تبیان، دستیار زندگی

آیا بسته‌ی پیشنهادی اروپا به نفع ایران بود

ایران در تاریخ معاصر با پیشنهاداتی بسیار برای اداره ی کشور و ملت از جانب دیگر کشور ها مواجه بوده است که بسیاری از آنان به علت عدم اطلاعات کافی حاکمان وقت به ضرر مردم تمام شده است...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
نهضت نفت
ایران در تاریخ معاصرش بیشتر از زمان های ماقبلش مورد فشار از جانب کشورهای بیگانه قرار گرفته است، با آمدن سلسله قاجار و بی کفایتی پادشان و درباریانشان وضع ایران و مردمش رو به تنزل قرار گرفت. 

عدم کفایت پادشاهان و بی تدبیری مسوولاتن وضعییت امرار معاش مردم را هر روز بدتر از روز قبل می کرد حتی در این دوران اگر افرادی همچون قاءم مقام فراهانی و امیرکبیر هم اگر می خواستن مردم و کشور را از این وضعییت در بیارند، اجازه ی رشد نداشتند و با نیرنگ درباریان و پادشاه از بین می رفتند . 

در تاریخ معاصر تعهدات بسیار ننگینی برای ایران بسته شد که به دنبال آن ایران بخش هایی از کشور و ثروت های خود را از دست داد. از جمله ی این تعدات می توان از ترکمانچای نام برد از اینکه امتیاز دریاهای شمال و از دست دادن سرمایه هایی همچون نفت بوده است: یکی از این پیشنهادات پیشنهاد بانک جهانی بود!

مهم‌ترین پیشنهاد برای حل مسئله نفت ایران پیشنهاد بانک جهانی بود. بر اساس این پیشنهاد قرار بود بانک جهانی نفت خام را بشکه ای یک دلار و 75 سنت به فروش برساند که از این مقدار 80 سنت به عنوان هزینه نگهداری شود، 58 سنت به انگلستان، و 37 سنت به ایران تعلق گیرد.


استقلال سیاسی و اقتصادی کشورها از جمله موضوعاتی بوده است که ذهن بسیاری از سیاستمداران به‌خصوص کشورهای توسعه یافته را به خود مشغول ساخته است. سیاست‌مدارانی که برای رهایی از استعمار و استضعاف راه‌های مختلفی را در پیش گرفته‌اند. از مبارزات مسلحانه و چریکی تا مبارزات نرم و فکری و فرهنگی. در این میان، موضوع نفت به واسطه اهمیت و اعتبار آن همواره از جمله موضوعاتی بوده است که استقلال بسیاری از کشورها را با مخاطره روبه‌رو ساخته است.

در واقع به واسطه داشتن منبع زیرزمینی و فسیلی همچون نفت که از آن به طلای سیاه تعبیر می‌شود بسیاری از کشورهای جهان سومی محل منازعه و مبارزات استعماری با قدرتهای بزرگ بوده‌اند. 

از جمله کشورهایی که همیشه سمت ایران دست دراز می کرد انگلستان بود این کشور به علت نفوذیکه از دوران قاجار در ایران داشت  از سرمایه های بسیار ایران باخبر بود و نفت ایران برایش همچوت خون در رگ های کشورش اهمیت داشت  و با پیشنهادات متعدد سعی داشت ایرانیان را متقاعد کند تا اداره ی امور را به دست بگیرد تا منفعت های لازم را کشور جهان سومی چون ایران ببرد. با ظهور سیاست مدارانی هم چون دکتر مصدق انگلستان در مسایل نفتی دستش را باید کوتاه می کرد.

پیشنهاد جکسون

اولین پیشنهاد توسط جکسون معاون شرکت نفت ایران و انگلیس پیشنهاد شد. این پیشنهاد پس از برگزاری سه جلسه میان طرفین، توسط انگلستان ارائه شد. دولت انگلستان پذیرفت اصل ملی شدن صنعت نفت را به صورت مشروط بپذیرد. شرکت نفت ایران و انگلیس همچنین پذیرفت ده میلیون لیره بابت مطالبات گذشته به صورت مساعده در اختیار ایران قرار دهد و هر ماه سه میلیون لیره به دولت ایران پرداخت کند تا توافق نهایی حاصل شود. مضاف بر این لندن قبول کرد تاسیسات شرکت به یک شرکت ایرانی داده شود. اما این پیشنهاد از سوی دولت ایران پذیرفته نشد. 
 

پیشنهاد استوکس

دومین پیشنهاد توسط هیتی به ریاست ریچارد استوکس وزیر مشاور دولت مطرح شد. بر اساس پیشنهادهای استوکس شرکت نفت ایران و انگلیس متعهد شد تمام  تاسیسات و ماشین‌آلات خود را در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار دهد و مبلغی به عنوان کمک یا غرامت اموال شرکت در جنوب ایران را بپردازد. تمام داراییهای شرکت سهامی نفت در کرمانشاه به انضمام تمامی موسسات و ماشین‌آلات و داراییهای منقول شرکت نفت ایران و انگلیس به دولت ایران واگذار شود.

سازمان پذیرفت خرید وسائل و ترتیبات حمل و نقل و پخش و فروش نفت را در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار دهد و شرکت ملی نفت ایران معاملات اضافی برای فروش نفت انجام دهد. منتهی طبق این پیشنهاد ایران می‌بایست دارایی و اختیارات  خود را به شرکتی که تابع و معرفی شده از شرکت نفت ایران و انگلیس باشد واگذار نماید.  اما دولت ایران به دلیل مغایرت این پیشنهاد با اصل ملی شدن صنعت نفت آن را رد کرد.

چهارمین پیشنهاد نفتی پیشنهاد مصدق بود. دولت مصدق نه تنها از قبول این شرایط سرباز زد؛ چرا که بر اساس این پیشنهاد ایران می بایست کلیه خسارتهای انگلستان را در خروج از نفت جنوب جبران می‌کرد. به‌علاوه جزئیات این پیشنهاد به جلسه میان دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس موکول می‌شد.  به همین دلیل پشت‌بند این پیشنهاد خود دولت مصدق  مبدع پیشنهاداتی شد.
 
اول از همه باید گفت که تقاضای انگلستان در مورد ادامه کار نیروهای انگلیسی که منوط به انتصاب مدیرعامل انگلیسی شرکت می‌شد، با ملی شدن صنعت نفت مغایرت داشت. در عین حال، ایجاد یک شبکه خرید به این معنی که نفت به صورت انحصاری به انگلستان فروخته شود مورد قبول دولت ایران نبود. همچنین این مورد که ایران باید خسارت لغو یکجانبه قرارداد را بپردازد منصفانه نبود.

مضاف بر این پیشنهاد استوکس با هیچ یک از اصول 2 و 3 حاکم بر ملی شدن نفت ایران مطابقت نداشت. این پیشنهاد شرایط قرار گرفتن تمام عملیات صنعت نفت در دست ایرانیان و تعلق کلیه درآمدهای نفت و فراورده‌های نفتی به دولت ایران را تامین نمی‌کرد. به همین دلیل سرانجام این پیشنهاد نیز با موافقت دولت ایران روبه‌رو نشد و استوکس مجبور به ترک ایران گردید.


پیشنهاد بی طرفانه بانک جهانی!

اما مهمترین پیشنهاد برای حل مسئله نفت ایران پیشنهاد بانک جهانی بود که باز هم یک پیشنهاد انگلیسی بود معاون بانک جهانی در دیداری که با مصدق داشت پیشنهاد بانک جهانی را به بدین‌صورت مطرح کرد: بانک جهانی صرفا به صورت واسطه بیطرف وارد عمل می‌شود. بانک جهانی حل موقت موضوع را ظرف دو سال بر عهده می‌گیرد تا اختلافات طرفین حل شود. در صورت لزوم از مدیران و تکنسینهای مجرب غیرایرانی استفاده شود. بانک جهانی نفت خام را بشکه ای یک دلار و 75 سنت به فروش برساند که از این مقدار 80 سنت به عنوان هزینه نگهداری شود، 58 سنت به انگلستان، و 37 سنت به ایران تعلق گیرد، اما این پیشنهاد نیز مورد موافقت دولت ایران قرار نگرفت.

پیشنهاد مشترک ترومن- چرچیل

ایران پشنهاد مشترک ملی شدن صنعت نفت به عنوان یک مسئله داخلی را می‌پذیرد اما بر پرداخت خسارت وارده به شرکت نفت ایران و انگلستان تاکید می‌نماید که باید بر اساس رای دیوان داوری لاهه صورت پذیرد. در عین حال، دولت انگلستان موافقت خود را برای قرار گرفتن کلیه عملیات صنعت نفت در اختیار ایران و مجاز بودن این کشور به استفاده از کارشناسان خارجی، تلویحا موافقت خود را اعلام کرد.

همچنین دولت آمریکا متعهد شد در صورت پذیرش این پیشنهاد از سوی دولت ایران مبلغ 10 میلیون دلار به صورت بلاعوض در اختیار دولت ایران قرار گیرد، اما دولت مصدق نه تنها از قبول این شرایط سرباز زد؛ چرا که بر اساس این پیشنهاد ایران می بایست کلیه خسارتهای انگلستان را در خروج از نفت جنوب جبران می‌کرد. به‌علاوه جزئیات این پیشنهاد به جلسه میان دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس موکول می‌شد.  به همین دلیل پشت‌بند این پیشنهاد خود دولت مصدق  مبدع پیشنهاداتی شد.

پیشنهاد دولت مصدق این بود که اداعاهای دو طرف باید در دیوان بین‌المللی لاهه مورد رسیدگی قرار گیرد. زیانهای وارده به ایران ناشی از فعالیت شرکت نفت ایران ـ انگلیس باید مورد بررسی قرار گیرد. دولت انگلیس همچنین باید قبل از هر چیز 49 میلیون پوند به دولت ایران بپردازد. دولت انگلیس در جواب این درخواستها را غیرمنطقی و غیر معقول خواند؛ لذا دولت ایران در پاسخ، روابط دیپلماتیک خود را با انگلستان قطع نمود.

در نهایت تمامی این پیشنهادات که توسط دول غیر ایرانی و به نفع خود آنان بود رد شد اما در نهایت منجر به کودتایی شد که یک ایرانی مقتدر و آزاده را سرکوب کرد. بدین‌ترتیب کودتای 28 مرداد 1332 رخ داد و دولت محمد مصدق توسط کودتاچیان ساقط شد.

پی نوشت:
چرا ایران پیشنهادات پنج‌گانه غرب را نپذیرفت؟، محمدرضا چیت سازیان، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران