تبیان، دستیار زندگی

آیا احادیث علائم ظهور اعتبار دارد؟

در طول تاریخ مسأله ظهور مورد سوء استفاده قدرت طلبان و جریان‌های انحرافی در میان مسلمانان قرار گرفته است و کوشیده اند با جعل احادیث فراوان و تطبیق آن‌ها با خود و جریان‌های خاصّ مورد نظر خود، کسب مشروعیت و مقبولیت نمایند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
علائم ظهور

در مورد احادیثی که پیرامون موضوع مهدویت در متون و جوامع روایی شیعه و اهل سنت وارد شده ، خصوصاً روایاتی که در مورد نشانه ها و شرایط ظهور حضرت حجت (عج) می باشد ؛ یک نکته مهم یادآوری شود و آن اینکه : موضوع مهدویت و اصل ظهور مردی از اهل بیت پیامبر(صلی الله و علیه وآله) ، از آموزه های قطعی و غیر قابل تردیدی است که همۀ مذاهب اسلامی ، چه شیعه و چه سنی بر اساس گفته های پیامبر (صلی الله و علیه وآله)  و اقتضای سنت های الهی ، به آن اعتقاد دارند . از این رو در طول تاریخ این مساله مورد سوء استفاده قدرت طلبان و جریان های انحرافی در میان مسلمانان قرار گرفته است و کوشیده اند با جعل احادیث فراوان و بیان نشانه ها وشرایط دروغین و آنگاه تطبیق آن نشانه ها و شرایط با خود و جریان های خاصّ سیاسی و فکریِ مورد نظر خود ، برای آنان در نزد مسلمانان و شیعیان کسب مشروعیت و مقبولیت نمایند.

روایاتی که در مورد نشانه ها و شرایط ظهور حضرت حجت (عج) وجود دارد بر چند گروهند :

1/ برخی از آنها نشانه های "ظرفِ ظهور" هستند ، نه شرایطِ "اصلِ ظهور"! یعنی رخدادهایی است که از نظر تاریخی با عصر ظهور ، مقارن و همراه خواهد بود ولی اینگونه نیست که این رخداد ها ، شرط ظهور بوده و ظهور، مشروط به تحقق آنها باشد . بنابراین ، این نشانه ها هرگز قطعی نیست و "ظهور" مقید و مشروط به آنها نمی باشد و چه بسا "ظهور" بدون اینها تحقق یابد .

فراگیری ظلم و بی‌عدالتی از نشانه‌های ظهور شرط و نشانۀ تاریخی زمان ظهور ( قید ظرفِ حُــکم ) است نه شرطِ اصل ظهور!

از نظر فقه الحدیث و علم الـدّرایة ، تفکیک و شناخت تفاوت میان آنچه که شرط و قیدِ " حکم " است با آنچه که قیدِ " ظرفِ حکم " و شرایط زمانی و مکانیِ " حکم " بشمار می آید ، در فهم روایات بسیار پر اهمیت است و بسا کژ فهمی ها و برداشت های نادرست که ناشی از عدم شناخت این نکته می باشد .

مثلاً اینکه در روایاتِ مهدویّت ، فراگیری ظلم و بی عدالتی از نشانه های ظهور شمرده شده است از قبیل شرط و نشانۀ تاریخی زمان ظهور ( قید ظرفِ حُــکم ) است نه شرطِ اصل ظهور! اما عدم توجه به تفکیک گفته شده، تفسیرها و برداشت های نادرستی را به دنبال داشته که بسا موجب شکل گیری برخی جریان ها و گرایش های سیاسی – اجتماعی ای شده است که ناخود آگاه و ناخواسته از فراگیری بی عدالتی استقبال می کرده اند !

2- برخی از آنچه که بر اساس برخی روایات و احادیث ، به عنوان " نشانه " شمرده می شود از اصل ، مورد خدشه و محلّ تأمّل می باشد. زیرا بسیاری از روایاتی که بر این قبیل نشانه ها دلالت دارند ، هم از نظر سند و هم از نظر دلالت مخدوش و غیر قابل اعتمادند. مثلاً روایاتی وجود دارند که بر عنصر خشونت در قیام حضرت حجت(عج) تأکید می نمایند و قیام آن حضرت را « قیام بالسّیف » ( قیام با سلاح و شمشیر) معرفی می کنند و گاه در این مسیر آنچنان پیش می روند که خونریزی و کشتار را لازمۀ قطعی ظهور معرفی می دانند .

این گروه از روایات عمدتاً از سوی راویانی روایت شده است که به برخی فرقه ها و جریان های انحرافی شیعه وابسته بوده اند که در برابر روش مبارزات بدون خشونت امامان اهل بیت (علیهم السلام) که معطوف بر روشنگری و آگاهی بخشی برای ایجاد تحولات فرهنگی و اجتماعی بود ، جعل شده اند تا قیام ها و حرکت های مسلحانه خود را توجیه کرده و با استناد به این روایات ، مشروع جلوه دهند.

3- نکته مهم دیگری که پس از مساله سند احادیث و اثبات صحّت آن از نظر معیارهای علم رجال و درایه ، باید در فهم و تفسیر روایات و احادیث اسلامی به آن توجه داشت این است که اصولاً مدلول و مضمون احادیث به طور مطلق و بدون قید و شرط قابل قبول و اعتماد نمی باشند.

به عبارتی حتی اگر صحت سند یک یا چند حدیث ، بر اساس موازین و معیارهای علمی (رجال و درایه) به اثبات رسید ، باز باید مضمون و دلالت آن نیز مورد بررسی های دقیق و موشکافانه قرار گیرد. اگر مضمون آن بر خلاف محکماتِ قرآنی و اصول آموزه های اسلامی ویا مخالف احکام قطعی عقل بود ، هرگز قابل قبول و مورد اعتماد نیست .

بررسی و فهم دقیق مضمون و محتوای احادیث، از بررسی سند و موارد مربوط به نقل تاریخی تقدّم و ترجیح دارد

از سوی دیگر نیز اگر مضمون و دلالت یک حدیث کاملاً با اصول آموزه های قرآن و اسلام ( سنت) انطباق داشت و مورد تایید قرار می گرفت ، دیگر دقت و موشکافی در سلسله سند آن ضرورت ندارد . و به همین دلیل بر اساس آموزه های اهل بیت (علیهم السلام) بررسی و فهم دقیق مضمون و محتوای احادیث ، از بررسی سند و موارد مربوط به نقل تاریخی آنها تقدّم و ترجیح دارد. چنانکه امام صادق (علیه السلام) فرمود : «علیکم بالدرایات دون الروایات» ( شما را باد بر [ دقت در ] فهم معانی و مفاهیم ، به جای پرداختن به روایت [ و نقل الفاظ ] ) ( وحید بهبهانی / الفوائد الحائریّة / ص 210 / الفائدة 20 )

بنابراین خواندن و نقل احادیث کاری سترگ و کاملاً تخصصی است و هر کس به صرف برخورداری از آگاهی به لغت و زبان عربی و توانایی فهم الفاظ و واژگانی که در احادیث بکار رفته اند ، صلاحیت برای نقل و تفسیر احادیث اسلامی را ندارد بلکه پیش از آن نیازمند آگاهی های تخصصی و روشمند به تفسیر قرآن ،شناختِ محکماتِ قرآنی ، شناختِ اجتهادی از اصولِ آموزه های سنت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام)  و نیز آگاهی عمیق به مبانی عقلی و کلامی می باشد تا بتواند انطباق و عدم انطباق مضامین و پیام هایی که در احادیث وارد شده را با اصول قرآن و سنت  و احکام عقلی مورد سنجش و داوری قرار دهد و این علاوه بر کارشناسی و بررسی های سندی و تاریخیِ احادیث است که خود کاری مستقل و بَس تخصصی می باشد.

منبع:
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سید عباس حسینی قائم مقامی
 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.