خود به تنهایی بیانگر مقام و منزلت پیامبر(ص)  و نیز بیانگر معیار ارزش گذاری افراد در پیشگاه خداوند است.

در این میان برخی از انسان ها به عنوان انسان های کامل معرفی شده اند؛ زیرا توانسته اند به فضل الهی در مقام تخلق به تمامیت برسند و همه کمالات الهی را در خود به فعلیت رسانند و مظهر اسما و صفات الهی شوند. بر اساس آموزه های قرآنی هر چند که پیامبران الهی(ع) به ویژه پیامبران اولواالعزم(ع) در این مسیر گام های بلندی برداشته و در فضیلت از دیگران سبقت گرفته اند، با این همه پیامبر گرامی(ص)  و اوصیای ایشان هستند که در میان همگان در اوج و فراز قرار گرفته اند و آنان تنها اسوه های حسنه کاملی هستند که بی هیچ اما و اگری می توان از آنان پیروی کرد.

امام رضا(ع) یکی از اوصیا و خلفای به حق پیامبر(ص)  نماد همان خلق عظیم نبوی(ص)  بود به گونه ای که هر کسی از دوست و دشمن به ایشان می نگریست ایشان را یادآور خلق و خوی پیامبر(ص)  می دید.

آموزه‌هایی از مکتب اخلاقی رضوی

بی گمان بیان همه آموزه های اخلاقی مکتب رضوی(ع) در این مقاله شدنی نیست ولی آب دریا اگر نتواند کشید هم به قدر تشنگی باید چشید. چشیدن شهد شیرین از گلبرگ های کلام و سخنان حضرت امام رضا(ع) خود می تواند ما را در رسیدن به مکتب اخلاقی ایشان و تخلق به خلق رضوی(ع) یاری رساند.

1- دوستی اهل بیت(ع) در سایه عمل صالح:
محبت در حقیقت ایجاد علقه و پیوند باعمل است. انسان اگر بخواهد محبت خوش را به دیگری بیان کند می بایست خود را همانند محبوب سازد و صفات او را تخلق نماید و از هر چه که او بیزار است دوری ورزد و هر صفت و کار خوب از منظر محبوب را به جا آورد.

امام رضا(ع) در بیان حقیقت محبت به این نکته اشاره می کند و کسانی که مدعی محبت هستند ولی خلاف محبوب عمل می کنند، نادرست و غلط می داند و می فرماید: لاتدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العباده اتکالا علی حب آل محمد علیهم السلام و لا تدعو حب آل محمد علیهم السلام لامرهم اتکالا علی العباده فانه لا یقبل احدهما دون الاخر؛ مبادا اعمال نیک را به اتکای دوستی آل محمد علیهم السلام رها کنید و مبادا دوستی آل محمد علیهم السلام را به اتکای اعمال صالح از دست بدهید؛ زیرا هیچ کدام از این دو، به تنهایی پذیرفته نمی شود.[1]

2- خیرجویی از خوش خلقی:
اخلاق معیار سنجش در دنیا و آخرت است. اگر کسی اخلاق نداشته باشد، چیزی ندارد. از همین رو امام رضا(ع) می فرماید: پنج صفت است که در هر کس نباشد امید چیزی از دنیا و آخرت به او نداشته باشید: 1-کسی که در نهادش اعتماد نبینی 2-کسی که در سرشتش کرم نیابی 3-کسی که در آفرینشش استواری نبینی 4-کسی که در نفسش نجابت نیابی 5-کسی که از خدایش ترسناک نباشد.[2]

3- رفتار مناسب:
امام رضا(ع) با توجه به موقعیت افراد و اشخاص و نیز جایگاه هر کسی خواهان رفتار مناسب با اوست. بنابراین، نباید در رفتارهای خودمان همیشه یک گونه عمل کنیم. در آموزه های قرآنی آمده است که نسبت به مومنان نرم و دشمنان سخت باشیم.[3] بنابراین، بر اساس مناسبت حکم و موضوع باید عمل کرد و رفتار مناسبی را در شرایط متفاوت و نسبت به افراد مختلف باید در پیش گرفت.

امام رضا(ع) می فرماید: اصحاب السلطان بالحذر و الصدیق بالتواضع و العدو بالتحرز و العامه بالبشر، با سلطان و زمامدار با احتیاط همراهی کن، و با دوست با تواضع و فروتنی، و با دشمن در پناه حرز، و با مردم با روی خوش رفتار کن.[4]

4-آمد و شد عامل محبت:
انسان موجودی اجتماعی است و چه از نظر روحی و روانی و نیزجنبه های دیگر مادی و جسمی نیازمند ارتباط با دیگری هستند، پس نمی تواند بدون اجتماع زندگی کند و به آسایش و آرامش و خوشبختی دست یابد. خلق انسانی نیک آن است که این ارتباط را در محدوده انسانی در چارچوب قوانین الهی و عقلانی سامان دهد و با دیگران اظهار دوستی نماید و محبت ایشان را گدایی کند؛ زیرا گدایی محبت برخلاف هر گدایی دیگر پسندیده است و انسان را به سوی کمال می برد.

این ارتباط و آمد و شدها می بایست در چارچوب عقل و شرع باشد تا از مشکلات غیراخلاقی جلوگیری کند. امام رضا(ع) آدابی را برای ارتباط بیان می کند که برخی از آن ها در این سخن ایشان تجلی یافته است. ایشان می فرماید: تزاوروا تحابوا و تصافحوا و لاتحاشموا؛ به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.[5]

از نظر امام رضا(ع) یکی از نشانه های خوشی در زندگی دنیایی این است که انسان دارای دوستان و محبان بسیاری باشد و این جز با رفت وآمد خوب و مناسب شدنی نیست: سئل الامام الرضا علیه السلام عن عیش الدنیا؟ فقال: سعه المنزل و کثره المحبین؛ درباره خوشی در دنیا سؤال شد، فرمود وسعت منزل و زیادی دوستان[6] البته دید و بازدید از بستگان و خویشان در اولویت است؛ زیرا آنان بیش تر از دیگران نیاز و انتظار دارند که به دیدار آنان بروید.

5-ادخال سرور:
مؤمن باید اهل سرور و شادی باطنی باشد و هرگز تبسم و لبخند از لبانش محو نشود. این که شخص عبوس باشد و با گشاده رویی با مردم برخورد نکند، از رذایل اخلاقی است. مسلمان نه تنها باید شاد باشد بلکه این شادی و سرور خود را به دیگران نیز منتقل کند به طوری که هر کسی با او دیدار می کند از دیدارش مسرور و شادان شود و غم و اندوه از دلش برود.

از این روست که امام رضا(ع) در تشویق مردم به این عمل می فرماید: لیس شیء من الاعمال عندالله عزوجل بعدالفرائض افضل من ادخال السرور علی المومن؛ بعد از انجام واجبات، کاری بهتر از ایجاد خوشحالی برای مومن، نزد خداوند بزرگ نیست.[7]

6-رفع مشکلات مردم:
انسان تا می تواند می بایست در کمک به خلق خدا بکوشد. کمک به انسان ها به طور اولویت باید در دستور قرار گیرد و اگر کسی این گونه عمل نکرد باید او را از دایره انسانیت به دور دانست؛ چه رسد که اورا انسانی اخلاقی دانست. آثار این گونه اعمال تنها محصور به دنیا نیست بلکه همان گونه که در دنیا موجبات رضایت خاطر خود را فراهم می آورد و انسانیت خود را بروز می دهد، زمینه اندوه زدایی اخروی خود را نیز فراهم می آورد؛ یعنی زمانی که همه در قیامت از هول و هراس آن در اندوه هستند خداوند گشایشی در گره های قیامتی او می گشاید و دلش را شاد می گرداند. امام رضا(ع) می فرماید: من فرج عن مومن فرج الله عن قلبه یوم القیمه؛ هر کس اندوه و مشکلی را از مومنی برطرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.[8]

7-مدارا با مردم:
مودت با مومنان و مدارا با مردم از خصلت های نیک اسلامی انسانی است. انسان ها در موقعیت های گوناگون شاید رفتارهای نادرستی داشته باشند و اشتباهاتی بکنند. از این رو می بایست با مردم کنار آمد و سخت گیری نکرد. سنت و سیره عملی پیامبر(ص)  این گونه بود که حتی نسبت به منافقان و دشمنان و مخالفان خود کوتاه می آمد و با آنان مدارا می کرد که گویی چیزی از آن نمی داند و حرف های نادرست ایشان را گوش می داد و گاه با آن که می دانست دروغ می گویند ولی به همان ظاهر کلام ایشان بسنده می کرد به طوری که ایشان را به تحقیر و استهزاء وتمسخر «اذن» می گفتند.[9]

امام رضا(ع) می فرماید: لایکون المومن مومنا حتی تکون فیه ثلاث خصال؛ سنه من ربه و سنته من نبیه و سنه من ولیه فاما السنه من ربه فکتمان سره؛ و اما السنه من نبیه فمداراه الناس؛ و اما السنه من ولیه فالصبر فی الباساء و الضراء؛ مومن، مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش؛ اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است؛ واما سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است؛ و اما سنت امامش، پس صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است.[10]
پی نوشت:
[1] بحارالانوار، ج 78، ص 348
[2] تحف العقول، ص 446 و بحارالانوار، ج 78، ص 339
[3] بحارالانوار، ج 78، ص 356
[4] بحارالانوار، ج 78، ص 347
[5] بحارالانوار، ج 76، ص 152
[6] بحارالانوار، ج 78، ص 347
[7] اصول کافی، ج 3، ص 268
[8] توبه، آیه 61
[10] اصول کافی، ج 3، ص 339 و تحف العقول، ص 442

منبع :
 "شاخص های مکتب اخلاقی امام رضا (ع)" نوشته حامدسرمدی/ روزنامه کیهان فرهنگی
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.