عكسها بیانگر ناگفتهها هستند
داستان «دختر سركهای» درباره دختر بیستونه سالهای است كه با پدر و خواهر جوانتر خود زندگی میكند. كیت باتیستا كه در ایجاد رابطه با افراد خارج از چارچوب خانواده بهشدت دچار مشكل است، در موقعیتی بسیار دشوار قرار دارد چرا كه خواهر كوچكتر او دختری است كه هواخواهان بسیاری دارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/04/27 ساعت 11:23
نویسنده مشهور امریكایی آن تایلر (همسر تقی مدرسی) برخلاف سایر آثارش، آخرین اثر چاپ شده خود را، به نام «دختر سركهای» (٢٠١٦) با عنوان فرعی «بازخوانی رام كردن زن سركش» منتشر كرده است. اما علت وجود این عنوان فرعی چیست؟ انتشارات هوگارث كه در سال ١٩١٧ توسط ویرجینیا و لئونارد وولف تاسیس شد، در سال ٢٠١٢، به مناسبت گشایش دفاتر خود در لندن و نیویورك اقدام به چاپ مجموعهای تحت عنوان «هوگارث شكسپیر» كرد و از نویسندگان مشهور درخواست كرد هر یك رمانی براساس یكی از آثار نمایشنامهنویس شهیر انگلیسی، ویلیام شكسپیر، بنویسند. بدینترتیب تایلر نیز رمان «دختر سركهای» را با عنوان جانبی «بازخوانی رام كردن زن سركش» كه در واقع اقتباسی از نمایشنامه شكسپیر است، نوشت. آثار این انتشارات نویسندگان دیگری را نیز به اقتباس از نمایشنامههای شكسپیر گماشت؛ بنابراین مارگارت آتوود با «توفان»، تریسی شوالیه با «اوتلو»، گیلیان فلین «هملت»، هوارد یاكوبسن «تاجر ونیزی»، یو نسبو «مكبث» و ادوارد سنت اوبین با «شاه لیر» در این مجموعه جای دارند. تایلر در «دختر سركهای» كه قرار بود نسخهای مدرن از كمدی مشهور شكسپیر باشد، بار دیگر تمام درونمایهها و ابزارهای رمانهای پیشین خود را به كار گرفته است و ماحصل این تلاش خلق اثری است كه همچون سایر آثار این نویسنده، تعدد شخصیتها اولین خصوصیت بارز آن است. خانم تایلر كه تاكنون نشان داده- احتمالا به واسطه همسر روانپزشك ایرانی خود- به دو مقوله روانشناسی و برخورد افراد از ملیتهای مختلف علاقهمند است، در این اثر نیز بار دیگر به بررسی موشكافانه روابط میان افراد پرداخته است.
داستان «دختر سركهای» درباره دختر بیستونه سالهای است كه با پدر و خواهر جوانتر خود زندگی میكند. كیت باتیستا كه در ایجاد رابطه با افراد خارج از چارچوب خانواده بهشدت دچار مشكل است، در موقعیتی بسیار دشوار قرار دارد چرا كه خواهر كوچكتر او دختری است كه هواخواهان بسیاری دارد حال اینكه كیت جز پرداختن به امور منزل و كاری نیمهوقت در یك پیشدبستانی هیچ دلمشغولی دیگری ندارد. دختری در آستانه بحران ربع قرن زندگی (quarter-life crisis) كه برای یافتن جفت مناسب و ایجاد نیروی عشق به مشكل برخورده است. در ادامه داستان، حضور دستیار روس پدر كیت در آزمایشگاه حوادث داستان را پیچیدهتر میكند. «دختر سركهای» را میتوان در امتداد سنت داستاننویسی خانم تایلر، داستانی بیشتر روانشناختی دانست تا رمانی حادثهمحور. در این داستان نیز آنچه بیشتر از حوادث مورد تاكید قرار میگیرد، نحوه تعامل انسانهایی است كه به واسطه پیوندهای خانوادگی و اجتماعی در كنار یكدیگر قرار گرفتهاند. تایلر پیشتر در آثاری همچون «وقتی بزرگ بودیم» و «حفرهای تا امریكا» شخصیتهایی با ملیتهای غیرامریكایی را به داستانهای خود راه داده بود. یكی از نكات جالب در مورد حضور شخصیتهای غیرامریكایی در آثار خانم تایلر، موضوع زبان است. در رمان «وقتی بزرگ بودیم»، حكیم، داماد پاكستانی ربكا داویچ، در بسیاری مواقع فقط با لبخند زدن سعی در همراهی با اعضای امریكایی خانوادهاش میكند و در «حفرهای تا امریكا» مریم یزدان برای انتقال احساسات درونی خود به زبان انگلیسی مشكل دارد. در «دختر سركهای» نیز موضوع زبان به كرات در داستان انعكاس یافته است. خانم تایلر در جایی از این رمان مینویسد:
«صحبت با مردی كه در زبان انگلیسی تسلط بالایی نداشت، به كیت نوعی احساس آزادی میداد. كیت میتوانست هر چه دلش میخواهد به پیوتر بگوید و نیمی از حرفهایش بدون اینكه درك شوند، باد هوا میشد، مخصوصا اگر كلمات به سرعت از زبانش جاری میشدند.»
یا جایی دیگر پیوتر، شخصیت روس رمان، میگوید:
«شاید به خاطر زبان باشه؟ من كلمات رو بلدم اما باز نمیتونم اون طوری كه دلم میخواد مقصودم رو بیان كنم. مثلا تو انگلیسی وقتی دارم با تو حرف میزنم هیچ «توی» خاصی وجود نداره. تو انگلیسی فقط یه «تو» هست و من باید از همان «تویی» كه موقع صحبت كردن با تو ازش استفاده میكنم، برای صحبت كردن با یه غریبه هم استفاده كنم. این جوری نمیتونم صمیمیتم رو نشون بدم. من تو این كشور احساس غربت میكنم ولی وقتی فكرش رو میكنم میبینم حالا دیگه اگه برم كشور خودم، اونجا هم احساس غربت میكنم. اصلا دیگه خونهای ندارم كه برگردم. نه فامیلی، نه جایگاهی و دوستهام هم كه سه سال بدون من زندگی كردن. من دیگه هیچ جایی ندارم. بنابراین مجبورم وانمود كنم اینجا خوشبختم. باید وانمود كنم همه چی... چی بهش میگید؟ معركهست.»
خانم تایلر كه خود نیز چندین سال در دانشگاه به تحصیل زبان روسی پرداخته است، به خوبی با بسیاری از ظرافتها و اصطلاحات این زبان آشناست و در بخشهایی از این رمان از این دانستههای خود بهره برده است. عنصر دیگری كه در این رمان رابطه بینامتنیت میان این اثر و سایر آثار خانم تایلر را نشان میدهد، عكس و عكاسی است. به جرات میتوان گفت در تمامی آثار خانم تایلر عكس و آلبوم عكس جایگاهی ثابت و ویژه دارند. از ابتداییترین آثار او همچون «درخت قوطی حلبی»، عكس، كاركردی مفهومی دارد و در داستانهای تایلر عكسها و فیلمهای خانوادگی، به نوعی كاركرد تكگویی نمایشی (Dramatic Monologue) را دارند. بدینترتیب در رمانهای تایلر، عكسها بیانگر ناگفتهها هستند و ضمن روشن كردن زوایای تاریك و ناشناخته ذهن انسان، كاركردی نشانهشناختی نیز دارند.
منبع: ایبنا